در آخرین روز از اولین هفته تیرماه، سکه تمام بهار آزادی و دلار به آرامی در مسیر افزایشی حرکت کردند؛ ولی این رشد کافی نبود که مسیر هفتگی بازارها را تغییر دهد. روز پنجشنبه شاخص ارزی ۱۰ تومان افزایش قیمت را ثبت کرد و به بهای ۱۳ هزار و ۱۳۰ تومان رسید. در بازار سکه نیز این فلز گرانبها با رشد ۵ هزار تومان به بهای ۴ میلیون و ۶۳۰ هزار تومان رسید. بهرغم رشد روز پنجشنبه در هفتهای که گذشت، سکه ۷/ ۱ درصد از ارزش خود را از دست داد و دلار نیز با کاهش ۲ درصدی مواجه شد. این اتفاق در حالی رخ داد که دو هفته پیش سکه افزایش قیمت را تجربه کرده بود و راهی متفاوت از دلار کاهشی را در پیش گرفته بود.
اگر یکی از اتفاقات مهم هفته گذشته هم مسیر شدن سکه و دلار بود، اتفاق مهم دوم بازار را میتوان کاهش نرخ دلار بازارساز به زیر مرز ۱۳ هزار تومانی دانست. روز پنجشنبه هر دلار بر تابلوی صرافیهای بانکی ۱۲ هزار و ۹۵۰ تومان قیمت خورد که نزدیک به ۱۰۰ تومان با بازار آزاد فاصله داشت. این نوع قیمتگذاری موجب شده است که برخی از معاملهگران این احتمال را مطرح کنند که بازارساز به دنبال بردن قیمت دلار به سطوح پایینتر است و به همین دلیل میتوان انتظار داشت که قیمت در هفته جاری به زیر مرز ۱۳ هزار تومانی برود. در مقابل دسته دیگری از معاملهگران عنوان میکنند، طی ۲ هفته اخیر عموما زمانی که دلار به مرز ۱۳ هزار تومانی نزدیک شده، با افزایش خریدها مواجه شده است؛ در حالی که چنین دیدگاههای متفاوتی درمورد روند کوتاهمدت بازار میان معاملهگران و فعالان وجود دارد، در مورد تابستان بازار ارز نیز دور از انتظار نیست که شاهد چنین تقابل نظراتی باشیم. برخی از تحلیلگران بازار باور دارند، دلار در تابستان روند آرامی را مانند بهار پشت سرخواهد گذاشت؛ دسته دیگری معتقدند بازار با افزایش تدریجی تقاضا میتواند به سطوح بالاتر برود؛ حال آنکه گروه دیگری باور دارند، اساسا با توجه به شرایط کلی اقتصادی و غیراقتصادی، پیشبینیهای بلندمدت برای قیمت دلار از اعتبار برخوردار نیست و بهتر است معاملهگران به جای پیشبینی قیمتها، شرایط خبری و اقتصادی را بهطور روزانه بررسی کنند و بر اساس آنها انتظارات خود را تنظیم کنند. در واقع از نظر گروه آخر، هماکنون نمیتوان دید مشخصی در مورد آینده بازار داشت؛ ولی میتوان بر اساس رصد برخی از متغیرها، از اشتباهات تصمیمگیری تا حدی پرهیز کرد.
گروه اول معاملهگران باور دارند، قیمت دلار در تابستان مانند فصل اول سال نوسان چندانی نخواهد داشت. میزان بازدهی دلار در بهار ۹۸ کمتر از ۲ درصد بود و از لحاظ مقداری تنها در بهار ۹۶، میزان بازدهی کمتر ثبت شده بود. این دسته از معاملهگران باور دارند، به دلیل قدرت بازارساز در سمت عرضه ارز و کاهش سطح تقاضا احتمال اینکه قیمت در تابستان دچار نوسان زیادی شود، دور از ذهن است. همزمان آنها باور دارند با توجه به گشایشهایی برای جابهجاییهای مالی مانند اینستکس، کشور از این پس هزینههای ارزی کمتری پرداخت خواهد کرد و با توجه به اثرگذاری و پیشخور شدن اثر تحریمها، دیگر عوامل روانی کمتر بر بازار اثرگذار خواهد بود. در این شرایط، آنها باور دارند بازارساز در ادامه همین سطح از عرضه میتواند قیمتها را حتی تا حدی کاهشیتر کند.
دسته دوم معاملهگران اتفاقا در زمینه نکته آخری که بازیگران دسته اول بیان کردهاند، توافق نظری ندارند. از نظر آنها، بازارساز به واسطه کاهش درآمدهای ارزی توان آن را ندارد که عرضهای را که در فصل اول سال داشت، در تابستان ادامه دهد. به باور آنها، لغو تمدید معافیتهای نفتی و محدودیتهای دیگر موجب شده است که صادرات نفتی ایران افت زیادی کند و در صورتی که اخبار مربوط به کاهش صادرات واقعیت داشته باشد، عرضه ارز به تدریج کاهش خواهد یافت. همزمان این دسته از معاملهگران باور دارند، هر چقدر از ابتدای سال فاصله بگیریم، میزان تقاضای تجاری در بازار بالا خواهد رفت و همین عامل میتواند زمینه ساز ورود قیمتی دلار به سطوح بالاتر شود.
گروه سومی از معاملهگران باور دارند، با توجه به شرایط نااطمینانی که در فضای اقتصادی و غیراقتصادی وجود دارد، باید با احتیاط موقعیت خرید و فروش را در بازار تنظیم کرد. این عده باور دارند به جای پیش بینیهای افزایشی و کاهشی باید چند متغیر را در بازار به دقت بررسی کرد و براساس آنها، خریدار یا فروشنده شد؛ هر چند بعضا شاید حتی معامله نکردن و کنار کشیدن از بازار و حضور در بازارهای دیگر نیز سودمندتر شود. از نظر این گروه در شرایط کنونی، رصد شرایط سیاسی برای معاملهگران از هر عامل دیگری از اهمیت بیشتری برخوردار است.
معاملهگران باید دقت کنند که شرایط بینالمللی به کدام سو میرود، چراکه افزایش یا کاهش تنشها میتواند روند بازار را متاثر کند. در این باره البته بیشتر معاملهگران به این باور رسیدهاند که بازار به اخبار سیاسی معمولی واکنش شدیدی نشان نمیدهد و تنها اخبار تاثیرگذاری که نشانه محسوس از تغییر شرایط داشته باشند، نظر خریداران و فروشندگان بزرگ را به خود جلب خواهد کرد. در کنار این، توجه به متغیرهای اقتصادی نیز باید در کنار وضعیت سیاسی مورد توجه قرار گیرد. میزان نقدینگی و ترکیب آن، میزان صادرات و واردات، کسری بودجه و تعیین وضعیت دلار ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی از جمله متغیرهای مهمی هستند که بازیگران ارزی با توجه به آنها میتوانند تصمیم بهتری را اتخاذ کنند. همانطور که در بازار ارز دیدگاههای متناقضی نسبت به آینده دلار وجود دارد، در بازار سکه نیز وضعیت همان قدر پیچیده است؛ چراکه در بازار سکه متغیر اثرگذاری دیگری به نام اونس طلا وجود دارد که میتواند روند قیمتی در بازار داخلی را تحت تاثیر قرار دهد. به همین دلیل بهتر است که روند بازار طلا را نیز تا حدی از نظر بگذرانیم.
اونس جهانی که در یک ماه گذشته اسیر ریسکهای جهانی شده بود و جهش قیمتی را تجربه کرده بود، در روزهای پایانی هفته گذشته به آرامش نسبی رسید؛ البته این آرامش، قطعی و دائمی نیست، بلکه به دنبال احتیاط بازیگران بازار خلق شده است. بازیگران بازار فلز زرد چشم به دیدار روسایجمهور آمریکا و چین دوخته بودند تا تکلیف خود را با جنگ تجاری این دو قطب اقتصادی مشخص کنند. به همین دلیل در روزهای پایانی هفته گذشته، شاخص اونس جهانی حول نقطههای ۱۴۰۵ تا ۱۴۱۰ دلار نوسانات محدود داشت. این در حالی است که شاخص فلز گرانبها در روزهای اول هفته به سقف ۱۴۴۰ دلار نیز رسیده بود. به همین دلیل میتوان گفت اونس در هفته گذشته دو روی متفاوت از «هیجان» و «احتیاط» را تجربه کرد. هیجان به دلیل عدمقطعیتها در اقتصاد جهان و احتیاط به دلیل خروج موقتی بازیگران ریسکگریز از بازار. بسیاری از تخمینها نشان میدهند عدم قطعیت ناشی از مذاکره روسای جمهور چین و آمریکا، بسیاری از بازیگران محتاط بازار را وادار به موقعیت فروش کرده بود.