سومین گزارش مورد اجماع پیشبینی سود شرکتهای بورسی منتشر شد. ریزش قیمتهای جهانی، اصلاح نرخ دلار و چشمانداز تحریمها منجر به تعدیل انتظارات از متغیرهای کلان موثر بر سودآوری شرکتها شده است. بررسیها نشان میدهد شاخص کل سهام به کف بنیادی نزدیک شده است. رسیدن نماگر کل بازار به سطوح محافظهکارانه میتواند نویدبخش پایان فشارهای فروش هیجانی بورس تهران باشد. نسبت قیمت به درآمدهای فعلی، نشان میدهد بازار سهام میتواند سود معقولی را در بازه میانمدت عاید سرمایهگذاران کند.
برای سومین بار در سال جاری، ۴۳ گروه تحلیلی به برآورد سوددهی ۵۹ شرکت بورسی پرداختهاند. نگاهی به وضعیت عمومی بازار سهام و آخرین پیشبینیهای ارائهشده نشان میدهد شاخص کل به کفهای بنیادی خود نزدیک شده است. اگر چه برآورد تحلیلگران از متغیرهای کلان نسبت به موعد قبلی ارائه پیشبینی مورد اجماع کاهش یافته، برآورد از سودآوری شرکتها همچنان پشتوانه بنیادی قیمت سهام است. آخرین برآوردهای مورد اجماع که تفاوتهای قابلملاحظهای را نسبت به تخمینهای پیشین آشکار میکند، در عین حال از سطوح جذاب قیمتی برخی از نمادهای بورسی حکایت دارد. مجموعه پیشبینیهای سود مورد اجماع به همت «مدیریت سرمایه کیان» و با همکاری ۴۳ گروه تحلیلی که عمدتا شامل شرکتهای سرمایهگذاری و کارگزاریهای بزرگ بازار سهام میشود گرد آمده است و آخرین انتظارات از سودآوری شرکتها را در سه بازه پاییز و سال مالی جاری و همینطور سال مالی ۹۸ مورد بررسی قرار میدهد. مشارکت ۴۳ گروه متمایز مدیریت دارایی فعال در بازار سرمایه در این دوره، بیشترین تعداد مشارکتکننده در این برنامه از زمان شروع بوده است.
ارزشگذاری متناسب با عوامل بنیادی
افت نزدیک به ۲۰ درصدی بازار نسبت به آخرین دوره این گزارش در میانه مهرماه، اهمیت و حساسیت اطلاعات بهدست آمده از گزارش فعلی را دوچندان میکند. آیا انتظارات بازار نسبت به سودآوری شرکتها از مقطع مهرماه تاکنون، تغییر کرده است؟
۱- تحلیلگران سود سال ۱۳۹۸ را در آذر ماه، نسبت به مهرماه، با ۲۳ درصد کاهش پیشبینی کردهاند. با بررسی اطلاعات مختلف در این گزارش عوامل اصلی افت ۲۳ درصدی سود پیشبینی شده سال ۱۳۹۸ نسبت به آخرین پیشبینی در مهرماه در سه عامل خلاصه میشود: یک: انتظار بازار از قیمت دلار از سطوح نزدیک به ۱۱ هزار تومان در مهرماه، به ۹۴۰۰ تومان در پیشبینی آذر ماه رسیده است (۱۳ درصد افت). دو: انتظار بازار از قیمتهای جهانی، شامل فولاد، محصولات پتروشیمی و نفت، بهطور میانگین ۱۵ درصد کاهش یافته است. سه: با اثرگذاری تحریمها بر تولیدکنندگان بزرگ محصولاتی نظیر مس و LPG، آثار تحریمها بهصورت واضحتری لحاظ شده است. (بهعنوان مثال، پیشبینی افت ۲۰ درصدی سود ملی مس نسبت به مهرماه امسال، بیش از هر چیز به دلیل مشکلات ناشی از تحریمها ارزیابی میشود.)
در نتیجه سه عامل فوق، پیشبینی سودآوری صنایع در آذر ماه سال ۹۸ نسبت به آخرین پیشبینی در مهرماه تغییر کرده است. به نظر میرسد افت نزدیک به ۲۰ درصدی شاخص اصلی بازار در دو ماه گذشته، متناسب با عوامل بنیادی تغییریافته طی این مدت است. افت قیمتهای جهانی، افت قیمت ارز در بازار آزاد و مشاهده آثار تحریمها در فروش شرکتها، پیشبینی سودآوری شرکتها را با ۱۹ درصد کاهش نسبت به گذشته همراه ساخته و همین موضوع، افت نزدیک به ۲۰ درصدی ارزش بازار سرمایه در این مدت را توضیح میدهد.از این منظر بازار سرمایه ایران، برخلاف آنچه مشهور است، روندی معقول و متناسب با بنیادهای سودآوری شرکتها را دنبال میکند و بر اساس جریان ورود و خروج پول یا دستکاری صاحبان منابع بزرگ ارزشگذاری نشده است. این به معنی سطح مناسبی از کارآیی در محیط بازار سرمایه ایران و نشان دهنده انعکاس نسبتا درست وضعیت شرکتها در قیمت آنهاست.
۲- بر اساس این گزارش، نسبت قیمت به درآمد شرکتهای بزرگ بازار بر اساس سودهای پیشبینی شده برای سال ۹۸، به ۱/ ۴ و بر اساس سودهای پیشبینی شده برای سال ۹۷، به ۸/ ۴ رسیده است. با توجه به دادههای تاریخی و با توجه به شرایط سیاسی فعلی، P/ E بازار در محدوده عدد ۴، در طول دورههای اخیر نسبتی مورد پذیرش بوده و در صورتیکه شاهد افت سودآوری نباشیم، این ارزشگذاری رشد معقول بازار در میانمدت را حمایت میکند.۳- در صورتیکه تبیین ما از علل افت بازار در دو ماه گذشته صحیح باشد، تغییر روند بازار، همزمان با تغییر روند سودآوری شرکتها صورت میپذیرد و در شکل ساده خود، متکی به عواملی چون: تغییر روند قیمت ارز یا ثبات آن در محدوده کنونی، تغییر روند قیمتهای جهانی یا ثبات در محدوده کنونی و حل مشکلات پیش آمده از تحریمها برای شرکتهای بزرگ است.
در حالیکه انتظار میرود موارد اول و دوم حرکتی به سود بازار در میانمدت انجام دهند و روند نزولی شکلگرفته در دو ماه گذشته دستکم متوقف شود، قضاوت در مورد سوم نامطمئنتر به نظر میرسد. تاثیر قویتر تحریمها بر شرکتهای بزرگ بازار نسبت به آنچه تاکنون شاهد بودیم، میتواند در میانمدت روند سودآوری شرکتها را با دشواری مواجه سازد؛ ولی تداوم شرایط کنونی یا بهبود نسبی آن محیط را برای رشد سودآوری از نقطه کنونی و در نتیجه رشد بازار فراهم خواهد ساخت.
غافلگیری تحلیلگران از ریزشهای جهانی
انتشار سود مورد اجماع تحلیلگران در دور پیشین، طی مهر ماه، در شرایطی صورت پذیرفت که هر بشکه نفت برنت در سطوح نزدیک به ۸۰ دلار قرار داشت و دلار در معاملات غیر رسمی در حدود ۱۴ هزار تومان معامله میشد؛ نتایج جنگ تعرفهای میان آمریکا و چین تا این حد عیان نشده و بازارهای جهانی را تا این حد تحت تاثیر قرار نداده بود. ریزش قیمت نفت به سطوح نزدیک به ۶۰ دلار به ازای هر بشکه، سقوط قیمت متانول از ارقام بالاتر از ۴۲۰ دلار به ازای هر تن تا سطوح پایینتر از ۳۰۰ دلار، ریزش شدید قیمت محصولات فولادی و پتروشیمی عمدتا طی ۴۵ روز گذشته شدت گرفت. امری که بازنگری در تحلیلها از سودآوری شرکتها و صنایع را مستلزم بازنگری کرد. همانگونه که پیشتر اشاره شد ثبات قیمتهای جهانی در محدودههای فعلی نیز حمایتکننده سطوح قیمتی سهام مربوطه خواهد بود. با این حال نوسان شدید در این بازارها میتواند از جمله محرکهای اصلی حرکت سهام در جهتی همراستا باشد و بازنگری دیگری را در سودآوری شرکتها ضروری سازد.
آیا انتظارات بنیادی ناجی سهام میشود؟
در آخرین برآورد، ۲۲ آذر ماه، تحلیلگران در بدبینانهترین سطوح بازدهی ۶۰ درصدی را برای بازار سهام طی سال ۹۷ پیشبینی کردهاند. بر این اساس سطح ۱۵۴ هزار واحدی برای شاخص کل را میتوان کمینه انتظارات موجود عنوان کرد. نماگر کل بازار در پی افت نزدیک به ۲ هزار واحدی امروز، مجددا تا کانال ۱۵۹ هزار واحدی عقبنشینی کرد. بر این اساس بهنظر میرسد این شاخص، به کفهای بنیادی خود نزدیک میشود.
فارغ از دید عمومی به سمت و سوی بازار سهام، نگاهی به جزئیات برآورد سود شرکتها گویای آن است که برخی از شرکتها در سطوحی کاملا پایینتر از نسبت عمومی قیمت به درآمد سهام در حال معاملهاند و در مقیاس کوچکتر میتوان حرکت این گروه از نمادها را در مسیر صعودی انتظار داشت.
چالش P/ E چهار مرتبهای
در دوران اوج تلاطم اقتصادی، با توجه به فضای پررونق معاملاتی سایر بازارهای رقیب، از نرخ سود سپردههای بانکی گرفته تا دادوستدهای مسکن و خودرو و همچنین چشمانداز رکودی داخل و فضای تحریمی محاط بر کشور، نسبت P/ E چهار مرتبهای بهعنوان مرجع پرتکراری در تعیین قیمت سهام مورد استفاده قرار گرفت. با این حال شرایط فعلی گویای آن است که تاکید بر این نسبت در شرایط فعلی چندان محلی از اعراب ندارد. محدودیت قطعی بانکها در کسب سپرده با نرخهای بالاتر از ۲۰ درصد، فروکش التهابات ارزی و ورود معاملات مسکن به فاز رکود از جمله عواملی است که سنجش جذابیت بازار سهام را در قیاس با سایر بازارها وارد مرحله جدیدی کرده است. عدم انتظار برای کسب بازدهیهای چشمگیر از سایر بازارها میتواند از فشار بازدهی مورد انتظار از سهام نیز بکاهد. در این شرایط باید انتظار بازنگری در این نسبت قیمتگذاری را داشت.
ترینهای پیشبینی آذر ماه
قیاس دو پیشبینی اخیر اجماع در رابطه با سودآوری شرکتها دادههای جالبتوجهی را بهدست میدهد. از میان ۴۸ شرکتی که در هر دو مرتبه به برآورد سودآوری آنها برای سال ۹۷ پرداخته شده است، پیشبینی سود ۲۷ نماد نسبت به مهر ماه کاهش یافته است؛ ۲۰ نماد در پیشبینی آذر ماه با رشد سود انتظاری همراه شدهاند و سود «غبشهر» بدون تغییر نسبت به پیشبینی مهرماه آورده شده است. بیشترین افت پیشبینی سود در رابطه با نماد «فارس» صورت پذیرفته که البته تعداد معدود مشارکتکنندگان نسبت به پیشبینی مهر ماه میتواند از علل حاشیهای آن باشد. در آخرین پیشبینی سود «فارس»، ۲۹ درصد کمتر از سود برآورد شده در مهر ماه گزارش شده است. بعد از «فارس»، برآوردها از سودآوری «پرداخت» و «کاوه» با افت ۱۹ درصدی شاهد بیشترین میزان عقبنشینی بوده است. در سوی مقابل برآورد سودآوری «شیراز»، «شسپا» و «هرمز» بیشترین افزایش را نسبت به پیشبینی قبلی تجربه میکند. عواملی همچون سود ناشی از تسعیر ارز، رونمایی از عملکردهای ماهانه و نحوه اثرگذاری هزینههای مالی از جمله عوامل رشد برآورد سود این مجموعه بوده است. میانگین انتظاری تحلیلگران از سطوح نهایی شاخص کل در سال ۹۷، در حالی به ۱۷۸ هزار واحد تقلیل یافته که این عدد در پیشبینی مهر ماه در نزدیک ۲۱۰ هزار واحد قرار داشته است. این عدد با سطح شاخص در پایان معاملات روز گذشته فاصلهای ۵/ ۱۱ درصدی را نشان میدهد.