درآمد ۱۰ مؤسسه حسابرسی برتر جهان بیشتر از پنج برابر درآمد نفتی ایران بوده است. در سال ۲۰۲۲ غولهای حسابرسی جهان توانستهاند ۲۱۷ میلیارد دلار درآمد به دست آورند. این در حالی است که بررسی دادههای بولتن آماری سالانه اوپک که پنجم و ششم جولای سال ۲۰۲۳ میلادی (۱۴ و ۱۵ تیرماه) منتشر شد، نشان میدهد ارزش صادرات نفت ایران در سال ۲۰۲۲ میلادی، به ۴۲میلیاردو ۶۰۰ میلیون دلار رسید.
سهم ناچیز متخصصان زن در بازار کار
این همایش روز پنجشنبه 30 شهریور ۱۴۰۲ در سالن همایشهای دانشگاه آزاد علوم تحقیقات برگزار شد و غلامحسین دوانی، از اعضای شورای ادوار جامعه حسابداران رسمی ایران، با یک سخنرانی تحت عنوان بررسی جامع سیر تحول و تکوین جایگاه زنان در حرفه حسابداری جهان و ایران توضیح داد: «بر اساس آمار و مستندات ارائهشده بیش از 49 درصد پزشکان، 35 درصد استادان دانشگاههای کشور، 50 درصد دانشجویان (حدود 1.9 میلیون نفر) و حدود 50 درصد جمعیت کشور را زنان تشکیل میدهند؛ اما متأسفانه آمار بیکاری جمعیت فعال زنان بهویژه زنان تحصیلکرده نگرانکننده است. بر اساس اعلام مرکز آمار ایران کل جمعیت در سن کار 65 میلیون نفر است که فقط 25 میلیون نفر شاغل داریم یا به تعبیری به ازای هر نفر شاغل، ۲.۶ نفر غیرشاغل وجود دارد».
او ادامه داد: «از طرف دیگر جمعیت فعال زنان بیش از چهار میلیون و کل تعداد زنان تحصیلکرده بیش از هفت الی هشت میلیون نفر هستند؛ اما از کل جمعیت شاغل کشور ۸۴.۴ درصد سهم آقایان و ۱۵.۶ درصد سهم زنان است و آمارهای جهانی نشان میدهد که حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد شاغلان رشته حسابداری جهان را زنان تشکیل میدهند و درصد اشتغال زنان در حرفه حسابداری بالای ۵۰ درصد بوده؛ درحالیکه در ایران بر اساس برآوردهای غیرمستند، این درصد حداکثر ۳۱ درصد برآورد شده است».
به گفته دوانی بر اساس برآورد مندرج در گزارش مؤسسه مشاوره مک کینزی، بزرگترین مؤسسه مشاوره اقتصادی جهان، چنانچه در ایران نابرابری جنسیتی رفع شود،
۳۷۶ میلیارد دلار به تولید ناخالص داخلی ایران افزوده خواهد شد که در چنین صورتی با اعمال نرخ قدرت برابری ایران عملا به برترین قدرت اقتصادی منطقه تبدیل خواهد شد؛ اما متأسفانه بر اساس آخرین گزارش شاخص شکاف جنسیتی منتشرشده در «مجمع جهانی اقتصاد»، ایران از میان ۱۴۶ کشور، در رتبه ۱۴۳ قرار گرفته است.
مهدی مهدیانی، متخصص حسابداری که ایده تجلیل از زنان تأثیرگذار حرفه حسابداری حاصل اندیشه او بوده است نیز در سخنرانی این مراسم گفت که قصد و هدف این همایش که در نوع خود در تاریخ کشور بینظیر بوده، معرفی زنان دانشگاهی و حرفهای از قبل انقلاب تا حال حاضر بوده است.
او یادآور شد که «در قبل انقلاب از 125 نفر حسابدار رسمی صرفا فقط دو نفر زن بودهاند؛ درحالیکه درحالحاضر 7.9 درصد اعضای جامعه حسابداران رسمی ایران را زنان تشکیل میدهند و قبل انقلاب صرفا سرکار خانم دکتر طاهره خدادوست دارای دکترای حسابداری بوده؛ درحالیکه امروز قریب صد نفر از استادان دانشگاهها و مراکز آموزشی کشور در این رشته زن هستند و تحقیقات نوین نشان داده که یکی از ارکان حکمرانی خوب حسابداری و حسابرسی است؛ بنابراین چنانچه دولتمردان درصدد برپایی حکمرانی خوب هستند، باید شأن و منزلت حرفه حسابداری را بیشازپیش پاس دارند».
در این همایش همچنین از زندهیاد طاهره خدادوست بهعنوان برجستهترین چهره زن تاریخ حسابداری ایران و اولین دکترای حسابداری زن تاریخ ایران و سرکار خانم فریده خلعتبری اولین سردبیر مجله حسابدار انجمن حسابداران خبره ایران تجلیل به عمل آمد.
سخنرانان ویژه همایش دو نفر از چهرههای ماندگار زن حرفه حسابداری ایران، رضوان حجازی اولین زن دکترای حسابداری از دانشگاه تهران در بعد انقلاب و اولین استادتمام زن رشته حسابداری ایران و رؤیا دارابی اولین زن فارغالتحصیل دکترای رشته حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی بودند که درباره جایگاه رفیع و بالنده حضور رو به رشد زنان در حرفه حسابداری سخنرانی کردند. در این همایش از ژاله آزاد مؤلف کتاب پنججلدی تاریخ حسابداری ایران که برای اولین بار در تاریخ کشور منتشر شده، تجلیل خاص به عمل آمد.
در پایان از صد نفر از زنان تأثیرگذار و موفق حسابداری ایران در گروههای پیشکسوتان، استادان قدیمی، استادان جوان، زنان فعال در حرفه حسابرسی و حسابداران رسمی، فعالان زن در حوزه حسابداری و مدیریت مالی برای حضور در جایگاه ویژه دعوت به عمل آمد و جوایزی به رسم یادبود و با حضور پیشکسوتان حسابداری ایران استاد هوشنگ خستویی، استاد منصور شمساحمدی و دکتر مهدی مرادزاده به منتخبان این همایش ملی تقدیم شد.
در حاشیه این همایش نمایشگاهی از کتب و مجلات قدیمی حسابداری ایران، منتشرشده در ایران از ۱۲۸۵ هجری شمسی تا پایان دهه ۴۰ شمسی بهعنوان میراث علمی حسابداری ایران به نمایش درآمده بود که در نوع خود بینظیر بود و توجه حضار را به خود جلب کرده بود.
گرایش زنان به مشاغل کاذب با ارزش افزوده پایین
سهم ناچیز زنان در بازار کار، در شرایطی است که این روزها برنامه هفتم توسعه در ساختمان بهارستان در دست بررسی است؛ برنامهای که بنا بر گفته تحلیلگران، نقش زنان را محدود کرده است. زهرا کریمی، اقتصاددان، چندی پیش در نشست «زنان و مشارکت اقتصادی در ایران؛ فرصتها و چالشها در چشمانداز برنامه هفتم»، گفته بود: «در برنامه هفتم آنقدر مسائل خانواده و جمعیت بزرگ شدهاند که زنان زیر بار این موضوعات له میشوند».
او توضیح داده بود نقشهای که این قبیل برنامهها برای اشتغال زنان ترسیم کردهاند، نهتنها از شکاف جنسیتی نمیکاهد، بلکه عمق این شکاف را بیشتر هم میکند. نشان به آن نشان که نرخ مشارکت اقتصادی زنان از 17.4 درصد در سال 97 به 13.3 درصد در زمستان سال گذشته کاهش داشته است و زنان بیشتر از قبل به مشاغل کاذب و بیثبات و با ارزش افزوده پایین روی آوردهاند.
بنا بر توضیحات این اقتصاددان، بازار کار ایران را میتوان به سه مقطع مهم تقسیم کرد. سالهای 85 تا 90 که دوران رونق نفتی بود؛ در این دوره درآمد نفتی بسیار زیاد بود و واردات رشد سریعی داشت. در این دوره بسیاری از فرصتهای شغلی از بین رفت؛ برای مثال اگر زنان در تولیدیهای پوشاک مشغول به کار بودند، بیکار شدند، چون این تولیدیها تبدیل به فروشگاههای وارداتی شدند. در این دوران شاهد رشد اقتصادی بدون رشد اشتغال بودیم؛ اگر شغلی ایجاد شد، به ازای آن شغلی از بین رفت.
سالهای 90 تا 95 هم دوره اشتغال بدون رشد اقتصادی درخورتوجه است. در این دوره شاهد افزایش جمعیت فعال و نرخ مشارکت بودیم. افراد وارد بازار کار شدند و هر کاری را که امکانپذیر بود، انجام دادند. حضور زنان هم بیشتر بود و دوره آخر از سال 96 تا 1400 نرخ مشارکت زنان در بازار کار، افت شدید داشت. اوج حضور زنان مربوط به سال 97 و پیش از خروج آمریکا از برجام است. جمعیت فعال زنان در سال 97 حدود چهارمیلیونو 325 هزار نفر بود. پس از خروج آمریکا از برجام و شیوع کرونا جمعیت فعال زنان کاهش یافت و به حدود سهمیلیونو 658 هزار نفر رسید و همچنان جمعیت فعال زنان به دوره پیش از کرونا بازنگشته است.
استادیار اقتصاد دانشگاه مازندران همچنین توضیح میدهد که بهطور کلی در بازار کار ایران، برای نیروی کار غیرماهر و ممتاز، تقاضا بیش از عرضه است. مشکل اصلی برای گروه میانی یعنی فارغالتحصیلان دانشگاهی است. این افراد تخصص خاصی ندارند. نگاهی به آمارها نشان میدهد جمعیت افراد بیسواد و نرخ بیکاری آنها کم شده است. سال 1400 نرخ بیکاری زنان بیسواد یک درصد بود. برای مثال امکان اشتغال این افراد در کارهای خدماتی وجود دارد. وضعیت زنان کمسواد هم تقریبا اینگونه است؛ یعنی هم تعداد آنها و هم نرخ بیکاری این افراد کاهش پیدا کرد.
اما برای زنان با تحصیلات عالی وضعیت متفاوت است. جمعیت زنان با تحصیلات عالی در سال 1400 در مقایسه با سال 95 حدود یک میلیون نفر افزایش پیدا کرد؛ اما جمعیت فعال آنها تغییری نکرد. تعداد زنان شاغل تحصیلکرده هم تغییر درخور توجهی نداشت. نرخ مشارکت زنان با تحصیلات عالی در سال 95 حدود 40 درصد بود؛ اما حالا به حدود
33 درصد رسیده است. نرخ بیکاری اگرچه در سال 1400 کاهش پیدا کرد، ولی علت آن را میتوان در کاهش نرخ مشارکت دید.
همچنین بررسی آمارها میتواند این موضوع را روشنتر کند که چه بر سر وضعیت کاری زنان آمده است. در واقع زنان به سمت مشاغل با ارزش افزوده پایین و دستمزدهای کمتر کشیده شدند؛ مانند مشاغل خدماتی و دستفروشی. در سال 1400 سهم زنان در بخش خردهفروشی نسبت به سال 85 تقریبا دو برابر شد. در بخش خدماتی نیز اشتغال زنان حدود 20 درصد افزایش داشت. در بخش سلامت هم اشتغال زنان افزایش یافت؛ اما نکته مهم دیگر این است که سهم زنان در بخش آموزش و کشاورزی کاهش یافته است.