روز گذشته اسحاق جهانگیری در مراسم آیین بهرهبرداری از کارخانه فولاد چادرملو حضور یافت؛ پروژهای که به دلیل نیاز بالای صنعت فولاد به آب، افتتاحش در دل کویر یزد محل سؤالات فراوانی است؛ زیرا برای تأمین نیازهای آبی این پروژه، ناگزیریم آب شیرینشده خلیجفارس یا دریای عمان را به این منطقه منتقل کنیم. بر اساس پیشبینیهای اولیه، اعتبار مورد نیاز برای انتقال آب از خلیجفارس چهارهزارو ٢٠٠میلیارد تومان است که با سه خط انتقال، آب به معادن کرمان و یزد منتقل خواهد شد؛ اما آیا در شرایطی که برنامه آمایش سرزمین ایران هنوز نهایی نشده و پتانسیلهای خود را بهدرستی نمیشناسیم، کلنگزدن و افتتاح پروژههای توسعهای مربوط به صنایع آببر میتواند بر مبنای مطالعات دقیق انجام شده باشد؟
هنوز طرح آمایش سرزمین بهعنوان یک سند راهبردی برای تعیین پتانسیلهای بخشهای مختلف کشور، تدوین نشده است. چند دههای است که دولتها تصمیم دارند سند آمایش سرزمین را برای کشور تدوین کنند؛ اما متأسفانه شاهد هستیم که بدون داشتن نقشه راه اصلی، طرحهایی کلید زده میشود که متناسب با استعدادهای منطقه نیست. برای این طرحها، سرمایهگذاریهای گستردهای انجام میشود که در نهایت به دلیل سرمایهگذاریهای قبلی انجامشده، ناگزیر میشویم مسیر غلط قبلی را ادامه دهیم. یکی از طرحهایی که بحثها و ابهامات زیادی درباره آن وجود دارد، طرح کارخانه فولاد چادرملوی یزد است. استانی که آب ندارد و برای تأمین نیازهای شرب خود وابسته به آب سرشاخههای کارون بوده و به واسطه خط انتقال آب از اصفهانی که خود دریافتکننده آب است، نیازهایش را تأمین میکند، دیروز شاهد افتتاح یک پروژه آببر دیگر به اسم کارخانه فولاد چادرملو بود. اسحاق جهانگیری، معاوناول رئیسجمهور، در افتتاحيه این پروژه حضور داشت. او اگرچه صنعتیشدن کشور را یکی از اهداف اصلی دولتها دانست؛ اما بر رعایت استانداردها در جریان صنعتیشدن نیز تأکید کرد. به گفته جهانگیری، سیاستهای زیستمحیطی بسیار تعیینکنندهاند که در اختیار صنایع نیستند. در این زمینه، سیاست بنگاههای صنعتی نیز مؤثر است. او گفت: سیاستهای درونصنعتی و معدنی خیلی از واحدها در استانها به یکدیگر وابسته است. تلاش ما این بود تا کارخانهها در کنار معادن ایجاد شود. او از یزد بهعنوان یکی از استانهای مهم صنعتی کشور یاد کرد که در عرصه اکتشافات جدید به ذخایر معدنی خوبی رسیده که با فناوریهای نوین فرصت جدیدی برای توسعه استان است. معاوناول رئیسجمهوری در ادامه به محدودیت منابع آبی استان در راه توسعه اشاره کرد و گفت: صنایع راهی جز استفاده از پساب ندارند و اجازه استفاده از آب شفاف و قابل شرب را ندارند.
او در ادامه به موضوع طرح انتقال آب از خلیجفارس و دریای عمان به فلات مرکزی ایران اشاره کرد و یادآور شد: برای صرفهجویی در مصرف آب و انتقال آن، مسئولیت اجتماعی شرکتها نیز مهم است.
به گفته جهانگیری، دولت معتقد به پافشاری روی اصول زیستمحیطی است. هیچ شرکتی نمیتواند درباره مسائل اطراف خود بیتفاوت باشد.
اجرای پروژه خصوصی با استفاده از اعتبارات دولتی
در حالی جهانگیری به استفاده از پساب در صنایع تأکید دارد که دولت برای تأمین آب صنعت آببر فولاد یزد، قصد دارد با مشارکت بخش خصوصی، خط انتقالیای به طول بیش از ١٥٠ کیلومتر ایجاد کند و آب شیرینشده خلیجفارس یا دریای عمان را به استان یزد منتقل کند. پیشبینی اولیه اجرای این طرح، چهارهزارو ٢٠٠میلیارد تومان است.
آنطور که مسعود کرباسیان، وزیر اقتصاد و دارایی، در ٢٠ آذر ٩٦ خبر داده بود، کمیتهای برای بررسی نحوه تأمین مالی طرح انتقال آب خلیجفارس به استانهای کرمان و یزد تشکیل شده است. قرار است با دریافت وام به صورت تسهیلات ارزانقیمت یا استفاده از اعتبارات عمرانی دولت، پروژه انتقال آب سواحل جنوبی کشور به استان کرمان و یزد کلید بخورد.
درحالیکه پیش از این بارها صنایع کویر مرکزی ایران مدعی شده بودند که حاضرند بهای آب شیرینشده خلیجفارس یا دریای عمان را بپردازند تا خطوط جدید کارخانههای خود را راهاندازی کرده و با ظرفیت کامل مشغول به کار شوند، خبرها از لابی پشتپرده صاحبان این صنایع برای استفاده از پول نفت به منظور تأمین آب بهعنوان یکی از نهادههای مهم در فعالیتهای صنعتی خبر میدهند. نیمنگاهی به وضعیت سهامداران شرکت چادرملو هم نشان میدهد که بخش عمده سهام این شرکت در اختیار مجموعههایی است که بانکهای مختلف، صندوقهای بازنشستگی و نهادهای دولتی سهامداران عمده آنها هستند، در نتیجه، اگرچه در ظاهر، بخش خصوصی در چادرملو فعالیت میکند، اما در باطن نهادهای دولتی زیانده صاحبان صنعتی هستند که در مسیری تاریک، بدون نقشه راه مناسب، دست به انجام اقدامات توسعهای، به امید کسب سود بیشتر میزنند.
مطالعات اقتصادی، کلید حل مشکل
حال با افتتاح کارخانه فولاد یزد این پرسش مطرح است که آیا بهتر نبود این صنعت در دل کویر ایجاد نشود و به کنار دریا منتقل شود؟ آیا دستهایی در کار است که ترجیح میدهند با صرف هزینههای گزاف آب را به کویر منتقل کنند؟ منافع کدام گروه و جریان چنین نسخه اقتصادی را برای ایران رقم میزند؟ عطاالله آیتاللهی، دبیر شورای رسته آب جامعه مهندسین مشاور، در گفتوگو با «شرق» بیان میکند: دو گزینه برای استقرار صنایع در کنار معادن مطرح است. درباره معادن ناگزیریم که آب را به آنها برسانیم، اما صنایع وابسته به معادن، میتوانند با توجه به نتایج ارزیابیها و مطالعات اقتصادی، تعیینتکلیف شوند.
او ادامه داد: صنایع وابسته به معادن میتوانند در کنار معدن ایجاد شده و به صورت یک مجتمع باشند تا مواد اولیه را به مکان دیگری منتقل نکنیم و محصول نهایی با هزینه حمل کمتر منتقل شود. در این صورت باید آب به منطقه فاقد پتانسیل، منتقل شود. گزینه دیگر هم این است که کنسانتره معادن به کارخانههایی نزدیک منابع آبی منتقل شود.
آیتاللهی در پاسخ به این پرسش که بدون طرح آمایش سرزمین چگونه امکانسنجی برای استقرار صنایع انجام شده است، به انجام مطالعات موردی برای طرحهای مختلف اشاره کرد.
به گفته او؛ نبود طرح آمایش سرزمین یک نقطهضعف بزرگ است. من اگر مدیر بودم، امکان نداشت به مطالعهکننده داخلی برای اجراي طرحهای بزرگ ملی اکتفا کنم و تا یک شرکت زبده بینالمللی را نمیآوردم که روی طرح نظر بدهد، کلنگ آن را به زمین نمیزدم. دیدگاه من این است و نمیدانم این مدیران چگونه کار میکنند. اگر تفکر مدیران در زمانی که برای یک پروژه تصميم ميگيرند غير از اين باشد كه وامصيبتا. مجلس بايد در زماني كه قصد دارد براي يك پروژه مثل مجتمع فولاد اعتبار اختصاص دهد، نتایج مطالعات و امکانسنجی اقتصادی و... طرح را به دقت مشاهده کرده و بر اساس آن نسبت به تصویب بودجه اقدام کند. او از نحوه برخورد مجلس با تصویب اعتبارات طرحهای ملی بزرگ و انجام مطالعات اقتصادی دقیق برای پروژههای ملی اظهار بیاطلاعی کرد.
آنطور که فعالان اقتصادی میگویند، در صنعت فولاد بیش از هشت نوع رانت وجود دارد. این صنعت از رانت مواد اولیه، انرژی، انحصار بازار، بازار بسته، ارز دونرخی، صادرات، سرمایه و رانت سیاسی بهره میبرد. آیا وجود این هشت رانت میتواند بر مطالعات اقتصادی پروژههای مرتبط با فولاد تأثیر بگذارد؟ و آیا بدون رانت حاصل از انرژی و انحصار، باز هم انتقال آب شیرینشده دریا که بسیار گران است، برای صنعت فولاد یزد، صرفه اقتصادی خواهد داشت؟
منبع: شرق