نویسنده فارن افیرز – صنام وکیل سپس با مطرح کردن این سوال که طرح جاه‌طلبانه ترامپ تا چه اندازه امکان پذیر است؟ می‌نویسد: من همراه با همکارانم در چتهام هاوس، این سوال را با 75 تحلیلگر در 10 کشور: ایالات متحده، ایران، پادشاهی متحد (بریتانیا)، فرانسه، آلمان، اسراییل، ‌روسیه، چین، امارات متحده عربی و عربستان سعودی مطرح کردم . پاسخ‌دهندگان این احتمال را داده‌اند که ایالات متحده می‌تواند یک چانه‌زنی بزرگ با ایران داشته باشد.آنها همچنین به سوالات مربوط به موضوعات هسته‌ای، ‌منطقه‌ای و موشک‌های بالیستیک که مورد مذاکره هم است پاسخ داده‌اند.

ما از این بررسی توانستیم مشخص کنیم اکثر آنهایی که در بطن ماجرا هستند – به احتمال زیاد در مذاکرات شرکت می‌کنند- موفقیت سیاست ترامپ در قبال ایران را تا چه اندازه ارزیابی می‌کنند.پاسخ‌دهندگان نسبت به این موفقیت عمیقا تردید داشتند و بسیاری از آنها به کاستی‌هایی اشاره کردند. دولت ایالات متحده معامله‌ای را می‌خواهد که نیازمند دموکراسی است اما فقط به ابزارهای سرکوبگرانه رسیده است. واشنگتن پس از آنکه نتوانست متحدان اروپایی‌اش را با خود همدست کند یا آنکه شرایط مطلوبی را برای تهران فراهم نکرد تا مذاکره کند، دیدگاه‌هایش را تعدیل کرد. بیانیه روز چهارشنبه ایران که بخشی از توافقنامه هسته‌ای را اجرا نمی‌کند ثابت می‌کند که رویکرد ترامپ کار نمی‌کند.

  رویکردی که برایند آن صفر است

فارن افیرز در ادامه می‌نویسد: ‌اکثر افرادی که ما با آنها مصاحبه کرده‌ایم احساس می‌کنند سیاست «حداکثر فشار» واشنگتن بر ایران قادر نبوده ایران را بر سر میز مذاکره برگرداند.کمتر از 20 درصد پاسخ‌دهندگان ما فکر می‌کنند که چانه‌زنی بزرگ با ایران قابل دسترس است .مابقی پاسخ‌دهندگان متفق‌النظر نیستند. برخی فکر می‌کنند که امکان اصلاح برجام وجود دارد در حالی که دیگران امکان آن را روی موضوعات جداگانه می‌بینند و دیگران اصلا انتظاری از آن را ندارند.

زمانی که از آنها پرسیده شد چرا سیاست دولت ترامپ تا به امروز موفق نبوده است، ‌نزدیک به نیمی از مصاحبه شوندگان به اختلاف و رقابت در درون دولت بر سر سیاست ایران اشاره کردند. پاسخ‌دهندگان خاطرنشان کرده بودند در حالی که ترامپ به وضوح ابراز تمایل به یک معامله با ایران می‌کند، ‌دیگر اعضای دولت پیام متناقضی ارسال می‌کنند. علی الخصوص جان بولتون، ‌مشاور امنیت ملی و مایک پمپئو، ‌وزیر امور خارجه که انگیزه‌های ایدئولوژیکی دارند و اهداف روند عملی رییس‌جمهور را بی‌ثبات می‌کنند. تعدادی از مصاحبه شوندگان از جمله امریکایی‌ها از هر دو جناح، نگران این هستند که بولتون و پمپئو موفقیت هرگونه بحث با ایران را تضعیف می‌کنند. ایرانی‌هایی که ما با آنها مصاحبه کرده‌ایم نسبت به مذکره با یک دولتی که فکر می‌کنند یک دست نیستند و اختلاف نظر دارند، ‌اکراه داشته‌اند.

بنابراین با توجه به دریافت اکثر پاسخ‌دهندگان، برایند و نتیجه رویکرد دولت نسبت به ایران صفر ارزیابی می‌شود. در ماه می‌گذشته، ‌پمپئو در سخنرانی‌ای که در بنیاد هریتج داشت، ‌برای رسیدن به معامله جدید با ایران 12 مطالبه را فهرست کرده بود (بعدا او مورد سیزدهم را که حقوق بشر بود اضافه کرد) . تعدادی از مصاحبه شوندگان ما این فهرست را به عنوان موقعیت شروع مذاکره از جانب امریکا خاطرنشان ساخته بودند هر چند که بند بند آن را علنی تفسیر نکرده بودند. این درخواست‌ها شامل توقف غنی‌سازی اورانیوم، پایان دادن به ساخت موشک‌های بالیستیک، ‌آزادی تمامی زندانیان دو تابعیتی از زندان‌های ایران و قطع کمک به گروه‌های نیابتی ایران در سراسر خاورمیانه بود.

پاسخ‌دهندگان ما تمایل داشتند که قبول کنند به این موارد باید توجه کرد. آنها به ما گفتند که فهرست کردن آن به عنوان درخواست و تکرار و علنی کردن آن ضربه زدن به ایران است و هیچ پنجره‌ای را برای مذاکرات جدید باز نمی‌کند. فارن افیرز در ادامه با اشاره به این نکته که ‌ایالات متحده تحریم‌ها را دوباره اعمال کرد که رشد اقتصادی ایران را محدود می‌کند و بر حکومت و مردم آن رنج و درد می‌افزاید؛ می‌افزاید: اما تحریم‌ها رفتار تهران در منطقه را تغییر نداده است یا آنکه ‌آنها را مجبور نکرده تا یکی از درخواست‌های امریکا را قبول کنند. پاسخ‌دهندگان ما خاطرنشان کرده‌اند که اگر ایالات متحده فکر می‌کند که تهران تسلیم فشارها می‌شود، ‌بطور جد پایداری جمهوری اسلامی را دست‌کم گرفته است و ارزیابی امنیتی و نگاه جهانی آن را بد متوجه شده است . متخصصان یاد آوری کرده‌اند که اگر ایران با ایالات متحده مذاکره تازه‌ای را شروع کند نیاز به حفظ چهره دارد – چیزی که با سیاست حداکثر فشار بدون اغواها یا امتیازات امکان‌پذیر نیست.

  حریفت را بشناس

پاسخ‌دهندگان ما یاد آور شده‌اند که دولت ترامپ تاکنون قادر نبوده است درخواست‌های احتمالی ایران را بفهمد تا روی یک مذاکرات جدید توافق کنند. کاهش تحریم‌ها یک خواسته عینی است اما ایرانی‌ها می‌توانند جلوتر هم بروند و خواستار تضمین‌های امنیتی، رواداری هسته‌ای منطقه‌ای، اجماع بر روی برنامه‌های موشکی بالیستیک منطقه‌ای و حتی خروج نیروهای امریکایی در خاورمیانه هم بشوند . دیپلمات‌هایی که ما با آنها صحبت کرده‌ایم فکر می‌کنند که دولت ترامپ به جای بررسی درخواست‌های احتمالی و خطوط قرمز ایران فرض را بر این می‌گذارد که تهران بدنبال برقراری روابط کامل دیپلماتیک با واشنگتن است . اکثر متخصصان به ما گفته‌اند که اما رهبری ایران یقینا بدنبال چنین پیامدی نیست زیرا جمهوری اسلامی فکر می‌کند ایالات متحده اساسا و بطور بنیاین با شکل حکومت آن (جمهوری اسلامی) دشمن است.

وابستگی بیش از حد دولت ترامپ به قدرت سرکوبگرانه تحریم‌ها درک آن دولت را نسبت به فهم تصمیم‌سازی تهران پایین آورده است. شاید سیاست تحریم‌ها بر اساس این اعتقاد بوده که رنج اقتصادی ناشی از تحریم نفتی و محدودیت‌های مالی که در سال 2012 ایجاد شده بود آن کشور را وادار کرده تا با دولت اوباما وارد مذاکره شود.اما تحلیلگران سراسر جهان یاد آوری می‌کنند که در آن زمان، ایالات متحده به آن سمت که غنی‌سازی را به عنوان یک تکیه گاه واقعی ببیند، ‌شیفت کرده بود. ایالات متحده بین سال‌های 2003 و 2013 از این مطالبه که ایران هیچ حق غنی‌سازی ندارد – موقعیت فعلی دولت ترامپ- با اذعان به تایید ان پی تی، به حق غنی‌سازی محدود برای ایران رسیده بود. برجام اجازه غنی‌سازی تا 3.67 درصد را برای 15 سال به ایران داده است. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که دولت ترامپ نمی‌تواند بدون اذعان به حق ایران – این دفعه با به رسمیت شناختن دغدغه‌های امنیتی منطقه‌ای تهران- مذاکرات را دوباره شروع کند.

بسیاری از متخصصان بر این نکته که دولت ترامپ به ظاهر فرصت کمی را برای فکر کردن آن هم برای آماده‌سازی بستر مذاکرات داده است، ‌تامل می‌کنند. آنها می‌گویند که واشنگتن با مذاکره‌کنندگان پیشین هسته‌ای ایالات متحده یا شریکان فراقاره‌ای‌اش مشورتی نکرده است.تقریبا یک سال از زمانی که ایالات متحده از برجام بیرون آمده گذشته است و واشنگتن کار کمی برای تسکین خشم در پایتخت‌های اروپایی کرده است. شاید فرسوده شدن این روابط در کوتاه‌مدت زیاد جلوه نکند اما اروپا به تنهایی سعی کرده است که بار برجام را بر دوش بکشد. اما همکاری اروپا برای هر مذاکره تازه‌ای که بخواهد ثمر بدهد بسیار حیاتی است.

  به دنبال یک واسطه صادق

نویسنده این گزارش می‌نویسد: ‌در میان مصاحبه شوندگان ما، ‌تعداد کمی فکر می‌کردند که امکان چانه‌زنی بزرگ وجود دارد. این پاسخ‌دهندگان بدون استثنا، هم امریکایی بودند و هم ایرانی (امریکایی‌هایی که در برجام دخیل بودند و ما مصاحبه کردیم در این دیدگاه شریک نبودند.) این پاسخ‌دهندگان یادآوری می‌کنند که فقط ایالات متحده است که می‌تواند ایران را با تضمین‌های امنیتی و کاهش تحریم‌های جامع برای دستیابی به یک مصالحه بزرگ‌تر تامین کند. علاوه براین فقط ایالات متحده است که می‌تواند نگرانی‌های اسراییل و کشورهای عربی خلیج فارس را تسکین دهد. این مصاحبه شوندگان اروپا را که در این میانه گیر افتاده در این گفت‌وگوها زیاد مرتبط نمی‌دانند.

با این حال اکثریت غالب متخصصان سراسر دنیا نسبت به اینکه دولت ترامپ می‌تواند یک چانه‌زنی بزرگ را امکان پذیر کند در تردید هستند. بسیاری بحث می‌کنند که جناح سوم از قبیل روسیه، چین، ‌امارات متحده عربی و عربستان سعودی از آنچه «آچمز» ایران خواندند برای اهداف سیاسی خودشان بهره‌برداری می‌کنند. اکثر مصاحبه‌کنندگان از عربستان سعودی و امارات متحده عربی حتی نمی‌توانستند پیش‌بینی مذاکرات چهره به چهره ایالات متحده با ایران را کنند و متخصصان روسیه و چین ارزیابی می‌کنند که کشورشان تمایل ندارند که کاری فراتر از تلاش‌های محدودی که تقریبا برای حفظ برجام انجام داده‌اند، انجام دهند.

اگر رییس‌جمهور ایالات متحده حقیقتا بدنبال معامله بزرگ‌تر و بهتر با ایران است، دولتش باید استراتژی خودش را نسبت به ایران دوباره ارزیابی کند. دولت ترامپ به جای آنکه تحریم‌های یکجانبه را که تاکنون نتایج معنی‌داری را نشان نداده اعمال کند باید پل‌های پشتیبان برای اروپا بسازد و آن دسته از گشایش‌ها و امتیازاتی که موثرا ایران را به میز مذاکره در گذشته برگرداند، آماده سازد.