در واقع اقدامات اسرائیل در شرایطی صورت می‌گیرد که از همان روزهای نخست هفتم اکتبر و آغاز جنگ غزه، بسیاری از کارشناسان تاکید داشتند که خاورمیانه مانند انبار باروتی است که هر لحظه ممکن است با انفجار آن، یک جنگ فراگیر در منطقه شروع شود. با این حال رژیم صهیونیستی نه‌تنها حالا غزه را با خاک یکسان کرده، بلکه با حمله به لبنان و درگیری با حزب‌الله و نیز بمباران مواضع حوثی‌ها در یمن در چند جبهه منطقه را به آتش کشیده و مهم‌تر از همه با ترورها و اقداماتی که علیه ایران انجام داده، عملا به کشورمان نیز اعلان جنگ داده است. از این رو در سایه بی‌عملی برخی دولت‌های اسلامی و نیز حمایت‌هایی که از سوی آمریکا از رژیم صهیونیستی در روز در حال تقویت شدن است، نه‌تنها غزه در طول یک سال گذشته به خاک و خون کشیده شده، بلکه آتش این جنگ به لبنان نیز سرایت کرده و در صورتی که اقدام قاطع، عملی و روشن در قبال فعالیت‌های اسرائیل صورت نگیرد، این چرخه ترور و خشونت کلیت منطقه را با تهدیدی بی‌سابقه روبه‌رو خواهد کرد.
وضعیت بحرانی غزه
در چنین شرایطی و در حالی که به غیر از شعار از برخی کشورهای اسلامی در یک سال اخیر صدایی شنیده نشده و حتی موضوع آتش‌بس نیز با شکست مواجه شده است، در نوار غزه تاکنون بیش از 41800 نفر جان خود را از دست داده‌اند که بخش قابل توجهی از این جمعیت را زنان و کودکان تشکیل می‌دهند. در حالی که میلیون‌ها نفر در غزه آواره شدهاند و ده‌ها هزار مجروح و مفقود در این باریکه به جا مانده است، آمارها گویای آن است که 70درصد غزه با خاک یکسان شده و مطابق اعلام سازمان ملل متحد بازسازی این منطقه 80سال زمان خواهد برد. چنین سناریویی حالا از سوی صهیونیست‌ها در لبنان نیز در حال پیاده شدن است؛ به طوری که در طول چند روزی که از حملات اسرائیل به جنوب لبنان و همچنین جنوب بیروت می‌گذرد، طبق اعلام مقامات رسمی تاکنون بیش از 2هزار نفر کشته، بیش از 9600نفر مجروح و بالای 100هزار نفر نیز آواره شدهاند.
در همین راستا شاید نامه اخیر پزشکان آمریکایی به جو بایدن گویای بخشی از جنایاتی باشد که بر سر مردم غزه رفته و آنها را با یک نسل‌کشی تمام عیار مواجه کرده است.
در این نامه که توسط 99 پزشک و متخصص آمریکایی که به صورت داوطلبانه 254هفته در غزه فعالیت کرده‌اند، نوشته شده خطاب به بایدن و کامالا هریس آمده است: شاهد جنایاتی فراتر از درک بشریت در غزه بوده‌ایم براساس گزارش آناتولی، آنها در این نامه که در وب‌سایت
«Gaza Healthcare Letters» منتشر شده است، گفته‌اند: می‌خواهیم کاملا واضح بگوییم؛ هیچ یک از ما هیچ نوع فعالیت شبه‌نظامیان فلسطینی را در هیچ یک از بیمارستان‌ها یا سایر مراکز بهداشتی درمانی غزه ندیده‌ایم. از شما می‌خواهیم ببینید که اسرائیل به‌طور سیستماتیک و عمدی کل سیستم بهداشت و درمان غزه را ویران کرده و همکاران ما در غزه را برای شکنجه، ناپدید شدن و قتل هدف قرار داده است.در این نامه به تشریح درد و رنج زنان و کودکان در بیمارستان‌ها، از جمله سوءتغذیه گسترده و کمبود تجهیزات پزشکی ضروری در غزه پرداخته شده است.آنها همچنین به مطالعه‌ای استناد کردند که در ژورنال پزشکی Lancet در ماه جولای منتشر شد که نشان می‌داد تعداد کشته‌شدگان غزه به طور مستقیم و غیرمستقیم تاکنون از ۱۱۸هزار نفر فراتر رفته که بیش از ۵درصد از جمعیت غزه است. اسما طاها، پرستار اطفال می‌گوید: هر روز می‌دیدم که نوزادان می‌میرند. آنها سالم به دنیا آمده بودند. مادران آنها به قدری سوءتغذیه داشتند که نمی‌توانستند شیر بدهند و ما فاقد شیر خشک یا آب تمیز برای تغذیه آنها بودیم، بنابراین آنها گرسنگی می‌کشیدند.
دکتر مارک پرلموتر، جراح ارتوپد و دست، در این نامه نوشته است: در غزه اولین باری بود که مغز یک نوزاد را در دست گرفتم. اولین برای خیلی چیزها.پزشکان در این نامه گفته‌اند که جابه‌جایی «مداوم و مکرر» جمعیت مبتلا به سوءتغذیه و بیمار غزه که نیمی از آنها کودک هستند، به مناطقی که آب لوله‌کشی یا حتی توالت در دسترس نیست، کاملا تکان‌دهنده است. ممکن نیست چنین تیراندازی گسترده‌ای به کودکان خردسال در سراسر غزه، که در طول یک سال تمام طول کشیده، برای بالاترین مقامات غیرنظامی و نظامی اسرائیل تصادفی بوده یا ندانسته باشد.
این گروه از دولت بایدن خواسته‌اند که از تحریم تسلیحاتی بین‌المللی علیه رژیم صهیونیستی و گروه‌های فلسطینی تا زمانی که آتش‌بس دائمی حاصل شود و اسیران هر دو طرف آزاد شوند، حمایت کند.امضاکنندگان همچنین خواستار ملاقات با بایدن و هریس شدند تا در مورد آنچه دیده‌اند و چرا احساس می‌کنند سیاست آمریکا در خاورمیانه «باید فورا تغییر کند»، گفت‌وگو کنند.
آنها همچنین در نامه خود، از جمله بازگشایی گذرگاه رفح برای اجازه دادن به کمک‌های بشردوستانه، از جمله آب و تجهیزات پزشکی به غزه، درخواست‌های خود را تکرار کردند. آنها گفته‌اند هر روزی که ما به تامین سلاح و مهمات به اسرائیل ادامه می‌دهیم، روز دیگری است که زنان با بمب‌های ما تکه‌تکه می‌شوند و کودکان با گلوله‌های ما به قتل می‌رسند.
مسیر بی‌بازگشت نتانیاهو
در چنین وضعیتی و حالا که کابینه جنگی نتانیاهو مشغول به آتش کشیدن لبنان و فلسطین است، وب‌سایت میدل‌ایست‌ای در گزارشی تحلیلی آورده است: آرزوی بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل در کنار هم قرار دادن کشورهای عربی و مسلمان برای حمایت از آمریکا و اسرائیل در مقابله با دشمنان‌شان در حالی از بین رفته که حتی کشورهایی مانند امارات، عربستان و بحرین هم به دلیل اقدامات صهیونیست‌ها در نابود کردن غزه و حمله به لبنان، به طور قطعی نسبت به نزدیک شدن خیلی زیاد به تل‌آویو محتاط عمل می‌کنند.
شاید این فقط یک عقب‌نشینی موقت باشد و وقتی که شرایط عادی شود، این کشورها در مسیر قبلی خود قرار بگیرند اما چنین چیزی که مدنظر بنیامین نتانیاهو است، تضمین شده نیست. روزهای اولیه جنگ لبنان نشان می‌دهد که راهبرد ترور مقام‌های عالی‌رتبه حزب‌الله، ظرفیت این جنبش را در وارد کردن ضربه‌های مهلک، خسارت‌ها و عقب نشاندن نیروهای اسرائیلی کم نکرده و اینجاست که باتلاق لبنان می‌تواند آرزوهای نتانیاهو را در خود غرق کند.به گزارش ایسنا در ادامه این مطلب آمده است: در جایی دیگر ایران را داریم. نتانیاهو بیش از هر زمان دیگری به آرزوی دیرینه خود یعنی ایجاد جنگ منطقه‌ای بین ایران و آمریکا نزدیک می‌شود. این باید لحظه پیروزی او باشد اما آیا با نشان دادن قدرت درنده‌خویی در غزه و لبنان و ترور اسماعیل هنیه، رییس دفتر جنبش سیاسی حماس در تهران که شوکه‌کننده بود و منطقه و جهان را تکان داد، زمان پیروزی فرا رسیده است؟ ایران با شلیک صدها موشک به سمت تل‌آویو و حمله به پایگاه‌های نظامی اسرائیل نشان داد که می‌تواند به حملات اسرائیل پاسخ دهد. عدم تلفات غیرنظامیان در حملات موشکی ایران و هدف قرار دادن تنها تاسیسات نظامی، از دریچه راهبردی جنگ نسل‌کشی اسرائیل، به عنوان یک شکست تلقی می‌شود.
به نوشته این پایگاه خبری، درست یک روز پس از حمله موشکی ایران به اراضی اشغالی، فیصل بن فرحان وزیر خارجه عربستان سعودی با مسعود پزشکیان رییس‌جمهوری اسلامی ایران در دوحه دیدار داشت و گفت: مایل هستیم برای همیشه دفتر اختلافات با ایران را ببندیم و این «خاورمیانه جدیدی» نیست که نتانیاهو مدت‌های مدیدی روی آن کار می‌کرد؛ این یعنی کابوسی برای اسرائیل.
توخالی بودن قدرت نظامی اسرائیل بدون توجه به اینکه چقدر انسان کشته می‌شود و واقعیت عریان و باز انزوای این رژیم، اکنون بر همگان مشخص و عیان است. در پایان این مطلب آمده است: برای نتانیاهوی قمارباز، یک جنگ تمام‌عیار در خاورمیانه، «آخرین تاسی» است که می‌اندازد. نقطه بی‌بازگشت برای نتانیاهو و اسرائیل زمانی اتفاق افتاد که سیدحسن نصرالله، رهبر حزب‌الله لبنان ترور شد. نتانیاهو، جولیوس سزار نیست و عبور از رودخانه «لیتانی» در جنوب لبنان هم شاید مصداقی برای نابودی اسرائیل باشد.
پیامدهای حمایت دائم آمریکا از اسرائیل
رامی جی‌خوری*- اول اکتبر، ایران به تلافی ترور رهبران ارشد حزب‌الله و حماس و برخی از افسران ایرانی در بیروت و تهران، حمله هوایی گسترده‌ای را به اسرائیل انجام داد. این امر در حالی صورت گرفت که ایالات‌متحده آمریکا در پیش‌بینی حمله و برای کمک به دفاع از متحدش یعنی اسرائیل، حضور نظامی خود در منطقه را گسترش داده و بخشی از موشک‌های ایران را نیز توسط ناوشکن‌های خود رهگیری کرد.
چنین اقدام نظامی برای ایالات‌متحده که در دهه‌های گذشته بارها در منطقه برای حفاظت از اسرائیل مستقیم یا غیرمستقیم مداخله کرده، امری عادی شده است. با این حال، مداخلات نظامی ایالات‌متحده در دفاع از متحد خود نتیجه عکس داشته زیرا نه‌تنها اسرائیل را هر چه بیشتر به نیروی نظامی آمریکا متکی و آسیب‌پذیرتر کرده، بلکه آنجا را به خطرناک‌ترین مکان جهان برای یهودیان تبدیل کرده است.دلیل آن این است که حمایت نظامی آمریکا از اسرائیل، مانع هرگونه تلاش برای رسیدگی به علت اصلی تنش‌ها در منطقه شده است. در واقع از آنجا که حمایت نظامی گسترده آمریکا از اسرائیل، چرخه خشونت را تداوم می‌بخشد، مردم کمی در منطقه خاورمیانه صحبت‌های ایالت متحده را باور می‌کنند.
حالا در شرایطی که تنش‌ها در منطقه به طور پیوسته در حال افزایش است، آمریکا نه‌تنها از اسرائیل حمایت می‌کند، بلکه با میل و رغبت به این تنش وارد شده است زیرا ایالات‌متحده عاشق جنگ بوده و دوست دارد برای اسرائیل وارد درگیری شود.
در واقع واشنگتن تمایل زیادی به جنگ دارد، زیرا سیاستمداران این کشور می‌دانند که جنگ باعث تقویت اقتصادشان می‌شود. بودجه نظامی- دفاعی ایالات‌متحده که اکنون نزدیک به 850میلیارد دلار است، به دلایلی سالانه 2 تا 3درصد افزایش می‌یابد. جنگ هزینه‌های دفاعی، سرمایه‌گذاری‌ها، مشاغل و سود صدها شرکت بزرگ و کوچک در سراسر کشور را تضمین می‌کند.تاکنون واشنگتن بین 8/1 تا 4میلیارد دلار برای بمباران مواضع حوثی‌ها در یمن هزینه کرده و عملیات ترکیبی آنها با همراهی اسرائیل، فرانسه و بریتانیا در ماه آوریل برای رهگیری موشک‌ها و پهپادهای ایران (وعده صادق1) حدود 1/1میلیارد دلار هزینه در بر داشته و به نظر می‌رسد هزینه رهگیری موشک‌های ایران در اول اکتبر (وعده صادق2) نیز به همین میزان برای آنها هزینه داشته باشد. واشنگتن این مبالغ هنگفت را با کمال میل خرج می‌کند تا جایگاه جهانی خود را تقویت کند و همچنین مجموعه نظامی- صنعتی گسترده‌اش را از طریق قراردادهای پرسود برای استفاده داخلی و صادرات خارجی تغذیه کند.
از آنجا که نزدیک به 4میلیارد دلار کمک سالانه ایالات‌متحده به اسرائیل عمدتا تسلیحات نظامی خریداری شده از شرکت‌های آمریکایی است، به طور طبیعی یک تزریق نقدینگی بزرگ به کارخانه‌های اسلحه‌سازی این کشور صورت می‌گیرد.
به غیر از تغذیه و به رخ کشیدن ماشین‌های جنگی خود، ایالات‌متحده همچنین به دلایل دیگر عاشق جنگیدن برای اسرائیل است. پیوندهای نزدیک سیاسی و نظامی اسرائیل با ایالات‌متحده تا حدی بقایای باقی مانده از جنگ سرد است. پس از جنگ سرد نیز واشنگتن همچنان به تل‌آویو به عنوان یک متحد استراتژیک نگاه می‌کند. از سوی دیگر سیاست ایالات‌متحده توسط نیروهای متعددی از جمله لابی اسرائیل، مسیحیان تندرو و رسانه‌های جریان اصلی طرفدار این رژیم شکل می‌گیرد. جو بایدن نیز در میان روسای‌جمهوری اخیر آمریکا یکی از حامیان متعصب اسرائیل بوده چراکه از این حمایت‌ها منفعت سیاسی می‌برد. علاوه بر این رسانه‌های جریان اصلی ایالات‌متحده نقش اصلی را در ناآگاه نگه داشتن مردم آمریکا از واقعیت‌های فلسطینی و حمایت از اسرائیل ایفا می‌کنند.
به همین دلیل است که باید تاکید کرد، تنش و رویارویی‌های اخیر، آخرین نوع از درگیری‌ها نبوده و با شعله‌ور شدن منازعات منطقه‌ای، ناوگان آمریکایی به دیدار ما آمده و منطقه و جهان را بی‌ثبات‌تر می‌کنند. همانطور میراث نظامی‌گری ایالات‌متحده در ربع قرن گذشته باعث ایجاد حدود 60پایگاه نظامی و سایر تاسیسات در سراسر خاورمیانه شده است.
این روند تا زمانی ادامه خواهد داشت که رهبران خردمندتر در سراسر جهان تلاش کنند منازعات منطقه را از طریق مذاکرات و دیپلماسی حل کنند تا تمامی طرف‌های ذی‌نفع از امنیت و منافع بهره‌مند شوند. با این حال ایالات‌متحده و اسرائیل به گونه‌ای عمل می‌کنند که از ایجاد صلح جلوگیری شود و درگیری‌های نظامی ابدی را در منطقه ترویج می‌کنند.
*استاد ممتاز دانشگاه آمریکایی بیروت
منبع: الجزیره
یک سال نسل‌کشی در غزه
معین ربانی*- در 7اکتبر 2023، حمله حماس به اسرائیل در حالی آغاز شد که در واقعیت ماجرا، عوامل چنین عملیاتی از دهه‌ها قبل در حال شکل‌گیری بود. واکنش اولیه اسرائیل به طوفان الاقصی به راه انداختن یک نسل‌کشی علیه فلسطینیان در نوار غزه بود، آن هم با انگیزه انتقام که نه‌تنها برای کشتن و تخریب در مقیاس وسیع طراحی شده بود، بلکه در نظر داشت تا نوار غزه را به جایی غیر‌قابل سکونت تبدیل کند.
این نسل‌کشی همچنین بهایی است که حامیان غربی اسرائیل حاضر به پرداخت آن شدهاند تا شاید این رژیم دوباره بتواند قدرت بازدارندگی فروپاشیده‌اش را به دست بیاورد. در واقع در طول یک سال اخیر شاهد هستیم که حامیان و متحدان غربی اسرائیل، به رهبری ایالات‌متحده، برای اطمینان از اینکه تل‌آویو می‌تواند بدون مجازات از طریق نوار غزه کشتار کرده و از هرگونه مسوولیتی در قبال اقدامات خود فرار کند، با کمال میل قوانین حقوق بین‌الملل و هنجارها و ارزش‌هایی که مدعی آن هستند را زیر پا گذاشتند.به عنوان مثال بمباران و تخریب مدارس، بیمارستان‌ها، مراکز پناهندگان و کشتار و زخمی کردن صدها نفر برای نجات چهار اسیر از سوی آنها به عنوان یک اقدام مشروع در پوشش دفاع از خود توجیه می‌شود. به همین دلیل هم هست که جهان در سایه معافیت اسرائیل به جهان بسیار خطرناک‌تری برای همه ما تبدیل شده است.
با این حال در بخش اعظم سال گذشته، اسرائیل نه‌تنها نتوانسته به هیچ دستاورد نظامی مهم در نوار غزه دست یابد، بلکه در تبیین استراتژی خود نیز ناکام مانده چراکه صحبت‌هایی نظیر پیروزی کامل از سوی آنها شعارهایی بیش نبوده است. در چنین شرایطی اسرائیل با ترور سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان تهاجم خود به این کشور را نیز شروع کرده تا به بهانه مبارزه با محور مقاومت، لبنان را نیز با عبور از تمام خطوط قرمز به غزه‌ای دیگر تبدیل کند.همانطور که از ابتدا نیز مشخص بوده، هدف نهایی اسرائیل رویارویی با ایران بوده و دستور کارش نیز مستلزم مهندسی رویارویی نظامی مستقیم بین واشنگتن و تهران است. با این حال لبنان بارها ثابت کرده که گورستان اسرائیل و شکننده غرور آمریکا بوده است. چه در سال 1982 که با عملیات آریل شارون نخست‌وزیر وقت اسرائیل مقدمات شکل‌گیری حزب‌الله فراهم شد و چه در سال 2006 که طرح تولد خاورمیانه جدید از سوی کاندولیزا رایس وزیر خارجه وقت آمریکا تبدیل به یک سقط جنین شد. بنابراین هفته‌های آتی مشخص خواهد کرد که آیا اسرائیل می‌تواند طبق ادعای خود مساله فلسطین را آنطور که برایش مطلوب است رقم بزند یا اینکه 7اکتبر ثبت شده در تاریخ دوباره دامن آنها را خواهد گرفت.
*تحلیلگر مسائل خاورمیانه
منبع: میدل ایست‌آی