بسیاری او را به عنوان اقتصاددان حوزه فقر و عدالت اجتماعی می شناسند. مردی که معتقد است مشکلات امروز جامعه و فقر و نابرابری ها، آمار طلاق، اعتیاد، خودکشی و جرم جنایت و شکل گیری جرایم سازمان یافته و حتی فرار مغزها همه ناشی از ساخت اقتصادی حاکم بر جامعه بوده است. حسین راغفر در این گفتگو تأکید دارد که سیاست های حاکم بر اقتصاد کشور، صرف نظر از آنکه چه دولتی حاکم بوده است، همواره روند یکسانی را پشت سر گذاشته است! وی در عین حال موفق ترین دولت پس از سال های جنگ را دولت هشتم می داند و دلایل متقنی برای این موضوع دارد. گفت و گوی ما را با وی می خوانید؛

نوسان: با توجه به شرایط اقتصادی حاکم بر کشور و تفکر افرادی که طی این سال ها به عنوان وزیر برای اداره اقتصادی کشور بر سرکار آمده اند، چه روندی را در مدیریت اقتصادی کشور مشاهده می کنید؟
به نظرم آمدن و رفتن افراد، فرع یک سری مسائل اساسی تر است که عمده آن ها، بستگی به نوع نگاه به مسائل اقتصادی است. متأسفانه از زمان پایان جنگ تحمیلی تاکنون سیاست هایی بر اقتصاد ایران حاکم شده که بیشتر حامی و حافظ گروه های فرادست جامعه بوده است؛ به همین دلیل مردم و بدنه اقتصادی جامعه به تدریج حذف شده و اقتصاد هم با توجه به ویژگی های ساختاریش از جمله حاکمیت سرمایه تجاری، عمدتاً زمینه رشد فعالیت های نامولد را در پهنه اقتصادی خود شاهد بوده است. نابرابری های نادرستی که در کشور بوجود آمده است، ناشی از عدم درک صحیح از کاستی ها و محدودیت های اقتصاد کشور است و مادام که به این مسائل پاسخ ندهیم، مشکلات ساختاری اقتصاد کشور مرتفع نخواهد شد. سیاست های حاکم بر اقتصاد کشور، صرف نظر از آنکه چه دولتی حاکم بوده است، همواره روند یکسانی را پشت سر گذاشته است و گاهی با شدت و ضعف همراه بوده اند. همان طور که گفتم منافع مردم در این سیاست های اقتصادی مغفول مانده و و مشکلات امروز جامعه و فقر و نابرابری ها، مانند، طلاق، اعتیاد، خودکشی و جرم و جنایت ها و شکل گیری جرایم سازمان یافته و حتی فرار مغزها همه ناشی از ساخت اقتصادی حاکم بر جامعه بوده است.
دولت یازدهم هم کماکان همان سیاست ها را پیش برده است. به نظرم اگر هم توفیقی منتسب به این دولت باشد، این توفیق نه از سیاست های اقتصادی که حاصل سرریز نتایج در حوزه روابط بین المللی بوده است. این موفقیت ها نوعی خوش بینی را به جامعه تزریق کرد؛ والا به معنای واقعی ما کماکان شاهد ادامه همان سیاست های دولت های نهم و دهم هستیم. معتقدم که اگر نکته مثبتی در این میان وجود داشته باشد، آن هم به تصمیمات در حوزه اقتصاد باز نمی گردد.

نوسان: با این اوصاف، از نظر شما اینکه چه کسی وزیر اقتصاد انتخاب شود اهمیتی ندارد؟
اعتقاد ندارم که افراد نقش کلیدی و مهمی داشته باشند؛ هرچند که حضورشان مهم است و قطعاً در عملکرد یک وزارتخانه می تواند مؤثر باشد. اما این تأثیرگذاری بسیار محدود است. علتش هم آن است که در اقتصاد سیاسی ایران در شرایط کنونی، گروه ها و مافیاهای گوناگون و متعددی شکل گرفته اند که اتفاقاً صاحب قدرت در مراجع تصمیم گیری هم هستند و اگر یکی از وزرا در جهت حفظ منافع آن ها و تأمین سهم آن ها، حضور نداشته باشد به اشکال مختلف تخریب و استیضاح خواهد شد و به هرصورت مانع کارش خواهند بود. در مورد آقای طیب نیا نیز اگر ما نسبی در نظر بگیریم، به نظرم از گروه های دیگری اقتصادی موفق تر بود؛ منتها ملاحظات دیگر اقتصادی، در این تغییر نقش داشت.

نوسان: اینکه معتقدید حرکت این دولت در امتداد حرکت دولت های نهم و دهم بود به نظرتان نوعی بی انصافی نیست؟ یعنی ما شاهد تغییرات بسیاری در روند اقتصادی کشور بودیم! هرچند که با یکی از عمیق ترین رکودهای تاریخ کشور نیز مواجه گردیدیم!!!
آنچه که در دولت نهم و دهم اتفاق افتاد در تاریخ ایران، بی سابقه بود؛ عمده اش به خاطر چند عامل است که اصلی ترین آن انسداد سیاسی جامعه و یکدست شدن همه نهادهای قدرت بود؛ مجلس، قوه قضاییه و دولت، همه و همه از برنامه های دولت تبعیت کردند و هرچه دولت برای تایید ارائه می کرد آن ها حمایت و تصویب می کردند. درآمدهای بی سابقه ارزی هم وارد کشور شد و به همین معنا انسداد سیاسی کشور که نمودش حذف بسیاری از روزنامه ها و احزاب سیاسی و تعطیلی آن ها را به دنبال داشت، اتفاق افتاد. مجموعه این موارد امکان نظارت بیرونی را عملاً منتفی کرد. این فساد بزرگ دولت های نهم و دهم، ناشی از بسته شدن فضای سیاسی بود. اتفاقی که بعد از تغییر آن دولت روی داد، شکسته شدن این انسداد سیاسی بود. امروز ما می بینیم که همچنان بعد از دوران جنگ، همچنان موفق ترین دوره، متعلق به دوره دولت هشتم است.

نوسان: چرا دولت هشتم موفق را موفق می دانید؟
علت موفقیت دولت هشتم، نه سیاست های اقتصادی، که وجود یک دولت در سایه و رقیب بود که بر همه چیز دولت نظارت دقیق داشت. ضمن آنکه فضای سیاسی و رسانه ای بازی برای این نظارت وجود داشت. ما بیشترین تعداد روزنامه و نقد را در آن دوران داشتیم. بنابراین بازهم عوامل غیر اقتصادی، عامل موفقیت اقتصادی در آن دوره بود!!! که باعث می شد تا اقتصاد، اندکی سالم تر و شفاف تر عمل کند. در دوره جدید هم این دولت سایه بوجود آمده است. گروه های منتقد قدرتمندی شکل گرفته اند و دولت را نقد می کنند؛ همان هایی که نقش مهمی در مشکلات کنونی دارند ولی به نظر بنده نفس وجود این گروه ها بسیار ارزشمند است.

نوسان: چقدر پیش بینی می کنید که دولت دوازدهم بتواند مانند دولت هشتم همان ثبات و جایگاه را به اقتصاد کشور بازگرداند؟
امروز مشکلات اقتصادی بسیار پیچیده تر شده است!!! یعنی دولت دوازدهم با مشکلات خیلی بزرگتری نسبت به دولت هشتم روبرو خواهد بود. آواری که طی دولت های نهم و دهم بر سر کشور فرو ریخت، آثارش تا دو سه دهه آینده بر سر اقتصاد کشور خواهد بود و دولت ها را درگیر خواهد کرد. این یکی از مشکلات است! توجه کنید که ما در آن زمان تحریم هایی به این گستردگی نداشتیم و پیچیدگی مشکلاتی که در دوره دولت های نهم و دهم به وجود آمدند نیز وجود نداشت. امروز فشارهای بین المللی، بسیار بر عملکرد اقتصادی تأثیرگذار است و کار در شرایط کنونی پیچیده تر و مشکل شده است. همچنین به تعبیر انیشتین، بینش و تفکری که باعث بروز مشکلات شده است نمی توان با آن بینش به حل مشکلات دست یافت! به نظر من باید یک تغییر نگاه بوجود بیاید تا اقتصاد کشور از یک اقتصاد تجاری وابسته به درآمدهای نفتی، به سمت تولید صنعتی تغییر کند و ما با ظرفیت های ناشی از ارزش افزوده و توسعه اشتغال، امکان اثرگذاری برای عبور از این مرحله و مشکلات عمیق فعلی را پیدا کنیم. از جمله موانع موجود همین فضای کسب و کار کشور است که به هیچ وجه فضای مساعد و مناسبی نیست. انبوهی از مشکلات انباشته بر روی هم که عمده آن بحران بیکاری در کشور است که در دوره هشتم تا این اندازه عمیق نبود. منتها الزماتی وجود دارد که معتقدم می توان با تکیه بر این الزامات بر مشکلات فعلی غلبه کنیم. رمز اصلی موفقیت در شرایط فعلی عزم سیاسی برای حل موانع اقتصادی است؛ هرچند که متأسفانه هنوز این عزم سیاسی شکل نگرفته است.

نوسان: به نظر شما شما چرا این عزم سیاسی بوجود نمی آید؟
جامعه سیاسی هنوز به مشکلات امروز نگاه سیاسی و حزبی دارد تا به منافع ملی و آینده کشور! یعنی جامعه سیاسی هنوز عمق مشکلات اقتصادی را درک نکرده است! و مادامی که این مسئله تحقق نیابد، عزمی برای حل مشکلات فعلی و وحدتی تمام قد برای رفع آن پدید نخواهد آمد. اگر توجه کنید همه فکر می کنند که تنها این قوه مجریه است که مسئول ساماندهی شرایط امروز است؛ این درست نیست!؛ دیگر افراد و ارگان ها هم در شکل گیری این مشکلات و هم در حل آن می توانند سهم داشته باشند.

نوسان: آقای دکتر! با تمام این اوصاف، اگر بخواهید نسخه خوبی را برای اقتصاد کشور تجویز کنید رعایت چه مواردی را به دولت پیشنهاد می کنید؟
علاوه بر همان وحدت رویه که در موردش مفصل صحبت شد؛ تغییر نگاه اقتصاد کشور، از یک اقتصاد تجاری وابسته به درآمدهای نفتی به سمت تولید صنعتی است و تا مادامی که به این درآمدها وابسته هستیم آسیب پذیر خواهیم بود. منشأ اصلی فساد در اقتصاد کشور وجود همین درآمدهای نفتی و شیوه مدیریت آن است. تا زمانی که با یک عزم سیاسی جدی این منابع مدیریت نشود و از این مواهب تنها برای توسعه و نه برای مصارف جاری استفاده نشود، امکان حل مسائل وجود نخواهد داشت. بنابراین در اولین گام، باید نگاه عمیقی از درک شرایط خطرناک فعلی شکل بگیرد و در ادامه عزم واحدی برای حل مشکلات کشور روی دهد تا موانع موجود حاکم بر کشور مرتفع گردد. هرچند که وجود بخش عظیمی از ساختار قدرت در سیستم اقتصادی کشور عامل بسیاری از مشکلات و موانع امروز است و خروج آن ها نیز کار آسانی نیست مگر آنکه به عواقب آن نیز همه اتفاق نظر پیدا کنند.

نوسان: نقش بخش خصوصی را در این میان چگونه می بینید؟ می تواند در این شرایط حرکت مؤثری داشته باشد؟
بخش خصوصی در شرایط کنونی هیچ کاری نمی تواند انجام دهد، مگر آنکه دولت و حاکمیت زمینه های آن را فراهم کنند؛ به نظرم در حال حاضر بخش خصوی بسیار ناتوان است چراکه هنوز زمینه های تغییر بوجود نیامده وجود نیامده است.
تحولات كابينه را هم بايد از اين منظر ديد. مشكلات كنوني اقتصادي كشور به سطحي رسيده است كه تنها با يك چرخش جدي و اصلاحات ساختاري امكان بهبود اوضاع وجود دارد؛ این چرخش باید از سمت اقتصاد رفاقتي به اقتصادي مردمي و عادلانه صورت گیرد. دولت بايد تلاش كند بازار را در خدمت مردم قرار دهد و به رويه غلط كنوني پايان دهد.
مجید محققیان/ ماهنامه نوسان