رئیسجمهور روحانی هفته آینده میهمان شینزوآبه نخستوزیر ژاپن است که گفته است از این سفر برای گشودن باب دیپلماسی در روابط ایران و غرب استقبال میکند
ساناز نفیسی: «حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران ۲۰ دسامبر به ژاپن سفر میکند». این خبری است که هفته گذشته خبرگزاری کیودو به نقل از یک دیپلمات آمریکایی منتشر کرد و در این باره نوشت، سید عباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر خارجه ایران برای مقدمهسازی جهت انجام این سفر به ژاپن سفر کرده بود. این خبر در حد گمانهزنی ماند تا روز دوشنبه شینزو آبه در نشست خبریاش با خبرنگاران صحت این خبر را تایید کرد و گفت موضوع سفر رئیسجمهوری ایران در دست بررسی است. آبه از جزئیات این سفر هیچ نگفت با این حال گفته میشود روحانی ۲۰ تا ۲۱ دسامبر به توکیو سفر خواهد کرد. به نوشته کیودو قرار است نخست وزیر ژاپن نتیجه رایزنیاش با رئیسجمهوری ایران را در اختیار مقامهای واشنگتن قرار دهد. این مسئله نشان میدهد که ژاپن با چراغ سبز و رضایت ایالات متحده میزبانی را برعهده گرفته است. از همین رو ناظران با اشاره به تبادل دو زندانی ایرانی و آمریکایی در روزهای اخیر و توئیت وزیر خارجه ایران مبنی بر آمادگی تهران برای تبادل فراگیر زندانیان ایرانی و آمریکایی از احتمال کاهش تنشها میان دو کشور گفته و بر این باورند که روزنهای برای رایزنیهای احتمالی میان دو بازیگر ایجاد شده است. گروهی دیگر نیز میگویند شاید این آخرین شانس برای پیروزی دیپلماسی است. براساس گزارشهای منتشر شده در نشریههای ژاپن گفته میشود برنامه هستهای ایران و تلاش برای جلب رضایت تهران جهت اعزام نیروهای ژاپنی به خلیج فارس برای حراست از امنیت نفت کشهای وابسته این کشور از جمله محورهای اصلی این رایزنی است. حال اگر این سفر انجام شود این پنجمین دیدار رؤسای جمهوری ایران از ژاپن از سال ۲۰۰۰ است. با این حال این نخستین باری نیست که آبه برای میانجیگری با تهران برگزیده شده است. ژوئن سال جاری نیز نخست وزیر ژاپن با چراغ سبز ایالات متحده و برای کاهش تنشهای ایجاد شده میان تهران و واشنگتن به ایران آمد و با مقامهای ارشد جمهوری اسلامی دیدار داشت. آبه بعد از پایان این سفر سکوت کرد و میدان را در اختیار مکرون قرار داد؛ رئیسجمهوری که مدعی بود قادر است زمینه را برای مذاکره تهران و واشنگتن هموار کند. اما حالا که رئیسجمهوری فرانسه به ادعای خود در به سرانجام رساندن این مسئله شکست خورده؛ میدان برای قدرتنمایی آبه که تلاش دارد خود را در قامت قهرمان فعال در ایجاد نظم جهانی جلوه دهد هموار شده است؛ بازیگری که هم متحد آمریکا در شرق آسیا است و هم با ایران روابط گرم و حسنهای دارد.
بازی همزمان
ژاپن به لحاظ انرژی کشور فقیری است و از همین رو نمیخواهد رابطهاش با تهران برای همیشه متوقف شود. تا پیش از تحریمهای اعلامی واشنگتن علیه تهران (خواه زمان اوباما پیش از تحقق برجام چه در زمان ریاست ترامپ) ژاپن بیش از ۴۰ درصد نفت خاماش را از طریق ایران تامین میکرد. به عنوان نمونه تا پیش از سال ۲۰۱۲ و اعمال تحریمهای آمریکا علیه ایران (پیش از تحقق برجام) ژاپن به خاطر همان وابستگی یکجانبهاش به ایالات متحده واردات ۸۰ درصدی نفت و انرژیاش از تهران را متوقف کرد، اما بعد از اجرایی شدن برجام توکیو جزو اولین بازیگرانی بود که واردات نفت از تهران را افزایش داد و به ضمیمهاش توافقنامه سرمایهگذاری دو جانبه به ارزش ۱۰ میلیارد دلار را با ایران امضا کرد. مولفهای که در این میان نباید مغفول بماند امنیت خاورمیانه و غرب آسیا است. از آنجایی که ۸۰ درصد انرژی مورد نیاز ژاپن از طریق تنگه هرمز به این کشور منتقل میشود طبیعتا هرگونه تنشی در این منطقه میتواند منافع توکیو را با خطری جدی روبهرو سازد. حالا توکیو در تنگنای سختی قرار دارد. تداوم فشار حداکثری علیه تهران هم میتواند امنیت منطقه را به خطر بیاندازد و هم به برجام پایان دهد. هرکدام از این دو رخداد برای ژاپن پرهزینه خواهد بود همانگونه که شون رایسکا، تحلیلگر مسائل ژاپن میگوید این نخستین باری نیست که توکیو به واسطه سیاستهای آمریکا درگیر پارادوکس شده است اما نخستین باری است که این کشور آشکارا از پیامدهای تصمیمهای واشنگتن میهراسد. بعد از کلید خوردن پروژه ایرانهراسی، تعامل توکیو و تهران دچار نوسانهایی شد اما در زمان ریاست ترامپ ژاپن در ارتباط با ایران شوک بزرگی را تجربه کرد و از حرکت ایستاد». در چنین شرایطی میزبانی از رئیسجمهوری ایران برای آبه فرصتی است تا با توسل بدان بتواند با کاستن تنشها میان ایران و آمریکا امنیت را به خلیج فارس بازگرداند. البته همانگونه که رویترز نوشته نخست وزیر ژاپن به مذاکره احتمالی تهران و واشنگتن اندکی امیدوار است؛ مقولهای که با در نظر گرفتن مواضع سخت دو بازیگر( ایران و آمریکا) انجامش در هالهای از ابهام قرار دارد.
حقیقتی که نمیتوان نادیده گرفت
ایران و ژاپن از منظر تاریخی رابطه عمیقی را تجربه کردهاند، هرچند این موضوع به نوعی در گرو مولفه انرژی بود. در میانه شوک نفتی سال ۱۹۷۳ ژاپن بیش از ۷۰ درصد نفت خاماش را از طریق ایران تامین میکرد، حتی بعد از انقلاب اسلامی این دو بازیگر به واسطه مسائل اقتصادی و انرژی تعاملات مثبتی داشتند. همانگونه که کوری مک کنیز، محقق ارشد مرکز مطالعات آسیا برای صلح نوشت: «دو مولفه رشد اقتصادی و انرژی، تهران و توکیو را فارغ از اختلافهای ریز و کلان کنار هم تعریف کرد. روابط این دو بازیگر فراز و نشیبهای زیادی را تجربه کرد اما به واسطه این دو مقوله هیچگاه پاره نشد». تاناکا کوچیرو، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل خاورمیانه و انرژی ضمن اشاره به انفعال دیپلماتیک ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم به خبرنگار ژاپن تایمز گفت: « ایران قدرتی است که در کمربند نفت و گازطبیعی غنی از خاورمیانه تا غرب آسیا تعریف شده، این بازیگر همچنین
طولانی ترین خطوط ساحلی در خلیج فارس را به خود اختصاص داده و همگام با عمان کنترل تنگه هرمز را در اختیار دارد. اینها مولفههاییاند که ژاپن نمیتواند آنها را نادیده بگیرد». از همین رو طی چهل سال گذشته توکیو تلاش کرده تا نه به شکلی مستقیم اما پشت پرده در ارتباط با برخی مسائل جانب ایران را نگاه دارد. طبیعتا در شرایط کنونی با لغو معافیتهای صادراتی و توقف صادرات نفت ایران پالایشگاهها و بازار نفت ژاپن درگیر چالشهای جدی شدهاند.
شانس دوباره آبه برای میانجیگری
از منظر رئیسجمهوری آمریکا نخست وزیر ژاپن گزینه خوبی برای میانجیگری است. درباره چرایی این مسئله میتوان به روابط تاریخی و اقتصادی مثبت تهران و توکیو اشاره کرد. شاید هم تجربه پیشین این کشور موجب شده تا ترامپ بار دیگر آقای نخستوزیر را به عنوان میانجی میان خود و ایران برگزیند. دهه هشتاد ژاپن در میانه جنگ ایران و عراق نقش میانجی را عهدهدار شد آن هم درست زمانی که بازیگران غربی بغداد را تا دندان مسلح کرده بودند. در این میان حقیقتی که نباید نادیده گرفت آن است که ژاپن بعد از پایان جنگ جهانی دوم مشارکت چندانی در بحرانهای جهانی نداشته و از همین رو فاقد تجربه لازم برای مقابله با چالشهای احتمالی است. با این حال فارغ از این نکته منفی باید گفت ژاپن انتخاب منطقی برای میانجیگری نه تنها میان ایران و آمریکا بلکه در سطح جهانی است. ژاپن تنها کشور آسیایی قدرتمند عضو گروه هفت است علاوهبراین طبق قانون اساسیاش برای تکیه بر اهرم نظامی درگیر محدودیتهای جدی است. از همین رو به عنوان بازیگری غیرنظامی انتخابی معقول برای وساطت بهنظر میرسد.