بزرگنمایی سنجهای بهنام دلار
این گروه از تحلیلگران به نقش تنظیم بازار، مدیریت عرضه کل، مدیریت عرضه پول، کنترلهای بودجهای، تخصیصهای بهینه منابع بودجه، مدیریت بازار ارز و سایر عوامل واقعی در اقتصاد کشور که براساس راهبردهای ضد تحریم اتخاذ شده و در شکلگیری سطوح خرد و کلان کشور سهم بسزایی داشته، بیاعتنا بوده است.
در مقابل، کلان وضعیت اقتصادی کشور با سنجهای بهنام نوسانات دلار ارزیابی میشود، در حالی که بروز نوسانات ارزی در تمامی بازارها و ادوار اقتصادی کشور وجود داشته و امری بدیهی است. حال این سؤال مطرح میشود که آیا افزایش قیمت یک یا دو هزارتومانی دلار یا سایر ارزها میتواند ملاک واقعی وضعیت اقتصادی کشور باشد؟آیا تمرکز روی بازار ارز، کوچک نمایی عملکرد و کارکرد کلان اقتصاد و بزرگنمایی بار روانی یک سنجه کوچک نیست.سنجهای که دائماً تحت کنترل است.
اثر اخبار سیاسی
اصولاً اخبار سیاسی تا چه اندازه در بروز و ظهور عوامل واقعی اقتصاد مؤثر است؟این رویکرد که بواسطه شبکههای اجتماعی و ارائه تحلیلهای جهت دار بیشتر مشاهده میشود، نوعی بزرگنمایی بار روانی اخبار سیاسی در حرکت بازار و هیچ انگاری برنامههایی است که برای بهبود اقتصادی کشور اجرا میشود.
فارغ از ارائه تفاسیرانحرافی به سبک و سیاق مشاوران اقتصادی درخصوص شرایط اقتصادی که بهدنبال کسب سودآوری از مشتریانشان غالباً ارائه میشود، به نظر میرسد، امریکا از پیوند میان اخبار سیاسی با انتظارات روانی بشدت استقبال میکند.
نقطه صفر تحریم
واشنگتن در مسیرارسال پیامهای متعدد با محور «یا مذاکره به سبک مورد نظرما یا فشارحداکثری» بتدریج به مرحله یا نقطه عطفی رسیده است که اتفاقاً اثرگذاری اقتصادی اعمال تحریمها بتدریج به مرزنقطه صفر نزدیک شده است، چرا که اولاً اثرگذاری «مورد تحریم» بر محیط صنعت و اقتصاد به طور محسوسی کاهش یافته و دیگر اینکه آنتی تکنیکهای اقتصادی آن از سوی تهران قبلاً طراحی و اجرا شده است.در چنین شرایطی، دیگر غافلگیری از اعلان تحریم وجود ندارد، چون از قبل، همه چیز برای مقابله اقتصادی علیه آن، تدارک و تمهید شده است.
به همین دلیل، واشنگتن غالباً بهدنبال توزیع اثر دامنه دار مورد تحریمها در بازه زمانی بهعنوان محرکهای روانی است نه صرفاً اثرمخرب اقتصادی.به بیان ساده تر، تحریمگذاران میدانند که اثربخشی واقعی واقتصادی مورد تحریم بتدریج رنگ باخته و باید بهدنبال بارگذاری روانی آن روی اذهان باشند.نمونه اخیر آن گویای صحنهگردانی تحریم هاست.آنها به جای تحریم یکباره کل صنعت پتروشیمی، ترجیح میدهند یک شرکت هلدینگ پتروشیمی را تحریم کنند یا اینکه توزیع موارد تحریمها را درقالب صنایع مختلف فلزی یا مرتبط با یک نهاد، تقسیمبندی کنند.
در واقع، سیاستگذاران حوزه تحریم، اثر واقعی اقتصادی تحریمها مد نظرشان نیست یا اولویت دوم است، بلکه اعلام متواتر اخبار تحریمها را مد نظرقرار میدهند.پس در پی کیفیت اثر روانی تحریمها هستند. اصولاً از این منظر، با توجه به اینکه کشورهای تحت تحریم، راههای مقابله با تحریمها را پیدا میکنند، اهداف اولویتدار روانی، جایگزین اهداف اقتصادی از سوی تحریمکنندگان میشود.
در این شرایط، توان بازی خوانی تهران هم افزایش یافته است، چرا که چهار دهه تجربه تحریم شدگی پشتیبان نظری سیاستگذاری برای مقابله با تمامی ابعاد تحریم شده است.برای کسانی که برنامه پاد زهر تحریمها درتهران را طراحی میکنند، از پیش خوانی راهبردها و نقشهخوانی تکنیکهای تحریم گری به امور ابتدایی و بدیهی تبدیل شده است.
بنبست در سازمان تحریم امریکا
تعدیل آثار تحریم و تقلای رئیس جمهوری امریکا در توئیتهای مختلف مبنی برتغییر رفتار تهران نشان میدهد که سازمان تحریمهای امریکا با بنبست بزرگی رو به رو شده است.اینجاست که تحریمها از بعد فنی به هسته رسی خودش یعنی ناکارآمدی ابزاری نزدیک شده است.
پس تحریمگذاران بهدنبال اهداف روانی هستند، اهدافی نظیر ایجاد رعب و وحشت میان مردم از کمبود تا تورم.بدین ترتیب هرگونه طنین بخشی و بزرگنمایی آثار اخبار سیاسی روی روندهای کوتاه مدت اقتصادی چیزی نیست جز بخشی از برنامه تحریمگذاران.
بازی پیش نمایی تحریم
یکی دیگرازدلایل بزرگنمایی اخبار سیاسی در اقتصاد کشور، استفاده از اخبارامیدوارکننده وناامیدکننده بهصورت مستمر وسینوسی برای ایجاد سردرگمی و ابهام آفرینی در اقتصاد است.هدف از استفاده از این تکنیک روانی، اختلال در مسیرنرمال چرخههای تجاری و تغییر مستمر در رفتار طبیعی بازار هاست.سیاست همیشگی چماق و هویج، پشتوانه نظری این تکنیک است.ایجادنوسان و شوک به اقتصاد باعث توقف فعالیتهای اقتصادی میشود.این تاکتیک آنقدر در دورههای اخیر اعمال تحریمها، بهصورت مستمربه کار بسته شده که اینک کاربست آن، به فنی نخ نما برای فعالان اقتصادی مبدل شده است.
تکنیک دیگری که واشنگتن اصرار زیادی بر استفاده از آن دارد، ادعای اثرگذاری تحریم در سیاست خارجی ایران در پهنه خاورمیانه است.ترامپ به چند دلیل دائماً از این فن استفاده میکند. وجود یک رقابت و حسادت تاریخی نسبت به رئیس جمهوری پیشین این کشور، باعث شده است که او دائماً بگوید، من نسبت به اوباما بهترهستم و تصمیماتم اثرگذارتر است.دوم، در آستانه رقابتهای انتخاباتی و تحتالشعاع قراردادن شکست مذاکرات کره شمالی این موضوع مکرراً در توئیتهای ترامپ عنوان میشود و سوم، توجیه گری برای خروج او از برجام درمقابل انتقادات مستمر دموکراتها.
افزایش آگاهی عمومی نسبت به ابعاد تحریم
بحران ابزاری در تحریم بواسطه استفاده مکرر از ابزارهای مشابه وافزایش آگاهی تحریمشوندگان اینک غیرقابل انکار است. زیاده روی در بهرهبرداری از ابزارهای موجود، اما محدود در جعبه ابزار تحریم کنندگان، باعث مقاومسازی اقتصادهای تحریم شده و تغییر در ساختارهای اقتصادی آنان میشود، کما اینکه در تهران، گزاره استفاده ازفرصت تحریم برای تدوین بودجه بدون نفت که آرزوی دولتها بوده است، درچارچوبهای اصلاح بودجه کشور دنبال میشود.
تزلزل در «سازمان تحریم» واشنگتن در حالی نمایان شده که خواسته روانی(خودشیفتگی بلندپروازانه) ترامپ همراه با اختلاف در تیمهای اجرایی در محوریت اصلی تحریم قرار گرفته وعاملان اقتصادی تحریم یعنی خزانهداری امریکا، به حاشیه رفتهاند.
بحران چالش آفرین در سازمان تحریمهای اقتصادی واشنگتن به اندازهای است که در دوره جدید تحریمها، اندیشکدهها بهعنوان بازوی فکری سیاست خارجی ودیپلماسی امریکا هیچ توصیهای برای برقراری تحریم به دلایل متعدد از جمله رویکردهای فردگرایانه ترامپ و ناکارآ شدن تحریمها، به دولت این کشور نمیکنند.
بصیرت تحلیلگری
این چالش واقعی امروز تحریم است، اما هنوز درتهران برخی باور ندارند که اثربخشی تحریمها برنامهریزی شده بتدریج در حال رسوب است.مشاهدات مقایسهای رفتار فعالان اقتصادی با تحلیلگران نشان میدهد که در بسیاری از موارد، فعالان اقتصادی باانگیزه ایمنسازی ومصونیت از نوسانات روزانه به برخی تحلیلهایی که رتبه بالایی به اثر اخبار سیاسی خوب یا بد برشرایط اقتصادی میدهند، توجه آنچنانی نمیکنند و الگوی معاملاتی خویش را براساس تجربه حاصل از انطباق دادههای تاریخی و یافتههای کنونی طراحی میکنند.
کاهش اثرگذاری تحریمها به سطوح پیش آگاهی فعالان اقتصادی رسیده و مردم در قالب سواد رسانهای به فنون تجربی تحریم خوانی در انتخاب تصمیمات اقتصادیشان دست یافتهاند.
به بیان ساده تر، در رفتارعمومی همه کسانی که تحولات و اخبار اقتصادی را دنبال میکنند، رگههایی جدی ازهنر پیشبینی بازارها مشاهده میشود.آگاهی نسبت به ابعاد واقعی تحریم، عامل بازدارنده در اشاعه اخبار مخرب و شایعات از سوی بازیگران در بازارهاست.