یکی از متغیرهای مهم در افت سکه، کاهش بهای دلار به زیر سطح ۱۱ هزار و ۳۰۰ تومانی و ثبت یک رکورد کاهشی جدید در بازار ارز بود. دیروز دلار ۶۰ تومان افت قیمت را ثبت کرد و روی عدد ۱۱ هزار و ۲۵۰ تومان قرار گرفت. این ارز پس از ساعت ۵ عصر تا رقم ۱۱ هزار و ۱۹۰ تومان پایین رفت. شاخص ارزی در اوایل شهریورماه در سطح قیمتی پایینتری نوسان کرده بود.
برخی فعالان، نزول نرخ حواله درهم را عاملی دانستند که فروشها را در بازار ارز داخلی نیز بالا برد. در این میان، عدهای نیز باور داشتند شاخص ارزی پس از خروج از زندان مهرماهی ۱۱ هزار و ۳۵۰ تا ۱۱ هزار و ۵۵۰ تومان با افزایش فروشهای فنی مواجه شده است. در این میان، آنچه مسلم است افت قیمت دلار زمینهساز کاهش ارزش سکه تمام بهار آزادی بود. البته عده دیگری از فعالان، کاهش تقاضا در بازار سکه را عامل مهمتری میدانستند که در روند هفتههای اخیر فلز گرانبهای داخلی موثر بوده است. به گفته این عده، دیگر تقاضای مصرفی چندانی در بازار وجود ندارد و نسبت به قبل کمتر کسی برای اعیاد، عروسی و بهطور کلی به منظور هدیه دادن از سکه تمام استفاده میکند. یکی از نشانههای کاهش تقاضا در بازار سکه در حبابی مشاهده میشود که گریبانگیر آن شده است. ارزش ذاتی سکه با در نظر گرفتن مالیات بر ارزش افزوده حدود ۴۰۰ هزار تومان با قیمت بازار فاصله دارد. از طرف دیگر، کاهش دامنه نوسانات و قرار گرفتن در یک شیب کاهشی فرسایشی موجب شده است که کمتر معاملهگری برای تبدیل سرمایه تمایلی به خرید سکه داشته باشد. در این میان، طلای جهانی نیز در هفتههای اخیر تمایلی به ماندن بالای مرز روانی هزار و ۵۰۰ دلاری از خود نشان نداده است تا از این سو نیز بازار داخلی تحریک نشود. در این میان، عدهای از فعالان باور دارند تقاضا برای خرید طلای جهانی افزایش خواهد یافت و از قیمت سکه حمایت خواهد کرد. این عده به روند طلا در ۱۲ ماه گذشته توسط بانکهای مرکزی اشاره میکنند.
هجوم جهانی به طلا
بانکهای مرکزی سراسر دنیا در دوازده ماه اخیر رکورد تقاضای فلز زرد از اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی را به ثبت رساندهاند. کشورهایی که بیشترین سهم را در خریداری طلای فیزیکی داشتند روسیه، چین، هندوستان و کشورهای اروپای غربی و اروپای شرقی و آسیای شرقی هستند. درخصوص هریک از این کشورها میتوان گفت که هرکدام دلیل خاص خود را برای خرید فزاینده طلا دارند. بهعنوان مثال هراس روسیه از این است که شوکهای مبتنی بر دلار بتواند ضربات مهلکتری را به این کشور وارد کند. به نظر میرسد نقطه مشترک این است که امروزه این کشورها به ویژگیهای خاص طلا توجه بیشتری دارند. آنها به این مساله پی بردهاند که ذخایر کنونی آنها زودگذر و میراست و بنابراین طلا را جایگزین آنها کردهاند؛ دارایی که نامیرا محسوب میشود.
طلا تنها ارزی است که قابلیت چاپ ندارد. این مساله را میتوان با توجه به معادنی که روز به روز با کاهش میزان استخراج همراه هستند توجیه کرد. بانکهای مرکزی با ارزی مواجه هستند که به هیچ ارگان، نهاد یا دارایی دیگری متصل نیست. در حقیقت طلا بهعنوان یک ابزار ذخیره ارزش، یک دارایی مستقل نیز هست. زمانی را تصور کنید که امکان استخراج طلای بیشتر وجود نداشته باشد، بنابراین بانکهای مرکزی به خرید طلا روی میآورند. مانند تقاضایی که در دوازده ماهه اخیر برای طلا به وجود آمده است، روندی که از دهه ۷۰ میلادی بی سابقه بوده است. نگاهی به تاریخچه فدرال رزرو که اکنون یک قرن از آن گذشته نشان میدهد ارزش اسکناس یک دلاری که در بدو تاسیس این بانک چاپ شده است اکنون به ۷ سنت رسیده است، در حالی که طلا در این مدت روند صعودی قیمت خود را ادامه داده است.