با ورود به نیمه دوم سال حتی روزنامه ایران گزارشی تحقیقی منتشر کرد و در این گزارش مسئولان بیش از 6 نهاد مربوطه مجدداً بر این موضوع تأکید کردند و گفتند که سطح آمادگیها افزایش یافته و اقدامات خوبی برای مقابله با بحران انجام دادهاند.
اما در روزهای اخیر، استانهایی مانند سیستان و بلوچستان و هرمزگان دوباره با معضل سیل مواجه شدند. خیلی از راهها و پلها دچار سیلزدگی شدند. شهرها زیر آب رفتند و جان و مال عدهای به خطر افتاد.
البته آمارها نشان میدهد که میزان بارش در این استانها کم سابقه و حتی بیسابقه در 51 سال اخیر بوده و کسی در سیستان و بلوچستان توقع چنین بارش عظیمی بعد از 25 سال خشکسالی را نداشته است. مثلاً میزان بارشها در سیستان و بلوچستان در سال آبی جاری 3097 درصد بیشتر از میزان بارشهای تجمعی در مهرماه 97 تا 21 دی ماه 97 بوده است. این رقم 290 درصد از میانگین 51 ساله نیز بیشتر بوده است. اتابک جعفری، مدیرعامل آب منطقهای سیستان و بلوچستان در این باره به پایگاه اطلاعرسانی وزارت نیرو گفته است که بهطور بیسابقهای ۱۱۰ میلیون مترمکعب آب به سدهای سیستان و بلوچستان وارد شده و در بارندگیهای چند روز اخیر ۶۴ درصد از حجم سدهای استان آبگیری شده است.
اما با وجود این کارشناسان میگویند که حوادث حدی را باید جدی گرفت و اگر اصول اولیه رعایت میشد، این حادثه، جان و مال مردم را تهدید نمیکرد. برای بررسی بیشتر مسائل و مشکلات سراغ کارشناسان این حوزه رفتیم.
آنها معتقدند که فقط با تداوم نهضتهای سد سازی، نمیتوان جلوی سیلابها را گرفت. سدها شاید از شدت سیل و سیلاب بکاهند و منابع آب قابل برنامهریزی را افزایش دهند، اما هدایت منابع آبی و مدیریت آن نیازمند توسعههایی است که بخشی از آنها حتی غیرسازهای هستند.
مثلاً در بخش پایین دستی سدها و بازسازی مسیر رودخانهها، سرمایهگذاری بیشتری باید انجام شود که ظاهراً راهبرد هماهنگی میان تمام دستگاههای اجرایی برای بهرهبرداری از این منابع آبی حاصل از تغییرات اقلیمی وجود ندارد یا اگر هم هست، چندان مشهود نیست.
این یک تحلیل همیشگی است که بخش قابل توجه سرمایه گذاریهای آبی کشور در حوزه سدسازی است؛ چراکه این بخش بهدلیل جذابیتهای انتفاعی و اقتصادی بیشتر مورد توجه است و بخش پایین دست سد بهدلیل آنکه سود مادی و معنوی زیادی ندارد، در ردههای پایین اولویتها قرار میگیرد.
بهنظر میرسد با توجه به افزایش و تعدد سیلاب و تخریب و آثار ناشی از آن در استانهای مختلف کشور، توجه به توسعه کمی و کیفی بخشهای عمرانی پایین دست سدها و اقدمات بهم پیوسته برای مدیریت سیلاب، باید بهطور جدی تری در سالهای آینده دنبال شود. چرا که حجم آسیبهای ناشی از نبود این برنامهها و اقدامات، بیش از هزینه اقتصادی آنهاست.
تمام کارشناسان به این موضوع که باید هم پیش از وقوع سیل و هم پساز وقوع آن اقداماتی مطابق با برنامه منظمی انجام شود، اتفاق نظر دارند. میگویند که باید سیستم مدیریت جامع سیلاب وجود داشته باشد تا مشخص شود هر فرد چه سهمی در مدیریت سیلابهای احتمالی دارد و در صورت وقوع حادثه کدام مسئول باید درگیر شود. برخوردهای انفعالی و بدون برنامه شدت خسارتها را نه تنها کاهش نمیدهد بلکه افزایش نیز خواهد داد.
اما در همین حال برخی در خصوص راهکارهای مقابله با سیل، دیدگاههای متفاوتی نیز ارائه میدهند. مثلاً از سهم پوشش گیاهی گرفته تا آزادسازی بستر رودخانهها و حریم آنها در مدیریت بحرانهای حدی از نگاه هر کارشناس متفاوت است.
برخی میگویند که بهرهبرداریهای حساب نشده از حریم رودخانهها، احداث بنا، پل و راههای بدون برنامه بحران را شدیدتر میکند.