براساس مفاد این بیانیه ترامپ بار دیگر با تکرار بهانههای واهی پیشین علیه ایران اذعان کرد که برای نخستین بار ساختار نظامی یکی از اعضای جامعه بینالملل را در لیست تحریمهایش قرار داده است. در ادامه بیانیه کاخ سفید، آمده است که با ثبت نام سپاه در این لیست تعامل تجاری طرفهای ثالث با این نهاد تحت تحریم قرار میگیرد.
در مقابل محمدجواد ظریف اندکی بعد در واکنش به این بیانیه در نامهای به رئیسجمهور پیشنهاد کرد که شورای عالی امنیت ملی نیروهای نظامی آمریکا در منطقه غرب آسیا موسوم به سنتکام را در فهرست گروههای تروریستی ایران قرار دهد.
به گزارش خبرگزاری فارس ظریف با ارسال نامهای خطاب به حسن روحانی رئیس شورای عالی امنیت ملی، بر اساس «قانون مقابله با نقض حقوق بشر و اقدامات ماجراجویانه و تروریستی آمریکا در منطقه» مصوب مجلس شورای اسلامی، پیشنهاد کرد شورای عالی امنیت ملی کشورمان نیروهای نظامی آمریکا در منطقه غرب آسیا موسوم به سنتکام را در فهرست گروههای تروریستی جمهوری اسلامی ایران قرار دهد.
این بیانیه در حالی منتشر شد که روز جمعه ۵ آوریل خبرگزاری رویترز به نقل از سه مقام آمریکایی از تصمیم کاخسفید مبنی بر قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در فهرست سازمانهای تروریستی خبر داده بود، خبری که با واکنش تند مقامهای کشورمان و حتی برخی چهرههای سیاسی ایالات متحده و ناظران و تحلیلگران بینالمللی روبهرو شد. منتقدان بر این باورند که اجرایی شدن چنین تصمیمی برای آمریکا و جامعه بینالملل از دو منظر سیاسی و نظامی پرهزینه خواهد بود. ایران پیشتر گفته بود پاسخش به چنین تصمیمی کوبنده است.
در چند سال گذشته و بهویژه پس از به قدرت رسیدن دونالد ترامپ تهدیدها در این باره به اوج رسید. سال ۲۰۱۷ تلاشهای ترامپ برای قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست گروههای تروریستی توسط برخی از چهرههای کابینه به چالش کشیده شد، به باور آنها اتخاذ چنین تصمیمی میتوانست پیامدهای خطرناکی برای نیروهای نظامی و اطلاعاتی آمریکا در پی داشته باشد. پیش از صدور این بیانیه خبر منتشر شده توسط رویترز واکنشهای تند مقامهای کشورمان را به دنبال داشت.
وزیر امور خارجه قراردادن نام سپاه پاسداران در فهرست گروههای تروریستی از سوی آمریکا را حامل پیامدهایی برای نیروهای آمریکایی در منطقه دانست. محمدجواد ظریف در صفحه توییتر خود نوشت: «آنهایی که نتانیاهو اولویت اولشان است و مدتها است برای قرارداد نام سپاه پاسداران در فهرست گروههای تروریستی تلاش کردهاند، بهدرستی از پیامدهای این کار برای نیروهای آمریکایی در منطقه مطلعاند. در حقیقت آنها به دنبال این هستند که به نیابت از نخستوزیر رژیم اسرائیل، امریکا را به یک باتلاق بکشانند.» ظریف همچنین در پیام خود با انتشار تصاویری از رئیسجمهور آمریکا و مشاور امنیت ملی او افزود: «دونالد ترامپ باید این را بهتر بداند تا وارد یک فاجعه دیگر برای آمریکا نشود».
بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت خارجه نیز پیش از این در خصوص احتمال قرار گرفتن نام سپاه پاسداران در لیست گروههای تروریستی این مسئله را خطای استراتژیک هیئت حاکمه ایالات متحده قلمداد کرده و ابراز امیدواری کرده بود این تصمیم اتخاذ نشود چرا که با واکنش سخت، قاطع و کوبنده جمهوری اسلامی روبهرو خواهد شد و برای آمریکا پیامدهای جدی را در پی خواهد داشت.
محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه نیز در واکنش به اقدام آمریکا تأکید کرد: «در صورت چنین حماقتی، ارتش و نیروهای امنیتی آمریکا در منطقه غرب آسیا، دیگر آرامش امروز را نخواهند داشت». او هشدار داد که اگر آمریکاییها دست به چنین حماقتی بزنند و امنیت ملی ایران را به خطر بیندازند، مطابق سیاستهای نظام جمهوری اسلامی ایران اقدامات مقابلهبهمثل را عملیاتی و در دستور کار قرار خواهیم داد. واکنشها به گزارش رویترز مبنی بر احتمال قرار گرفتن نام سپاه در لیست گروههای تروریستی صرفا به مقامهای داخلی کشورمان محدود نشد و بسیاری از چهرههای سیاسی ایالات متحده نیز چنین تصمیمی را به چالش کشیدند.
به گزارش خبرگزاری رویترز، وندی شرمن، معاون پیشین جان کری و مدیر مرکز مدیریت رهبری عمومی در موسسه کندی هاروارد تصمیم رئیسجمهوری آمریکا را نه تنها ناقض منافع ملی ایالات متحده قلمداد کرد بلکه آن را عاملی برای تشدید سیاستهایی قلمداد کرد که به نیروها و منافع آمریکا در منطقه آسیب میرساند.
تلاش برای تکرار سناریوی شکستخورده
ترامپ پس از خروج یکجانبه از توافق هستهای با ایران (برجام) و اعمال تحریمهای جدید علیه جمهوری اسلامی در تلاش برای تدوین سیاستی بود که بر مبنایش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در لیست گروههای تروریستی تعریف کند، اما در عمل به واسطه مخالفت مشاوران سابقش و برخی چهرههای کنگره اجرایی کردن چنین تصمیمی را متوقف کرد.
هدف ترامپ از اتخاذ چنین سیاستی کاهش توانایی و قدرت ایران در منطقه بود، با این حال در آن برهه زمانی (سال ۲۰۱۷) برخی از اعضای کابینهاش، چهرههایی چون رکس تیلرسون، وزیر خارجه پیشین دولت ترامپ با اجرای این تصمیم مخالفت کردند.
آنگونه که پل دی شینکمن طی یادداشتی در US نیوز نوشت: «به باور چهرههایی چون تیلرسون اجرایی کردن چنین تصمیمی صرفا زمینه را برای پیچیدهتر شدن روابط دو بازیگر هموار میکند و تهدیدی جدی علیه منافع ایالات متحده قلمداد خواهد شد.»
تیلرسون در آن برهه زمانی از ارائه توضیحی بیشتر خودداری کرد، حتی سخنگوی وقت کاخ سفید نیز در اینباره خاموش ماند، وزارت خزانهداری ایالات متحده که مسئولیت نظارت و اجرایی کردن تحریمها را عهدهدار بود نیز نهتنها سکوت کرد بلکه اندکی بعد طی بیانیهای رسما اعلام کرد که سپاه پاسداران در لیست گروههای تروریستی ایالات متحده تعریف نشده است.
به نوشته دی شینکمن هرچند تیلرسون صرفا با بیان عبارتی موجز مخالفتش را با اجرایی شدن تصمیم ترامپ اعلام کرد اما اظهارنظرش قابلتامل است. از منظر تیلرسون، ایران و آمریکا فارغ از اختلافهای جدی در عرصه سیاست خارجی به واسطه اهداف نسبتا مشترک در عراق و سوریه به شکلی ضمنی همکاری داشتند، از همین رو اتخاذ چنین تصمیمی میتوانست روابط این دو را در عرصه سیاست خارجی از نبرد با گروه تروریستی داعش گرفته تا عبور و مرور کشتی در خلیج فارس پیچیدهتر کرده و توازن قوای منطقه را برخلاف خواست آمریکا تغییر دهد».
فارغ از اظهار نظر تیلرسون، قرار دادن سازمان نظامی یکی از بازیگران جامعه بینالملل در لیست گروههای تروریستی، نهادی که وظیفه حراست از تمامیت ارضی و منافع کشور را عهدهدار است به شکل ضمنی در قالب اعلام جنگ علیه آن کشور تلقی میشود. در چنین شرایطی ایران حق دارد حتی برای دفاع از خود دست به اقدامی پیشگیرانه بزند.
این همان مهمی بود که آن زمان بعد از اظهارنظر امیر حاتمی، یکی از فرماندهان ارتش توسط منتقدان داخلی ترامپ مطرح شد. سال ۲۰۱۷ ایران همگام با دولت عراق و در قامت مشاور نظامی تلاش داشت تا به فعالیت گروه تروریستی داعش پایان دهد، برای تحقق این مهم سپاه هم در عراق و هم سوریه نقش برجستهای داشت، به همین دلیل مقامهای نظامی کابینه ترامپ نیز با قرار گرفتن نام سپاه در لیست گروههای تروریستی مخالفت کردند، به باور این دسته از منتقدان اجرای این تصمیم طبیعتا تنشهای قومی در عراق را افزایش خواهد داد، چرا که حشد الشعبیها، مهمترین بازوی نظامی عراق که در جریان شکست داعش نقشی برجسته ایفا کردند، مهمترین حامی ایران قلمداد میشدند و اتخاذ این تصمیم میتوانست هم این گروه نظامی و هم سایر گروههایی که با حمایت مستشاری- نظامی ایران با تروریستهای داعش میجنگیدند را تحتالشعاع قرار داده و موجی از آمریکاستیزی در عراق را افزایش دهد، کشوری که ایالات متحده علاوه بر داشتن پایگاه نظامی نظامیانش را نیز در خاکش مستقر کرده است.
آن زمان جنز دیوید اولین، استاد دانشگاه کرنل در راستای اظهارنظر تیلرسون و برای شفافتر کردن گفته او در اینباره گفت: «وزیر امور خارجه از افزایش پیچیدگی در روابط دو بازیگر میگوید، اما توضیح بیشتری نمیدهد، برای آنکه منظورش بهدرستی درک شود باید حقیقتی را لحاظ کرد، منافع ایران و آمریکا در تقابل با یکدیگر قرار دارد، این دو بازیگر هم از منظر فکری و هم سیاسی با یکدیگر مخالفند، با این حال معادلات منطقه به گونهای چیده شده که تهران- واشنگتن از منظری دیگر در قامت متحدانی ضمنی تلقی میشوند، از همین رو تشدید سیاستهای ماجراجویانه هم به این اتحاد ضمنی پایان میدهد و هم هزینههای سنگینی را به ایالات متحده تحمیل خواهد کرد».
با این حال همان زمان یکی از مقامهای عضو شورای امنیت ملی که نخواست نامش فاش شود، درباره اصرار ترامپ برای اجرایی کردن طرح قرار دادن نام سپاه در لیست گروههای تروریستی گفت: «گسترش نفوذ ایران در سوریه، عراق، یمن و لبنان برای ترامپ تحمل ناپذیر است، طبیعتا جمهوری اسلامی ایران بسان ایالات متحده درصدد نابودی داعش است، اما این مهم و استراتژی نظامیان ایران موجب افزایش بیشتر قدرت و نفوذ این بازیگر در منطقه شد و ترامپ برای پایان دادن به این وضعیت میخواهد سنگی در چاه بیندازد که هیچکس قادر به بیرون آوردنش نخواهد بود».
دیپلماسی تنها راه پایان دادن بهتنشها
نزدیک به چهار دهه است که رقابتهای میان ایالات متحده و ایران بسان بازی شطرنجی شده که در جریان آن به جای رقابت دو ضلع، شاهد حضور ضلع سومی نیز هستیم، بازیگران منطقهای و فرامنطقهای که گاه در زمین ایران بازی میکنند گاه در زمین ایالات متحده. این رقابتها محصول افزایش نفوذ استراتژیک ایران در حاشیه خلیج فارس، خاورمیانه و شمال آفریقا است.
بیش از سه دهه است که این رقابت هم در قالب تعاملی ضمنی تعریف شده است، اما در سه سال اخیر ادبیات آمریکا مبنی بر تهدید خواندن ایران و هشدارهای جمهوری اسلامی در واکنش به این کنشها موجب شده تا رقابت دو بازیگر بیشتر از منظر نظامی و تهاجمی قابل تبیین باشد. تهدید و تحریم، سیاستهایی که ایالات متحده بدان متوسل شده جای گفتوگو و مذاکره را گرفته و ادبیات و حتی سیاستهای دو بازیگر را تحت تاثیر قرار داده است.
انتونی کوردزمن، طی یادداشتی که در سایت موسسه مطالعات بینالمللی به چاپ رسیده ضمن به چالش کشیدن سیاستهای ایالات متحده بهخصوص تصمیم واشنگتن برای تعریف نام سپاه در لیست گروههای تروریستی در این باره نوشت: «ایالات متحده در فرایند سیاستگذاریاش باید یک اصل مهم را لحاظ کند و آن رعایت مولفه اخلاق، اجتناب از اتخاذ تصمیمها و اقدامات یکجانبه و تنش است، طبیعتا ایران و آمریکا نسبت به سیاستهای یکدیگر نقد دارند، شاید به همین واسطه یکدیگر را به چالش بکشند، با این حال این حقیقت را نباید نادیده گرفت که این دو در ارتباط با مسائل متفاوت چون مقابله با قاچاق مواد مخدر در خاک افغانستان، مقابله با تروریسم، رادیکالیسم و افراطگرایی از رویکرد مشابهی پیروی میکردند و از همین رو میتوان این دو را به شکلی ضمنی متحد قلمداد کرد». به باور کوردزمن ایالات متحده برای تحقق معاملهای بزرگ، آنگونه که ترامپ بر آن تاکید دارد باید سیاستش برابر ایران را تغییر دهد، تکیه بر قدرت سخت نمیتواند منافع واشنگتن را محقق کند، از همین رو تنها یک اهرم باقی میماند، آن هم دیپلماسی است».
طبیعتا قابلیتهای نظامی جمهوری اسلامی یکی از دلایل رقابت میان دو بازیگر است، با این حال ایالات متحده نمیتواند قابلیت نظامی ایران را در شکست گروهی تروریستی چون داعش انکار کرده یا به شکلی وارونه جلوه دهد. کوردزمن در بخشی دیگر از یادداشت خود از منظری دیگر به روابط دو بازیگر نگاه میکند، از منظر او اگر رقابت در ابعاد نظامی را نادیده بگیریم، مولفه اقتصاد، به خصوص مسئله نفت خلیج فارس برای اقتصاد جهانی و بازارهای آمریکا از اهمیت بالایی برخوردار است، از همین رو توسل به هر اهرمی غیراز اهرمهای دیپلماتیک صرفا میتواند آشفتگی حاکم بر بازارهای اقتصاد جهانی را بیشتر کند، این مهمی است که در نقابل با منافع آمریکا و متحدانش قرار دارد».