«همه دنیا گرفتار پولشویی است. شما به من نشان دهید یک کشور در دنیا هست که در آن پولشویی انجام نمیگیرد و یک کشور در دنیا به من نشان دهید که فساد، مواد مخدر و جنس تقلبی در آن نیست. همه باید تلاش کنیم مفاسد را کم کنیم و راه پولشویی را ببندیم. چرا اینقدر جر و بحث میکنیم؟» اینها بخشهایی از صحبتهای رئیسجمهور در نشست دیروز هیات دولت بود. روحانی همچنین با طرح این سوال که چرا باید بین ما اختلاف باشد و با صدای بلند و با لحن توهینآمیز با هم حرف بزنیم و چرا باید کلمات درشت را نثار همدیگر کنیم؟ گفت باید موضوع را به کارشناسها واگذار کنیم و هر موضوعی که باید کارشناسها درمورد آن بحث کنند، به سطح خیابان نیاوریم، نادرست مطرح نکنیم و مردم را به جان هم نیندازیم؛ صحبتهایی که به نظر میرسد ارتباط مستقیمی با اظهارات چند روز پیش ظریف داشته باشد و بیش از هر چیز بوی توجیه و تلاش برای آرام کردن فضا از آن به مشام میرسد.
یکم گفتههای روحانی را البته از یک منظر دیگر هم میشود تحلیل کرد. او حالا و بعد از بالاگرفتن انتقادات و فشارها نسبت به اظهارات ظریف، مرزبندی با آقای همیشه خندان کابینه را بر حمایت بیچون و چرا از او ترجیح داده و سعی میکند با ادبیاتی دوپهلو بهگونهای موضعگیری کند که نه سیخ بسوزد و نه کباب. او هم از وجود پولشویی به واسطه مواد مخدر و جنس تقلبی و فساد و... گفته تا تاییدی باشد بر گفتههای ظریف و هم صفبندی میان این جناح و آن جناح را به باد انتقاد گرفته و این نکته را گوشزد کرده که راه برخورد با این پدیده، آنی نبود که ظریف رفت و هر موضوع حقوقی، دینی، عرفانی، اجتماعی و اقتصادی را که باید کارشناسها درمورد آن بحث کنند، به سطح خیابان نیاوریم و با طرح نادرست آن، مردم را به جان هم نیندازیم.
هر چه باشد، ظریف با حرفهایش خیلیها را به جان هم انداخته و با ارتباط دادن مخالفان لوایح مربوط به FATF با منابع مالی ناشی از پولشویی، منتقدان را در جایگاه متهم نشانده. او صراحتا مدعی شده بود خیلیها از پولشویی منفعت میبرند و آنجاهایی که هزاران میلیارد پولشویی انجام میدهند، حتما آنقدر توان مالی دارند که دهها یا صدها میلیارد هزینه تبلیغات و فضاسازی در کشور علیه قوانین ضدپولشویی ایجاد کنند. ظریف البته برخلاف آنچه روحانی میگوید، اساسا درباره ضرورت مبارزه با فساد و پولشویی سخن نگفته و صرفا به آنچه خاستگاه مخالفتها با قوانین ضدپولشویی دانسته، اشاره کرده است.
دوم این دومین باری است که وزیر دیپلمات، خلاف فرمان روحانی عمل میکند و راه خود را میرود. وزیر امور خارجه چندی پیش در همایش مشترک سفرا و روسای نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور با فعالان بخش خصوصی، گریزی به منتقدان برجام زد و گفت: «کسانی که میگویند برجام هیچ کاری نکرد، شرایط دو سال گذشته را با امروز مقایسه کنند! برخیها کفران نعمت کردند و یادشان نبود که هر چه شکر نعمت کنی، نعمتت افزون شود!» این درحالی بود که فقط چند روز قبل رئیسجمهور که این روزها به عناوین مختلف وحدت و مقاومت را نسخه شفابخش برای عبور از حال و روز کنونی میخواند، تاکید کرده بود اکنون زمان این حرفها نیست که روبهروی هم بایستیم و در داخل دعوا کنیم و یکی بگوید برجام خوب بود و دیگری بگوید برجام بد بود.
سوم ظریف در توضیحات تکمیلی خود درباره ادعای پولشویی گسترده در کشور، به یک نکته دیگر هم اشاره کرده و با بیان اینکه مسئول ارائه مستندات درباره پولشویی نیست، اذعان کرد که منبع اطلاعاتش مرکز مربوطه در وزارت اقتصاد و دارایی بوده است. به نظر میرسد اشاره ظریف به مرکز اطلاعات مالی و مبارزه با پولشویی وزارت امور اقتصاد و دارایی باشد؛ مرکزی که طی روزهای اخیر خبر آمد که رئیسش به اتهام تلاش برای دریافت پناهندگی ایالات متحده در کنسولگری آمریکا در دبی، ممنوعالخروج شده. این اتفاق فارغ از تبعات امنیتی ماجرا، گفتههای اخیر جناب ظریف را حسابی زیر سوال برد و صحت آنها را بهطور اساسی مورد تردید قرار داد. بماند که این اولین باری نبود که چنین دستهگلی در دستگاه دیپلماسی دولت به بار میآمد و پیشتر هم ماجرای جاسوسی دری اصفهانی، نماینده بانک مرکزی در جریان مذاکرات برجام حکایت از آن داشت که این رشته سر دراز دارد.
چهارم حالا گفتههای آقای وزیر، مردان پاستور را بدجور به دردسر انداخته و کار را به توجیه و تأویل و تفسیر کشانده. او بازیای را شروع کرده که الزاما پایان دادنش در اختیار خودش نیست. هر چه باشد، به خاطر ملاحظات بیرونی هم که شده، منطقی نیست وزیر خارجه توضیح بیشتری در اینباره بدهد، چراکه فشارها بر کشور از چیزی که هست هم بیشتر خواهد شد و کار را به جاهای باریکتر خواهد کشاند. در داخل هم منتقدان به این سادگیها ولکن ماجرا نخواهند بود و تا شنیدن توضیحات قانعکننده دست برنخواهند داشت؛ موضوعی که همین حالا نیز با تند شدن فضا، نمود آن در قالب به جریان افتادن طرح استیضاح وزیر خارجه – فارغ از امکان به نتیجه رسیدن آن با توجه به ترکیب سیاسی مجلس- علنی شده است.
پنجم در کنار موارد یادشده، نفس ورود وزیر امور خارجه به مسائل داخلی هم بهطور جدی محل سوال است و هنوز توضیح مشخصی درباره چرایی آن داده نشده. هرچه باشد، موضعگیری در موارد اینچنینی، به دلیل عدم اشراف کافی میتواند خطاهای حیثیتیای را به بار آورد. این نکتهای است که عباس عبدی هم در نقد اظهارات ظریف بر آن تاکید دارد. اظهارنظر در حوزه غیرتخصصی و بیارتباط با زمینه مسئولیت البته گویا در این دولت چیز جدیدی نبوده و آشفتگی موجود محدود به امروز و دیروز نیست. نظریهپردازی عباس آخوندی، وزیر پیشین راه و شهرسازی - بهعنوان مسئول یکی از اجراییترین وزارتخانههای دولت- و سخن گفتن او در مواردی چون برجام و FATF و...، اظهارنظر محمود آذریجهرمی درباره کیفیت آب و هوای خوزستان، بیبهره بودن دولت از یک سخنگوی مشخص و... همگی نمونههایی از این رویهاند.
ششم اوضاع کنونی کشور به لحاظ شفافیت اساسا نیازی به توضیح ندارد. درست در همین فضا است که میتوان ادعاهایی به این بزرگی را بدون هیچگونه پشتوانهای از دلایل و مستندات ارائه کرد، چراکه به دلیل عدم شفافیت و فقدان اطلاعات کافی، هر ادعایی ظرفیت پذیرش اجتماعی خواهد داشت و ماحصل این وضعیت همانی میشود که در یک هفته گذشته مشاهده شد. در این میان اما نباید از یاد برد که مسئولیت اعمال شفافیت بیش از هر نهاد و ارگان و سازمان دیگری به عهده دولت است و با این وصف انتقادات ظریف و روحانی و باقی رفقا به وضع موجود را بیش از هر چیز باید نوعی خودانتقادی دانست و راهکارهای خروج از شرایط کنونی را هم در پاستور جستوجو کرد.
هفتم صحبتهای ظریف و واکنش روحانی یک پیامد روشن هم به دنبال داشت؛ موقعیت آقای دیپلمات در دولت حالا بیش از همیشه متزلزل شده و این یعنی روزهایی که یک کابینه بود و یک ظریف، به خاطرهها پیوسته. مضاف بر آنکه دوستداران جناب وزیر که از قضا بدشان نمیآمد روزی روزگاری قبای ریاستجمهوری را بر تن او ببینند، اکنون باید فهمیده باشند که ورود او در حوزه سیاست داخلی میتواند با گافهایی اینچنین نیز همراه باشد؛ گافهایی که گاها برای لاپوشانی هم که شده، یک دولت را یک هفته سر کار میگذارد.
پس از مهلت ۱۰ روزه قوهقضاییه به وزیر خارجه برای ارائه مدارک و نقد تند اصلاحطلبانی مانند عباس عبدی، روحانی هم سعی کرد با ظریف مرزبندی کند؛ روحانی میگوید نباید مبارزه با پولشویی را جناحی کرد.