کاهش نرخ سود در محدوده 15 تا 16 درصد موجب افزایش ریسک‌پذیری سرمایه‌گذاران شد که متعاقب آن حرکت پول‌های سرگردان را در سودای کسب بازدهی بالاتر به‌دنبال داشت. برای این پول‌ها دیگر جذابیت کمتری وجود داشت که به سمت سپرده‌ها متمایل شوند، گمانه‌زنی‌های فعالان اقتصادی هم به‌دنبال سیاست‌های کلان حاکم بر بازارهایی مثل ارز و مسکن نشان می‌داد که این بازارها روزهای پررونقی را پیش‌رو دارند.
در مرحله بعد از آنجا که سیاست‌گذاران به‌شدت به‌دنبال حذف نگاه سفته‌بازی و سوق‌ به سمت تقاضای واقعی بودند، بورس تهران به‌عنوان یکی از مقاصد طلایی این پول‌ها برای سرمایه‌گذاران با سلایق مختلف شناسایی شد که با انتظاری که از تداوم قیمت کالاها در بازار جهانی در سطوحی بالاتر از قبل پیش‌بینی می‌شد، یک تحرک جدی در اقتصاد مورد انتظار بود. اما با توجه به رشد نرخ دلار و همچنین برخورد قیمت سهام گروه‌های غیر از فلزی- معدنی به کف‌های روانی، فضا برای ورود سرمایه‌های ریسک‌پذیر به بازار سهام فراهم شد ضمن اینکه عرضه اوراق بدهی جدید با نرخ‌های جذاب‌تر از سپرده‌های بانکی، فرصت جذب نقدینگی کم‌ریسک‌تر را پیش‌روی سرمایه‌گذاران و سفته‌بازان قرار داد.
میثم رادپور، تحلیلگر اقتصادی در گفت‌وگو با «جامعه فردا» در پاسخ به این سوال که چرا کاهش نرخ سود موجب شد تا افزایش ریسک‌پذیری سرمایه‌گذاران به سمتی حرکت کند که پول‌های سرگردان برای جذب بازدهی بالاتر وارد بازارهای سفته‌بازی شوند؟عنوان کرد: سفته‌بازی در وضعیت فعلی اقتصاد خیلی چیز عجیبی نیست، زیرا حرکت بازار ارز حرکت هم‌راستا با بورس است، در واقع محرک اصلی بورس همین بازار ارز است. به‌نظر می‌رسد افقی که برای بازار ارز تصور می‌شود این است که قیمت ارز تمایلی ندارد در وضعیت ثابت بماند تا جایی که شواهد موجود نشان می‌دهد وارد دوره‌ پرنوسانی شده‌ایم که در هفته‌های آتی نیز باید شاهد تغییرات عمده در این بازار باشیم.
این تحلیلگر اقتصادی با اشاره به اینکه وقتی بازار دارای نوسان می‌شود یک جنس از معامله‌گران به‌نام سفته بازان وارد بازار می‌شوند که می‌توانند در هر حال جزو بازیگران اصلی و تأثیرگذار باشند، یادآور شد: باید به این نکته توجه کرد که شرایط برای ایجاد نوسان از مدت‌ها پیش فراهم شده بود. در این فضا عده‌ای که سفته باز هستند و به‌نوعی به خرید و فروش کوتاه‌مدت علاقه‌مندند فرصت را غنیمت شمرده و بیش از پیش به تلاطم بازار می‌افزایند. در واقع قصد دارم بگویم بازار ارز شرایطی را پیدا کرده که در آن با وجود زمینه‌هایی که در نظام بانکی و اقتصادی وجود دارد، فعالیت‌های سفته‌بازی فضا را به گونه‌ای جذاب کرده است که در زمان نوسان ارز، عده‌ای با خرید حجمی وارد بازار می‌شوند و بدین ترتیب فشار را بر خریداران بیشتر می‌کنند. البته طبق تعریف سرمایه‌گذاری، فعالیت این افراد بلندمدت نیست و بیشتر قصد دارند وارد یک بازار شوند که سودی را در کوتاه‌مدت به‌دست بیاورند و خارج شوند. بنابراین باید گفت وجود سفته‌بازان فرآیندی است که سبب ایجاد نوسان بیشتر می‌شود. یعنی بازار ارز به‌گونه‌ای که معنای واقعی فروشنده نیست و بیشتر فشارها روی خرید متمرکز شده است.


بازار ارز بهترین کاندیدا برای تحریک بورس
او در پاسخ به این سوال که برخی فعالان بازار رکوردزنی اخیر را حبابی می‌دانند زیرا در مدت زمان کوتاهی دوباره تابلو ی بورس قرمز پوش شد و شاخص‌ها افت کرد، آیا این رشد حبابی بود، توضیح داد که برای تشخیص حباب باید از چند معیار استفاده کرد، شاید خود بازار بورس هم به این دلیل این رکوردها را زده که افقی را برای بازار ارز متصور است. در اصل من اعتقاد دارم محرک اصلی حرکت بعدی بورس چیزی غیر از بازار ارز نیست. زیرا در حال حاضر بنگاه‌ها از لحاظ تأمین منابع مالی مشکل دارند و توقع افزایش بهره‌وری در این شرایط برای آنها غیر عملی است، پس تنها محرک خارجی افزایش قیمت ارز و بهترین کاندیدا برای تحریک بورس همان بازار ارز است.
رادپور در ادامه افزود: نظام ارزی بیشتر شبیه نظام تثبیتی است پس تأثیر روی اقتصاد تنها با حرکت روی بازار ارز شروع نمی‌شود. نکته‌ای که در این میان جای تامل دارد این است که رسانه‌ها تنها زمانی که نرخ ارز بالا می‌رود از آثار تورمی آن صحبت می‌کنند اما وقتی ثابت است هیچ اشاره‌ای به تبعات تضعیف صادرات نمی‌کنند؟ تثبیت نسبتاً طولانی‌مدت قیمت ارز فشاری برای افزایش را فعال می‌کند، که بخشی از آن اقتصادی است. وقتی جلوی تحرکات اقتصادی گرفته می‌شود چیزی که در اقتصاد ما بسیار مرسوم است بعد از آن باید نگران جهش آنها شویم که خودش مسئله مهمی است. سیاست ارزی کشور همیشه در حال افت و خیز است که معایبی را با خود به‌همراه دارد که مهم‌ترین آن این است که بعد از یک دوره تثبیت وارد دوره تنش و شوک می‌شوید. یعنی در دوره‌ای که تثبیت می‌شود از طریق سوبسید دادن به کالای خارجی، تولید داخلی مورد تهدید قرار می‌گیرد و زمانی که ثابت نیست به بازار شوک وارد می‌شود که این معامله در هر دو طرف دارای اشکال است.
این تحلیلگر اقتصادی با تأکید بر اینکه دراین زمینه سیاستی که به‌نظر می‌رسد منطقی‌تر است و با حال و هوای اقتصاد ما بیشتر هم‌خوانی دارد این است که دولت هر ساله متناسب با نرخی مانند تورم یا اختلاف نرخ تورم داخل با نرخ تورم خارجی یک عددی را به قیمت ارز اضافه کند، عنوان کرد: بازار ما انحصاری و دولت در آن دخیل است، زیرا بازار خصوصی خودش قیمت می‌گذارد و اگر بازار اقتصادی ما آزاد بود درباره‌ دولت صحبت نمی‌کردیم. بنابراین متأسفانه یا خوشبختانه چون بخش مهمی از طرف عرضه‌ بازار ارز ما را بانک مرکزی تأمین می‌کند بازار انحصاری است. در کشوری مانند امارات که ثبات سیاسی و اقتصادی قابل قبولی دارد، بانک‌های کارگزاری کار می‌کنند، حجم تجارت خارجی آن پنج برابر ایران، تولید ناخالص داخلی‌اش به اندازه‌ کل کشور ما و کل جمعیت آن از تهران کمتر است، چنین کشوری به اندازه‌ ما نیز نفت دارد. اگر در آن کشور سیاست‌های ارزی تثبیت می‌شود با کشور
80 میلیونی ایران که چپ و راست در معرض تنش‌های سیاسی و اقتصادی است جنس بسیار متفاوتی دارد.


رکورددار نرخ تورم و بهره در دنیا
او تصریح کرد: اگر بخواهیم نگران آثار سیاست‌های دولت باشیم باید گفت که اقتصاد ما هم در دوره‌ تثبیت معضلاتی دارد و هم در دوره‌ای که وارد نوسان و شوک می‌شود و شاید بتوان با جدیت گفت که اتفاقاً دوره‌ای که در تثبیت است به‌دلیل طولانی‌بودن می‌توان آثار جدی‌تر و به مراتب بدتری برای آن در نظر گرفت. ما از رکورددارهای نرخ تورم و بهره در دنیا و در واقع جزو صدر جدولی‌ها هستیم. اما فراموش نکنیم که ما کشوری هستیم که تعداد زیادی از سیاستمداران در میان خود سازگاری ندارند. همین اتفاق در باقی حوزه‌ها از جمله اقتصاد نیز صدق می‌کند. در کشوری که سیاست داخلی آن بر این مدار است و تمامی بحران‌ها را در یک محدوده سیاسی- اقتصادی مورد حل و فصل قرار می‌دهیم، مشخص است که در اقتصاد دچار مشکل می‌شویم.
رادپور با بیان اینکه وقتی فضای سرمایه‌گذاری و محیط کسب و کار آرام باشد خودبه‌خود تورم پایین می‌آید و سرمایه‌گذاری رشد پیدا کرده و اشتغال افزایش پیدا می‌کند، افزود: در محیطی که سرمایه‌گذار احساس آرامش می‌کند نرخ بازده کمتری را هم توقع دارد، همان‌طور که در آمریکا و خیلی از کشورها به این صورت است. تا زمانی که روابط سیاسی و اقتصادی‌مان را عادی‌سازی نکنیم شرایط در همین وضعیت خواهد بود. ما برای اینکه حق خودمان را از جامعه‌ بین‌المللی بگیریم با مشکل مواجه‌ایم، نگران هستیم که پولمان بلوکه شود و خیلی از شرکت‌هایی که فعالیت خارج از کشور دارند نسبت به آینده‌ کسب و کارشان نگران هستند، در این فضا چرا باید انتظار داشته باشید کسی به ریال وقعی بگذارد؟ مشخص است که هر وقت فضا متشنج می‌شود اولین چیزی که سرمایه‌گذاران بیرون می‌اندازند ریال است و سراغ دلار می‌روند که متعاقب آن باید منتظر تورم و افزایش دلار باشیم.


امنیت اقتصادی می‌خواهیم تا کاسبی کنیم
این تحلیلگر اقتصادی تأکید کرد: چرا در کشورهای اروپایی این‌طور نیست و به یورو اعتماد دارند، زیرا ناشر آن نشان داده می‌تواند فضای آرامش‌بخشی فراهم کند. بنابراین امنیت فقط ملی نیست و ما نیازمند امنیت اقتصادی نیز هستیم و می‌خواهیم کاسبی کنیم، اگر امنیت اقتصادی فراهم نشود برای اینکه کاسبی کنیم نرخ بالایی مطالبه می‌کنیم که آن نرخ همان نرخ تورم و بهره است. ما اگر سیاست ارزی‌مان بهتر بود باز مشکلات دیگری داشتیم، اما اینکه می‌گویم دولت با اختلاف نرخ تورم یا بهره ارز را بالا ببرد می‌توانست سبب شود مشکل ما در مورد ارز کمتر شود. البته برای مردم ایجاد مشکل می‌کند اما از لحاظ تئوری قابل جبران است.
رادپور در ادامه افزود: به‌لحاظ نظری روی کاغذ می‌توان نشان داد که چیزی که بابت افزایش قیمت‌ها ایجاد می‌شود با ایجاد اشتغال و توسعه‌ کاسبی‌ها قابل جبران است. اما واقعیت این است که بخش اقتصاد سیاسی حکمرانی ما به قدری بزرگ است که هیچ دولتی بعد از انقلاب چنین کاری را انجام نداده و هیچ تصمیم مهم، جدی و فراگیری را نتوانسته است اخذ کند. زیرا علت این است که این تصمیم دامنه‌هایی دارد که یک نفر نمی‌تواند در مورد آن اقدام کند. اینکه فکر کنیم نرخ ارز و بهره تنها مشکلمان است، به بیراهه رفته‌ایم زیرا اینها معلول این داستان هستند؛ در واقع وقتی نظام ارزی ما این کار را می‌کند معلول سیاست‌هایی است که پشت این تصمیم‌گیری‌ها نهفته است، وضعیت نظام بانکی، نرخ بانکی و نرخ بهره‌ ما معلول ایدئولوژی و ایده‌ای است که در اقتصاد ما شکل گرفته است و نمی‌شود اینها را جدا از هم در نظر گرفت.


افزایش نقدشوندگی بازار با وجود سفته بازان
او در پاسخ به این سوال که سفته‌بازی‌ها شرایط را در بازار به کدام سمت و سو می‌برد؟ تصریح کرد: سفته‌بازها تنور بازار را داغ‌تر می‌کند، بازاری مانند دلار که در دوره‌‌های پرنوسان هیجانی می‌شود با همین روش‌ها به دنبال سودجویی است زیرا در این زمان‌ها سفته‌بازان افقی را در بازار دیده‌اند و اخباری را گرفته‌اند که با فشار برای افزایش قیمت به‌خصوص در بازارهایی شبیه ایران که در مورد دلار کاملا یکطرفه است، نباید جای تعجب داشته باشد. سفته‌بازی در این بازارها سبب افزایش نقدشوندگی می‌شود، در اصل می‌توان گفت که اینها سنگ‌بنای بازار به حساب می‌آیند و اگر نباشند بازار نقدشوندگی خود را از دست خواهد داد.
رادپور افزود: اما باید گفت که نگرانی‌های ما اکنون جدی است با توجه به اینکه اقتصاد داخلی ما تاب و تحمل نوسانات جدی را ندارد، اگر با افزایش 30 یا 40 درصدی مواجه شویم و تورم آن منتقل شود، نه بانک‌ها تبعات ناشی از عدم اطمینان را تحمل می‌کنند و نه مردم. واقعیت این است که در معرض یک ریسک جدی هستیم حال چه باور کنیم و چه نه، اما ممکن است اتفاق بدی پیش بیاید که خیلی هم قابل پیش‌بینی نیست. زیرا هیچ‌وقت حال نظام بانکی‌مان اینقدر بد نبوده است.

منبع:جامعه فردا