نوسان: با توجه به اینکه شورای اسلامی شهرها یک نهاد عمومی، شهروندی و تخصصی است حضور احزاب سیاسی در این نهاد را چگونه تحلیل می کنید؟ آیا لزومی برای حضور افراد از احزاب سیاسی وجود دارد و بهتر نیست در چنین نهادی به جای احزاب افراد متخصص اداره شود؟
لازم است ابتدا توضیح داده شود که مدیریت جامعه از نظر علمی در جوامع پیشرفته که قائل به تفکیک قوا و برقراری تعادل قوا هستند به سه عرصه تقسیم میشود. این سه عرصه کاملا از یکدیگر تفکیک شده و مرزهای خودرا حفظ کرده و دخالتی در یکدیگر ندارند. این سه عرصه عبارتاند از عرصه حاکمیت، عرصه عمومی و عرصه خصوصی. در این میان عرصه عمومی را به نهادهای مردمی که واسطه بین عرصه خصوصی و عرصه حاکمیت است اختصاص میدهند و دولت بار بسیار سنگینی را از دوش خود بر میدارد و بر عهده خود جامعه میگذارد و خودش فقط به امور اختصاص یافته به حاکمیت میپردازد. در عرصه عمومی هم تفکیک وظایف بخوبی صورت گرفته و هر نهاد مدنی وظیفهای را برعهده دارد و ابدا از حیطه خودش خارج نمیشود. نهادهای مدنی یک جامعه توسعه یافته عبارتند از: حاکمیت محلی، یا همین شوراها با اختیارات بالاتر، احزاب، اصناف وسندیکاهای مربوطه، مطبوعات، ان جی او ها، انجمن های تخصصی.
حال اگر در کشور ما نیز همین ارگانیسم شکل گرفته و رشد یابد و حدود خود را رعایت نماید ما میتوانیم از وجود این نهادها بهره ببریم. در غیر این صورت موجب درهم ریختگی و پیچیدگی بیشتر و بیماریهای مدیریتی میشویم. دخالت احزاب در نهادهای مدنی دیگر از جمله شوراها وحاکمیت محلی باید از طریق انتخابات و داشتن برنامه برای کاندیدای مورد نظر خود صورت گیرد و اگر در پشتوانه هر کاندیدا یک حزب قوی با برنامه درست ونه تبلیغاتی قرار گیرد منطقه مورد نظر توسعه درست وجدی پیدا میکنند اما اگر احزاب، شورا یا هر نهاد دیگری را سفرهای گسترده ببینند و سهم خواهی کنند شهر تبدیل به لاش مردهای خواهد شد که هر ازگاه، مرده خورانی در پی معاش خود از این جنازه خواهند بود. اصولاً سهم خواهی نشانه ضعف یک حزب است. اگر یک حزب قوی و دارای برنامه خوبی باشد و خود را خوب عرضه کند خود مردم به آن اقبال خواهند کرد؛ مشکل ما این است که سیاست زده هستیم و سعی میکنیم با شعارهای زیباتر خود را به مردم تحمیل کنیم تا اینکه بفکر توسعه شهر و کشور خود با ارایه برنامه قابل اجرا باشیم.
نوسان: اما طی ادوار گذشته احزاب سیاسی که به شورای اسلامی شهرها راه یافتهاند، این احزاب چه اصولگرا و چه اصلاحطلب تا چه میزان در کلانشهرهای ما موفق عمل کردهاند و اقدامات شاخص آنها چه بوده است؟
احزاب از نظر نفوذ در شوراها ره آورد قابل توجه وعرضه به جامعه ندارند که بگویند مثلا فلان طرح پیشنهاد حزب ما بود و جامعه بخاطر این طرح به کاندیدای ما رای داد و موفق شدیم آن را در شورای فلان شهر یا روستا عملیاتی کنیم و به شهروندان عرضه کنیم. اما خود شوراها با توجه به شرایط بسیار نامناسب دوران کودکی خودکه داشتهاند در مجموع توانستند مقاومت کنند و نتایج قابل قبول برحسب امکانات خود ارایه نمایند. باید درنظر داشته باشیم این شوراها، شورای زاییده شده و البته ناقص و معلول قانون اساسی ماست. از یک فرزند معلول، آنهم بدون امکانات و آموزش درست، و نبود فرهنگ شورایی در کشور، چه توقعی بیش از آنچه هست می توانیم داشته باشیم؟ از صدا و سیما بپرسید شوراها یک بخش از قانون اساسی را در بر میگیرند آیا به اندازه بخشهای دیگر قانون اساسی سهم آموزش وتبلیغات و خبر و برنامههای توجیهی برایش دارید؟ اگر ندارند معلوم است که چقدر حق این نهاد از بین رفته و میرود! فعلا که شورا سیبل تبلیغات برای زدن اعلامیه شده که اعضای شورا خوردند و بردند تا خوردن وبردنهای بسیار کلان جاهای دیگر عادی ومباح جلوه داده شود. در هر حال با شرایط بسیار نامساعد فعلی، این خاک برای گل وجود شورا همین زنده بودنش جای شکر دارد و باید محکم آنرا نگهداری کنیم.
اقدام شاخص شورای اصفهان در ادوار پیشین، سازگاری اعضا حتی دو از جناح، آنهم در زمانی که از دوجناح در یک شورا قرار میگرفتند بود. جالب که در شهرهای دیگر این همگرایی وجود نداشت. برخی یا مثل تهران منحل شدند و یا نظیر برخی شهرها قندان بر سر هم می کوبیدند وبا چاقو دنبال هم میکردند. این رشد عرصه فرهنگ شورایی در اصفهان است که باید حفظ شود وافراد کارآمد و مخلص، ولو از جناح مقابل در شورا حضور داشته باشند تا تضارب آرا ایجاد گردد.
نوسان: به اعتقاد شما جای خالی متخصصین به جای افراد سیاسی در شوراها چه میزان ملموس است و چگونه باید پر شود؟
اصولاً شورا جایگاه مدیریت شهری و روستایی است و برحسب نیاز برنامه های شهر باید متخصص مربوطه به شورا راه یابد. برای یک شهری مثل اصفهان فقط یک نفر فرد سیاسی برای رابط بودن با بخش های حاکمیتی وخارج وغیره کافی است و حضور بیش از یک نفر فرد سیاسی موجب ضربه خوردن بخش های فراوان دیگر مانند حوزه های صنعتی، اقتصادی، ترابری، آموزشی، معماری، هنر، بازرگانی، کشاورزی وغیره وغیره میباشد. لذا خود احزاب اگر قدرت طلب نیستند وقصد خدمت دارند باید هم افزایی داشته باشند و از لابی کردن های بیجا برای نفوذ بیجا تر افراد سیاسی در شورای شهر بپرهیزند. قرار نیست صرفا بدلیل رای آوردن کسی، یک کرسی شورا اشغال شود و بی جهت فرصت رشد و توسعه از شهر گرفته شود؛ بلکه نیاز است برنامه های شهر که نیاز جامعه است مد نظر قرار گیرند.
نوسان: به تازگی آقای صادقیان، معاون برنامه ریزی و توسعه سرمایه انساني شهرداري اصفهان، در نامهای به شهردار اصفهان از دخالت برخی از اعضای شورای شهر اصفهان در امور شهرداری گلایه کرده بود. نامه ای که با حواشی زیادی در شبکههای اجتماعی روبرو شد. گروهی معتقد بودند گلایه ایشان بهجاست و گروهی معتقدند شهردار نمیتواند به اعضای شورا تذکر دهد زیرا حدود و اختیارات شورا بالاتر از شهرداری است. فارغ از تمام حواشی پیش آمده، این سوال اساسی مطرح میشود که از دیدگاه قانون حدود و اختیارات اعضای شورای اسلامی شهرها در اداره امور شهر و دخالت در شهرداری ها تا چه اندازه و به چه شکل است؟
اینجانب از محتوای مسأله ونامه آقای صادقیان خبر ندارم؛ ولی زمانی که در شورای عالی استانها بودم با اصرار به اعضا تاکید میشد که به شوراهای زیر مجموعه خودشان تفهیم کنند که رابطه شما با شهرداریها درست نظیر رابطه مجلس و دولت است. یعنی همانگونه که باید وزیر در مقابل مجلس به نمایندگان پاسخگو باشد، تنها شهردار در مقابل شورا پاسخگو است؛ نه مدیران و کارکنان شهرداری!. بنابراین از حضور و رابطه مستقیم با مدیران و کارکنان شهرداریها و دهیاریها بپرهیزند تا اولا متهم به چیزی نشوند؛ ثانیا اگر مدیر مربوطه نخواست پاسخ دهد شکسته نشوند و اختلاف ایجاد نگردد.
البته ریشه این اختلاف در همان ناقص زاده شدن شوراهای قانون اساسی است؛ اگر شورای شهر به مفهوم آرمانی قانون اساسی شکل میگرفت و شورای شهرداری نمیشد؛ اصلا یکی از کمیسیونهای آن شورای شهر ناظر بر شهرداری بود و فاصله آنقدر زیاد میشد که این بحث ها ایجاد نمیگردید. در هر حال نمایندگان شورای شهر حق دخالت مستقیم در امور داخلی مدیریت هارا ندارند و باید از شهردار جویا شوند؛ چنانچه نماینده مجلس حق رفتن مستقیم بر سر کلاس مدرسه را ندارد .
نوسان: به عنوان پرسش آخر برای جلوگیری از سهم خواهی و لابی کردنهای بیجا چه باید کرد ؟
جهتدهی رسانه ها بسیار اثر بخش است. باید مطبوعات گرفتاریهای شهر را ردیف کنند و از مردم بخواهد که به چنین برنامه وچنین متخصصینی نیاز داریم. به احزاب هم فشار بیآورند که اولا برنامه عملیاتی ونه شعاری ارایه نمایند و نیز از متخصصان همان موارد دعوت کنند تا در انتخابات حاضر شوند واز آنها حمایت کنند.