یک پژوهشگر حوزه اقتصاد شهري در این ارتباط معتقد است: در شكلگيري بورسهاي جديد، الزاما بايد زيرساختهاي لازم از جمله راه، انبار و پاركينگ به خوبي تدارك ديده شود؛ وگرنه باز هم با حجم بالايي از ناكارآمدي و ازدحام ترافيكي در پيرامون بورسها روبهرو خواهيم شد. بنابراين مشروط به طراحي صحيح و تامين زيرساختها، ايجاد مراكز تخصصي، بورسها و راستهها به دلايل گوناگون ميتواند مثبت باشد. به اعتقاد علي اصغر بدري، مهمترين دليل در دفاع از شكلگيري بورسهاي شهري، سامان بخشيدن به سفرهاي شهري و خريد است؛ چرا كه در بورسهاي شهري سفر و خريد هدفمند است و بلاتكليفي در آن وجود ندارد. او اضافه می کند: توجه داشته باشید، همواره مشتريان به واسطه افزايش قدرت انتخاب و چانهزني، از شكلگيري بورسهاي شهري استقبال ميكنند و توزيعكنندگان نيز به دليل افزايش مراجعه يا پاخور، همواره تمايل دارند در راستهها و بورسها مستقر شوند.
متمرکز سازی
مورد تاييد دانش اقتصاد شهري
وی اضافه می کند: مزاياي ثانويهاي براي اين تمركز ميتوان برشمرد كه همانا كاهش هزينههاي بالاسري مانند هزينه تبليغات، بازاريابي، تامين نيروي انساني متخصص، مديريت فضا يا حمل جمعي كالاها از مبدأ به محل توزيع است كه نفع آن هم به مشتري و هم به توزيعكننده ميرسد. از اين رو به دلايل مذكور شكل دادن بورسها و مراكز خريد تخصصي، مورد تاييد دانش اقتصاد شهري است.
مدير موسسه مطالعات شهر و اقتصاد ادامه می دهد: اين در حاليست كه اگر اعتدال فضايي و پراكنش خدمات در سطح شهر به خوبي صورت نگيرد، ايجاد چنين فضاهايي نه تنها اثر مثبت نخواهد داشت، بلكه ميتواند نظام خدماترساني به شهروندان را مختل كند؛ چرا كه افراد براي تامين سادهترين مايحتاج خود ناچار ميشوند مسافت زيادي را از خانه تا كانون خريد طي كنند. از اين رو با دستهبندي نوع خدمات به خريد روزانه، هفتگي، ماهانه، فصلي و سالانه و نوع توزيع هر يك از اين خدمات، ميتوان اين چالش را رفع كرد. بهعنوان مثال فروشگاههايي كه نيازهاي روزمره شهروندان را تامين ميكند، مانند بقالي، نانوايي و يا سبزيفروشيها بايد در مركز زيرمحله وجود داشته باشد.
بدری: به جز انتقال اجباري مشاغل مزاحم و آلاينده، الزام به انتقال جبري اصناف
به مجتمعهاي تخصصي از سوي مديريت شهري توصيه نميشود
وی تصریح می کند: وقتی صحبت از بورس و راسته ميشود، مقصود به خريدهاي روزانه، هفتگي و ماهانه باز نميگردد زيرا شهروندان نميتوانند هر روز براي سادهترين نيازهاي خود به آن سوي شهر مراجعه كنند. بنابراين اگر اين سلسهمراتب در نظام توزيع رعايت شود، هم نظام خدماترساني مختل نشده است و هم شهروندان و توزيعكنندگان از رضايت نسبي برخوردار خواهند بود. لذا نبايد با چشمان بسته، حكم كلي و قطعي داد و در عوض بايد منعطف، سيال و هدفمند حركت كرد.
بدری، نکته کلیدی دیگر در این مبحث را توجه به انتقال جبري اصناف می داندو تاکید دارد: به جز انتقال اجباري مشاغل مزاحم و آلاينده، الزام به انتقال جبري اصناف به مجتمعهاي تخصصي از سوي مديريت شهري توصيه نميشود، بلكه اين انتقال بايد داوطلبانه صورت گيرد كه البته اين مساله نيازمند تسهيلگري و آگاهيرساني از بابت مزاياي اين انتقال باشد و به هيچ عنوان مديريت شهري نبايد فضاي كسب و كار را مخدوش كند. در اين موارد حتما توصيه ميشود انتقال مشاغل با مشاركت اصناف و با محوريت اتحاديهها باشد؛ وگرنه تجربه نشان ميدهد كه انتقال فرمايشي، زيانبار است.
وی تصریح کرد: در مورد مشاغل مستقر در محدوده مركزي شهر اصفهان نيز پيشنهاد ميشود، تاكيد در وهله اول بر انتقال توليديها و مشاغل مزاحم و آلاينده باشد. همچنين در وهله دوم انتقال آن دسته از خردهفروشيهايي كه سيما و منظر متفاوت با آنچه كه شايسته بافت تاريخي و ويترين شهري است را دارند، از طريق ترويج، تسهيلگري و مشوقهايي كه مديريت شهري در نظر ميگيرد، صورت پذيرد.
نسیه دادن
حذف شده است
دکتر مرتضی پدریان اعتقاد دارد، در علم جامعهشناسی دو دیدگاه در رابطه با تجمیع و ساماندهی مشاغل وجود دارد. در دیدگاه نخست، سابقه آن به دوران صنعتی شدن باز میگردد، تجمیع مشاغل و ایجاد بورسهای کالا و مراکز خرید تخصصی حق انتخاب مصرفکننده را بالا میبرد و موجب تسهیل خرید برای او میشود. دیدگاهی که بر نظام اقتصادی ایران نیز استوار بوده و شاهد شکلگیری بازارها و یا راستههایی در بازارهای بزرگ شهر تحت عنوان کالایی خاص مانند بازار زرگرها، مسگرها، نجارها و سایر مشاغل بوده ایم.
این جامعهشناس شهری ادامه می دهد: دیدگاه دیگری که امروز شاهد شکلگیری آن هستیم تجمیع مراکز خرید بر اساس نوع فعالیتشان در نقاط مختلف شهر است. یعنی هر یک از اصناف در یک نقطه خاص از شهر تجمیع شوند. دیدگاهی که تا دودهه پیش نیر در جهان بخصوص کشورهای توسعه یافته حاکم بود اما با توجه به اینکه این نوع تجمیع بافت محلی و ساختارهای احساس تعلق و روابط چهرهبهچهره فروشنده و مشتری را برهم میزند مدیران و برنامهریزان شهری سعی کردهاند به جای اینگونه تجمیع به توسعه و توزیع فروشگاههای محلی روی آورند که موجب استحکام ساختار محلی میشود
پدریان تصریح می کند: از آنجایی که جامعه ما در مرحله گذار قرار دارد برخی از مدیران و مسئولین ما سعی دارند بر اساس آنچه که در سه دهه پیش در علم مدیریت شهری در دنیا اتفاق افتاده است عمل کنند. موضوعی که البته هم دارای کارکرد مثبت و هم دارای بار منفی است. اگر بخواهیم با دید ابزاری و چرخه اقتصادی به این موضوع نگاه کنیم بدون شک مثبت خواهد بود اما اگر بخواهیم با دید ثبات عاطفی محلی نگاه کنیم ایجاد مراکز خرید گسترده، کارکرد منفی میتواند داشته باشد از این رو گسترش مالها در دنیا در دودهه گذشته با توقف جدی روبهرو شده است هرچند در جامعه ما رشد چشمگیری داشته است.
پدریان: زمانی که ما در اصفهان بورس خشکبار را از عبدالرزاق به شرق منتقل میکنیم
فروشنده خشکباری که در منطقه غرب، مغازه دارد؛ هزینه این زمان را بر قیمت کالاهای خود اضافه میکند
وی ادامه می دهد: تجمیع مراکز خرید و ساماندهی مشاغل در شهر باید بهگونهای انجام شود که دسترسی آن از تمام نقاط شهر به این مراکز به آسانی صورت پذیرد و بتواند توزیع کالا در تمام نقاط شهر را تقریبا یکسان پوشش دهد. بهعنوان مثال زمانی که ما در اصفهان بورس خشکبار را از خیابان عبدالرزاق به شرق اصفهان منتقل میکنیم باید در نظر بگیریم فروشنده خشکباری که در منطقه غرب، مغازه دارد؛ برای تهیه خشکبار باید دستکم یک ساعت زمان بگذارد و بدون شک هزینه این زمان را بر قیمت کالاهای خود اضافه میکند که موجب تحمیل هزینه اضافی بر دوش مصرفکننده میشود.
وی در عین حال توجه به مسایل عاطفی را الزامی می داند و تاکید دارد: متاسفانه زیست اجتماعی ما بر پایه کنشهای عاطفی ما نیست و ما در ساختارهای اجتماعی و بخصوص اقتصادی آنقدر کنشهای عاطفی را کم کرده ایم که ناخوداگاه موجب حذف پدیدههای انسانی شدهایم. بهعنوان نمونه در فروشگاههای محلی زمانیکه مشتری، نقدینگی ندارد فروشنده بر اساس اعتماد به او نسیه میدهد اتفاقی که در سیتیسنترها حذف شده است. از این رو در مطالعاتی که بر توسعه شهری آمریکا داشتم مدیران شهری به این نتیجه رسیدهاند، برای تحکیم و همبستگی اجتماعی بهتر است فروشگاههای محلی را توسعه دهند تا علاوه بر مرکز خرید نوعی پاتوق اجتماعی نیز در هر محله پدید آید.