همتی، یکی از مهم‌ترین چهره‌های اقتصادی دولت، کنار گذاشته شد و با او، یکی از معدود حامیان جدی بازار سرمایه نیز از صحنه خارج شد. این اتفاق، همراه با کناره‌گیری ظریف، نه‌تنها نشانه‌ای از یک تغییر ساختاری در دولت بلکه پیامی آشکار برای بازارهای مالی بود که مسیر آینده اقتصاد کشور، پیچیده‌تر از گذشته خواهد بود. کنار رفتن این افراد، این نگرانی را در میان فعالان اقتصادی ایجاد کرده که چهره‌های جایگزین، تا چه اندازه قادر خواهند بود سیاست‌های اقتصادی و بازار سرمایه را مدیریت کنند.
تاریخ نشان داده که بازار سرمایه در دوران بی‌ثباتی و تنش‌های سیاسی، عملکرد خوبی از خود نشان نداده است. جریان پول در چنین شرایطی، به جای آنکه در بازار باقی بماند، راه خروج را در پیش می‌گیرد و این همان اتفاقی است که در روز گذشته شاهد آن بودیم. با شکل‌گیری این فضای پرریسک، سرمایه‌گذاران ترجیح دادند در سمت فروش باقی بمانند و همین مساله باعث شد که شاخص‌ها افت شدیدی را تجربه کنند.


خروج همتی و پیامدهای آن برای بازار سرمایه
همتی طی دوران مسوولیت خود یکی از معدود چهره‌هایی بود که قدرت اثرگذاری مستقیم بر روندهای بازار را داشت. یک مصاحبه یا اظهارنظر او می‌توانست مسیر معاملات را تغییر دهد و همین مساله اهمیت حضور او را در دولت دوچندان می‌کرد. خروج او از کابینه، وزنه‌ای سنگین را از بازار برداشت و موجی از بی‌اعتمادی را میان سرمایه‌گذاران به جریان انداخت. مهم‌ترین اقدامات همتی در حوزه اقتصاد، مدیریت نرخ ارز و تلاش برای خصوصی‌سازی ایران‌خودرو بود. این دو سیاست به روشنی نشان می‌داد که در برابر جریان‌های سنتی و رانتی ایستاده است. با کنار رفتن او، این نگرانی به وجود آمده که مخالفت‌های پیشین با سیاست‌های اصلاحی اکنون قدرت بیشتری خواهند یافت و احتمال بازگشت به سیاست‌های دستوری گذشته افزایش خواهد یافت. بازار سرمایه بیش از هر بخش دیگری از اقتصاد تاثیر این تغییر را احساس خواهد کرد. اگر سیاست‌های کلان اقتصادی بار دیگر به سمت سرکوب نرخ ارز، توزیع رانت و افزایش مداخلات دولت در بازارها حرکت کند دیگر نمی‌توان انتظار داشت که سرمایه‌گذاران به بازار سرمایه اعتماد کنند.


بازار در مسیر چه آینده‌ای قرار دارد؟
نگرانی‌ها نسبت به آینده بازار، اکنون به یک مساله جدی تبدیل شده است. اعتماد، اصلی‌ترین رکن یک بازار مالی پویا و سالم است و از بین رفتن آن، به معنای خروج سرمایه، کاهش نقدشوندگی و افت شاخص‌ها خواهد بود. آنچه در روزهای آینده برای بازار سرمایه حیاتی است، چگونگی مدیریت فضای روانی بازار و تصمیمات دولت در زمینه سیاست‌های اقتصادی خواهد بود. در چنین شرایطی دو سناریو پیش‌روی بازار قرار دارد؛ در سناریوی خوشبینانه، بازار پس از عبور از شوک اولیه به تعادل می‌رسد و با کاهش فشارهای فروش، تا پایان سال روند متعادلی را در پیش خواهد گرفت. این سناریو، در صورتی محقق خواهد شد که تصمیمات اقتصادی به‌گونه‌ای اتخاذ شود که امید به رشد مجدد در بازار را زنده نگه دارد. در سناریوی بدبینانه اما بازار همچنان تحت تاثیر بی‌اعتمادی، خروج پول و افزایش فشارهای روانی باقی می‌ماند و در نتیجه تا پایان سال شاهد ادامه رکود و افت شاخص‌ها خواهیم بود. در این سناریو، نقدینگی از بازار سهام خارج شده و به سمت بازارهای موازی از جمله طلا و ارز حرکت خواهد کرد و همین امر، مسیر را برای رکود عمیق‌تر بورس هموار خواهد ساخت.


حقیقت تلخ و ضرورت تغییر نگاه سیاستگذاران
آنچه روز گذشته در بازار سرمایه رخ داد، تنها یک واکنش مقطعی به اخبار سیاسی نبود بلکه نشانه‌ای از یک بحران عمیق در اعتماد سرمایه‌گذاران به سیاست‌های اقتصادی کشور بود. خروج پول از بازار و حرکت آن به سمت دارایی‌های امن‌تر هشداری است که اگر نادیده گرفته شود، تبعات سنگینی برای اقتصاد کشور به دنبال خواهد داشت.
همتی به‌عنوان یکی از معدود افرادی که در برابر جریان‌های رانتی ایستادگی می‌کرد، کنار گذاشته شد و حالا این نگرانی وجود دارد که سیاست‌های اقتصادی بار دیگر به سمت مداخله‌گرایی و تخصیص‌های غیرشفاف حرکت کند. اگر این روند ادامه یابد بازار سرمایه نه‌تنها از مسیر رشد خارج خواهد شد بلکه سرمایه‌گذاران بیش از پیش به بازارهای سفته‌بازی روی خواهند آورد.
سرنوشت بازار، در روزهای آینده، به تصمیمات دولت و سیاستگذاران اقتصادی گره خورده است. اگر آنها به جای حمایت از بازار سرمایه، به دنبال سیاست‌های کوتاه‌مدت و پرریسک بروند، اعتماد از بین خواهد رفت و سرمایه‌ها به سرعت از بازار خارج خواهند شد اما اگر سیاست‌های شفاف و حمایت‌های اصولی از بازار در دستور کار قرار گیرد، می‌توان امیدوار بود که بورس، حداقل تا پایان سال، از این بحران عبور کند.
بازار سرمایه در شرایطی حساس و پرریسک قرار گرفته است. کنار رفتن همتی برای سهامداران و فعالان بازار یک پیام روشن داشت: مسیر سیاستگذاری اقتصادی در حال تغییر است و آینده‌ای نامشخص در انتظار بازار قرار دارد.
در چنین شرایطی مهم‌ترین نیاز بازار، اعتمادسازی و ایجاد انگیزه‌های جدید برای رشد است. اگر سیاستگذاران اقتصادی نتوانند در روزهای آینده، نشانه‌هایی از حمایت و ثبات به بازار ارائه دهند، مسیر خروج سرمایه ادامه خواهد یافت و بازار با رکودی عمیق‌تر مواجه خواهد شد.
اکنون همه نگاه‌ها به سیاست‌های آینده دولت دوخته شده است. آیا تصمیم‌گیران اقتصادی برای حمایت از بازار سرمایه اقدام خواهند کرد؟ یا اینکه روند خروج سرمایه و افت بازار ادامه خواهد یافت؟ پاسخ به این پرسش، سرنوشت بورس را در ماه‌های آینده رقم خواهد زد.
پیروزی رانت بر اصلاحات
تحولات اخیر بار دیگر نشان داد که در مواجهه با جریانات اقتصادی، جریان طرفدار رانت و منافع ارزی همچنان دست بالاتر را دارد. این جدال که به برکناری همتی انجامید، پیام روشنی برای فعالان اقتصادی و دولت داشت: در افتادن با این جریان، پرهزینه خواهد بود.
آخرین باری که چنین احساس شکست و ناامیدی در بازار سرمایه دیده شد، زمانی بود که دستور خروج خودرو از بورس کالا صادر شد، اتفاقی که بار دیگر ثابت کرد که ساختارهای رانتی، همچنان قدرت بالایی در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی دارند. خروج همتی از دولت، سیگنالی قدرتمند به بازارهای مالی و سرمایه‌گذاران بود که در ماه‌های آینده، احتمالا مسیر سیاست‌های اقتصادی در همان مسیر پیشین باقی خواهد ماند و تلاش برای اصلاحات ساختاری، با موانع جدی مواجه خواهد شد.
از سوی دیگر این تصمیم نشان داد که بخشی از حاکمیت همچنان درک کاملی از عمق بحران اقتصادی ندارد. برخورد با چهره‌هایی مانند همتی و ظریف نشان داد که تصمیم‌گیران در بزنگاه‌های حساس همچنان بر همان مدار پیشین حرکت می‌کنند و به‌جای اصلاحات، به حفظ وضع موجود متمایل هستند. این در حالی است که همتی، یکی از معدود چهره‌هایی بود که جرات مقابله با جریان‌های رانت و فساد را داشت و به‌طور جدی برای کاهش شکاف نرخ ارز نیما و بازار آزاد، تقویت سیاست‌های ارزی و اجرای خصوصی‌سازی واقعی در ایران‌خودرو تلاش می‌کرد.
سیاست ناچار به تبعیت است
اگرچه کنار رفتن همتی، ضربه‌ای بزرگ برای بازار سرمایه محسوب می‌شود اما نباید فراموش کرد که اقتصاد، وابسته به فرد نیست. علم اقتصاد، مبتنی بر اصول و قواعدی است که در نهایت، سیاستمداران را مجبور به پذیرش آنها خواهد کرد. سیاست‌های نادرست ممکن است در کوتاه‌مدت باعث تغییر مسیر شوند اما در بلندمدت بازار مسیر خود را خواهد رفت و سیاستگذاران در برابر واقعیت‌های اقتصادی ناچار به اصلاح خواهند شد.
نقش چهره‌هایی مانند همتی، تسریع روند اصلاحات و قرار دادن اقتصاد در مسیر درست است اما زمانی که چنین افرادی از میدان خارج شوند، اصلاحات اقتصادی به تعویق می‌افتد و اقتصاد از مسیر طبیعی خود منحرف می‌شود. در چنین شرایطی در نهایت اقتصاد به سیاست سیلی خواهد زد و تصمیم‌گیران را مجبور خواهد کرد که به قواعد علمی و منطقی پایبند بمانند.


بعد از همتی چه باید کرد؟
مهم‌ترین سوالی که اکنون ذهن سهامداران را درگیر کرده، این است که پس از خروج همتی، چه بر سر بازار خواهد آمد و آیا باید همچنان در بازار ماند یا از آن خارج شد؟
در کوتاه‌مدت، بازار با یک شوک منفی و افزایش فشار فروش مواجه خواهد شد. این شوک، احتمالا تا پایان هفته ادامه پیدا کند اما در نهایت بازار با این تغییرات کنار خواهد آمد. مساله اصلی این است که آیا سیاست‌های همتی ادامه خواهد داشت یا نه؟
اگر سیاست‌های همتی از جمله کاهش شکاف نرخ ارز نیما و آزاد، حمایت از بازار سرمایه و خصوصی‌سازی واقعی ادامه پیدا کند، بازار پس از گذر از این شوک می‌تواند به تعادل بازگردد و حتی در مسیر رشد قرار بگیرد اما اگر مسیر سیاستگذاری تغییر کند و رانت‌خواری، سیاست‌های حمایتی دستوری و توزیع ارز ارزان‌قیمت مجددا در اولویت قرار گیرد، بازار در ماه‌های آینده، با بحران‌های بیشتری مواجه خواهد شد و جریان خروج پول شدت خواهد گرفت.
بازار به مسیر خود بازمی‌گردد اما با چه قیمتی؟
در نهایت آنچه سرنوشت بازار سرمایه را تعیین خواهد کرد، چگونگی ادامه سیاست‌های اقتصادی و میزان تعهد دولت به حمایت از بازارهای مولد است. اگرچه کنار رفتن همتی یک شوک موقتی ایجاد کرده اما بازار به مسیر خود بازخواهد گشت؛ مساله اصلی این است که با چه هزینه‌ای؟
تصمیم‌گیری‌های اشتباه و حذف چهره‌های اصلاح‌طلب اقتصادی ممکن است بازار را برای مدتی در وضعیت سردرگمی و رکود قرار دهد اما در نهایت واقعیت‌های اقتصادی خود را تحمیل خواهند کرد. در این شرایط، سهامداران باید با دقت بیشتری وضعیت را رصد و براساس روندهای کلان
تصمیم‌گیری کنند.
اگر سیاست‌های اصلاحی ادامه پیدا کند، بازار می‌تواند پس از گذر از شوک اولیه، مسیر رشد را در پیش گیرد اما اگر اقتصاد به مسیر رانت و مداخله‌گری بازگردد، بازار سرمایه نیز مانند گذشته در مسیر رکود و خروج سرمایه قرار خواهد گرفت.


سیاست‌های همتی ادامه خواهد داشت؟
در شرایطی که بازار سرمایه تحت تاثیر تحولات سیاسی و اقتصادی قرار دارد، شاخص‌های کلیدی مانند اختلاف نرخ ارز نیما و بازار آزاد، نرخ سود بانکی و سیاست‌های مالی کلان می‌توانند مسیر آینده بازار را تعیین کنند. اگر این شاخص‌ها در جهت اصلاحات پیش بروند، بازار سرمایه می‌تواند واکنش مثبتی نشان دهد اما در نبود همتی کار دشوارتر خواهد شد چراکه او با زبان و نیازهای بازار سرمایه آشنا بود و توانایی مدیریت شوک‌های اقتصادی را داشت.
چالش دیگر نامشخص بودن جانشین و جایگزین همتی است که بازار را در یک فضای بلاتکلیف و تعلیق قرار داده است. این عدم قطعیت سبب خواهد شد که جریان پول و سرمایه‌گذاران محتاط‌تر عمل کنند و درنتیجه بازار به سمت رکود موقت و رفتار تماشاچی‌گونه حرکت کند. هرچند که بازار سرمایه تاکنون بحران‌های سخت‌تری را تجربه کرده و پشت سر گذاشته اما مساله اساسی این است که هر بار که یک بحران حل می‌شود، بحران جدیدی در ابعاد بزرگ‌تر رخ می‌دهد.


بازاردر مسیر سرنوشت‌ساز
نکته مهمی که نباید از آن غافل شد این است که سرنوشت بازار سرمایه دیگر به یک فرد یا حتی یک مقام اقتصادی وابسته نیست بلکه به مسیر کلی سیاست‌های اقتصادی کشور بستگی دارد. اگر پس از برکناری همتی، دولت مسیر اصلاحات را متوقف کند و مجددا به سمت سیاست‌های حمایتی رانتی، سرکوب نرخ ارز و ایجاد انحصارات اقتصادی حرکت کند، سهامداران و فعالان اقتصادی با یک شکست بزرگ مواجه خواهند شد.
بازار سرمایه به شفافیت، سیاستگذاری اقتصادی پایدار و حمایت از فعالیت‌های مولد نیاز دارد. اگر سیاستگذاران اقتصادی به مسیر اشتباه گذشته بازگردند و رانت و فساد دوباره به سیاست‌های اقتصادی کشور مسلط شود، خروج سرمایه از بازار سرمایه شدت خواهد گرفت و جریان پول به سمت بازارهای غیرمولد و سفته‌بازی هدایت خواهد شد. این اتفاق نه‌تنها به بازار سرمایه آسیب می‌زند بلکه تورم، نوسانات ارزی و مشکلات اقتصادی را نیز تشدید خواهد کرد.


نقطه حساس تصمیم‌گیری سیاستگذار
اینکه آینده اقتصاد کشور چگونه رقم بخورد، به تصمیمات دولت در روزها و ماه‌های آینده بستگی دارد. سیاستگذاران باید بدانند که تغییر مسیر اصلاحات اقتصادی به معنای بازگشت به سیاست‌های شکست‌خورده گذشته خواهد بود. بازار سرمایه که یکی از اصلی‌ترین شاخص‌های سلامت اقتصادی کشور است، می‌تواند سیگنال‌های مهمی را به سیاستگذاران ارسال کند. اگر دولت از این پیام‌ها درس نگیرد و به مسیر رانت و تصمیم‌گیری‌های غیرشفاف بازگردد، نتیجه آن در بلندمدت به شکل بحران‌های مالی و رکود اقتصادی نمایان خواهد شد.


فعال اقتصادی باشیم، نه فعال سیاسی
در نهایت برای سهامداران و سرمایه‌گذاران مهم‌ترین نکته این است که بررسی سیاست‌های اقتصادی و مسیر کلی اصلاحات را در اولویت قرار دهند. هرچند تغییرات سیاسی بر بازار تاثیرگذار بوده اما آنچه تعیین‌کننده است، جهت‌گیری اقتصادی کشور و حمایت از بازارهای مولد و شفاف است. اگر دولت همچنان به اصول اقتصادی پایبند بماند و سیاست‌های اصلاحی ادامه یابد، بازار سرمایه می‌تواند پس از عبور از شوک‌های مقطعی، مسیر رشد را ادامه دهد اما اگر سیاست‌های همتی متوقف شود و جریان رانت، مجددا بر اقتصاد مسلط شود، سرمایه‌گذاران باید برای دوره‌ای از بی‌ثباتی و خروج سرمایه آماده باشند. این روزها بیش از هر زمان دیگری تصمیم‌گیری‌های اقتصادی باید بر پایه عقلانیت و منطق اقتصادی باشد، نه برمبنای منافع کوتاه‌مدت و فشارهای سیاسی.


نگاه فعالان اقتصادی باید چه باشد؟
فعالیت در بازار سرمایه به خودی خود یک حقیقت را به وضوح نمایان کرده است: دنیای سیاست، عاقبت‌به‌خیری برای فعالان اقتصادی ندارد. تصمیمات اقتصادی باید مستقل از بازی‌های سیاسی و مبتنی بر عقلانیت مالی و تحلیل بازار باشد. تمام تحولات اخیر، به‌ویژه استیضاح همتی نشان می‌دهد که بازار سرمایه بیش از آنکه تحت تاثیر افراد باشد، به خط‌مشی‌ها و سیاست‌های اقتصادی بستگی دارد. همتی یک شخص بود اما تفکرات و مسیر او برای بازار سرمایه اهمیت داشت. اگر دولت مسیر اصلاحی او را ادامه دهد، بازار به‌زودی این تغییرات را هضم می‌کند و به مسیر خود ادامه می‌دهد اما اگر جریان رانت و تصمیمات دستوری در بازارهای کلیدی نظیر ارز، سود بانکی و سیاست‌های مالی شدت گیرد، فعالان اقتصادی باید استراتژی خود را با دقت بیشتری تنظیم کنند. تجربه ثابت کرده است که مقاومت در برابر این تغییرات، راه به‌جایی نخواهد برد. در چنین شرایطی چرخش سرمایه و اتخاذ تصمیمات انعطاف‌پذیر، مهم‌ترین گام برای سرمایه‌گذاران است. نباید اسیر تعصبات و وابستگی‌های غیرمنطقی به یک بازار خاص شد بلکه باید با چشمانی باز، شرایط را تحلیل و فرصت‌های جدید را شناسایی کرد.