نکته قابل تامل در شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی این است که با گذشت چند ماه از شروع کار دولت سیزدهم، این چندمین بار است که مدیران عامل این مجموعه عظیم اقتصادی منصوب و برکنار میشوند. از تابستان گذشته تاکنون، پس از برکناری محمد رضوانیفر، سیدضیاءالدین شجاعیبرهان به عنوان سرپرست مجموعه شستا منصوب شد و پس از آن علی رستمی در آبان گذشته به جای شجاعی برهان آمد. سپس در اسفند پارسال مدیرعامل تامین اجتماعی، ابراهیم بازیان را به عنوان سرپرست جدید شستا منصوب کرد و شامگاه دوشنبه نیز حکم مدیرعاملی بزرگترین هلدینگ اقتصادی کشور را برای وی صادر کرد.
نکته قابل توجه در خصوص عزل و نصبهای چندباره مدیران شستا در طول چند ماه که انتقادات زیادی را از سوی کارشناسان در بر داشته این است که اولا این امر با توجه به وضعیت چالشبرانگیز مالی تامین اجتماعی و مشکلاتی که مستمریبگیران و بازنشستگان با آنها دستوپنجه نرم میکنند، نشاندهنده عدم ثبات در راس هرم سازمان تامین اجتماعی و مجموعه عظیم شستا است. نکته دوم انتخاب ابراهیم بازیان است که بررسی سوابقاش نشان میدهد وی در سال ۱۳۸۹ که شهردار ارومیه بود در پی عملکرد ضعیفش با هشت رای موافق و یک رای مخالف از سوی شورای شهر ارومیه برکنار شده بود. اما حالا سکان مدیریت یکی از بزرگترین نهادهای اقتصادی به او سپرده شده است.
جای خالی صلاحیت و تخصص
در همین رابطه دکتر غلامرضا انصاری نایبرییس اسبق شورای عالی تامین اجتماعی، در گفتوگو با «جهانصنعت» در خصوص تبعات جابهجاییهای پیاپی مدیران شستا و انتصابات تاملبرانگیزی که در دولت سیزدهم صورت گرفته گفت: به نظر میرسد دولت سیزدهم نمونه کوچکشدهای از دولتهای نهم و دهم است. وقتی دولت بر اساس رقابت، صلاحیت و تخصص شکل نگرفته و مبتنی بر شعار باشد، طبیعی است که در سلسله مراتب چنین دولتی، ناکارآمدی، از بین رفتن منابع و فرصتها را شاهد خواهیم بود. معتقدم امروز اغلب مسوولان دولت جدید، نه تجربه لازم را در حوزه مدیریتی خود دارند و نه تخصص قابل ملاحظهای که بتوانند کاری از پیش ببرند. بنابراین وقتی در راس دستگاههای دولتی شاهد چنین وضعیتی هستیم، در سایر سطوح هم باید انتظار همین روند را داشته باشیم.رییس اسبق سازمان بهزیستی کشور با بیان اینکه معمولا در بخشهای اقتصادی که بحث سود و زیان مطرح میشود، قطعا کارآمدی، تخصص و تجربه یکی از فاکتورهای اساسی و غیرقابل انکار است، توضیح داد: با این حال شاهد هستیم که در مجموعه وزارت کار، ناکارآمدی به صورت کاملا مشهود وجود دارد که یکی از نمونههای آن اتفاقاتی است که در طول چند ماه گذشته در شستا رخ داده است. در واقع شرکت شستا متعلق به بازنشستگان و کارگران کشور است. خود سازمان تامین اجتماعی نیز یک نهاد بیننسلی و سازمانی غیردولتی است که باید به صورت سهجانبه از سوی بیمهشدگان، کارگران و کارفرمایان و دولت اداره شود. با این حال شاهد هستیم این سیستم، عملا از زمان دولتهای نهم و دهم دچار چالش شده و ترکیب سازمانی آن از بعد سهجانبهگرایی، عملا به شکل دولتی در آمده است.
نکته حائز اهمیت این است که سازمان تامین اجتماعی زمانی که اقتدار داشته باشد، شخصیت حقوقیاش ایجاب میکند که بخشهای اقتصادی سازمان را به صورت مستقیم زیرمجموعه خود داشته باشد. در این راستا مجموعه شستا با وجود اینکه متعلق به بیمهشدگان و سازمان تامین اجتماعی است، به گفته وی، عزل و نصب مدیرعامل و اعضای هیاتمدیره آن، به طور عموم از سوی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی صورت میگیرد و تنها حکم انشایی مدیرعامل توسط رییس سازمان تامین اجتماعی ابلاغ میشود. بنابراین طبیعی است که در چنین شرایطی مجموعه دچار درهمریختگی شود. در واقع وقتی زمان تغییر مدیران شستا اینچنین کوتاه میشود، بحث نظارت، سازماندهی و برنامهریزی نیز مختل خواهد شد.
اوج ناکارآمدی وزارت کار
سفیر سابق ایران در ترکمنستان همچنین در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان اینکه جابهجایی چندین باره مدیرعامل شستا طی چند ماه خود نشانهای از اوج ناکارآمدی وزارت کار است، تاکید میکند: متاسفانه این مساله تاثیرات منفی خود را در میانمدت و درازمدت در منابع سازمان تامین اجتماعی خواهد گذاشت.
به طور کلی معتقدم، دولتی که پرورش روح و اعتلای نفس افراد خود را محدود میکند و یا در حداقل نگه میدارد، یا دولتی که افراد را کوچک میکند تا بتواند بهتر بر آنها مسلط شود، روزی متوجه خواهد شد که با افراد ناتوان نمیتوان کارهای بزرگ انجام داد.
چنین دولتی روزی پی خواهد برد که کفایت دستگاه حکومت که به خاطر آن همه چیز را فدا کرده است، برای او حاصلی ندارد، زیرا نیروی حیاتی و محرکی را که برای چرخاندن این دستگاه لازم است، خود نابود کرده است.
در واقع چنین ساختاری که خود نیروی محرک جهت اداره دولت را از بین برده و از افراد غیرمتخصص و شعاری در بخشهای مختلف استفاده میکند، روزی متوجه خواهد شد که این مساله چه پیامدهای جبرانناپذیری را برای کشور و بخشهای تخصصی در پی خواهد داشت که خیلی دیر است!!
نشانه نابسامانی در وزارت کار
از سوی دیگر علی ظفرزاده دبیرکل جمعیت تولیدگرایان ایران و عضو پیشین هیاتمدیره سازمان تامین اجتماعی نیز در گفتوگو با «جهانصنعت» در خصوص انتصابات پیاپی در شستا اظهار کرد: باید توجه داشته باشیم که شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی یک شرکت ساده، معمولی و پیشپاافتاده نیست. شستا بزرگترین شرکت سرمایهگذاری در ایران است با چند هلدینگ و دهها شرکت زیرمجموعه در حوزه شیمی، پتروشیمی، دارویی، صنایع لاستیک و سلولزی و فنی- مهندسی، سیمان و ساختمان، بازرگانی و حملونقل و انرژی، ارتباطی و بیمه و بانک و کشتیرانی و… . این سرمایه عظیم متعلق به جامعه کارگری-کارفرمایی ایران بوده و حاصل چند دهه زحمت و مرارت و عرق جبین نسلهای گذشته و ذخیرهای است برای نسلهای حال و آینده.
در واقع این مجموعه عظیم را مدیران و کارشناسان خبره و باتجربه و صاحب صلاحیت و دلسوز با زحمت به این مرحله رسانده و باید توسط مدیران باتجربه و دارای صلاحیت کارشناسی و خبره صنعتی و آشنا به بازار سرمایه و کار آزموده صنعتی اداره، بسط و گسترش یابد. اما مایه تاسف است که شنیده میشود اکنون در عرض چند ماه سه مدیرعامل عوض کرده و به تبع صدها مدیر به سلیقه این نوع مدیران جابهجا میشوند؛ امری که لطمه عظیمی به موسسه وارد کرده و قابل جبران نیست.
کارشناس اقتصاد صنعتی خاطرنشان کرد: این تغییر و تحولات نابجا و ورود و خروج مدیران با انگیزههای سیاسی و غیرمدیریتی نشاندهنده نابسامانی در راس وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است. در واقع اکنون تشتت در هیات امنا و عدم نظارت و دقت هیات مذکور در انجام وظیفه و نظارت بر عملکرد سازمانهای زیرمجموعه، به خصوص سازمان تامین اجتماعی مشهود است. بودجه سازمان تامین اجتماعی به اندازه یک سوم بودجه کشور است و چند ده هزار کارمند تخصصی و حرفهای در آن شاغل هستند. در این رابطه شخص وزیر و هیات امنا و مدیرعامل سازمان هم قصور و هم تقصیر دارند؛ یعنی یا شستا را نمیشناسند و خبری از ماهیت آن ندارند و به مثابه حیاطخلوت سیاسی عمل میکنند؛ به طوری که با این دست فرمان سازمان تامین اجتماعی و شستا را به خاک سیاه مینشانند.
شستا؛ گوشت قربانی
ظفرزاده در ادامه تصریح کرد: متاسفانه وزیر کار وقتی اعلام کرد با یک میلیون تومان شغل ایجاد میکند و هزار مدیر را اخراج میکند، عمق بیتجربگی خود را آشکار کرد. آقایان کاسهکوزه دعواهای درون گروهیشان را بر سر سرمایه و پسانداز کارگران میشکنند. در مورد انتصاب جدید هم به عنوان مدیرعامل شستا فقط میتوانم بگویم حتما ایشان آدم خوبی است ولی قطعا میگویم ایشان صلاحیت اداره آن مجموعه عظیم را به لحاظ سوابق تجربی و پیشینی ندارند. شستا آنقدر مهم است که باید جستوجو کرد و بهترین هیاتمدیره و مدیرعامل را از بین نخبگان کشور برایش انتخاب کرد تا بتوانند برای هلدینگها شایستهترین افراد را شناسایی و بهترین راهبرد را برای اداره آن مجموعه تدوین و تنظیم کنند. اداره سازمان تامین اجتماعی با چند ده هزار کارمند در حوزه بیمهگری و درمانی و شستا با صدها رشته تخصصی کار آسانی نیست که آقایان به عنوان گوشت قربانی و غنیمت با آن برخورد و تکه و پارهاش کنند. ظفرزاده در پایان گفت: باید تاکید کنم که شخص آقای رییسجمهور، هیات دولت، مجلس و نهادهای کارگری و کارفرمایی باید نسبت به این موضوع حساس باشند و نگذارند این کشتی به گل نشسته و تبدیل حیاطخلوت سیاسی عدهای فرصت طلب شود. اینکه وزیر اعلام میکند هزار مدیر را اخراج میکنم و به آنها تهمت فساد میزند، این گزاره خود اتهام به مدیران و کلیت نظام است. اگر این همه مدیر فاسد فقط در وزارت کار وجود داشته باشد یعنی مجموعه نظام فاسد است. به همین دلیل به نظر میرسد که بویی از توطئه علیه نظام به مشام میرسد که باید آن را از منظر نفوذ جدی گرفت.