سال ها بعد از درگذشت باقر آیت زاده شیرازی که پدر مرمت نوین ایران نام داشت، همچنان با اصفهان تاریخی، مانند یک کالا رفتار می شود. تاریخ این شهر میان افرادی دست‌به‌دست می شود که چونان دیکتاتور بر طبل بایدها و نبایدهای خود می کوبند و بدون توجه به تاریخ نصف جهان و به جای استفاده از متخصصین آشنا به این تاریخ، تنها از حرکت لودر در میان لایه های تاریخی این شهر استفاده می کنند؛ لودرهایی که با حرکت خود در پروژۀ احداث میدان عتیق، عبور مترو از چهارباغ و سپس کف‌سازی بدون مطالعۀ آن نمونه های شاخصی از بی مهری به تاریخ اصفهان را رقم زده اند. این دست‌درازی‌ها در مقاطع بسیار با عملکرد نادرست سازمان نوسازی بهسازی شهرداری اصفهان همراه بوده و متاسفانه با نشان دادن چراغ سبز اداره‌کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان صورت گرفته است.

 

علیرضا جعفری زند باستان شناس و عضو هیات علمی دانشگاه علوم تحقیقات تهران با تاکید بر اینکه کوتاهی اداره میراث فرهنگی، طی سالیان گذشته، باعث شده تا سازمان نوسازی بهسازی شهرداری اصفهان هرکاری که توانست با میراث تاریخی اصفهان انجام دهد، می گوید: «زمان احداث زیرگذر خیابان عبدالرزاق در سال 81 قرار بود باستان شناسان روی آن منطقه کاوشی انجام دهند. پژوهشگاه میراث فرهنگی، من را انتخاب کرد که سرپرستی این کاوش را به عهده بگیرم و بررسی هایی در محدودۀ میدان عتیق انجام دهم؛ اما متاسفانه با درخواست سازمان نوسازی بهسازی شهرداری اصفهان و کوتاهی اداره میراث فرهنگی طرح کاوش شش ماهه را به طرح نمادین 24 روزه محول کردند و به شهرداری چراغ سبز دادند. میدان عتیق بدون هیچ‌گونه دستاورد باستان شناسی احداث شد و در همان گودبرداری ها آثار تاریخی بسیاری مربوط به دوران مختلف؛ با تیغ لودرها بیرون کشیده شد؛ آثاری که براساس کاوش های باستان شناسی به دست نیامدند.»
وی ادامه می دهد: « در واقع دیوار کج از آن زمان گذاشته شد. سازمان نوسازی بهسازی شهرداری اصفهان به این نتیجه رسید که می تواند هر کاری را در این حوزه انجام دهد و به موقع هم بتواند از میراث فرهنگی تایید آن را بگیرد. این موضوع بعدها نیز ادامه یافت و در چهارباغ و بسیاری از مناطق اصفهان از لودر استفاده شد؛ درحالی که اصفهان یک شهر ویژه است و ما نمی توانیم هرکاری که دلمان خواست در آن انجام دهیم. باید با احتیاط در اصفهان گام برداشت.»
جعفری زند تصریح می کند: « سازمان نوسازی بهسازی شهرداری اصفهان در هیچ زمان تاریخی بودن اصفهان را درنظر نگرفته و درخصوص چهارباغ هم با هیچ متخصصی مشورت نکرده است. فقط بصورت فرمالیته افرادی را به عنوان نمادین قرار داده تا بگوید چهارباغ زیر نظر باستان شناس انجام شده است که آنها هم درمورد اصفهان و مناطق کالبدی و باستانی آن، باستان شناسان متخصص نبودند». وی تاکید می کند: « نه در رابطه با عبور مترو در چهارباغ و نه در بحث کف سازی و پیاده رو سازی آن هیچگونه تمهیداتی در چهارباغ انجام نشد؛ درحالی که اگر پیاده رو سازی آن با مطالعه انجام می‌گرفت، طرح خوبی بود؛ چرا که چهارباغ گردشگاه بوده نه خیابان».

دیکتاتور هنوزهم در قدرت است
جعفر کساییان پیشکسوت مهندسی عمران و متخصص در زمینه استحکام بخشی بناهای تاریخی اظهار می کند: « در هر زمینه ای باید روش استدلال صحیح و سبک سنگین کردنی غیرمقرضانه وجود داشته باشد تا به نتیجه درستی برسیم؛ درحالی که آن چیزی که به‌دست می آوریم باید براساس بینش موازنه باشد و نظرات موافقان و مخالفان بررسی شوند. در این بین باید اعتدال وجود داشته باشد؛ نه اینکه هرکسی با دیکتاتوری و خودرایی، کار خود را انجام دهد و مثلا بگوید من می خواهم مترو از چهارباغ عبور کند؛ کاری که متاسفانه یا اصفهان شده است»! وی ادامه می دهد: « سنتز نتیجه "تز" و "آنتی تز" است؛ یعنی حرفی گفته می شود و حرفی هم در مقابلش شنیده می شود و اینها باید به نحوی تعامل کنند تا نتیجه حاصل خوب باشد. من اصراری به این ندارم که هرچه اداره میراث فرهنگی می گوید درست است؛ بلکه من می گویم باید تعادل باشد؛ یعنی هم حفظ میراث انجام شود و هم برنامه های امروزی را پیش برد».
کسائیان اضافه می کند: « مترو با دیکتاتوری تمام از چهارباغ گذشت و به هیچ نظری هم گوش نشد. چه فاجعه بزرگی بوجود آمد و چه هزینه های عظیم و چقدر زمان صرف آن گردید. آن زمان ازسوی سازمان نوسازی بهسازی این موضوع مطرح شد که میراث فرهنگی باید فدای مترو شود! این طرز فکر غلط است؛ اما متاسفانه دیکتاتوری انجام شد و فاجعه عبور مترو از چهارباغ را رقم خورد؛ و آن دیکتاتور هنوزهم در قدرت است». وی تصریح می کند: « عقل سلیم می گوید در همه مباحث به خصوص درمورد شهر تاریخی اصفهان باید با آدمهای فهیم صحبت کنند؛ اما متاسفانه در جامعه ما هرکس حرف خودش را می زند و این یعنی دیکتاتوری که در ذهن تمام ایرانی ها وجود دارد. بنابراین نه میراث درست می گوید و نه سازمان نوسازی بهسازی و به قول خیام نیشابوری؛ ای بیخبران راه نه این است و نه آن»

کنار رفتن سازمان نوسازی بهسازی از پروژه چهارباغ
احمد منتظر رییس سابق اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان اصفهان تصریح می کند: « تبدیل چهارباغ به پیاده راه به درستی انجام نشد و به‌جای کاوش های باستان شناسی علمی از لودر استفاده شد. لایه های زیرین چهارباغ را تخریب کردند و برخی لایه ها بدون بررسی دفن شدند؛ ضمن اینکه نه از نیروهای متخصص استفاده شد و نه کوچک ترین توجهی به تاریخی بودن محور ارزشمند چهارباغ صورت گرفت. به همین دلیل از این زمان به بعد سازمان نوسازی بهسازی از موضوع چهارباغ حذف شده و فعلا قرار است یک برنامه ریزی محدود برای طراحی انجام شود. تعدادی را دعوت کردند تا طرح هایشان را ارایه کرده و بین آنها انتخاب صورت بگیرد.»
منتظر با بیان اینکه یکی از اشتباهات بزرگ سازمان نوسازی بهسازی شهرداری اصفهان این بود که در فهم بافت فرسوده و بافت تاریخی دچار مشکل شدند و هر بافت تاریخی را فرسوده نامیدند، می افزاید: « احیای میدان هزار ساله عتیق هم موضوع خیلی خوبی بود؛ اما متاسفانه نه تنها به تاریخچه قدیم این میدان توجهی نشد؛ بلکه چیزی که ساختند یک کپی از میدان نقش جهان بود» . منتظر تاکید می کند: « وقتی کارهای فرهنگی و تاریخی وقتی به دست مشاور می افتد اشکال پیدا می کند؛ چون بیشتر مشاورها یا معمار هستند و یا شهرساز و از کار فرهنگی اطلاعی ندارند. کار فرهنگی باید بر اساس اطلاعاتی انجام شود که در حفاری های باستان شناسی انجام می شود و مجریان باید متون تاریخی را بخوانند تا اطلاعات را به دست آوردند؛ اما متاسفانه آنها، اهل خواندن و حفاری باستان شناسی هم نیستند و فقط به حافظۀ خودشان برای طراحی تکیه کرده و معمولا کپی می کنند».

شغل های شکمی
سایبان های اروپایی
مرتضی فرشته نژاد، پیشکسوت معماری و مرمت بناهای تاریخی اصفهان نیز می گوید: « در شکل گیری یک شهر، همه ارگان ها باید با هم همکاری کنند و وظیفه خودشان را انجام دهند تا شهر آنطورکه باید شکل بگیرد و خارج از قاعده و قانون نشود. همه باید توان خودشان را به میان بگذارند که متاسفانه الان در اصفهان اینطور نیست و صبح طرح می دهند و بعدازظهر اجرا می شود؛ آنهم بدون هیچ مشورتی! الان هم چهارباغ کنونی نه چهارباغ صفوی است و نه چهارباغ پهلوی! تا چشم کار می کند اطراف آن شغل های شکمی و سایبان های اروپایی وجود دارد»!
وی ادامه می دهد: « معماری چهارباغ خیلی مهم بود و اگر به روش میراثی عمل می کردند همه مانده های چهارباغ پیدا می‌شد؛ اما من با چشم خودم دیدم که در چهارباغ تراکتور گذاشته بودند و خیش می کشیدند و برای اینکه کسی عکس نگیرد و نبیند دورش دیواره پلاستیکی کشیده بودند و هرچند متر نوشته بودند ورود ممنوع! اما کار میراثی اصلا خیش کشیدن نیست؛ کار بولدوزر و لودر نیست، مرمت یک دورۀ علمی است؛ یعنی این علم به موزات علم معماری شخصیت خودش را دارد؛ ولی متاسفانه در چهارباغ اصلا اعتنایی به علم مرمت و حتی معماری نشده است. برای چهارباغ با این شکل کنونی، نمی توان واژۀ احیا را به کار برد و باید گفت نوسازی انجام شده؛ همان چیزی که برازندۀ سازمان نوسازی شهرداری هم می باشد»!
حالا نه میدان عتیق احیا شده است و نه چهارباغ خاطره ساز!. نقبی در تاریخ احیای بناها و بافت های تاریخی اصفهان نشان می دهد، تا زمانی که در سازمان نوسازی بهسازی شهرداری اصفهان و اداره‌کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری، حکم، حکم دیکتاتورها و غیرعالمان است اعتماد برای احیا در هر نقطۀ دیگری چونان تیری است که به سمت تاریخ سپاهان و مردمانش نشانه می رود؛ بی تردید بر شهردار محترم نیز واجب است تا قاطعانه با مسئولان بی مهری با تاریخ اصفهان برخورد نماید.

 

شیرین مستغاثی/ هفته نامه نوسان