داستان این‌روزهای دلار دیگر از مرز بحران هم گذشته است؛ بحرانی‌که چند وقتی می‌شود ضربان قلب اقتصاد را بالا برده و گویی هیچ درمانی هم برای آن وجود ندارد. چند ماه ملال‌آوری می‌شود که رنگ و بوی پست‌های مردم هم در شبکه‌های مجازی تغییر کرده؛ در استوری‌های ایستاگرامی، قیمت‌های عجیب‌ و غریب برای دلار پیش‌بینی شده و برخی از رسیدن ارزش ارز آمریکا به 25 هزار تومان خبر می دهند ؛ اتفاقی‌که دیگر نه شبیه به شایعه است، نه اغراق و نه دروغ. این‌روزها صحبت از قیمت دلار چنان انرژی منفی‌ای را به فضا ساطع می‌کند که بحث را همان‌‎جا نیمه‌تمام رها می‌کند.


چهارراه‌استانبول دیگر آن بازار آرام چند سال پیش نیست؛ همان بازاری‌که در دولت یازدهم از کانال سه هزار تومانی تکان نخورد تا در زمره دستاوردهای حسن روحانی در دوره اول ریاست جمهوری جای داشته باشد. خبرهایی که از بازار می‌رسند همه از ثبت رکوردی تازه برای ارز حرف می‌زنند. همین دیروز بود که فعالان این بازار از رسیدن نرخ دلار به 12 هزار و 900 هزار تومان خبر می‌دادند. مصطفی خانزادی، یکی از کارشناسان بازار ارز، در گفت‌گو با «همدلی»، از بازاری می‌گفت که اخیرا ملتهب‌تر شده است؛ «دلار روز شنبه 13 هزار و 500 تومان بود، روز یکشنبه هم به 12 هزار و 900 تومان رسید، در برخی از ساعات هر دلار آمریکا، 12 هزار و 500 بود، قیمت یورو هم به 14 هزار و 600 تومان رسیده است»
سیاست‌های جدید بانک مرکزی هم جواب نداد
چند وقتی از تغییر سکاندار بانک مرکزی گذشته و بازار ثانویه فعالیت خود را کلید زده است؛ همان بازاری که روی کار آمد تا با از بین بردن نقص موجود در سامانه نیما، مشکلات ارزی میان صادرکننده و واردکننده را از میان ببرد. لازم به ذکر است که صادرکننده‌ها با فروش در سامانه نیما، ملزم بودند تا ارز دریافتی خود را با قیمت 4200 تومان به واردکننده‌ها بفروشند، این درحالی بود که درست در همان زمان، قیمت دلار در بازار آزاد با شکافی مثبت و معنی‌دار نسبت به دلار رسمی (۴۲۰۰‌تومانی) در حال معامله بود. این موضوع کافی بود تا صادرکنندگان، رغبتی برای فروش ارز از طریق سامانه نوپای نیما نداشته باشند. خلاصه اینکه با ایجاد التهاب دوباره در بازار ارز و عبور قیمت دلار از مرز ۸ هزار تومان، خبر آغاز معاملات بازار ثانویه ارز منتشر شد و قیمت دلار برای مقطع کوتاهی با کاهش همراه شد. در بازار ثانویه ارز، صادرکنندگان کالا‌های غیرنفتی می‌توانند ۲۰ درصد از ارز حاصل از صادراتشان را به‌صورت توافقی به واردکنندگان عرضه کنند. با وجود آنکه این بازار جدید، شکاف قیمتی کمتری با قیمت‌های نقدی داشت. اما بازهم با استقبال چندانی همراه نشد و با چراغی خاموش به مسیر خود ادامه داد.
خلاصه اینکه وقتی رئیس‌کل بانک مرکزی تغییر کرد و سمت و سوی سیاست‌ها به بازار ثانویه سوق پیدا کرد، بازار کمی آرام شد، اما طولی نکشید که دوباره التهاب به جان چهارراه‌استانبول افتاد و ارز را با رکوردهای تازه‌تری همراه کرد. سوال اینجاست که چرا این سیاست هم مثل بقیه راهکارها نتوانست در کاهش التهابات بازار ارز مفید باشد. به باور بسیاری از کارشناسان اقتصادی، بی‌اعتمادی صادرکنندگان به بانک مرکزی، نامشخص بودن مکانیزم دقیق معاملاتی آن، بالاتر بودن قیمت‌ها در بازار نقدی نسبت به قیمت‌های این بازار و نهایتا افزایش کنترل و نظارت از سوی مقامات عالی، از جمله مشکلاتی بودند که مانع از کارآیی بالقوه بازار ثانویه ارز شدند.
فعالان بازرگانی هم به بازار ثانویه اعتماد ندارند
هر چه هست، بازار ملتهب است و نا آرام. سامانه نیما و بازار ثانویه ارز هم دیگر جوابگو نیستند. گفت‌وگو با صادرکننده‌ها و خبرهایی که روی تارنمای رسانه‌ها رفته است، همگی از شکست این سیاست‌ها خبر می‌دهند. به باور برخی از صادرکننده‌ها در فضایی که سیاست‌های بانک مرکزی مدام در حال تغییر است و از ثبات کافی برای اجرایی شدن برخوردار نیستند، حتی فکر کردن به یک روش تازه هم برای کنترل بازار اشتباه است. کار به قدری بیخ پیدا کرده که صادرکننده‌ها دیگر اعتمادی به سیاست‌های دولت برای ساماندهی اوضاع ندارند .
به باور بسیاری از فعالان بازرگانی، دولت باید از قبل برای این موضوع برنامه‌ریزی می‌کرد، چون مشکلات ارزی مربوط به امروز و دیروز نیست که بخواهد با سیاست‌های موقتی و کوتاه‌مدت جوابگو باشد. از طرفی نیز تحریم‌ها عاملی شده برای اختلال در مبادلات بانکی صادرکننده‌ها که برای دریافت ارز باید مدت زمان طولانی در انتظار باشند و از طرفی نیز فضای بی‌اعتمادی سبب شده تا دیگر کسی شوق وارد کردن ارز دریافتی خود را به بازار ثانویه نداشته باشد. البته برخی از صادرکننده‌ها نیز معتقد هستند که ارائه ارز حاصل از صادرات برای آن‌ها سودآور است، زیرا می‌توانند برای خرید مواد اولیه اقدام کرده و دوباره چرخه تولید را به حرکت درآورند، اما در این فضای بی‌اعتمادی نمی‌توانند به موفقیت بازار ثانویه هم امیدوار باشند. از طرف دیگر نبود نظارت بر رفتار صادرکننده‌ها نیز سبب شکست این بازار شده است.
بازی سازمان یافته نرخ ارز
خلاصه اینکه سیاست‌های بی‌ثبات بانک مرکزی این روزها در حالی اجرا می‌شود که صادرکننده‌ها به بازار ثانویه اعتمادی ندارند، مردم منتظر کاهش قیمت ارز هستند و همچنان از خرید و فروش دلار خودداری می‌کنند؛ قیمت‌هایی که به جای کاهش هر روز رکورد تازه‌ای را ثبت می‌کنند. راغفر در این‌باره به ایلنا می‌گوید: «این یک بازی سازمان‌یافته آقایان است که نرخ ارز را چند هزار تومان بالا می‌برند بعد مثلا هزار یا دوهزار تومان کاهش می‌دهند‌ سپس ادعا می‌کنند که نرخ ارز افت داشته است. در حالی که این افراد هیچ سخنی در مورد افزایش نرخ دلار از 3500 تومان به 14500 تومان نمی‌گویند و این یک شارلاتان‌بازی و مهندسی افکار عمومی است که به هیچ وجه قابل قبول نیست و نمی‌توان این را کاهش قیمت محسوب کرد.»
حسین راغفر در مورد تاثیر بخشنامه جدید بانک مرکزی مبنی بر اجازه صرافی‌ها برای خرید ارز از بازار ثانویه گفت: «البته این بخشنامه در کاهش نرخ ارز بی‌تاثیر نبوده است و هرگونه سیاست کنترلی که عرضه و تقاضای ارز را در اختیار دولت بیاورد موثر است اما تاثیر عوامل سیاسی بسیار بیشتر بوده است.»
نرخ منطقی دلار 4 هزار تومان است
یکی از سوالات مهمی که به ذهن می‌رسد، نرخ مناسب برای دلار در این آشوب اقتصادی است. راغفر نرخ منطقی دلار را زیر 4 هزار تومان دانست و افزود: «به نظر بنده نرخ دلار باید زیر 4 هزار تومان باشد و این هم با منطق آقایان و هم با منطق‌های دیگر سازگار است. اگر منافع تولیدکننده محور سیاست‌ها باشد نرخ ارز باید موجب رقابتی شدن تولید در داخل شود و این برحسب یک برنامه مشخص و اخذ انواعی از تعهدات در راستای ارتقای بهره‌وری در بخش‌های مختلف تولید است و نرخ ارز باید براساس نیاز تولیدکنندگان تعیین شود.»
این اقتصاددان در پاسخ به برخی انتقادات در مورد ادعای دلار 40 هزار تومانی در آینده گفت: این موضوعی کاملا روشن است و البته جزییات آن را به زودی منتشر خواهیم کرد. اگر روند شش ماه گذشته را در نظر بگیریم که نرخ ارز به 15500 تومان هم رسید موضوع کاملا روشن خواهد بود که در شش ماه آینده ما به کجا خواهیم رسید.
او متذکر شد: البته این هشداری به مسئولان کشور است که نمی‌شود اقتصاد را به شیوه کنونی اداره کرد و باید هرچه سریع‌تر کنترل شود، وگرنه با این تصویر مواجه خواهیم شد و البته به زودی جزییات آن را به صورت مبسوط توضیح خواهیم داد.
بازار ثانویه را متوقف کنید
اولین باری که همتی، به عنوان رئیس بانک مرکزی از سیاست جدید ی به نام بازار ثانویه برای کنترل بازار آزاد رونمایی کرد، کمتر کسی فکر می‌کرد که چند ماه بعد این سیاست هم مهر شکست را بر پیشانی‌اش خواهد دید. حالا به باور کارشناسان اقتصادی و فعالان بازرگانی، این سیاست شکست خورده است و باید هر چه سریعتر از صحنه اقتصادی کشور حذف شود. راغفر در اینباره به ایلنا می‌گوید: «پیمان سپاری ارزی، تصمیم مناسبی از سوی بانک مرکزی است که قبلا هم بوده است. البته یکی از مطالبات ما همین مورد بود که در کنترل عرضه ارز می‌تواند کمک کند. بنابراین این یک اقدام به‌جا است، اما ارزی که از این طریق به‌دست می‌آید باید به صورت ارز دولتی مبادله شود نه اینکه وارد بازار ثانویه شود، بازاری که به نظر من هرچه سریع‌تر باید متوقف شود.»
وی خاطرنشان کرد: کسانی که مدعی بازارگرایی و تک نرخی شدن ارز بودند امروز شاهد سه نرخ رسمی و چند نرخ منطقه‌ای اعم از نرخ هرات و سلیمانیه هستند و خنده‌دارتر از این نمی‌شد. این نتیجه کار کسانی است که ادعای علمی بودن را دارند.
سال‌هاست که سیاست‌های دولت‌های مختلف به صورت موقتی برای درمان التهابات بازار ارز روی کار می‌آیند و نتیجه این ماجرا اتفاقاتی است که حالا در بازار آزاد شاهد آن هستیم. واقعیت این است که در این فضای پر از التهاب دیگر هیچ راهکاری از زبان فعالان بازرگانی یا صرافان به گوش نمی‌رسد. حالا دیگر کار به جایی رسیده است که برخی از ادعاها از رسیدن دلار به 40 هزار تومان خبر می‌دهند. به راستی سایه سیاست‌های موقتی دولت تا چه زمانی بر سر بازار ارز خواهد بود و دلار تا کجاها خود را بالا خواهد کشید؟