شهر دلمرده‌ای است با کمترین فضای سبز و آلودگی نفتی که امان مردم را بریده است. این رایج‌ترین توصیفی است که کارگران عسلویه از یکی از بزرگترین شهرهای صنعتی ایران دارند. توازن جمعیتی به هم خورده است و بیشتر مهاجران یعنی چیزی حدود ٩٠‌درصد را مردان تشکیل می‌دهند. مردانی که هیچ تمایلی به بردن خانواده خود به این شهر گران و آلوده ندارند. خانه و زمین گران در عسلویه خیلی‌ها را به حاشیه‌نشینی کشانده و نبود درمانگاه کافی و تجهیزات درمانی یکی دیگر از مشکلات عمده شهر نفتی ایران است که برخلاف بسیاری از شهرهای صنعتی هیچ جاذبه‌ای برای زندگی ایجاد نمی‌کند.
مشکلاتی که کارشناسان ریشه آن را در توسعه نامتوازن شهر و تمرکز جمعیت در چند کلانشهر می‌دانند. آنگونه که عباس آخوندی وزیر راه‌وشهرسازی اعلام کرده؛ ٥٠‌درصد جمعیت کشور در ١٠ شهر جای گرفته و ٥٠‌درصد دیگر در‌ هزار و ١٠٠ شهر دیگر. شاید در نگاه ابتدایی گمان شود که توسعه پایدار جمعیت کشور را به این کلانشهرها سرازیر کرده اما مجتبی اسلامی بیدگلی این تمرکز جمعیت را نشان‌دهنده توسعه نامتوازن دانسته و معتقد است عمر زیادی نخواهد داشت.
به باور او، عمر توسعه در شهرهایی که مسائل زیست‌محیطی، رفاهی و اجتماعی در آن نادیده گرفته می‌شود، بسیار کوتاه است. شاید در ماه‌های ابتدایی کارگران منطقه عسلویه از گرفتن حقوق ٥‌میلیون تومان راضی باشند اما این مطلوبیت ابتدایی کاهنده است و مسأله اقتصادی بعد از مدتی دیگر جذابیتی برای فعالان در این شهرها را نخواهد داشت. در این شرایط یا باید هر ٣ماه یک‌بار حقوق کارگران را افزایش داد یا زیرساخت‌های لازم برای یک زندگی خوب را در آن‌جا برایشان فراهم کرد. اما درحالی شهرهای جنوبی کشور از بی‌توجهی دولتمردان رنج می‌برند که مینو رفیعی مجری طرح جامع مسکن می‌گوید: توسعه متوازن این شهر در آمایش سرزمینی مورد توجه قرار گرفته است. اما مشکل اینجاست که تمام برنامه‌ریزی‌های ما روی کاغذ است و در عمل هیچ‌کدام از آنها عملیاتی نمی‌شود.


دگرگونی بافت اجتماعی عسلویه
برهم‌خوردن تعادل جنسی جمعیت از مهمترین آثار این توسعه نامتوازن در عسلویه است. درحال حاضر، ۹۰‌درصد مهاجران ورودی به عسلویه را مردان تشکیل می‌دهند. به‌علاوه سیل ورود جمعیتی با فرهنگ‌ها و آداب و رسوم متنوع به یک بافت روستایی همگن سنتی، مسائلی نظیر احساس ناامنی، بی‌اعتمادی و خطر در میان بومیان و احساس بیگانگی و عدم تعلق به مکان و بروز رفتارهای ناهنجار در میان غیربومیان را پدید آورد که نتیجه قهری دیدگاه اقتصادی حاکم بر برنامه‌ریزان در این منطقه بود.به این ترتیب اگرچه سال‌هاست روند تخریب سرمایه اجتماعی در ایران آغاز شده اما در منطقه عسلویه سرعت تخریب به‌مراتب بالاتر بوده که اثرات نامطلوب جبران‌ناپذیری بر وضع اجتماعی آن داشته است.براساس گزارشی که از سوی مرکز آمار ایران منتشر شده، از تعداد مهاجرانی که در دهه۱۳۶۵-۱۳۷۵ به عسلویه وارد شدند، ۶۱درصد به مهاجران خارج از استان بوشهر، ۲۲درصد درون شهرستانی (شهرستان کنگان) و بقیه به سایر شهرستان‌های استان بوشهر اختصاص داشته است. در فاصله سال‌های ۱۳۷۵ـ۱۳۸۵ سهم مهاجرت‌های برون استانی ۷۹درصد و مهاجرت‌های درون استانی و درون شهرستانی به ترتیب ۱۱‌درصد و ۸درصد بوده است. این آمار بیانگر تغییر و دگرگونی شدید بافت اجتماعی عسلویه است.


شهرهای مزیت‌دار، بی‌مزیت شدند
مجتبی اسلامی بیدگلی که تمرکز جمعیت در چند کلانشهر را معضل اصلی شهرسازی در ایران می‌داند، گفت: در همه‌ جای دنیا شهرهایی که دسترسی به اقتصاد بین‌الملل و آب دارند، خود می‌تواند به مراکز حمایتی تبدیل شوند اما متاسفانه این اتفاق در کشور ما رخ نداده و شهرهای جنوبی ما با وجود داشتن هردو مزیت، از وضع بد اقتصادی و اجتماعی رنج می‌برند.
به ‌گفته او، تمرکز منابع به منابع مالی محدود نمی‌شود، بلکه منابع انسانی هم در شهرهای بزرگ جمع شده است. بیشتر مدیران موفق در کلانشهرها مشغول به کار هستند و نیروهای کارآمد در شهرهای کوچک کمتر دوام می‌آورند یا کمتر اجازه فعالیت به آنها داده می‌شود. وقتی می‌بینیم که پزشک، استاد یا مدیری خیلی خوب عمل می‌کند، فکر می‌کنیم که حتما باید آن را به کلانشهرها بفرستیم و شهرهای کوچک را حتی از داشتن یک مدیر خوب محروم می‌کنیم.این کارشناس مسکن معتقد است؛ به دلیل سیاست‌های نابهنجار طی ٤دهه گذشته بسیاری از شهرهای ما توسعه پیدا نکردند، ادامه داد: شهرهای شمالی ما دچار سیاست‌های سوداگرانه شدند و شهرهای جنوبی هم بعد از جنگ با محرومیت دست‌وپنجه نرم می‌کنند.مینو رفیعی، مجری طرح جامع مسکن که ریشه عقب‌ماندگی شهرهای جنوبی را ناشی از غفلت دولت‌ها می‌دانست، توضیح داد: هیچ‌گاه از پتانسیل شهرهایی همچون مسجد سلیمان و اهواز به اندازه کافی استفاده نشد. این شهرها نه‌تنها موقعیت جغرافیایی بسیار مناسبی داشته و در کنار دریاها جای گرفته‌اند بلکه از آب‌وخاک غنی نیز برخوردار هستند.


افزایش جمعیت و معضل فضای سبز
هجوم بی‌رویه به سمت عسلویه، تنها به حاشیه‌نشینی، برهم‌خوردن تناسب جنسیتی و افزایش ناهنجاری‌های اجتماعی دامن نزده است. کمبود فضای سبز در شهری با این حجم از آلایندگی از دیگر مشکلاتی است که این روزها صدای شورای شهر عسلویه را هم درآورده است. این در حالی است که اهمیت فضاهای سبز در چنین محیط صنعتی‌اي به ‌حدی است که به‌ عنوان یکی از شاخص‌های توسعه‌یافتگی جوامع مطرح بوده و کمبود آن به معنی نادیده‌انگاشتن سلامت جسمی، روانی و تندرستی شهروندان تصور می‌شود.
توسعه فضای سبز تقویت ریه‌های تنفسی شهر است اما گویا صنعتی‌بودن این‌قدر به مذاق سیاست‌گذاران خوش آمده است که دلمردگی مردم را بر آن ترجیح داده‌اند. تأثیر محیط‌زیست و فضای سبز شهری تنها بر شادکامی و افزایش روحیه شهروندان موثر نیست بلکه محیط‌ زیست سالم، یکی از راه‌هایی است که به‌ نظر می‌رسد می‌تواند در کنترل آلودگی هوا بسیار کمک‌کننده باشد.


راه‌حل‌های ضربتی
حالا برخی از اعضای شورای شهر عسلویه از پرداخت غرامت بابت آلودگی بیش از حد استانداردها در این شهر نفتی سخن می‌گویند. پیشنهادی که در نگاه اول بسیار خوشایند به‌ نظر می‌رسد، مورد تأیید کارشناسان اقتصادی نیست. مجتبی اسلامی بیدگلی در این‌باره می‌گوید: ماجرا از این‌جا شروع می‌شود که سیاست‌گذاران سعی دارند تا سیاست‌گذاری‌های اشتباه چندین‌‌ساله خود را با طرح‌های ضربتی جبران کنند و ما همواره دنبال سریع‌ترین راه‌حل هستیم. این فرآیند را تنها در بخش‌های اقتصادی نمی‌بینیم و در تمامی نظامات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی قابل‌مشاهده است.
او با بیان این‌که این راه‌حل‌ها نه‌تنها دردی از مشکل دوا نمی‌کند، بلکه نظامات بودجه‌ای کشور را دچار مشکل می‌کند، ادامه داد: در حال ‌حاضر بسیاری از شهرهای ما با مشکلات زیست‌محیطی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، برای رفع آنها باید فکر کرد که چگونه می‌توان یک تعادل توسعه‌ای در کشور ایجاد کرد.


کرایه بالا و بضاعت مالی کم‌ غیربومی‌ها عامل حاشیه‌نشینی
اما مشکلات مردمان این شهر نفتی به مسائل زیست‌محیطی ختم نمی‌شود. مسکن گران و افزایش حاشیه‌نشینی از دیگر معضلاتی است که امکان تشکیل خانواده را از فعالان عسلویه گرفته است. یکی از فعالان اجتماعی و فرهنگی عسلویه در این‌باره به «شهروند» گفت: رشد فضای فیزیکی و جمعیت شهرستان عسلویه در سال‌های اخیرا بسیار شتابان بوده است. این سیل جمعیت که از دیگر نقاط به شهرستان عسلویه روی آوردند نیاز به مسکن دارند گر چه امید بسیاری از آنان، اشتغال در پارس‌جنوبی بود ولی برخی از این جمعیت غیربومی در شغل‌های کاذب مشغول به فعالیت می‌شوند. او که مهمترین دلیل حاشیه‌نشینی در شهرستان عسلویه را هزینه‌های بالای اجاره منزل در عسلویه می‌داند، گفت: در حال ‌حاضر قیمت اجاره در برخی از نقاط عسلویه معادل محله‌های شمال تهران هست؛ در حالی ‌که برخلاف تصور عموم بخش عمده‌ای از کارگران با حداقل حقوق در مجتمع‌های نفتی مشغول به کار هستند. این فعال اجتماعی معتقد است: متاسفانه شرکت‌های پیمانکاری نقش مهمی در دامن‌زدن به بالا رفتن قیمت‌های اجاره‌خانه دارند؛ این شرکت‌ها، بدون چانه‌زنی تسلیم قیمت‌های کاذب می‌شوند که این سبب بالا رفتن قیمت‌ها است.


نیمی از جمعیت ایران در ١٠ شهر
احداث کارخانه‌های صنعتی در شهرهای خشک و بیابانی کشور بدون توجه به منابع آبی شهرها، توسعه میادین نفتی بدون توجه به کاهش آلایندگی، ایجاد شغل بدون توجه به تأمین امکانات رفاهی همه‌وهمه شاید در کوتاه‌مدت به توسعه و رونق اقتصادی منجر شود اما آن‌گونه که اسلامی بیدگلی معتقد است این رونق دوام چندانی نخواهد داشت؛ چراکه توسعه صورت‌گرفته توسعه متوازنی نیست. بیدگلی با بیان این‌که ١٠‌درصد جمعیت ایران در تهران و ٥٠‌درصد جمعیت کشور در کلانشهرها سکونت دارند، افزود: براساس گفته‌های وزیر راه‌و‌شهرسازی‌ هزار و ١٠٠ شهر ایران کمتر از ٥٠درصد جمعیت باقیمانده را در خود جای داده‌اند. این عدم تعادل پیچیده‌تر از تصور ما و تنها جمعیتی نیست و درنهایت سبب مشکلات زیستی شده است به‌طوری که بیشتر شهرها با مشکلات آب و هوا و تردد و قابلیت زندگی مواجه هستند.


حرکت به سمت تعادل منطقه‌ای
پیروز حنانچی، معاون اسبق وزیر راه و شهرسازی در این‌باره به «شهروند» می‌گوید: واقعیت این است که کلانشهرهای ما و در رأس آنها پایتخت، امروز با معضلی جدی به نام «تمرکز» جمعیتی و فعالیت مواجهند که تبعات مختلفی را برای آنها به دنبال داشته و دارد. تبعاتی که چالش‌های زیست‌محیطی و کمبود آب از مهمترین آنها تلقی می‌شود و باعث شده تا آب‌های سفره‌های زیرزمینی به سمت کلانشهرها سرازیر شود.
او ادامه داد: به بیانی این تمرکز باعث تشدید آسیب‌پذیری کلانشهرهای ما در مواقع بحرانی و کاهش توان اکولوژیک ناشی از همین تمرکز در آنها و البته تخریب و آلودگی آب، خاک و هوا در این کلانشهرهاست. راه‌حل برون‌رفت از این بحران نیز حرکت به سمت ایجاد «تعادل» منطقه‌ای است که نیازمند سرمایه‌گذاری‌های کلانی است که البته همین سرمایه‌گذاری نیز امروز نه فقط یکی از مشکلات شهرداری‌ها که از معضلات دولت تلقی می‌شود.

 

سهیلا روزبان- شهروند