در یکسالونیم گذشته و در بحبوحه کرونا این ماده حیاتی زندگی بشر قیمتش برای ۲۴ ساعت منفی شد. این یک اتفاق واقعا در تاریخ نظیر نداشت و مدتی طول کشید که کارشناسان بتوانند علت آن را توضیح دهند. در این برهه زمانی تقاضای نفت بهشدت کم شده بود. کرونا دو تقاضای عمده بازار، سوخت جت و بنزین را زمینگیر کرده بود و صنعت حملونقل به دلیل قرنطینه و محدودیت آمدوشد در اکثر کشورها عملا تحرکی نداشت. به ناچار نفت را در اماکن مهم ذخیره نفت جهان مانند فجیره امارات و کوشینگ اوکلاهاما در ایالات متحده ذخیره میکردند؛ اما بازار از ظرفیت ذخیرهسازی خود اطلاع کاملا دقیق و بهروزی ندارد. این اطلاعات با پریودهای هفتگی و ماهانه بهروز میشوند. نتیجتا کار به جایی کشید که بسیاری از قراردادهای نفتی به سر رسیدند و نه خریداری وجود داشت و نه جایی برای ذخیره. یک توضیح کوتاه این مسئله را روشنتر میکند.
پتههای نفتی یک سررسید دارند. معمولا در یک مدت مقرر در دست تجار جابهجا میشوند و معامله میشوند. تا اینجا نفت یک عدد روی کاغذ است. با سررسید مهلت پته این نفت یا باید برای مصرف یا برای ذخیرهسازی به شکل فیزیکال برای کسی که در مهلت سررسید کاغذ آن را در دست دارد، ارسال شود. در یک لحظه ناگهان تجار با نفتی روبهرو شدند که روی دستشان مانده: هیچ جایی برای ذخیره نمانده بود، حتی در جایگاه عظیمی مثل کوشینگ اوکلاهاما و مصرفکنندهای هم نبود که نفت را برای پالایش و مصرف ببرد. نتیجتا قیمت منفی شد: یعنی مانند زباله پول میدادند که بیایید نفت را ببرید! این از قیمت منفی. اما قیمت منفی کجا و آستانه صد دلاری کجا! در این مدت واکسیناسیون سراسری در جهان بار دیگر صنعت حملونقل و فعالیتهای اقتصادی جهان را به راه انداخته بود. پیش از این یک نکته دیگر را هم باید اضافه کرد. در مدت فراگیری کرونا اوپکپلاس، بزرگترین مجموعه تولیدی نفت جهان ۱۰ میلیون بشکه از تولید خود کاست تا بازار را تنظیم کند. این رقم هم بهدرستی لقب تاریخی گرفت. تقاضای نفت در تاریخ صدساله خود همیشه جز برهههای کوتاه قابل صرفنظر افزایشی بوده. حالا برای اولین بار و در یک روز ۱۰ درصد تقاضای نفت جهان از سوی اوپک از بازار حذف شد تا نفت از حالت زباله خارج شود. با بازگشت نسبی حالت عادی به جهان تقاضا با سرعت به حالت اولیه بازگشت؛ اما تولید اوپک نه. کمکم قیمتها از ۳۰، ۴۰ دلار راه به ۵۰، ۶۰ دلار برد.
کشورهای مصرفکننده نگران شدند و صدای اعتراضشان بلند شد که چرا اوپک تولید را افزایش نمیدهد. اوپک پاسخ میداد باید احتیاط کرد. در یک نمونه دو شریک تجاری عمده در بازار نفت، هندوستان و عربستان کارشان به جدال لفظی سخت و تهدید رسید. بالاگرفتن قیمت نفت اقتصادی مانند هند را که بهشدت به واردات نفت برای رشد سریع خود نیازمند است، دچار هراس میکند. کار به جایی رسید که هندوستان گفت دیگر از عربستان نفت نمیخرد. تصمیم اوپکپلاس درنهایت بر این شد که به شکل قطرهچکانی تولید خود را افزایش دهد. ماهی ۴۰۰ هزار بشکه. بایدن که بر سر کار آمد از اوپک خواست، سپس تهدید کرد و مرتبا گفت تولیدش را افزایش دهد تا قیمت کنترل شود. اوپک تا همین جلسه آخر چند روز پیش که زیر بار نرفته و برنامه همان افزایش ۴۰۰ هزار بشکه در روز است. تقاضا هرروز بالا میگیرد و عرضه بسیار کم با آن همراهی میکند. در این مدت یک فاکتور دیگر را هم باید اضافه کرد. تولید نفت ایالات متحده و دیگر نفتهایی که تولیدشان گران است، تحت فشار قیمت پایین دوران کرونا بسیار پایین آمد و بسیاری از شرکتهای فعال ورشکست شدند و دکلهایشان را از کار انداختند. هنوز هم تولید نفت ایالات متحده با دوران پیش از کرونا فاصله بسیار دارد. امروز ۱۱.۳ میلیون بشکه تولید میکند که با ۱۲.۸ میلیون بشکه سال ۲۰۱۹ تفاوتی چشمگیر دارد. این از فاندامنتال بازار یعنی عرضه و تقاضا. اما بازار یک بخش سانتیمنتال یا همان احساساتی هم دارد که کماهمیتتر از قبلی نیست. احساس بازار اکنون ترس است. به دلایل مختلف. یکی ترس از فاندامنتال بازار. در این مدت اوپکپلاس نشان داد همین ۴۰۰ هزار بشکه در ماه را هم نمیتواند بهراحتی اضافه کند. خاموشکردن و حذف میزانی از تولید کار سادهای است؛ اما بازگرداندن همان چاه به عرصه تولید توان فنی به نسبت بالا میخواهد. آخرین آمار نشان داد تولید ماهانه اوپک ۲۹۹ هزار بشکه افزایش داشته، نه ۴۰۰ هزار تا. اوپک اعضایی مثل نیجریه و عراق دارد که نمیتوانند به این سرعت تولیدشان را به سطح قبل بازگردانند. شاید عربستان و روسیه توان افزایش خیلی بیشتر از این را هم داشته باشند؛ اما مسئله این است که بر مبنای توافق اوپک این ۴۰۰ هزار بشکه افزایش را هر کشوری به اندازه سهمش باید انجام دهد و مثلا عربستان نمیتواند بهجای نیجریه تولید کند تا هدف ۴۰۰ هزار بشکهای محقق شود.
احساس دیگر بازار که به ترس منتهی شده رویارویی و تنش بیسابقه میان روسیه و ایالات متحده است که بیشباهت به روزهای جنگ سرد نیست. اکنون روسیه ۱۲۰ هزار نیروی پیادهنظام به مرز اوکراین گسیل کرده است که برای یک جنگ واقعی و تمامعیار کافی است. ناتو هم بیکار ننشسته. جز تحرکات نظامی ایالات متحده هفتههاست با شرکای ناتو در حال رایزنی برای وضع تحریمهای واقعا سنگین علیه روسیه است. ازجمله قطع دسترسی این کشور به شبکه سوییفت؛ اما تاکنون موفق نبوده است و مانع اصلی آن بازهم از جنس انرژی است؛ گاز. آلمان مهمتر از همه زیر بار نمیرود و همه را به «احتیاط» توصیه کرده؛ اما کیست که نداند احتیاط آلمان از جنس گاز است. ۴۰ درصد گاز اروپا را روسیه تأمین میکند و نه قطع کامل بلکه کاهش عرضه از سمت روسیه زمستان سرد اروپا را به جهنم تبدیل میکند؛ زمستانی که هنوز به نیمه هم نرسیده و حتی رکورد خرید الانجی اتحادیه اروپا هم دوای درد این قاره نشد و ظرفیت تقاضای او را پر نمیکند. روسیه برای رویارویی بسیار جدی به نظر میرسد. شامگاه روز پنجشنبه پوتین نطقی آتشین کرد و گفت اگر اوکراین عضو ناتو شود و تسلیحاتی مانند سامانههای موشکی که در لهستان و رومانی کار گذاشته شده، کارگذاری شود و نیز مجهز به موشکهای آفندی تاماهاک شود و ناگهان خیال رویارویی با روسیه را در سر بپروراند، روسیه چارهاش چیست؟ آیا باید با تمام ناتو وارد جنگ شود؟ که نشان از نگرانی عمیق و نیز عزم جدی مسکو برای مقابله به هر قیمت با این اتفاق است و بازار احساساتی نفت را بهشدت ترسانده است. علاوهبراین اتفاقاتی روزمره هم دستاندرکار افزایش قیمت چندروزه بودهاند که اثری موقتی روی قیمت دارند و احتمالا با برطرفشدن آنها اندکی از قیمت بیفتد. مثل توفان و سرمای شدید در ایالات متحده و انفجار خطوط نفت در لیبی؛ اما مجموع شرایط میگوید در آینده نزدیک با این شرایط نفت رنگ صددلاری را خواهد دید. رشد اقتصادی چین، بزرگترین مصرفکننده نفت جهان بالا رفته و این خود محرک افزایش قیمت است. تنها ظرفیتی که میتواند به شکل وسیع در بازار عرضه را افزایش دهد، نفت تحریمشده ایران است که اکنون ظرفیت تولید ۳.۸ میلیون بشکه را دارد و از این میزان میتواند دومیلیون بشکه را درجا به بازار بریزد. ازاینرو وزیر خارجه ایران، امیرعبداللهیان، خطاب به آمریکا گفت اگر نفت ارزان میخواهد، تحریم نفت ایران را لغو کند. باید روند بازار در روزهای آتی را مدنظر داشت تا مشخص شود پس از اضافهشدن لیبی به بازار و نیز گذشتن توفان سنگین در ایالات متحده نفت صددلاری در افق هست یا نه. بسیاری معتقدند هست.