• درباره ما
  • تماس با ما

پایگاه خبری تحلیلی اقتصاد بازار

امروز: دوشنبه 19 خرداد 1404, 12 ذی‌الحجه 1446, Monday 9 June 2025
  • صفحه اصلی
  • اقتصاد کلان
  • مسکن
  • بورس
  • بازرگانی
  • گردشگری
  • فولاد
  • صنعت
  • اقتصاد شهری
  • بازار
  • اقتصاد بین الملل
کد خبر: 12014
منتشر شده در شنبه, 23 فروردين 1399 07:54
تعداد دیدگاه: 0
  • چاپ
  • ایمیل

ریاست شکننده

جریان شناسی مجلس یازدهم با محوریت ۴ چهره‌ای که احتمال ریاست آنها بر مجلس وجود دارد
توضیحات

اگرچه پوست‌اندازی جریان اصولگرایی از حدود ۱۵ سال پیش آغاز شده بود و ظهور و بروز آن کم‌وبیش در کشمکش‌های انتخاباتی در هر دوره خود را نشان می‌داد، اما هیچ وقت به اندازه رویدادهای انتخاباتی مجلس یازدهم میدان بازی جریان اصولگرایی به تصاحب این بازیگران جدید درنیامده بود. 

 

زینب صفری:‌ چه کسی رئیس مجلس یازدهم خواهد شد؟ شاید درجا بگویید محمدباقر قالیباف. شانس او از باقی چهره‌های اصولگرا برای قرار گرفتن در راس بهارستان بیشتر است یا دست کم رسانه‌های نزدیک به او اصرار دارند چنین تصویری به ما بدهند. اما واقعیت این است که پاسخ این سوال به این سادگی‌ها هم نیست. در مجلس اصولگرایی که ترکیب بازیگران آن برای خود اصولگرایان (دست‌کم اصولگرایان سنتی و معتدل) هم تازگی دارد و از صدر تا ذیلش تغیییر کرده است، پیش‌بینی کار آسانی نیست. به‌خصوص که بیش از ۹۰ درصد کرسی‌های مجلس در دست اصولگرایان است و آنها بارها نشان داده‌اند در میدان بدون رقیب چگونه هر اصولگرا بالقوه و بالفعل رقیبی جدی برای اصولگرای دیگر است. در مجلس یازدهم سه جریان تقریبا نوظهور اصولگرا حاضرند و با چهره‌ها، منافع و خواست‌های متفاوت هر کدام سعی می‌کنند در این میدان اثرگذار باشند. نواصولگرایان، پایداری‌ها و عدالتخواهان. نبض رویدادهای مجلس یازدهم دست کم تا یک سال آینده، در کشمکش‌ها یا ائتلاف‌ها و کنش و واکنش‌های این سه جریان نسبت به یکدیگر، دولت و احتمالا انتخابات ریاست‌جمهوری آینده خواهد تپید. 

پوست‌اندازی اصولگرایان 

اگرچه پوست‌اندازی جریان اصولگرایی از حدود ۱۵ سال پیش آغاز شده بود و ظهور و بروز آن کم‌وبیش در کشمکش‌های انتخاباتی در هر دوره خود را نشان می‌داد، اما هیچ وقت به اندازه رویدادهای انتخاباتی مجلس یازدهم میدان بازی جریان اصولگرایی به تصاحب این بازیگران جدید درنیامده بود. 

جریان اصولگرا از گذشته دو خاستگاه سنتی داشت؛ یکی میان روحانیون که مهم‌ترین تشکل مربوط به آن جامعه روحانیت مبارز است و دیگری میان بازاری‌ها که نمایندگان آن حزب موتلفه اسلامی است. اما بعد از پایان جنگ طیف دیگری از چهره‌های جهادی که راهی قرارگاه خاتم‌الانبیا شدند و راه فعالیت‌های اقتصادی را در پیش گرفتند، به آنها اضافه شدند که جمعیت ایثارگران و رهپویان نمونه تشکل سیاسی آنها بود. بی‌سبب نبود که ایثارگران و رهپویان به کارگزارانِ اصولگرایی معروف شدند. چه آنکه اغلب تکنوکرات‌های اصوگرایی بودند که با ادبیات اصولگرایانه خود از مدیریت جهادی سخن می‌گفتند. با یک تقسیم کار نانوشته ایده‌پردازی در جریان اصولگرایی با جامعه روحانیت و تامین مالی با موتلفه و نمایش و ویترین آن بر عهده مدیران جهادی بود. 

اما افزون بر اینها نیروی پیاده‌نظام کفن‌پوشی هم کم‌کم پیدا شد که در واقع «نیروی در میدان» اصولگرایان بودند و در بزنگاه‌های مورد نیاز با حمایت مالی آنها وارد عمل می‌شدند. گاهی به سینمایی حمله می‌کردند و پرده آن را پایین می‌کشیدند و گاهی به یک نشست سیاسی یا اندیشه‌ای حمله‌ور می‌شدند و فضا را برای رقبای فکری‌شان ناامن می‌کردند. 

اما این دسته‌بندی کم‌کم با پایان دهه ۸۰ تغییر کرد و مدیران جهادی و نیروهای میدانی اصولگرا با زایش‌هایی در درون خود علیه نیروهای سنتی این جریان یعنی روحانیت و نیروهای نزدیک به آن یعنی موتلفه‌ای‌ها که تا آن زمان زعامت اصولگرایان را بر عهده داشتند شوریدند. قالیباف و جریان نواصولگرایی از دل جمعیت ایثارگران و رهپویان بیرون آمد؛ چنانکه احمدی‌نژاد و جریانش از درون ایثارگران و جامعه مهندسین. اما هرچه قدر قالیباف نسبت به عقبه خودش وفادار بود، احمدی‌نژاد از جایی به بعد راه خودش را رفت آن هم با تکیه بر همان نیروی پیاده‌نظام اصولگرایان. طیف‌های دانشجویی و دانشگاهی این بدنه حالا با عنوان عدالتخواهانه و با رویکردهایی وفادارانه به احمدی‌نژاد پا به
میدان گذاشته‌اند.

 آنها در واقع ادامه همان گفتمان سوم تیر هستند. بخش دیگر از این گفتمان هم که عمدتا مناصب دولتی مدیریتی داشتند، با عبور از احمدی‌نژاد زیر سیطره رهبر معنوی‌شان آیت‌الله مصباح، جبهه پایداری را تشکیل دادند. حالا هر سه این جریان‌ها با به حاشیه راندن اصولگرایان سنتی و معتدل در مجلس یازدهم به هم رسیده‌اند. 

قالیباف، جریان نواصولگرایی و خواب‌هایی که برای دولت دیده‌اند

نواصولگرایان در مجلس یازدهم مهم‌ترین جریان هستند و هیچ بعید نیست فراکسیون اکثریت هم به نام آنها ثبت شود؛ هم از جهت چهره‌های مهمی که درون مجلس دارند و هم به جهت حامیان کلیدی در بیرون مجلس. این جریان گذشته از خود محمدباقر قالیباف که سرلیست شورای ائتلاف به ریاست حداد عادل (حتی بعد از ائتلاف دقیقه نودی با پایداری‌ها) قرار گرفت، چهره‌هایی همچون محسن پیرهادی دبیرکل جمعیت عدالت و پیشرفت ایران اسلامی و اصولگرایان شناخته‌شده دیگر، حدود ۷۰ نفر از جوانان شناخته‌نشده نزدیک به این جریان را در مجلس همراه خود دارد. از آنجا که قالیباف و جریانش به‌عکس احمدی‌نژاد ارتباط خودشان را با عقبه‌ای که باعث شد تا اینجا برسند حفظ کرده، حالا از مواهب آن استفاده خواهند کرد. 

قالیباف فراموش نکرده اگر حمایت‌های حسین فدایی و جمعیت ایثارگران (‌همان تشکلی که احمدی‌نژاد هم عضو آن بود و از آن بیرون آمد) از او در سال ۸۴ برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست‌جمهوری و بعد از آن شهرداری تهران نبود، حالا احتمالا در بهترین حالت یکی از مدیران جهادی قرارگاه خاتم بود نه سیاستمداری با داعیه ریاست مجلس یا ریاست‌جمهوری. او حتی در همین انتخابات هم با جلساتی با احمدی‌نژاد تلاش کرد تا این موضوع را به یاد احمدی‌نژاد هم بیاورد و این رابطه از دست رفته را احیا کند. اما ظاهرا چندان موفق نشد. به هر حال این عقبه یعنی ائتلاف آبادگران جوان، هم احمدی‌نژاد را به بهشت رساند و از آنجا روانه پاستور کرد و هم قالیباف را به شهرداری ده ساله تهران رساند. مهم‌ترین چهره پشت پرده آن حسین فدایی دبیرکل وقت جمعیت ایثارگران بود که شخصا در فهرست‌بندی و راه‌اندازی ائتلاف آبادگران نقش مهمی داشت. او اگرچه بعد از رفتنش به بازرسی دفتر رهبری (به جای ناطق نوری) حالا کمتر نامش در عرصه سیاسی شنیده می‌شود، اما همچنان چهره پرنفوذ این جریان است و حمایت‌های معنوی خودش از آن را ادامه می‌دهد. اگر احمدی‌نژاد آنقدر همراه نماند که فدایی ثمره تلاش‌هایش برای حمایت از او را ببیند و به فدایی پشت کرد، اما قالیباف حالا وفادارانه و با نام تازه نواصولگرایی همان جریان را بازتولید کرده است. نقطه برتری دیگر جریان نواصولگرایی علی دارابی است. خیلی‌ها او را که حالا قائم‌مقام علی‌عسکری در صدا و سیما است دست راست فدایی می‌دانند. 

اما از این دو چهره متنفذ و حامی جریان نواصولگرایی در بیرون مجلس (صدا و سیما و بیت رهبری) که بگذریم، به جمعیت رهپویان می‌رسیم؛ تشکل سیاسی که همزاد همیشگی ایثارگران بوده است. چهره کلیدی آن یعنی علیرضا زاکانی از قم کاندیدای انتخابات شد تا جای علی لاریجانی را در مجلس بگیرد. خیلی‌ها او را از لابی‌من‌های توانمند مجلس می‌دانند. برخی دیگر از اعضای آن همچون زهره الهیان هم از تهران وارد مجلس شده‌اند و برخی دیگر همچون فرید حداد عادل، مهدی طائب یا محمد دهقان (عضو شورای نگهبان) در بیرون مجلس از اعضا و حامیان این جریان نواصولگرایی هستند. 

اگرچه نام زاکانی در برخی گمانه‌زنی‌ها به عنوان گزینه‌ای برای ریاست مجلس قید می‌شود، اما بعید است او چنین سودایی در سر داشته باشد و احتمالا به عضویت در هیئت‌رئیسه یا ریاست یکی از کمیسیون‌های مجلس قناعت کند و توان خود را برای ریاست قالیباف به کار ببرد. اهمیت او از این جهت است که می‌تواند برخی اصولگرایان متنفذ دیگر از جمله الیاس نادران یا برخی دیگر از چهر‌های ناراضی این جریان همچون میرسلیم را همراه خود کند. هنوز خیلی‌ها به خاطر دارند که ترکیب سه‌گانه زاکانی، نادران و توکلی در مجالس هشتم و نهم چه جریان‌هایی به راه انداختند؛ از افشاگری‌ها علیه احمدی‌نژاد و به ویژه دولت دوم او تا به زحمت انداختن دولت اول روحانی و تلاش برای عدم رای اعتماد به وزرای کلیدی او به ویژه وزرای فرهنگی روحانی. خواب‌هایی که به نظر می‌رسد در مجلس یازدهم هم برای دولت روحانی دیده‌اند؛ بی‌سبب نیست که فرید حداد عادل در بخشی از یادداشت خود در سالنامه سازندگی نوشته است: «اصولگرایان در مجلس آینده دو دغدغه مهم دارند؛ نخست ریاست آن و دیگری توانمندسازی مجلس. حلقه‌های مختلف در این زمینه فعال هستند و می‌توان امیدوار بود مجلس آتی بیشتر از قبل کارشناسانه‌تر و نقادتر باشد. می‌توان از حال نیز پیش‌بینی کرد کدام وزیر خاص ملزم به ترک محل خدمت خویش است». 

 آقاتهرانی و جبهه پایداری

اما جریان مهم دیگر مجلس یازدهم پایداری‌ها هستند که اقلیت کم‌تعداد آنها در همین مجلس دهم هم صدای بلندی داشتند و در دردسرآفرینی برای دولت اتفاقا موفق هم بودند. مثلا در ماجرای سوال از رئیس‌جمهور در مجلس، مجتبی ذوالنوری از چهره‌های نزدیک به جبهه پایداری میدان‌دار بود و بعد از یک سال پیگیری در نهایت توانست طیف قابل توجهی از نمایندگان را با خود همراه کند تا از مجموع ۷ پاسخ رئیس‌جمهور به سوالات نمایندگان به ۴ مورد رای منفی دهند. آنها اگرچه در اقلیت بودند، اما بازی سیاست و اصل لابی‌گری را خوب بلد بودند و به ویژه آن را در انتخابات هیئت‌رئیسه مجلس در سال چهارم نشان دادند؛ وقتی که موفق شدند علی مطهری را از نائب‌رئیسی پایین بکشند و گزینه خودشان مصری را جایگزین کنند. حالا آنها در مجلس یازدهم منسجم‌تر و پرتعدادتر هم هستند؛ به خصوص که دبیرکل آنها مرتضی آقاتهرانی هم این بار در مجلس حضور دارد. در واقع دردسر عمده قالیباف برای رسیدن به کرسی ریاست از جانب همین طیف خواهد بود که از حالا آقاتهرانی را در قامت رئیس مجلس می‌بینند. نقطه برتری این جریان در قم و میان روحانیتی است که به حلقه آیت‌الله مصباح و طرز فکر او نزدیک‌ترند و اتفاقا این روزها صدای بلندتری در قم دارند.

 آنها از تامین مالی مدیران احمدی‌نژاد همچون صادق محصولی و نفوذ برخی دیگر از جمله سعید جلیلی کاندیدای اختصاصی آنها در انتخابات ریاست‌جمهوری، در ساختار قدرت و همینطور همراهی بدنه تندرو و کفن‌پوش اصولگرا در بیرون از مجلس برخوردارند و علاوه بر اینها اگر پای ائتلاف برای رسیدن به کرسی مجلس در میان باشد، آنها همپوشانی و منافع بیشتری با عدالتخواهان دارند و می‌توانند از توان رسانه‌ای آنها استفاده کنند. 

اینکه در ائتلاف دقیقه نودی پایداری‌ها با شورای ائتلاف چه گذشته و آیا بده‌بستان‌هایی مثلا درباره ریاست قالیباف و نایب‌رئیسی آقاتهرانی در میان بوده باشد، ما بی‌اطلاعیم؛ اما تجربه این سال‌ها نشان داده جبهه پایداری هم خیلی خوب می‌داند چطور بازی اصولگرایان دیگر را بر هم بزند و هم خودش هیچ وقت به قولی متعهد نمانده ا ست. 

بنابراین آقاتهرانی همان کسی است که هم برای قالیباف در مسیر ریاست بر مجلس و هم برای دولت حسن روحانی دردسرآفرین خواهد بود. روحانی آمریکارفته‌ای که ماجرای گرین‌کارتش هم بارها در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شده است و با این حال از مخالفین جدی اصلاح‌طلبان و تفکر اصلاح‌طلبی است. مثلا او در سخنرانی خودش در ۹ دی امسال گفته بود: «اینکه بیایند در کشور شعار تساهل و تسامح را راه بیندازند این درست نیست. یادش بخیر آقای مهاجرانی بسیار تلاش کرد که این واژه‌ها را در کشور جا بیندازد، اما از کشور رفت و این واژه‌ها در کشور جا نیفتاد». در همان‌جا هم توصیه انتخاباتی کرده بود که: «به اینها رای ندهیم. این‌هایی که از اول به فکر کدخدا هستند. کدخدا خر کیست؟ مسلمان که اینجور نیست؛ اینجور فکر نمی‌کند.» 

 جریان عدالتخواهی

جریان عدالت‌خواه یا همان چپ‌های نوظهور درون جبهه اصولگرایی در واقع همان شکل سازمان‌یافته گفتمان سوم تیر محمود احمدی‌نژاد هستند. لیست انتخاباتی آنها یا شامل چهره‌هایی فعال در دولت‌های احمدی‌نژاد بود یا شامل طرفداران رسانه‌ای همان سیاست‌ها. سعید زیباکلام که از چهره‌های ردصلاحیت‌شده این دور از انتخابات بود، ریاست ستاد انتخاباتی عدالت‌خواهان را بر عهده داشت و وحید جلیلی، برادر سعید جلیلی و سیدمهدی صدرالساداتی روحانی که در فضای مجازی به مبارزه با فساد معروف شده، نیز از چهره‌های شناخته‌شده این جریان هستند. عدالت‌خواهان با اصولگرایان تکنوکرات و عملگرا (نزدیکان به قالیباف) و اصولگرایان تحول‌خواه (نزدیکان به حداد‌عادل) و همین‌طور اصولگرایان سنتی (نزدیکان به موتلفه) مرزبندی‌های جدی دارند و صابون آنها چه در پرونده‌های فساد در شهرداری و نزدیکان قالیباف، چه در ماجرای مدرسه‌های فرهنگ (متعلق به خانواده حداد) چه در ماجرای نقد به صدا‌و‌سیما به تن اصولگرایان هر سه جریان خورده است.

مبارزه با فساد کلیدواژه اصلی جریان عدالت‌خواهی است و به همین دلیل هم در عموم پرونده‌های پرسروصدای سیاسی و اقتصادی، به‌خصوص پرونده‌های فساد اقتصادی از جمله در افشای پرونده شبنم نعمت‌زاده ردی از آنها وجود دارد و هم در زیرسوال بردن هژمونی جریان خاصی در قدرت پای این جریان در میان است؛ نظیر آنچه چند ماه قبل در تقابل با صداوسیما اتفاق افتاد. به همین دلیل هم این سوال که چطور این طیف جوان، به قدرتمند‌ترین چهره‌های کشور حمله می‌کنند، بی‌آنکه هزینه چندانی متوجه آنها باشد، هنوز بی‌پاسخ مانده است. از علی شمخانی تا آملی لاریجانی، رعیت و طبری همه چهره‌های قدرتمندی بودند که در جدال با عدالت‌خواهان بازی را به آنها واگذار کردند. 

با این حال اما نتایج انتخابات آنها را خوشحال نکرد و ائتلاف دقیقه نودی اصولگرایان هم که سهم چندانی برای آنها در نظر نگرفته بود ناراضی‌شان کرد. از آنجا که سازمان‌دهی رای اصولگرایان بر پیروزی لیست شورای ائتلاف متمرکز شده بود، لیست عدالت‌خواهان نتوانست طرفی در این انتخابات ببندد. در تهران تنها یک نفر از آنها توانست وارد مجلس شود. روح‌الله ایزدخواه از دست‌اندرکاران برنامه ثریا و مدیر مرکز مطالعات مدیریت جهادی دانشگاه امام حسین (ع) که البته در لیست جبهه پایداری هم حضور داشت و بعد از ائتلاف و ارائه لیست وحدت، نام او در لیست نهایی اصولگرایان تهران قرار گرفت. 

این جریان اگرچه عده‌ای در مجلس ندارند اما قدرمندترین جریان اصولگرا در فضای رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی هستند و از همان ایام انتخابات دردسرهایشان برای قالیباف آغاز شد و افشاگری‌هایشان از زد و بندهای پشت پرده برای قرار گرفتن در لیست، اصولگرایان را به زحمت انداخت. آنها در برخی روزنامه‌های اصولگرا مانند فرهیختگان و همین‌طور فضای مجازی فعال هستند و حتی در بدنه صدا و سیما نیز نفوذ دارند. داستان مدارس فرهنگ و حمله این جریان به خانواده حداد از روزنامه فرهیختگان آغاز شد. هم‌چنین برخی سخنان معنادار مجری برنامه تلویزیونی قم به فرید حداد عادل درباره ابتلایش به کرونا و حاشیه‌های بعد از آن را حاصل نفوذ این جریان در صدا و سیما می‌دانند. به هر حال آنها دست کم یکی از اثرگذارترین جریان‌های بیرون از مجلس بر تحولات درونی مجلس خواهند بود.

با همه اینها به نظر می‌رسد رقابت بر سر ریاست آینده مجلس عمدتا میان دو جریان پایداری و نواصولگرا باشد. اگر پایداری‌ها بتوانند دست به ائتلافی گسترده با نیروهای عدالت‌خواه و همین‌طور مستقل بزنند، هیچ بعید نیست که ریاست قالیباف را در موقعیت شکننده‌ای قرار دهند.

 اما هرچه باشد هر سه جریان یک نقطه اشتراک دارند و آن هم زمینگیر کردن دولت در یک سال آینده است. یعنی آنها در یک سال آینده کوشش خواهند کرد تا جایی که می‌توانند دولت را مسلوب‌الاختیار کنند؛ طرح‌های ضددولت را به جریان بیندازند و لوایح دولت را رد کرده یا مسکوت بگذارند. فشار بر وزیران را بیشتر خواهند کرد تا بی‌عملی دولت را به مردم ثابت کنند و بیش از گذشته نشان دهند که با دولت ناتوانی مواجه هستند. آنها از این طریق راه را برای ریاست‌جمهوری آینده اصولگرایان هموارتر خواهند کرد. 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

ارسال
لغو
JComments

آخرین اخبار

رویای برق یک میلیارد دلاری
داستان غم‌انگیز رفاه
توریسم ایران در سایه رقبای منطقه‌ای
ماموريت غيرممكن مدني‌زاده
غفلت از تهدیدات ذخایر گیاهی در نتیجه ساخت و سازهای شهری
پیاده سازی راهکارها در مقابله با چالش‌های امنیت غذایی، کم‌آبی، تغییر اقلیم و قطعی برق
میلیاردرهای دمدمی‌مزاج
کوچ بورس‏‏‌بازان به پناهگاه‌های امن ریالی
تهدید اقتصادی خشکسالی
برنامه‌ مدنی‌زاده برای تصدی وزارت اقتصاد چیست؟
افشاگری همتی از پشت پرده استیضاح
تمرکز بر فرصت‌های سرمایه‌گذاری و کاهش موانع بروکراسی
رشد ۸۸ درصدی درآمد /صادرات ۱۵۲ میلیون دلاری گمرکات استان اصفهان
کشف بيش از 150ميليارد ريال انواع کالاي قاچاق
بر نتیجه محوری نخستین نمایشگاه سرمایه گذاری اصفهان
حل مشکلات مالیاتی در صدر مطالبات اصناف اصفهان
ترديد چيني‌ها
بانک‌های ایران، دور از جهان
بورس زير سايه بي‌ثباتي
تعرفه ها شمشیر دولبه
«سووشون» تازه ترين قرباني مميزي
۵۰‌ هزار درخواست و یک ساختار ناکار‌آمد
مقاومت نسخه‌نویسان سنتی در برابر فناوری‌
۷ غول بازار انرژی
از انفجار بندر تا سفر کیش!
  • درباره ما
  • تماس با ما

تمامی حقوق این سایت برای اقتصاد بازار محفوظ است

 

 

طراحی وب سایت فروشگاه اینترنتی، طراحی فروشگاه اینترنتی و طراحی سایت فروشگاهی توسط پونه مدیا