بنیامین نجفی در جهان صنعت نوشت: در اینباره امیرعلی امیرباقری اظهار کرد: به طور متوسط وقتی بازدهی سالهای گذشته را در بازارهای سرمایه با بقیه بازارها و همینطور با شاخصی به نام تورم مقایسه میکنیم، متوجه میشویم که بازدهی این بازار با فاصله زیاد در میانمدت و بلندمدت بیشتر بوده است. اما در کوتاهمدت به دلیل اتفاقاتی که رخ میدهد بیش از آنکه فضای مالی منطقی باشد، فضای مالی منطق رفتاری دارد و هیجانات میتواند بر کلیت بازار اثرگذار باشد. او افزود: بنابراین ما در کوتاهمدت نباید انتظار دیدن انعکاس تورم در بدنه بازار سرمایه را داشته باشیم ولی در میانمدت و بلندمدت قطعا بازدهی سبد معقول و مناسبی و کارشناسی شدهای از بازار سرمایه از تورم پیشی میگیرد اما به چه دلیل این اتفاق میافتد؟ این هم اثر سود و زیانی و هم اثر ترازنامهای دارد. امیرباقری افزود: در بعد ترازنامهای وقتی تورم زمینه و تورم انتظاری داریم، داراییها متورم میشوند و شرکتهای بورسی عمدتا داراییهای ارزشمندی مثل ماشینآلات، مجوزها و زمین و… دارند. در بعد سود و زیانی هم فروش با تورم رشد میکند. البته هزینهها هم با تورم رشد میکنند ولی با توجه به تاثیر اهرمی رشد فروش به تورم طبیعتا «ایپیاس» شرکتها با رشد مواجه میشوند، قیمتها رشد میکنند و کلیت بازار نیز رشد میکند ولی در کوتاهمدت این بازار سرمایه است که بازدهی مناسب دارد. در میانمدت و بلندمدت کسانی که در بازار ماندند و سبد مناسب و کارشناسی شدهای داشتند توانستند بازدهیهای خوبی را از بازار کسب کنند. یکی از مثالهای آن صورتهای مالی شرکتهای سرمایهگذاری است. با نگاهی به ادوار گذشته این شرکتها و قیمت تسهیل داراییهایشان و مقایسه با قیمت امروز میتوانیم تاثیر این بازدهی را در میانمدت و بلندمدت مشاهده کنیم. این کارشناس بازار سرمایه تصریح کرد: در نیمه دوم سال انتظار ما این است که تا حدودی بحث قیمتگذاری دستوری دلار و فشار فروشی که بانک مرکزی روی نرخ ایجاد میکند تلطیف شود و دلار با رشد قیمت همراه شود. یعنی در واقع خودش را با واقعیتهای اقتصادی مانند حجم نقدینگی و تراز پرداختها تطبیق دهد و این طبیعتا میتواند اثر مثبتی بر بازار سرمایه داشته باشد. ضمن اینکه هر چقدر رشد بازار به تعویق بیفتد، باید انتظار رشدهای انفجاری را در برههای از زمان داشته باشیم.
سبقت بورس از تورم مشکل است
مریم محبی دیگر کارشناس بازار سرمایه نیز در گفتوگو با «جهانصنعت» در همین باره گفت: ما از دو منظر انتظار رشد قیمت سهام را در بازار داریم. اول متناسب با میانگین براساس داراییهای شرکت است که با توجه به تمایل دولت به سرکوب نرخ داراییها و رشد قیمتها این موضوع بر داراییهای شرکتها اثرگذار خواهد بود. بنابراین ما از این منظر انتظار نداریم که قیمتها متناسب با تورم رشد کنند و داراییهای شرکتها هم قطعا از این قاعده مستثنی نخواهند بود. او ادامه داد: عامل دومی که باعث افزایش قیمت سهام در بازار سرمایه میشود، رشد و سودسازی بیشتر شرکتهاست. یعنی رشد سودآوریشان که فضای مبهم اقتصادی که در جامعه حاکم است بر این شرکتها هم حاکم است. بنابراین از هر دو منظر یعنی تمایل دولت به سرکوب قیمتها و عقب ماندن قیمت داراییها از نرخ تورم و در بخش دوم عدم قدرت شرکتها در سودسازی در فضای مبهم اقتصادی که بر جامعه حاکم است هر دو عامل باعث میشود که رشد سهام به اندازه تورم مشکل باشد، مگر در صورت افزایش روابط تجاری بینالمللی ایران که باعث افزایش فروش شرکتها و در نتیجه سودآوری آنها میشود یا آزادسازی قیمت و عدم سرکوب قیمتها توسط دولت تا قیمت داراییها افزایش یابد.
محبی تصریح کرد: پالسهایی مبنی بر توافقات ضمنی دریافت میکنیم، اما آنچه اتفاق افتاده خیلی به نفع شرکتهای بخش خصوصی نبوده و بیشتر مربوط به منابع دولت مثل فروش نفت بوده است. ضمن آنکه تا توافقها بخواهد اجرایی شود و این اجرا به بخش خصوصی سرریز شود، زمانبر است و همچنان باید منتظر بمانیم که آیا سیگنالهایی که دریافت شده روی بخش خصوصی اثرگذار خواهد بود یا خیر.