چرایی کوچ نقدینگی به سمت سهام کوچک
این تحلیلگر بازار سرمایه ادامه می‌دهد: این داستان با چند اتفاق دیگر همزمان شده است. یکی از مهم‌ترین آنها، کسری صندوق‌های بازنشستگی و تامین مالی صندوق‌ها از بازار سرمایه است. چنین اتفاقی متاسفانه به این روند دامن زده که پول از سمت سهم‌های بزرگی که ارزندگی لازم را دارند به سمت سهام کوچک کوچ کند. شریعتی توضیح می‌دهد: اگر نگاه کنید بازده شاخص هم‌وزن در طول یک ماه گذشته به شکل قابل توجهی از شاخص کل پیشی گرفته است. دلیل آن هم این است که پول سرمایه‌گذارهای بازار سرمایه مثلا به سهامی مانند فولاد ورود نمی‌کند زیرا سرمایه‌گذار وقتی می‌داند فولاد مبارکه صف خرید می‌شود و صندوق‌های بازنشستگی و تامین اجتماعی به دلیل اینکه باید حقوق بدهند، تا می‌توانند می‌فروشند، ترجیحا ورود نمی‌کند و این پول به سمت سرمایه‌های کوچک می‌رود. می‌بینید که حتی در یک روز بسیار بد و منفی مانند روز گذشته، بسیاری از تک‌سهم‌های کوچک در بازار مثبت معامله می‌شوند و حتی این امکان وجود دارد که برخی از این سهم‌ها بی‌دلیل مثبت باشند. او در ادامه عنوان می‌کند: اما اینکه این مشکل چه زمانی برطرف می‌شود، به نظر من باید چند اتفاق مثبت بیفتد. یکی گذر زمان است که مقداری این ابهامات را کمتر کند و دیگری تثبیت یکسری از متغیرهای مستقیمی است که اثرگذار هستند. مانند نرخ دلار، نرخ سود سپرده بانکی- که در بودجه می‌توانیم چشم‌انداز آن را ببینیم- و روشن‌تر شدن فضای سیاسی دست‌کم تا یک سال آینده.
نگاه افراطی به روند بازار
این تحلیلگر بازار سرمایه در پاسخ به این سوال که کدام‌یک از متغیرهای سیاسی یا اقتصادی موثرترند، می‌گوید: فکر نمی‌کنم که هر کدام از این متغیرها نسبت به دیگری برتری داشته باشد. هر سرمایه‌گذار با توجه به ذهنیت خود ادله‌ای را جهت خروج از یک سهم یا ورود به سهم دیگری داشته و رویکردی را اتخاذ می‌کند. به عنوان مثال ممکن است یک سرمایه‌گذار ترجیح دهد به عملکرد خود در بازار سرمایه با این دید نگاه کند که با توجه به گزارش‌های آذرماه و نرخ‌های فروشی که در حال حاضر در بورس کالا رقم می‌خورد و نیز با توجه به ثبات نرخ دلار در همین محدوده کنونی، در بورس بماند و چشم‌انداز سرمایه‌گذاری را در بازار سرمایه نسبت به بازارهای موازی روشن ببیند. در نتیجه این انتظار را نخواهد داشت که مانند سه‌ماهه نخست سال جاری، بازار ماهانه ۵۰ درصد رشد کند و سود بدهد. اما به این باور دارد که ریال بازار سرمایه نسبت به بانک و بازاری مانند مسکن، طلا، دلار و خودرو ارزنده‌تر خواهد بود. به همین علت سرمایه‌گذاری در بازار سهام را ادامه می‌دهد. شریعتی ادامه می‌دهد: در همین حال ممکن است فردی به دلیل ریسک‌های سیاسی ترجیح دهد سرمایه‌گذاری نکند. یا فرد دیگری به دلیل اتفاقات جاری در بازار ورود نکند؛ اتفاقاتی مانند عملکرد حقوقی‌ها یا حاشیه‌های قیمت‌گذاری فولاد و مسائلی از این دست. شاید برخی به خاطر نداشته باشند اما زمانی که آقای احمدی‌نژاد رییس‌جمهور شده بودند، بورس را قمارخانه خواندند و در آن سال‌ها بازار سرمایه به دلیل همین صحبت آسیب بسیار بدی را تجربه کرد. اکنون هم حاشیه‌های جدیدی در مورد صنعت فولاد ایجاد شده که همگی می‌توانند به عنوان عوامل تاثیرگذار در تصمیم‌گیری سرمایه‌گذار عمل کنند.
در واقع هر فردی از ظن خود به بازار نگاه می‌کند. وی تصریح می‌کند: اما به نظر من همواره در نهایت روند بازار درست می‌شود. این‌گونه نیست که بگوییم دیگر تمام شد و تا یک سال آینده همین وضعیت در بازار حاکم است. یا به عنوان مثال بگوییم قیمت فولاد مبارکه همین‌طور ریزش می‌کند تا به ۱۰۰ تومان سال ۹۵ برسد. چنین اتفاقی نمی‌افتد. همیشه در روندهای صعودی خوش‌بینی مفرط اتفاق می‌افتد مثل همان پیش‌بینی‌های شاخص هشت میلیون واحدی که مردم عادی از آن ناحیه بسیار آسیب می‌بینند. در زمان ریزش هم همین نگاه‌های مفرط تکرار می‌شود و سخن از شاخص ۴۰۰ هزار واحدی به میان می‌آید.