پايه پولي يا پول پرقدرت چيست؟
در نظام پولي، عرضه پول، فرآيند پيچيدهاي است و برآيند رفتارهاي متقابل چهار گروه از عاملهاي موثر بر آن، شامل بانك مركزي، بانكهاي تجاري و تخصصي، سپردهگذاران و دريافتكنندگان وام ميشوند. پول پرقدرت، عبارت است از پولي كه مستقيما توسط بانك مركزي به وجود ميآيد و شامل موارد ترازنامه بانك مركزي ميشود. به بياني ساده، پول پرقدرت برابر است با جمع اسكناس و مسكوك به علاوه سپردههاي بانكي نزد بانك مركزي. در واقع پايه پولي، منبعي است كه توسط بانك مركزي منتشر شده و در چرخه اقتصاد دراختيار بانكهاي تجاري قرار ميگيرد، به گونهاي كه بانكها ميتوانند با استفاده از اين منابع و از طريق خلق پول بانكي به گسترش حجم پول بپردازند.
پايه پولي از اجزايي تشكيل شده است؛ اولين جزو آن خالص داراييهاي خارجي است. در اين بخش عمدتا طلا و ارز قرار ميگيرند. وقتي در ترازنامه بانك مركزي جزو طلا مثبت ميشود به معناي آن است كه بانك مركزي در ازاي دريافت طلا معادل ريالي آن را به صاحبان طلا داده است. بانك مركزي همچنين ارزهاي خارجي را در بانكهاي طرف قرارداد خود ذخيره كرده و معادل آن ريال چاپ ميكند.
بخش دوم بدهي دولت به بانك مركزي است. اين بخشي است كه در سالهاي گذشته بهشدت مورد توجه بوده است. در اين بخش دولت دست به استقراض از بانك مركزي ميزند و بانك مركزي نيز بدون اينكه دو جزو قبلي پايه پولي را دراختيار داشته باشد، پول چاپ ميكند.
بخش سوم نيز، بدهي بانكها به بانك مركزي است. بانك مركزي به بانكها وام ميدهد. اگر نرخ بهره بازار بيشتر از نرخ بهرهاي باشد كه بانك مركزي با آن وام داده، در واقع دست به انتشار پول پرقدرت زده است.
چرا پول چاپ شده است؟
در مهرماه سال جاري چه اتفاقي براي «موتور» چاپ پول رخ داده كه اينچنين با قدرت مشغول كار بوده است؟ در مهر ماه، خالص بدهي بخش دولتي به بانك مركزي 41 هزار ميليارد تومان رشد كرده است. بدهي بانكها به بانك مركزي نيز 51 هزار ميليارد تومان افزايش يافته. اين دو بخش را ميتوان به عنوان «موتور پرقدرت چاپ پول» ديد.
دليل اين موضوع روشن است. بانكها در هزينه-درآمد خود با «ناترازي» مواجه شدهاند. روش در دسترس براي پر كردن خلأ ناترازي، حضور در بازار «ريپو» است. براي مثال بانك الف در انتهاي دوره بستن حسابها در انتهاي روز كاري با كمبود نقدينگي مواجه ميشود بعد از تعامل با بانك ب داراييهاي مالي ارزشمند كه بيشتر اوراق قرضه هستند را به بانك ميدهد يا به آن ميفروشد با قراردادي كه مبلغ را با درصدي بالاتر بازپس بخرد.
اما به نظر ميرسد در مهر ماه، بانكها درخواست نقدينگي خود را به بانك مركزي ارايه كردهاند. بانك مركزي نيز اين درخواستها را بيپاسخ نگذاشته و تزريق بيشتري به بانكها انجام داده. اين منابع با نرخ 21درصد به بانكها داده شده و بانك مركزي مدتهاست كه دست از نرخ برنداشته است، بنابراين چشمانداز جالبي از وضعيت ناترازي بانكها ديده نميشود.
به عبارت ديگر سياستهاي دولت و بانك مركزي درقبال كنترل عملكرد بانكها كه بارها به آن تاكيد كردهاند، با شكست مواجه شده و حالا بانكها براي جبران كسري منابع خود به بانك مركزي هجوم آوردهاند.
رفتار عجيب نرخ بهره بين بانكي
در شرايطي كه بانكها، برداشت از منابع بانك مركزي را به عنوان مسير جبران ناترازي خود انتخاب كردهاند، نرخ بهره بينبانكي روزهاي عجيبي را سپري ميكند. درحالي كه در 14 هفته گذشته، نرخ ريپو در 21درصد ثابت مانده، نرخ بهره بين بانكي زير اين سطح سركوب شده است. با اين حال، بانكها به جاي استقراض از يكديگر در بازار بينبانكي، استقراض از بانك مركزي با نرخ بالاتر را در پيش گرفتهاند كه منطقي به نظر نميرسد و علت آن مشخص نيست.
افزايش بدهي بانكها در آذر ماه
روند استقراض از بانك مركزي در هفتههاي اخير تشديد شده و در هفته جاري به اوج خود رسيده است، بهطوريكه بانكها در اين هفته 125 هزار ميليارد تومان درخواست نقدينگي به بانك مركزي ارسال كردهاند و بانك مركزي 91 هزار ميليارد تومان به آنها قرض داده است.
اين درحالي است كه درخواست بانكها در هفته گذشته معادل 108 هزار ميليارد تومان و پاسخ بانك مركزي به اين درخواستها برابر با 92 هزار ميليارد تومان بود. به اين ترتيب به نظر ميرسد كه وضعيت ناترازي بانكها در آذر ماه وخيمتر شده و بايد منتظر رشد بيشتر پايه پولي در آذر، حداقل از طريق بدهي بانكها به بانك مركزي باشيم.