اگرچه کاهش نرخ ارز همواره مطلوب به نظر میرسد اما هر دو رویکرد افزایشی و کاهشی نرخ دلار بدون توجه به مبانی و اصول اقتصادی، بازارهای مالی و کالایی کشور را تحت تاثیر منفی قرار میدهد. کارشناسان اقتصادی تاکید میکنند همانگونه که افزایش غیرواقعی نرخ دلار، اقتصاد کشور را با نوسان مواجه میکند، سرکوب و کاهش آن به کمتر از نرخهای تعادلی نیز میتواند تبعات مهلکی برای اقتصاد ایجاد کند. یکی از مهمترین بازارهای مالی کشور که ضریب حساسیت بالایی نسبت به نرخ دلار دارد، بازار سرمایه است. از آنجا که طی سال گذشته هزینه شرکتهای بورسی با دلار بالای ۲۰ هزار تومان محاسبه شده است، کاهش دستوری نرخ ارز به سطوح کمتر از آن میتواند زیان شرکتها و به تبع آن، سهامداران را در پی داشته باشد. دلار در سال گذشته حتی سطح ۳۲ هزار تومان را نیز لمس کرد و تا آستانه ۳۳ هزرا تومانی شدن پیش رفت. در همان زمان گفته میشد که نرخ این ارز واقعی نیست و در تناسب با شرایط اقتصادی محکوم به کاهش است. دلار در ادامه راه روند نزولی را طی کرد و تا پایان سال ۹۹ اندکی تعدیل شده بود. در این میان اما اظهارات مسوولان دولتی و نمایندگان مجلس درباره دلار ۱۱ و ۱۵ هزار تومانی در مقاطعی نرخ ارز را با نوسان مواجه کرد که در پی آن، بازار سرمایه نیز دچار شوکهای ریزشی شد. اکنون نرخ دلار در کانال ۲۰ هزار تومانی قرار گرفته است و با توجه به احتمال افزایش درآمدهای نفتی و گشایشهای تجاری و بانکی، مجددا اظهاراتی مبنی بر کاهش نرخ دلار به کمتر از ۱۵ هزار تومان از سوی برخی کارشناسان اقتصادی و مقامات رسمی شنیده میشود که بازار سرمایه را با ابهام بزرگی مواجه کرده است. کارشناسان بازار سرمایه مناسبترین نرخ دلار برای بازار سهام را در میانه ۲۰ تا ۲۵ هزار تومان ارزیابی میکنند. حسین عبدهتبریزی اقتصاددان و پژوهشگر بازارها نیز پیش از این ضمن اشاره به مذاکرات وین و احتمال توافق، تاکید کرده بود که افزایش درآمدهای ارزی نباید به کاهش نرخ دلار بینجامد؛ در غیر این صورت مزیتهای تولید و اقتصاد ضربه خواهد دید. او نرخ مناسب دلار را در سطح ۲۲ و ۲۳ هزار تومان برآورد کرده بود.
فعالان بازار سرمایه نیز ثبات نرخ دلار در همین محدوده را متضمن سود آتی سهامداران و متناسب با هزینه و هدفگذاری شرکتهای بورسی در سال گذشته میدانند. در این میان برای بازار سهام بیشتر از نرخ دلار، ثبات آن اهمیت دارد. طی ماههای گذشته عدم شفافیت در سیاستهای پولی و مالی بانک مرکزی و ابهام در سیاستگذاری ارزی یکی از موانع رشد بازار سهام بوده است.
۲۰ هزار تومان؛ نرخ واقعی دلار
مصطفی صفاری کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با «جهانصنعت» نرخ ارز را یکی از پارامترهای اساسی اقتصاد میداند. او در این باره میگوید: «نرخ ارز رابطه درون اقتصاد را با خارج از آن روشن میکند. ما در کشور معمولا چهار نرخ ارز داریم. یکی نرخ ارز رسمی است که دولت آن را اعلام میکند و خود آن نیز چند نرخی است. به عبارتی اکنون یک نرخ ارز برای واردات وجود دارد و یک نرخ ارز هم برای تامین کالاهای اساسی. دوم نرخ آزاد ارز است که در بازار معامله میشود و اکنون روند کاهشی را طی میکند. در اقتصاد اختلاف بین نرخ ارز دولتی و نرخ آزاد را مبنای محاسبه آزاد یا بسته بودن آن اقتصاد میدانند. سوم هم نرخ ارزی است که بر اساس قدرت خرید محاسبه میشود یا همان PPP که عبارت است از سبدی از کالاها که به ریال یا دلار خریداری میکنید و معادلسازی انجام میدهد. مشابه این نرخ هم همان نرخ ارز مکدونالد است به این صورت که قیمت یک پرس غذای مکدونالد در هر کشور برابر چند دلار است که به همین قدرت خرید اشاره میکند. چهارمین نرخ هم نرخ موثر ارز است که به تجارت خارجی کشور در محاسبات توجه میکند. در این مقیاس تجارت خارجی را مبنا قرار میدهند و وزن تجارت با کشورهای مختلف را محاسبه میکنند. در این مقیاس ارتباط ارز این کشورها با ریال و دلار محاسبه میشود و یک میانگین وزنی ارائه میشود.» او تاکید میکند: «نرخ موثر ارز، دقیقترین نرخی است که برای محاسبه وجود دارد و اکنون حول محور ۲۰ هزار تومان قرار دارد. اما به دلیل هیجانات ناشی از تحریمها متاسفانه ارز از ۳۰ هزار تومان نیز در مهرماه سال گذشته عبور کرد. اما مشخص شد که آن نرخ تصنعی بوده است و این حباب با احتمال توافق مجدد بر سر برجام و آزادشدن منابع ارزی کشور در حال ترکیدن است. اما قیمتهای بازار و نرخ اکثر کالاها بر اساس دلار ۲۴ و ۲۵ هزار تومانی تعیین شدهاند. ما اصلی در اقتصاد داریم با عنوان چسبندگی قیمتها و دستمزدها؛ این اصل عنوان میکند که قیمتها پس از افزایش دیگر کاهشی نمیشوند و بر همین اساس اگر اکنون نرخ ارز را هم کاهش دهید قیمتها پایینتر نخواهند آمد.» این کارشناس بازار سرمایه ادامه میدهد: «به نظر من ۲۰ هزار تومان کف قیمت دلار است و اگر بیشتر کاهش یابد، به کمتر از نرخ واقعی رسیده است و سوداگری و سفتهبازی را در پی خواهد داشت.»
بورس؛ پربازدهترین بازار سال ۱۴۰۰
صفاری در ادامه عنوان میکند: «با رفتن ترامپ سایه تنشها میان چین و آمریکا کم شده و به همین دلیل ما شاهد افزایش قیمت فلزات اساسی و مواد پتروشیمی بودهایم. به این ترتیب در بازار سرمایه، شرکتهای صادراتمحوری مثل مس و شیمیاییها از افزایش نرخهای جهانی بهره خوبی بردهاند و شرایط مطلوبی دارند. در این میان با کاهش نرخ دلار ممکن است ۱۰ تا ۱۵ درصد کاهش قیمت را تجربه کنند اما نسبت به سال گذشته که اکثر شرکتها محصولات را بر اساس دلار ۱۵ و ۱۶ هزار تومانی میفروختند، وضعیت این گروهها از لحاظ وزنی بسیار بهتر خواهد بود.» او ادامه میدهد: «به همین دلیل من معتقدم که کاهش نرخ ارز تا سطح ۲۰ هزار تومان بر شرکتهای صادراتمحور بازار سرمایه ما اثر چندانی ندارد اما اگر از این نرخ پایینتر بیاید انگیزه سوداگری را تقویت میکند. بعید هم میدانم که دولت یا بانک مرکزی بخواهند دلار را از این نرخ هم پایینتر بیاورند.» این کارشناس بازار سرمایه تصریح میکند: «مقاومتی روی نرخ ۲۲ هزار تومان برای دلار بود که اکنون هم این مقاومت روی ۲۱ هزار و ۸۰۰ تومان تا ۲۲ هزار تومان وجود دارد اما کف قیمت آن ۲۰ هزار تومان است. البته حتی اگر نرخ ارز کمتر از ۲۰ هزار تومان هم بشود برای کوتاهمدت خواهد بود نه بلندمدت.» او میافزاید: «اینکه بازارهای رقیب بورس مثل سکه و مسکن که وابسته به ارز هستند و خود بازار ارز کاهشی هستند، موجب تقویت تقاضا برای بازار سرمایه خواهد شد. به عنوان مثال نرخ هر متر مسکن در شهر تهران به طور میانگین معادل ۱۰۰۰ دلار است. وقتی دلار به ۳۰ هزار تومان رسیده بود، نرخ آپارتمان در تهران هم ۳۰ میلیون تومان شد و الآن با کاهش نرخ ارز کاهش قیمت مسکن را هم خواهیم داشت که به معنای فرصت جذابیت برای بازار بورس است. مطمئن باشید تا پایان سال ۱۴۰۰ بازار سرمایه بهترین بازدهی را در مقایسه با تمام بازارهای موازی خواهد داشت.»