بهراد مهرجو، دبیر گروه اقتصاد: یکی از کارشناسان قدیمی بازار سرمایه ایران که در میانه دهه هفتم زندگیاش است، مدتی قبل در گفتوگویی با یک برنامه زنده رادیویی گفته بود: «سنگ از آسمان ببارد بازهم بورس مثبت است.» او برای آنکه مجری جوان و کماطلاع را متوجه شرایط حاکم بر بازار سرمایه کند، مثال سادهای زد: «فکر کنید شما روزی ۱۰۰ تومان خرج میکنید، هفته بعد ۲۰۰ تومان، هفته بعد ۳۰۰ تومان، هفته بعد ۴۰۰ تومان و همینطور ادامه میدهید که میزان مخارج شما به میزان ۱۰ برابر درآمدتان میرسد ولی بازهم به خرج کردن ادامه میدهید و خبری هم از بحران مالی نیست. خوب همه میپرسند که راز اینکه شما مدام خرجتان بیشتر میشود ولی مشکل مالی ندارید چیست؟ هرچقدر فکر کنیم به نتیجه نمیرسیم تا اینکه یک روز متوجه میشویم شما پدر ثروتمندی دارید که هر هفته و هرچقدر شما بیشتر خرج میکنید به شما پول بیشتری میدهد. یعنی شما یک حقوق رسمی دارید و یک دریافتی از پدر محترمتان. وضعیت بورس هم همین است. شرکتهایی هستند که هرچقدر هم وضعیت منفی باشد، آنها مثبت هستند. چون وضعیت اقتصادی آنها به مؤلفههای روز بسته نیست و در اقتصاد سیاسی کشور تعریفشده است.» بازار سرمایه بهصورت مدام با رشد مواجه است. شرکتهایی از دل بازار سربرآوردهاند که سودهای چندین هزارمیلیاردی میدهند. در شرایطی که اقتصاد ایران بهصورت مدام مسیر منفی را با سرعت طی میکند. اما چطور؟ با همان مکانیزم اتصال به پدر ثروتمند و اقتصاد سیاسی پیچیده.
وضعیت شرکتهای بورسی چطور است؟
۷۸ درصد شرکتهای فعال در بورس تهران را نمونههای صنعتی تشکیل میدهند. ۱۴۵ شرکت صنعتی در کنار ۱۱ شرکت معدنی، ۱۱ شرکت خدماتی و ۱۸ شرکت سرمایهگذاری در بورس حضور دارند. این شرکتها شاخص بورس را سرپا نگهداشتهاند درحالیکه وضعیت رشد اقتصادی کشور منفی است. تنها بخش مثبت اقتصاد ایران طی ماههای گذشته کشاورزی بوده که تنها یک سهم از کل شرکتهای بازار سرمایه را در اختیار دارد. کشاورزی طی ماههای گذشته به دلیل صادرات محصولات به عراق و افغانستان به سوددهترین بازار ایران تبدیلشده است و البته بحرانهای داخلی قابلتوجهی را نیز خلق کرده است. بررسی وضعیت صنایع کشور تأیید میکند همگی آنها طی ۵ ماهه گذشته با افت تولید و فروش مواجه بودهاند. صنایع خودروسازی به رقم کمسابقه افت ۳۵ درصدی تولید رسیدهاند و رکوردشان به تولید ۶۳ هزار خودرو کاهشیافته است. این وضعیت از ابتدای سال جدید در صنایع خودروسازی حاکم شده و بهصورت مدام ابعاد نگرانکنندهتری به خود میگیرد. دستگیریهای جدید در ایرانخودرو نیز باعث شده تا تصویری نامعلوم از آینده این شرکت در بازار منعکس شود. بحران تولید تنها منحصر به صنایع خودروسازی نیست بهطوریکه صنعت دارو نیز با افت ۳.۶ درصدی همراه شده است.
در این صنعت ماهیانه بهطور متوسط ۳.۷ میلیارد عدد دارو تولید میشود که از فروردین ماه که با کاهش بیسابقه به عدد ۱.۶ میلیارد عدد رسید، در دیگر ماهها بهطور متوسط بالاتر از ۳.۵ میلیارد عدد بود. این صنعت با حمایتهای دولتی و بهرهمندی از دریافت ارز ۴۲۰۰ تومانی مواجه است و بازاری دائمی هم در اختیار دارد. وضعیت در مورد صنایع شوینده هم طی ماههای گذشته منفی بوده بهطوریکه با افت ۱۹ درصدی در تولید مواجه شده است. حجم تولید در این بخش ۵۹ هزار تن برآورد شده است. بررسیهای دیگر نشان میدهد دامنه وضعیت وخیم صنایع کشور حتی به صنایعی مانند لاستیک خودرو هم رسیده که با افت ۳۵ درصدی رکورد کاهش در این بخش را ثبت کرده است. صنایع پتروشیمی هم با تنزل ۲.۲ درصدی در تولید نشان دادهاند که وضعیت متفاوتی از دیگر بازارها ندارند. میزان تولید فولاد خام هم با کاهش ۵ درصدی مواجه بوده و به دنبال آن میزان تولید محصولات فولادی هم با افت ۴.۵ درصدی همراه شده است.
چرا اقتصاد منفی و بورس مثبت است؟
بررسیها نشان میدهد بانکها و بیمهها به ناجی اصلی بازار سرمایه تبدیلشدهاند. بخش مهمی از خریدوفروشهای بازار توسط بانکها صورت میگیرد و آنها بهطور کامل اداره بازار را در اختیار گرفتهاند. بانکها طی ماههای گذشته با بروز بحرانهای عمیق در اقتصاد ایران به حجم داراییهای خود از طریق مصادرههای ناشی از دیرکرد پرداخت تسهیلات هم افزودهاند. گزارشهای آماری بانک مرکزی نشان میدهد سال گذشته میزان پرداخت تسهیلات بانکی با رشد ۳۱ درصدی به عدد کمسابقه ۲۱۹ هزار میلیارد تومان رسیده است. ۶۰ درصد از این عدد صرف سرمایه در گردش شده است. این عدد نشان میدهد صنایع کشور برای پرداخت حقوق و مزایای کارمندان و کارگرانشان از بانکها وام دریافت میکنند. بحران در بخش پیمانکاری عمق بیشتری دارد بهطوریکه پیمانکاران به دلیل کسری بودجه ۱۵۰ هزار میلیارد تومانی امکان دریافت مطالباتشان از بانکها را از دست دادهاند و در سوی مقابل به دلیل عدم پرداخت تسهیلات با سودهای چند برابر (ربع مرکب) به بدهکاران بزرگ بانکی تبدیل شدهاند. همه این اتفاقات باعث شده تا موقعیت بانکها در اقتصاد ایران بهصورت مدام بهبود پیدا کند. بهاینترتیب بانکها بهخصوص با خریدهای چند هفته اخیر که از طریق شرکتهای تحت هدایتشان انجام شده، وضعیت بازار سرمایه را تغییر دادهاند. بررسیهای دادههای اقتصادی تأیید میکند شرایط حاکم بر بازار مسکن و موقعیت دیگر بازارهای مالی، به بانکها قدرت بیشتری بخشیده است. آنها از طریق پرداخت سودهای قابلتوجه بین ۲۱ تا ۲۸ درصدی به سپردههای بلندمدت حتی اجازه انتقال داراییهای خرد را به بازار سرمایه نیز نمیدهند و با راهاندازی صندوقهای سرمایهگذاری ریسکی، اداره شیوه انتقال داراییها به بورس را نیز بر عهده گرفتهاند.
بورسیها چقدر میفروشند؟
به این اعداد شگفتانگیز که از گزارش اتاق بازرگانی تهران درباره وضعیت شرکتهای بورسی استخراج شده، توجه کنید: «طی فصل بهار میزان فروش خالص شرکتهای موردبررسی برابر با ۱۱۴ هزار میلیارد تومان بوده است که نسبت به مقدار مشابه سال گذشته رشد ۶۶ درصدی را تجربه کرده است که به نظر میرسد در مقایسه با شاخص بهای تولیدکننده طی فصل نخست سال ۹۸ منفی باشد. سود خالص ۱۸۶ شرکت بررسیشده در این گزارش طی سهماهه نخست امسال برابر با ۲۰.۲ هزار میلیارد تومان بوده است که نسبت به بهار سال گذشته ۹۲ درصد رشد را تجربه کرده است.» در ادامه این گزارش به هزینههای مالی شرکتها نیز اشاره شده است: «هزینه مالی شرکتهای موردنظر در بهار امسال ۲.۷ هزار میلیارد تومان بوده که نسبت به بهار سال گذشته رشد ۳۲ درصدی را داشته است. همچنین نسبت سود خالص به فروش خالص این شرکتها در فصل بهار، ۱۷.۶۹ درصد بوده که نسبت به مدتزمان مشابه سال گذشته ۱۶.۷ درصد افزایش یافته است.»
بورس دولتی-حکومتی شده است؟
بیشترین میزان فروش و سود در میان شرکتهای بورسی به گروهی اختصاص دارد که در اقتصاد ایران بهعنوان شبهدولتی یا حاکمیتی خطاب میشوند. ۱۰ شرکت اول بورس ازنظر میزان فروش خالص همگی نفتی، فولادی و با مالکیت شبهدولتی هستند. در میان آنها پالایش نفت اصفهان ۱۹ هزار میلیارد تومان، پالایش نفت بندرعباس ۱۷.۵ هزار میلیارد تومان، پالایش نفت تهران ۱۲.۶ هزار میلیارد تومان، فولاد مبارکه اصفهان ۹.۶ هزار میلیارد تومان، ملی صنایع مس ایران ۵ هزار میلیارد تومان، ایرانخودرو ۴.۴ هزار میلیارد تومان، شرکت ارتباطات سیار ۴ هزار میلیارد تومان، فولاد خوزستان ۳.۸ هزار میلیارد تومان، پالایش نفت تبریز ۳.۳ هزار میلیارد تومان و پتروشیمی جم ۳.۳ هزار میلیارد تومان فروختهاند. ۱۷ درصد از کل فروش فصل بهار تنها مربوط به یکی شرکا است. وضعیت ده شرکت اول ازنظر بیشترین سود خالص هم به همین گروه اختصاص دارد. بهطوریکه فولاد مبارکه اصفهان با ۳.۸ هزار میلیارد تومان، ملی صنایع مس ایران با ۳.۱ هزار میلیارد تومان، پالایش نفت اصفهان با ۱.۷ هزار میلیارد تومان، معدنی و صنعتی چادرملو با ۱.۵ هزار میلیارد تومان، پالایش نفت تهران با ۱.۴۷ هزار میلیارد تومان، پالایش نفت بندرعباس با ۱.۴۵ هزار میلیارد تومان، فولاد خوزستان با ۱.۲ هزار میلیارد تومان، معدنی و صنعتی گل گلهر با ۱.۱ هزار میلیارد تومان، پتروشیمی جم با ۸.۷ هزار میلیارد تومان و شرکت ارتباطات سیار با ۸.۶ هزار میلیارد تومان بیشترین سود را به جیب زدهاند. گزارشی که اتاق بازرگانی تهران منتشر کرده جزییات قابلتوجهی دارد: «نسبت سود خالص به فروش خالص شرکتهای بورسی موردبررسی طی بهار ۹۸ حدود ۱۶ درصد بوده که نسبت سود خالص به فروش خالص ۹۷ شرکت بیش از ۹۷ شرکت بیش از رقم متوسط کل شرکتها بوده است. براین اساس در بیش از ۵۲ درصد شرکتها نسبت سود خالص به فروش خالص بیش از متوسط کل است.» در میان تمام این شرکتها وضعیت هلدینگ توکا فولاد از همه موارد پیچیدهتر است بهطوریکه آنها بالاترین نسبت سود به فروش را به دست آوردهاند. این شرکت وابسته به فولاد مبارکه است و بیش از ۲۱ هزار سهامدار دارد.
بورس را چه شرکتهایی نگهداشتهاند؟
هلدینگهای سرمایهگذاری و شرکتهای سرمایهگذاری وابسته به بانکها به ستون اصلی بورس تبدیلشدهاند. در سوی مقابل شرکتهای صنعتی حاضر در بورس هم به دلیل وابستگیهایی که در اختیار دارند، شرایط پیچیدهای رقمزدهاند. میزان سود خالص آنها در مقایسه با بهار سال گذشته بیش از ۷۰ درصد گزارششده است درحالیکه شرکتهای صنعتی طی فصل بهار امسال بهطور متوسط ۱۷.۵ درصد زیان دادهاند. این اعداد تأیید میکند بورس بیش از آنکه بازتاب موقعیت کل اقتصاد ایران باشد، حرکت جریان سرمایه به سمت نهادهای شبهدولتی را اثبات میکند.