در بازه زماني مذكور درآمدهاي خانوارهاي شهري 145 و خانوارهاي روستايي نيز 136 درصد افزايش يافته بود. اگرچه كه اين ميزان افزايش بيشتر از جهش قيمت كالاهاي غيرخوراكي بوده، اما جهش قيمتي در كالاهاي خوراكي به خصوص براي خانوادههاي شهري به مراتب بالاتر از درآمدهايشان گزارش شده؛ انتظار ميرود جهش قيمتي در اين گروه از كالاها در سال جاري به مراتب بيشتر باشد.
در سال 99 و با شدت گرفتن تورم همچنين آشكار شدن پيامدهاي اقتصادي كرونا در كشور، ضريب جيني نيز بر مدار افزايشي (نابرابري بيشتر) قرار گرفت؛ به گونهاي كه به رقم 0.383 رسيد. خانوارهاي شهرنشين در استانهاي سيستان و بلوچستان، همدان و تهران نابرابري بيشتري را در سال 99 تجربه كردند. از سوي ديگر خانوادهها در استانهاي چهارمحال بختياري، همدان و البرز نيز نابرابرترين در سطح روستايي بودند. برآيند اعداد و ارقام نابرابري در شهرها و روستا نشان ميدهد كه خانوارهاي استان همدان چه در شهر زندگي كرده باشند و چه در روستا نابرابري بيشتري را تجربه كردند.
بر اساس گزارشهاي رسمي طي سالهاي 95 تا 99 متوسط هزينه كالاهاي غيرخوراكي خانوارهاي شهري كشور از 21 ميليون تومان به بيش از 46 ميليون تومان رسيد؛ در اين سالها به دليل توامان شدن تاثيرات خروج امريكا از برجام و بازگشت تحريمهاي نفتي و شيوع كرونا و اعمال محدوديتهاي گسترده در كشور، تورم كالاهاي غيرخوراكي نيز افزايشهاي بعضا دور از ذهني را تجربه كرده كه نمونه آن نيز متوسط قيمت هرمترمربع واحد مسكوني در تهران و در شهرها بود.در سال 99، رتبه اول در هزينه كالاهاي غيرخوراكي به پايتخت با 76 ميليون 800 هزار تومان تعلق داشت. البرز با 55.4 ميليون تومان و مازندران نيز با حدود 50 ميليون تومان در رتبههاي دوم تا سوم گرانترين استانهاي كشور قرار داشتند.
نكته ديگر در خصوص هزينههاي غيرخوراكي، فاصله 53.5 ميليون توماني ميان گرانترين و ارزانترين (خراسان شمالي) استان كشور است. اين در حالي است كه در سال 96 فاصله ميان گرانترين و ارزانترين استانها حدود 26 ميليون تومان بود؛ افزايش فاصله به اندازه 27 ميليون تومان نشان ميدهد كه با هر تكانه ارزي يا مشكلات اقتصادي سرعت «گران شدن» كالاهاي غير خوراكي در استانها نيز تغيير كرده به گونهاي كه خانهدار شدن در برخي از آنها به آرزو تبديل شده؛ به عنوان مثال مقايسه هزينه كالاهاي غيرخوراكي نشان ميدهد كه در سال 99 پايتخت تا چه اندازه گران شده و رواج رخدادهايي مانند اجارهنشيني در كانكس يا مهاجرت به شهرهاي كوچك، پديدههايي غيرواقعي محسوب نميشوند. بلكه افراد مجبورند راهي براي غلبه بر افزايش هزينه كالاهاي غيرخوراكي پيدا كنند. وضعيت تفاوت هزينهاي در خانوادههاي روستايي نيز به بدي خانوادههاي شهري است؛ خانوادههاي روستانشين استان البرز بيشترين هزينه براي كالاهاي غيرخوراكي در سال 99 پرداخت كردند كه حدود 40 ميليون تومان بود. روستانشينان استان سيستان و بلوچستان نيز با 8 ميليون تومان هزينه، ارزانترين استان كشور در سال 99 بودند؛ تفاوت ميان گرانترين و ارزانترين روستاهاي كشور نيز 32 ميليون تومان بوده است.
هزينه خوراكي بالا براي استان خوزستان
هزينه سبد كالاي خوراكي براي خانوادههاي شهري در استان خوزستان حدود 20 ميليون تومان تعيين شده؛ اين رقم باعث شده كه اين استان در سال 99 به عنوان گرانترين استان كشور از نظر هزينههاي خوراكي شناخته شود. نكته در اين است كه خانوارهاي شهري پايتخت با هزينه سالانه 18.8 ميليون تومان در سال مورد بررسي در رتبه چهارم كشور قرار گرفتند. خانوارهاي شهري استان سمنان نيز با هزينه 11.5 ميليون تومان در رده آخر يا همان ارزانترين استان كشور قرار داشتند. مقايسه قيمت سبد خوراكي خانوارهاي شهري نشان ميدهد كه تفاوتي كمتر از 9 ميليون تومان بين گرانترين و ارزانترين استان كشور وجود دارد. اين امر ميتواند به كاهش رفاه در سطح جامعه همچنين مصرف خوراكيها در كشور منجر شود چرا كه افراد فارغ از اينكه در كدام استان زندگي ميكنند، تجربه تقريبا يكساني از تورم كالاهاي خوراكي دارند.
هزينه خوراكي براي خانوادههاي روستايي بيشتر از شهري است؛ بر اساس گزارشهاي رسمي روستانشينان استان مركزي در سال 99 حدود 19.2 ميليون تومان براي خريد كالاهاي خوراكي هزينه كردهاند. از اين حيث گرانترين سبد خوراكي متعلق به اين استان بود. روستانشينان استان كرمان با 9.8 ميليون تومان هزينه براي اين گروه از كالاها ارزانترين سبد خوراكي را خريداري كردند.
تفاوت درآمدي كشور؛ 61 ميليون تومان
در بخش ديگري از گزارش مركز آمار به بررسي وضعيت درآمدي استانهاي كشور نيز اشاره شد. بر اين اساس خانوادههاي شهري استان تهران در سال 99 درآمد 109 ميليون توماني داشتند كه در مقايسه با خانوادههاي شهري استان سيستان و بلوچستان، 61.2 ميليون تومان درآمد بيشتري كسب كردند. در حالي فاصله ميان پردرآمدترين و كمدرآمدترين استانهاي كشور 61.2 ميليون تومان است كه متوسط درآمد سالانه كل كشور 74.6 ميليون تومان اعلام شده بود. خانوارهاي سهري 28 استان كمتر از متوسط درآمدي كشور درآمد داشتند و به جز پايتخت، استانهاي البرز و مازندران متوسط درآمد بالاتر از ميانگين كشوري داشتند.
در بخش متوسط درآمد خانوادههاي روستايي، استان البرز با متوسط درآمد 67.6 ميليون تومان در رتبه نخست و استان سيستان و بلوچستان با متوسط درآمد 11.9 ميليون تومان در رتبه 31 قرار داشت؛ بدينترتيب فاصله ميان پردرآمدترين و كمدرآمدترين خانوارهاي روستايي استانهاي كشور به 55.7 ميليون تومان در سال 99 رسيده بود. متوسط درآمد خانوارهاي روستايي كشور در سال گذشته نيز حدود 42 ميليون تومان بود كه 15 استان متوسط درآمدي بالاتر از ميانگين كشوري داشتند. مقايسه درآمد و هزينه نشان ميدهد كه در برخي استانها شتاب قيمتها بيشتر بوده و در برخي ديگر روند شتاب درآمدي، اين امر به نابرابري بيشتر و تمركز مراكز رفاهي، تفريحي و آموزشي در مناطق خاص منجر ميشود.