چهارمین مطالعه سالانه Trade in Transition که توسط DP World و به رهبری Economist Impact انجام شده است، دیدگاههای کارشناسان تجاری و مدیران ارشد را در مناطق و بخشهای مختلف به تصویر کشیده است. این دوره از دگرگونیهای بیسابقه -افزایش ریسک ژئوپلیتیکی، واقعیتهای کنونی تغییرات آبوهوایی و پیشرفتهای چشمگیر در حوزه فناوریها - باعث میشود کسبوکارها با چالشهای پیچیدهای مواجه شوند. با این حال فرصتهایی نیز وجود دارد؛ سال 2023 سالی مهم در نوآوری زنجیره تامین بود زیرا پدیده «فناوری» باعث ایجاد خوشبینی برای سال 2024 شده است. نظرسنجی جهانی از 3500 مدیر شرکتهای صنعتی نشان داده است که فناوریهایی که کارآیی و انعطافپذیری زنجیره تامین را بهبود میبخشند، منبع اصلی خوشبینی برای رهبران کسبوکارها به شمار میروند که از آنها خواسته میشود آینده تجارت جهانی را ارزیابی کنند. هسته اصلی این احساس، برآمده از پذیرش گسترده هوش مصنوعی است، به طوری که 98درصد از مدیران صنعتی اعلام کردهاند از هوش مصنوعی برای ایجاد تحول در حداقل یک جنبه از عملیات زنجیره تامین خود استفاده میکنند. از حل مسائل مدیریت موجودی و کاهش هزینههای تجاری گرفته تا بهینهسازی مسیرهای حمل و نقل، مدیران از یکپارچهسازی هوش مصنوعی بهره میبرند.
یک سوم از کسب و کارها از هوش مصنوعی برای کاهش هزینههای عملیات تجاری و به همان میزان برای افزایش کیفیت در حوزه برنامهریزی منابع و زنجیره تامین استفاده میکنند. بیش از یکسوم از شرکتها تقویت استفاده از ابزارهای دیجیتال برای مدیریت موجودی پیشرفته را به عنوان موثرترین استراتژی در کاهش هزینههای کلی تجارت و زنجیره تامین میدانند. کسبوکارها انتظار دارند در سال جاری پذیرش فناوری خود را افزایش دهند؛ رویکردی فعال که بر تعهد به استقرار نوآوری برای هدایت چشمانداز کسبوکار در حال تحول با افزایش کارآیی و انعطافپذیری تاکید میکند. از میان حوزههایی که مورد بررسی قرار گرفتهاند، یکسوم روی اتوماسیون پیشرفته و روباتیک برای کارآیی لجستیک تمرکز خواهند کرد. 28درصد برای افزایش قابلیت ردیابی و امنیت دادهها به بلاکچین روی میآورند و 21درصد از هوش مصنوعی، تجزیه و تحلیل دادههای بزرگ و تجزیه و تحلیل پیشبینی برای به دست آوردن بینش در زمان واقعی و پیشبینی اختلالات استفاده میکنند.
تلاش برای سازگاری زنجیرههای تامین
در عصر جدید جهانیشدن، چشماندازی از ریسکهای ژئوپلیتیکی در حال شکلدهی به خطوط تجارت جهانی وجود دارد، زیرا کسبوکارها تلاش میکنند تا ریسکها را در زنجیره تامین خود کاهش دهند. بیش از 30درصد شرکتها از دوستسپاری یا Friendsh-oring برای شکلدادن به تجارت و عملیات زنجیره تامین استفاده میکنند، در حالی که 32درصد از آنها زنجیرههای تامین موازی یا منبعیابی دوگانه را در دستور کار قرار دادهاند. علاوه بر این، بیش از یکچهارم از آنها، تامینکنندگان کمتری را انتخاب میکنند (افزایشی 16 درصدی نسبت به سال قبل) زیرا کسبوکارها «تثبیت» را در مقابل «متنوعسازی» و «کنترل» را در برابر «انعطافپذیری» دارای مزایای بیشتری ارزیابی میکنند. ایالاتمتحده قبلا قانون تراشه و قانون کاهش تورم را تصویب کرده بود که از نگاه سیاستگذاران آمریکایی، به نفع تولید داخلی است و این قوانین حتی کشورهای مورد نظر فعال در این حوزه را مجازات میکند. در اروپا نیز مقررات یارانههای خارجی اتحادیه اروپا(که سال گذشته لازمالاجرا شد) به اتحادیه اروپا اجازه میدهد تا خریدهای شرکتهایی را که در بازارهای محلی خود از یارانهها بهرهمند شدهاند، بررسی و مسدود کند.
در این میان، «موقعیتیابی ژئوپلیتیکی» یکی از کنشهای مهم در برههای است که در آن، جهان به دلیل تنشهای متعدد و بحرانهای اقتصادی-سیاسی، در حال پیکربندی مجدد است. در این وضعیت، شماری از موضوعات مانند نیاز به ایجاد توازن مجدد در زنجیره تامین جهانی، انتقال انرژی، عزم جدی چین در حوزه فناوری انرژیهای پاک و برخی مواد معدنی کمیاب، تمرکز نیمهرساناها در آسیا، و دسترسی به فناوری، از جمله هوش مصنوعی و ساخت محصولات پیچیده و پیشرفته، در مرکز توجه قرار گرفته است. این موارد، همراه با مداخله سیاستی، قانونی و نظارتی، در شکلدهی فعالیتهای حوزه ادغام و اکتساب (M&A) کلیدی هستند. در این میان، برخی از مناطق و بخشها از فرصت موقعیتیابی ژئوپلیتیکی به خوبی سود میبرند که انگیزهای برای فعالیتهای حوزه ادغام و اکتساب ایجاد میکند. به عنوان مثال، مشارکتهای مختلف در حوزه اتحاد تجاری مواد معدنی کمیاب و مقررات تسهیلکننده FDI که در پی میآید، در حال حاضر تمرکز مجدد بر معاملات و سرمایهگذاری مواد معدنی کمیاب را تشویق میکند. به عنوان یک الگو، کشور هند که در میانه یک گذار انرژی، انقلاب فناوری و رونق زیرساختها قرار دارد، به ویژه از تمایل جهان غرب برای ایجاد تعادل مجدد در زنجیره تامین جهانی و در برخی موارد، دور شدن از چین سود میبرد. این رویکرد منجر به تمرکز شرکتهایی مانند اپل و تسلا بر تولید در هند شده است. ادغام و اکتساب در هند در 10 سال گذشته چهار برابر بیشتر شده به شکلی که از 30 میلیارد دلار معاملات در سال 2014 به 121 میلیارد دلار در سال جاری رسیده است. بخشی از این افزایش به دلیل تقاضای محلی است، اما محرکهای قابل توجهی به نفع هند وجود دارد که به پیشبرد این فعالیت کمک میکند. آسیای جنوب شرقی به ویژه اندونزی و مالزی نیز مانند هند، از چنین موقعیتیابی ژئوپلیتیکی مناسبی سود میبرند. این کشورها با قرار دادن خود در زنجیره تامین و تمرکز بر «حوزههای آینده» مانند باتریهای لیتیومی پیشرفته و صنعت تراشههای نیمهرسانا در حال تغییر زمین بازی در سطح منطقهای و جهانی هستند. این مساله به حدی برای بازیگران (حتی بازیگران بزرگ سنتی) حائز اهمیت و حیاتی شده است که آژانس FDI بریتانیا اخیراً از اختیارات خود بر اساس قانون امنیت ملی و سرمایهگذاری استفاده کرد تا به Nexperia (متعلق به WingTech، یک شرکت بورسی در شانگهای) دستور دهد تا اکثر سهام خود را به Newport Wafer Fab، یک تامینکننده حوزه نیمهرسانا واگذار کند. این کشورها (در واقع کشورهای در حال توسعه به ویژه در شرق آسیا) تلاش میکنند در وضعیتی که اقتصاد جهانی توسط بازیگران بزرگ مورد پیکربندی مجدد قرار گرفته و قدرتهایی مانند ایالات متحده و اتحادیه اروپا در حال درونسپاری، دوستسپاری و نزدیکسپاری صنایع خود هستند، جایگیری مناسبی داشته باشند تا از این مسیر بتوانند جایگاه خود را در زنجیره ارزش جهانی ارتقا دهند و سپس تحکیم کنند.
این رویکرد صرفا محدود به کشورهای شرق آسیا و حوزه پاسیفیک نیست. خاورمیانه هم که طی سالها موقعیت خود را با قیمتهای بالای نفت و ادغام عمودی در صنعت نفت و گاز تثبیت کرده است، جاهطلبیهای جهانی انتقال انرژی را به رسمیت میشناسد و در حال برداشتن گامهایی برای تنوعبخشیِ افقی به سایر بخشها از جمله مراقبتهای بهداشتی، تولید و فناوری پیشرفته است. پادشاهی عربستان سعودی با موفقیت یک استراتژی جهانی گستردهتر را اجرا میکند. صندوق سرمایهگذاری مستقل عربستان، PIF، به دنبال پیشی گرفتن از«صندوق ثروت ملی و شرکت سرمایهگذاری سنگاپوری» GIC به عنوان فعالترین صندوق سرمایهگذاری مستقل در جهان است، و ما شاهد رشد چشمگیر سرمایهگذاریهای خارج از عربستان توسط شرکتهای مستقر در عربستان هستیم؛ به عنوان مثال سرمایهگذاری 10درصدی شرکت مناره در Vale Base Metals مستقر در کانادا از مهمترین نمونههای این رویکرد نوین است. آزادسازی بازار حقوقی عربستان توسط خود این کشور با هدف اجازه دادن به شرکتهای حقوقی خارجی برای راهاندازی دفتر خود در خاک عربستان سعودی، نشانه مهم دیگری از تمایل این کشور به ترویج ادغام و اکتساب است. تمایل منطقه برای تنوعبخشی به اقتصاد به عنوان یک روند بالقوه متقابل برای سرمایهگذاران غربی که به دنبال کاهش ریسک مرتبط با تحولات آتی مربوط به چین هستند، شکل میگیرد. به عنوان مثال، صندوقهای سرمایهگذاری مستقل خاورمیانه در حال سرمایهگذاری در شرکتهای چینی و سایر شرکتهای خودروساز الکتریکی/ انرژیهای پاک در آسیا با هدف انتقال فناوریهای نو به کشور مبدا و بازارهای داخلی خود هستند. در شرایط چالشبرانگیز ژئوپلیتیکی و اقتصادی جهان، موانعی که طرفین هنگام انجام هر معامله با آن روبهرو میشوند بسیار بزرگتر از وضعیت عادی به نظر میرسند؛ خواه ناظر به موقعیتهای مختلف و پرطرفدارتر سرمایهگذار، انتظارات ارزشی طرفین، سهامداران و آنهایی که توسط اشخاص ثالث تعیین میشود باشد (که اصول معاملاتی بازارهای دولتی و خصوصی را نادیده میگیرند) و خواه ناظر بر موضع تنظیمکنندهها و عدم توافقات تنظیمگری شخص ثالث. مساله اصلی، استفاده از فرصت و تشخیص دقیق حوزه فعالیت تجاری-صنعتی آیندهمحور است که بتوان با جایگیری در آن، در مسیر آینده قرار گرفت. «آینده»ای که خیلی زود به «گذشته» تبدیل خواهد شد و در این میان، برنده کسی است که درست ببیند و درستتر گام بردارد.
[1] Friend-shoring