باران کمتر بارید و سدهای غیرمجاز کوچک رشد کردند تا لب‌های ایران را برای همیشه تشنه نگاه دارند. نه تنها در این روزها، بلکه در تمامی دو دهه اخیر که سدهای با ارتفاع کمتر از 15 یا 20 متر، یکی پس از دیگری در گوشه و کنار این سرزمین متولد شدند، صدای زنگ خطر تشنگی بلندتر از همیشه به گوش رسید.
دهه هفتاد آغاز این ماجرای تلخ بود و صدای هشدار کارشناسان درباره ساخت و ساز این سدها بلندتر از همیشه به گوش می‌رسید. هر چند که بارندگی نیز در تشدید این بحران مزید بر علت شد. به‌نظر می‌رسد در پشت پرده این خشکسالی حقایق تلخی پنهان شده است. اما هرچه هست نکته قابل توجه آن است که کاهش بارندگی و افزایش ساخت‌و ساز سدهای غیرمجاز به گفته کارشناسان به 90 درصد رسیده است؛ با ارتفاع کم در سال‌های اخیر نقش پررنگی را در تشنگی ایران داشته‌اند. گزارش چهاردهم اردیبهشت ماه ایسنا به نقل از وزارت نیرو نشان می‌دهد که طی 49 سال گذشته، در هر 10 سال میزان بارندگی کاهش یافته است؛ به‌طوری‌که متوسط بارش‌ها در 50 سال گذشته 250 میلی‌متر ثبت شده که در 10 سال اخیر این میزان به تنها 217 میلی‌متر رسیده است.
شاید در نگاه اول به‌نظر برسد که کاهش بارندگی و افزایش سدهای غیرمجاز هر دو به یک اندازه در میزان خشکسالی کشور نقش داشته‌‍اند، اما واقعیت چیز دیگری است. به باور بسیاری از کارشناسان، آنچه که بیشتر از همه در میزان تشنگی ایران نقش دارد، افزایش قارچ‌گونه سدهای کوچکی است که بدون مجوز وارد کار شده‌اند و سرنوشت ایران را با همین تشنگی همیشگی گره زده‌اند. هر چند آمار دقیقی از تعداد این سدهای با ارتفاع خیلی کم در دسترس نیست، اما به باور بسیاری از کارشناسان از دهه 70 به بعد سیر صعودی به خود گرفته و بدون اخذ مجوز و مطالعات محیط زیستی وارد کار شدند.
این سدها حتی حال سدهای بزرگ را نیز ناخوش کرده‌اند و به‌نظر می‌رسد حال سدهای مجاز و غیرمجاز در کشور اصلا خوب نیست. بیست و سوم بهمن ماه سال گذشته بود که خبرآنلاین به نقل از وزارت نیرو، از درصد بالای سدهایی خبر داد که کمتر از 40 درصد آب دارند؛ به‌طوری‌که بر اساس این گزارش، از میان 177 سد بزرگ در 6 حوضه آبریز اصلی کشور، 95 سد از جمله سدهای دز، بانه، سفیدرود، لار، زاینده‌رود، ساوه و ملاصدرا همچنان کمتر از 40 درصد آب ذخیره شده دارند. بر همین اساس، حجم مخازن سدهای پنجگانه استان تهران نسبت به مدت مشابه چهار درصد کاهش یافته است.
فارس نیز در بیست وچهارم اردیبهشت ماه همین امسال نوشت، کاهش بارندگی‌های سال آبی جاری و در پی آن افت روان‌ آب‌ها موجب شده است تا حجم ذخیره آب 177 سد بزرگ موجود در 6 حوضه آبریز دریای خزر، خلیج فارس، دریاچه ارومیه، فلات مرکزی، هامون و سرخس به 25.36 میلیارد مترمکعب برسد که در مقایسه با سال گذشته آب موجود در مخازن سدهای کشور کاهش 24 درصدی پیدا کرده است.
اگرچه آمار دقیقی از وضعیت سدهای بزرگ کشور در دست است، اما درباره سدهای کوچک ارقامی در دست نیست و تنها باید گفت که بخش بزرگی از خشکسالی بر عهده این سدهای کوچک و غیر مجاز است.
سدهای کوچک ایران را تشنه کردند
آمار دقیقی از تعداد سدهای کوچک و غیر قانونی در دست نیست. اما به باور بسیاری از کارشناسان این سدها متهمان اصلی خشکسالی در کشور هستند.
سدهایی که از حدود 20 سال گذشته، بدون ‌اجازه حامیان محیط زیست متولد شدند تا هر یک با هدفی جداگانه و خاص، دستی در تشنگی شهرهای ایران داشته باشند. با اینکه سدسازی در ایران سابقه‌ای طولانی و کهن دارد و در سال‌های قبل از انقلاب نیز خبرهایی از این گونه فعالیت‌های مهندسی به گوش می‌رسیده است، اما به‌نظر می‌رسد که در سال‌های بعد از انقلاب و مخصوصا از اوایل دهه 70 این روند به شکلی جدی‌تر در دستور کار قرار گرفت تا حالا هیچ کسی از آسیب همین سدهایی که بدون مجوز آمدند، در امان نباشد.
آن‌طور که تورج فتحی، کارشناس محیط زیست به «همدلی» می‌گوید: «علت اصلی خشکسالی اجرای بدون مجوز سدهای کوچکی هستند که در حوزه‌های آبریز مختلف از اوایل دهه 70 اجرا شدند.» او در ادامه می‌گوید: «در حوزه آبریز دریاچه ارومیه و در حوزه استحفاظی آذربایجان شرقی، 93 سد اجرا شد که به جز تعداد انگشت شماری از آن‌ها، بقیه بدون مجوز اجرا شدند.»
او افزود: «سدهایی با ارتفاع کمتر از 20 متر، مشمول مطالعات ارزیابی محیط زیست نبوده‌اند و بنابراین این سدهای کوچک بدون مطالعه و برنامه‌ریزی قبلی اجرا شده‌اند که در ایجاد خشکسالی نقش بزرگی داشته‌اند.»
جهاد کشاورزی مقصر است
به باور بسیاری از کارشناسان، جهاد کشاورزی یکی از وزارت‌خانه‌هایی است که با اجرای سدهای غیر مجاز نقش بیشتری را در ایجاد تشنگی ایران دارد. هرچند در این میان همیشه نام وزارت نیرو برده شده است و بسیاری از سدهای اجرایی این وزارتخانه انتقاد می‌کنند، اما به گفته برخی از کارشناسان محیط زیست، سدهای اجرا شده توسط وزارت جهاد کشاورزی در تعداد بالاتری هستند که ضربه‌های بسیاری را به محیط زیست وارد کرده‌اند. به گفته فتحی: «اگرچه این دو وزارتخانه نقش اصلی را در اجرای این سدهای غیرمجاز دارند، اما وزارت جهاد کشاورزی بیشتر در این زمینه نقش دارد؛ بطوریکه از میان 1300 سد موجود در کشور کمتر از 630 سد توسط وزارت نیرو اجرا شده است که مابقی توسط جهاد کشاورزی اجرا شده‌اند.»
این کارشناس آمار دقیقی از تعداد سدهای کوچک و غیر مجاز در دست ندارد و معتقد است که اجرای بی برنامه و مطالعه این سدها باعث شده است تا نتوان پیش‌بینی کارشناسانه و جامعی را درباره میزان آسیب این سدها داشت؛ فتحی می‌گوید: «از لحاظ آماری تعدا بیشتر سدهای کوچک، توسط وزارت جهاد کشاورزی ساخته شده است که برنامه مناسبی را به کشاورزان طراحی نکرده است و با اجرای این سدهای کوچک مشکل خشکسالی را بیشتر کرده است.» به باور بسیاری از کارشناسان تخریب زیست محیطی سدهای اجرا شده به دست وزارت جهاد کشاورزی خیلی بیشتر از سدهایی است که توسط وزارت نیرو اجرا شده است. او ادامه داد: «این سدها کوچک هستند و در بالا دست حوزه‌های آبریز اجرا شده‌اند که نقش بزرگی را در ایجاد خشکسالی دارند بطوریکه با اجرای آن‌ها دبی رودخانه‌ها کاهش یافته است؛ درصورتیکه اگر مشمول برنامه مطالعاتی زیست محیطی بودند، حتما میزان آسیب آنها به محیط زیست برآورد شده بود و در این باره راه‌حل های کارشناسی ارائه می‌شد، اما اکنون به دلیل عدم پیش بینی و مطالعات قبلی، این سدها اجرا شده‌اند و از آسیب‌های ناشی از آن‌ها نمی‌توان در امان بود.»
سدهای کوچک دبی رودخانه‌ها را کاهش داده‌اند
به گفته فتحی: «علت کاهش دبی رودخانه‌ها اجرای سدهایی کوچک است که باعث کاهش دبی رودخانه‌ها شده است و اثرات تجمعی آن‌ها ضربه بزرگی را به محیط زیست وارد کرده است.» او افزود: «این سدها به دلیل اینکه در بالادست حوزه‌های آبریز اجرا می‌شوند که جریان روان آبها و ارتباط هیدرولیکی چرخه‌های آب را قطع کرده‌اند و تعداد آن‌ها در حوزه‌های آبریز در حال افزایش است.» اجرای این سدهای کوچک و غیرمجاز در حالی است که به باور بسیاری از کارشناسان، باید مطالعات قبلی در اجرای سدهای کشور وجود داشته باشد. فتحی می‌گوید: «در حوزه دریاچه ارومیه بیش از 93 سد با ارتفاع کمتر از 20 متر اجرا شده است که اثرات تجمعی این سدها مطالع نشده و در کاهش دبی آب این منطقه نقش داشته‌اند.»
به‌نظر می‌رسد اجرای سدهای غیرمجاز و کوچک در کنار کاهش بارندگی‌ها نقش مهمی را در افزایش تشنگی ایران داشته‌اند؛ سدهایی که به گفته کارشناسان هر یک با هدفی جداگانه آمدند و نه تنها به هدف خود نرسیدند اما هزینه‌های جبران ناپذیر زیادی را ایجاد کردند. این آسیب‌ها با اجرای طرح‌های کوچک یا همان سدهای بدون مجوز محیط زیست را فدای خود کردند تا جایی که حالا هیچ یک از کارشناسان راه کاری برای جلوگیری از این آسیب‌ها ندارند و تنها می‌گویند که باید با مطالعات قبلی و پیش بینی میزان خطرات این سدها وارد کار می‌شدند تا حالا شاهد این همه هشدار درباره تشنگی نباشیم.