تجارت با همسایگان بهواسطه همجواری جغرافیایی، دارای منافع بسیار چشمگیری همچون مزیتهای اقتصادی (به واسطه کاهش هزینههای حملونقل کالا، جلوگیری از فسادپذیری کالاهای حساس و...)، مزیتهای اجتماعی (تبادلات فرهنگی) و مزیتهای گسترده امنیتی است. در همین زمینه بررسیهای آماری نشان میدهد بازار کالایی 15 کشور همسایه آبی و خاکی ایران دارای ظرفیت هزار میلیارد دلاری است که سهم ایران از این بازار حدود دو درصد است. در بین کشورهای منطقه، روابط دوجانبه با افغانستان و پاکستان از اهمیت بسزایی برای کشورمان برخوردار است، بهطوریکه بسیاری از مشکلات امنیتی منطقه بهنوعی به تعامل بین سه کشور نیاز دارد.
بررسیهای اقتصادی نیز حاکی از آن است که تعاملات دوجانبه ایران-پاکستان و ایران-افغانستان در سطح خوبی است و همچنین ظرفیتهای بسیار گستردهای برای افزایش تعاملات دوجانبه وجود دارد، بهطوریکه در هفت ماهه سالجاری صادرات کالایی ایران به دو کشور افغانستان و پاکستان حدود 5/3 برابر کل صادرات ایران به 27 عضو اتحادیه اروپا است. همچنین بررسیها نشان میدهد افغانستان 39 درصد از اقلام کالایی مورد نیاز خود را از ایران وارد میکند که در نوع خود رقم چشمگیری بوده و نشانه روابط و تعامل دوستانه است. در بازار پاکستان نیز هر چند میزان مبادلات دوجانبه ایران-پاکستان در سالهای اخیر حدود 1.3 میلیارد دلار بوده است، اما از سال 94 توافقهایی بین دو طرف انجام شده که براساس آن میزان تبادلات دوجانبه میتوان به چهار برابر شرایط فعلی برسد، بهویژه اینکه با انتخاب دولت اعتدالی عمرانخان در پاکستان فرصت خوبی برای دولتمردان و بخش خصوصی ایران جهت گسترش مبادلات تجاری دوطرفه فراهم شده است. درمجموع برخلاف اختلافافکنی کشورهای فرامنطقهای، دادههای اقتصادی نشان از عمیق بودن تعاملات دوطرفه بوده و همچنین اگر ظرفیتهای بالقوه مورد توجه قرار گیرد، منابع بسیار ارزشمندی برای سه کشور منطقه در بر خواهد داشت.
سهم ایران از بازار پاکستان، 1.6 درصد
بررسی دادههای آماری تجارت خارجی کشور پاکستان نشان میدهد حجم تجارت خارجی این کشور از 54 میلیارد دلار در سال 2010 به بیش از 78 میلیارد دلار رسیده است. یکی از ویژگیهای بازار تجارت خارجی پاکستان، حجم بالای تراز منفی تجاری است، در حالی که میزان صادرات این کشور در سالهای 2017- 2010 از 21.5 میلیارد دلار در سال 2010 به 25 میلیارد دلار در سال 2014 و حدود 21 میلیارد دلار در سال 2017 رسیده است، اما در همین مدت میزان واردات پاکستان از 32.9 میلیارد دلار در سال 2010 به 45 میلیارد دلار در سال 2014 و 57 میلیارد دلار در سال 2017 رسیده است.
با وجود ظرفیتهای بسیار بالا برای توسعه روابط دوجانبه، دادههای آماری نشان میدهد میزان کل مبادلات تجاری ایران و پاکستان بهجز دو سال 93 و 96 در هیچ سالی به بیش از یک میلیارد دلار نرسیده است، بهطوریکه در سالهای 96-88 حجم صادرات ایران به پاکستان از 435 میلیون دلار در سال 88 به 742 میلیون دلار در سال 91، به 971 میلیون دلار در سال 93 و به 919 میلیون دلار در سال 96 رسیده است. همچنین میزان واردات ایران از پاکستان در سالهای 96-88 از 383 میلیون دلار در سال 88 به 186 میلیون دلار در سال 91، به 269 میلیون دلار در سال 93 و به 393 میلیون دلار در سال 96 رسیده است.
در سال جاری، بازار کالایی پاکستان فرصت خوبی را دراختیار بازرگانان ایرانی قرار داده است، بهطوریکه در هفت ماهه سال 97، میزان صادرات ایران به پاکستان به 688 میلیون دلار رسیده است که نسبت به 435 میلیون دلار صادرات در مدت مشابه سال 96، رشد 58 درصدی را نشان میدهد. برخلاف افزایش میزان صادرات ایران به پاکستان، میزان واردات از پاکستان در هفت ماهه سال جاری به 187 میلیون دلار رسیده است که نسبت به رقم 278 میلیون دلار مدت مشابه سال گذشته، کاهش 32درصدی را نشان میدهد.
در کنار همه این موارد نکته قابل توجه این است که در تجارت دوجانبه ایران-پاکستان گرچه رقم میزان صادرات ایران به این کشور افزایش یافته است، با این حال اگر روند کل واردات پاکستان از کشورهای مختلف جهان را درنظر بگیریم، سهم ایران از بازار این کشور در سالهای اخیر تنزل یافته است، بهطوریکه سهم کالاهای ایران از بازار پاکستان از 1.7 درصد در سال 2010 به 2.1 درصد در سال 2014 رسیده بود که این میزان در سال 2017 به حدود 1.6 درصد رسیده است. به عبارت دیگر با وجود افزایش قابل توجه واردات پاکستان از کشورهای مختلف جهان، میزان مبادلات دو کشور در حدود همان یک میلیارد دلار متوقف مانده است که شاید این وضعیت در سال جاری تغییراتی را شاهد باشد.
تجارت ایران- پاکستان تا ۴ برابر قابل افزایش است
در اردیبهشت سال 94، در دیدار محمدرضا نعمتزاده، وزیر صنعت، معدن و تجارت ایران با وزیر بازرگانی پاکستان، مقرر شد حجم مبادلات تجاری دو کشور تا سقف پنج میلیارد دلار افزایش یابد، با این حال براساس آنچه گفته شد حجم تجارت دوجانبه ایران و پاکستان در سالهای اخیر در حدود یک تا یک میلیارد و 300 میلیون دلار متوقف مانده است. بررسیهای آماری از واردات و صادرات کشور پاکستان و همچنین نیاز بازار کالایی ایران نشان میدهد رقم پنج میلیارد دلاریای که در دیدار وزیران صنعت و بازرگانی دو کشور توافق شد، با رفع برخی از موانع قابل توافق است. در این زمینه بررسی جزئیات اقلام صادراتی پاکستان نشان میدهد در سال 2017 برنج و برخی از محصولات کشاورزی، نخ، پوشاک، مجموعه محصولات پنبهای، کشباف یا قلابباف و پارچه ازجمله کالاهای صادراتی پاکستان به جهان بوده است. همچنین نفت و روغنهای حاصل از مواد معدنی قیری، قیر، گازطبیعی و مایعشده، تلفن همراه، ضایعات آهن و فولاد، وسایل نقلیه موتوری، بنزین، توربینهای گازی و زغالسنگ نیز ازجمله اقلام وارداتی پاکستان از جهان است. حال اگر اقلام عمده وارداتی پاکستان از جهان را با اقلام دارای مزیت صادراتی کشورمان مطابقت دهیم، میتوان گفت همه اقلام مذکور بهجز تلفن همراه و وسایل نقلیه موتوری دارای مزیت صادراتی به پاکستان هستند. همچنین پاکستان نیز در زمینه پوشاک، محصولات پنبهای، کشباف یا قلابباف و برخی از محصولات کشاورزی (بهجز برنج) دارای مزیت صادراتی است که میتوان بخشی از نیازهای کشور را در این حوزه از بازار این کشور تهیه کرد.
افغانستان 39 درصد نیازش را از ایران میخرد
هر چند افغانستان در سالهای اخیر شاهد رشد برخی از شاخصهای اقتصادی بوده است، با این حال جنگهای فرسایشی و دخالتهای گسترده کشورهای استعماری در این کشور مانع بزرگی در مقابل شکوفایی ظرفیتهای بسیار عظیم طبیعی و انسانی این کشور بهویژه در تجارت جهانی بوده است، بهطوریکه در سالهای 2017-2010 در هیچ سالی میزان صادرات این کشور به یک میلیارد دلار نرسیده است. اما برخلاف حجم اندک صادرات، واردات این کشور در هفت سال اخیر در اغلب سالها در حدود 6.5 الی 7.5 میلیارد دلار بوده است.
مواد سوختی، حلالها و رقیق کنندههای آلی، هیدروکربورهای حلقوی، فرآوردههای نفت یا روغنهای معدنی قیری، محصولات ساختمانی، سیمان، لوازم برقی، میلههای آهنی یا فولادی، آرد، روغنهای خوراکی، انواع خودرو، قطعات خودرو، شیرینی و شکلات، فرآوردههای لبنی، صابون و مواد شوینده، کاغذ و مقوا، رب گوجهفرنگی، پلاستیک و مصنوعات پلاستیکی، پوشاک و الیاف مصنوعی ازجمله اقلام عمده وارداتی افغانستان از کشورهای مختلف ازجمله ایران، پاکستان، هند و تاجیکستان است. میوه و مغز خشکبار، فرش دستباف، پشم، پنبه و انواع سنگهای قیمتی نیز ازجمله اقلام صادراتی افغانستان به کشورهای مختلف جهان ازجمله ایران است.
بررسی دادههای آماری گمرک ایران نیز نشان میدهد میزان صادرات غیرنفتی ایران به افغانستان از حدود یک میلیارد دلار در سال 1388، به 2.2 میلیارد دلار در سال 90، به 9/2میلیارد دلار در سال 91، به 2.5 میلیارد دلار در سال 94 و به 2.7 میلیارد دلار در سال 96 رسیده است. در هفت ماهه سال جاری نیز صادرات ایران به افغانستان به یک میلیارد و 871 میلیون دلار رسیده است که نسبت به رقم یک میلیارد و 514 میلیون دلار مدت مشابه سال 96، رشد 23 درصدی را نشان میدهد. براساس دادههای آماری اخیر، اگر کل واردات افغانستان در سال گذشته میلادی را که حدود هفت میلیارد دلار درنظر بگیریم، صادرات بیش از 2.7 میلیارد دلاری ایران در سال 96 به این کشور، بیش از 39 درصد از بازار وارداتی این کشور را شامل میشود. درمجموع از آنجا که اغلب اقلام صادراتی ایران جزء نیازهای عمده بازار افغانستان است، روند فعلی میتواند با افزایش سهم افغانستان از بازار ایران تبادلات دوجانبه را تداوم بخشد.
صادرات به پاکستان و افغانستان 3.5 برابر 27 کشور اروپایی
تجارت با همسایگان بهواسطه همجواری جغرافیایی دارای مزیتهای بسیار قابل توجه اقتصادی، اجتماعی و از همه مهمتر دارای مزیتهای امنیتی است. در این زمینه بررسیهای آماری «فرهیختگان» نشان میدهد حجم واردات 15 کشور همسایه ایران در سال 2017 حدود هزار میلیارد دلار است که کشورمان در سال 96، حدود 23 میلیارد دلار به این 15 کشور کالا صادر کرده است. بهعبارتی دیگر سهم ایران از نیاز بازار کالایی منطقه (15 همسایه) حدود دو درصد است که این میزان در مقایسه با تجربیات کشورهایی همچون امارات، بلااستثنا سهم ایران نیز قابل افزایش است. نکته قابل توجه این است که گرچه سهم ایران از بازار کشورهای همسایه بسیار ناچیز است، اما همین مقدار ناچیز نیز بسیار بیشتر از سهم ایران از بازار 27 عضو اتحادیه اروپا است، بهطوریکه در هفت ماهه سال جاری میزان صادرات ایران به همه 27 کشور عضو اتحادیه حدود 714 میلیون دلار است، این درحالی است که در همین مدت میزان صادرات ایران به پاکستان 688 میلیون دلار (فقط 26 میلیون دلار کمتر از اتحادیه اروپا) و میزان صادرات ایران به افغانستان حدود یک میلیارد و 871 میلیون دلار (تقریبا 2.6 برابر اتحادیه اروپا) است. در یک جمعبندی دو کشور پاکستان و افغانستان در هفت ماهه سالجاری بیش از 2.5 میلیارد دلار کالای ایرانی خریداری کردهاند که این میزان حدود 3.5 برابر کل کالای ایرانی خریداری شده توسط 27 کشور عضو اتحادیه اروپا در هفت ماهه سالجاری است. فعالان بخش خصوصی در گفتوگو با «فرهیختگان» به عمدهترین مشکلات و موانع تحقق تجارت پنج میلیارد دلاری ایران-پاکستان اشاره کردهاند که در ادامه از نظر میگذرانید.
روپیه - ریال را جایگزین دلار کنید
عضو اتاق بازرگانی زاهدان و عضو اتاق مشترک ایران و پاکستان در گفتوگو با «فرهیختگان» از هدفگذاری ایران برای افزایش حجم مبادلات تجاری میان ایران و پاکستان تا 5 میلیارد دلار خبر میدهد و میگوید: «با توجه به ظرفیتهای بسیار زیادی که در بازار پاکستان وجود دارد، زمینه افزایش تبادلات تجاری میان دو کشور به خوبی فراهم است. در این راستا اعضای اتاق مشترک ایران و پاکستان جلساتی را به صورت مستمر برگزار و زمینههای افزایش حجم تجارت دو جانبه را بررسی میکنند.»
به گفته محمدعلی نشاطی در حال حاضر مشکلات بانکی در ایران و عدم اتصال السی از طریق بانکها تجارت میان دو کشور را با مشکل مواجه کرده است. به عبارت دیگر، شاخصترین معضل پیشروی تجار ایرانی و پاکستانی، نبود کانالی برای انتقال ارز میان دو کشور است. در این راستا موضوع جایگزینی روپیه به جای دلار در مبادلات میان دو کشور مطرح شده، اما هنوز نهایی نشده است. وی ادامه میدهد: «در حال حاضر بازارچههای محلی در مرز دو کشور دایر است و حجم قابل توجهی کالا در این بازارچهها میان دو کشور مبادله میشود. براساس آخرین آمار، حجم مبادلات دو کشور یک میلیارد دلار بوده است که 50درصد از این میزان، مبادلاتی است که در استان سیستان و بلوچستان انجام میشود و کالاها از طریق مرز میرجاوه و سایر مرزها رد و بدل میشود.»
نشاطی میگوید: «با توجه به تمایل و استقبال دولت پاکستان برای افزایش حجم مبادلات با ایران، فرصت بهدست آمده باید به خوبی مورد استفاده قرار گیرد. طی سه ماه گذشته، کمیسیونی با عنوان کمیسیون تجارت مرزی در اتاق بازرگانی پاکستان شکل گرفت تا به بررسی افزایش تجارت این کشور با ایران بپردازد. در این میان ضروری است که دولت ایران نیز با اصلاح قوانین و تسهیل مقررات تجاری برای تجار و بازرگانان کشور و بهویژه تاجران استان، این فرصت را غنیمت بشمرد.»
به گفته وی، محصولات کشاورزی پاکستان ازجمله برنج، نارنگی، موز و انبه جزء عمده محصولات صادراتی این کشور است و تجار پاکستانی تمایل زیادی برای صادرات این محصولات به ایران دارند در حالی که واردات نارنگی به ایران ممنوع است. از سوی دیگر دولت پاکستان خواهان واردات سیب از ایران است تا بتواند در ازای صادرات نارنگی پاکستانی، سیب ایرانی وارد کند اما قانون منع واردات نارنگی به ایران، صادرات محصولات ایرانی را نیز عملا ممنوع کرده است.
عضو اتاق مشترک ایران و پاکستان میافزاید: «در حال حاضر، عمده کالاهای صادراتی ایران به پاکستان را محصولات پتروشیمی، صنایع غذایی، خشکبار و گیاهان دارویی تشکیل میدهد. ادویهجات، دانههای روغنی بهویژه کنجد و برخی از محصولات کشاورزی نیز عمده کالاهای صادراتی پاکستان به ایران است. با این وجود پس از مشکلات ارزی و اعمال تحریمها علیه ایران، واردات کالا از پاکستان نیز با محدودیت مواجه شد.»
نشاطی معتقد است با توجه به ارتباط خوب میان تجار ایرانی و تجار پاکستانی و مبادلات تجاری این دو کشور طی سالیان متمادی، برای دستیابی به رقم 5 میلیارد دلار تبادل تجاری باید موانع پیشروی تجار و بازرگانان برداشته شود. در حال حاضر به دلیل فراهم نبودن زیرساختهای لازم در مرزهای ایران، کامیونهای حامل کالاهای صادراتی، زمان زیادی در گمرکهای مرزی معطل میمانند و همین موضوع روند صادرات کالا به پاکستان را کند میکند. بدیهی است شرط اول تحقق افزایش حجم مبادلات میان دو کشور همکاری دولت برای فراهم کردن زیرساختهای لازم در این زمینه است.
قوانین دستوپاگیر داخلی؛ مانع توسعه تجارت
عضو اتاق مشترک ایران و پاکستان نیز در گفتوگو با «فرهیختگان» با اشاره به روی کار آمدن عمرانخان بهعنوان نخستوزیر پاکستان و تمایل وی برای برقراری روابط تجاری بیشتر با ایران میگوید: «پاکستان کشوری است که به واسطه عدم برخورداری از صنایع پیشرفته و اقتصاد ضعیف، نیازمند واردات کالا از کشورهای دیگر و بهویژه همسایه خود، ایران است.»
به گفته محمد شهنوازی مشکل اصلی در روند تبادلات تجاری دو کشور، وجود قوانین دستوپاگیر در ایران است. به جرات میتوان گفت که هرآنچه تاکنون در روابط تجاری دو کشور بهعنوان مشکل مطرح شده، از سوی ایران و قوانین وضع شده در حوزه تجارت بوده است. لذا افزایش روابط تجاری و استفاده از ظرفیتهای موجود در پاکستان در صورتی امکانپذیر است که ابتدا قوانین موجود در نظام تجاری ایران اصلاح و تسهیل شود.
وی میگوید: «متاسفانه در ایران حتی از ظرفیت بازارچههای مرزی برای افزایش حجم تبادلات نیز به خوبی استفاده نشده است در حالی که اگر اهمیت این بازارچهها شناخته شود، علاوهبر درآمدزایی برای ساکنان مناطق مرزی و رونق کسبوکار، حجم تبادلات نیز افزایش یافته و از قاچاق کالا جلوگیری میشود.»