فوتبال ایران کار سختی برای احیای چهره‌اش در دیگر کشور‌های دنیا دارد؛ نه اینکه موضوع فنی و مربوط به مستطیل سبز باشد، بلکه به اتفاقاتی فرافوتبالی (اگر بشود چنین اسمی برایش گذاشت) برمی‌گردد که حسابی به چهره این فوتبال خدشه وارد کرده است. داستان مربوط به خودسوزی «سحر خدایاری» است؛ دختری که بعد از نرسیدن به رؤیایش که حضور در ورزشگاه و دیدن بازی تیم محبوبش یعنی استقلال بود، در فعل‌و‌انفعالی خودسوزی کرد تا رسانه‌های دنیا چهارچشمی مراقب رفتار مسئولان ایرانی در موضوع ورود زنان به ورزشگاه باشند.

به گزارش شرق، در این میان اخباری هم از سوی مسئولان ایرانی مخابره شد که نشان می‌داد کمی (حداقل در تهران و فقط برای ورزشگاه آزادی) فضا از این بابت لطیف‌تر شده و زنان می‌توانند برای دیدن بازی‌های ملی (نه باشگاهی) راهی ورزشگاه شوند. البته این تلطیف هم با اعمال فشار از سوی فیفا، نهاد بین‌المللی فوتبال، انجام شد و به نظر نمی‌رسید اگر کار دست خود مسئولان بود (با وجود تمایل به انجامش) اتفاق زیادی در این زمینه رخ می‌داد.

برخلاف ادعای محمود واعظی، رئیس دفتر حسن روحانی، بعد از اینکه رئیس‌جمهور ایران به جانی اینفانیتو، رئیس فیفا، قول مساعدت برای برطرف‌کردن مشکل ورود زنان به ورزشگاه در ایران را داد، مسئولان دست‌به‌کار شدند تا برای بازی‌های ملی در مرحله انتخابی جام جهانی، مقدماتی فراهم کنند تا زنان هم در ورزشگاه حاضر باشند. البته این مقدمات نه آن‌قدر چشمگیر است که جای ستودن داشته باشد و نه آن‌قدر بی‌فایده که شایسته تمجید نباشد.

ماجرا از این قرار است که مقرر شده حضور زنان با ورودی و خروجی جدا و جایگاه‌های مشخص مهیا شود تا آن‌ها بتوانند ۱۸ مهر، در جریان دیدار تیم ملی با کامبوج برای اولین‌بار، بدون کشمکش خاصی، طعم حضور در ورزشگاه را بچشند؛ نه اینکه قرار باشد کنار خانواده‌هایشان در ورزشگاه بنشینند، بلکه فقط در جایگاهی که برایشان در نظر گرفته شده می‌توانند مستقر باشند و بعد هم با شیوه‌ای خاص آن جایگاه را ترک می‌کنند.

آن‌طورکه ادعا شده بود، مسئولان وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال قرار شده بود بین پنج تا هشت هزار نفر از زنان را به ورزشگاه راه بدهند، ولی اکنون به نظر می‌رسد آن خواسته هیچ ارتباطی با برنامه‌ریزی مسئولان فدراسیون فوتبال ندارد! برای مشخص‌شدن این موضوع کافی است به صحبت‌های غلامحسین زمان‌آبادی، رئیس کمیته فرهنگی فدراسیون فوتبال، با ورزش سه رجوع کنیم تا پی ببریم که مسئله ورود زنان به ورزشگاه چندان هم راحت نیست.

۱۶۰۰ نفر به‌جای ۸ هزار نفر!
برخلاف ادعای اولیه، زمان‌آبادی می‌گوید مسئولان فدراسیون فوتبال فقط دو جایگاه را برای حضور زنان برای بازی با کامبوج در نظر گرفته‌اند؛ ازآنجاکه هر جایگاه در ورزشگاه آزادی ۸۰۰ نفر گنجایش دارد، پس مشخصا فدراسیون فوتبال مقدمات حضور هزارو ۶۰۰ نفر از زنان را برای این بازی فراهم کرده است!

اینجا دوباره مسائل زیادی از جمله بحث گزینشی ورود زنان به ورزشگاه مطرح می‌شود؛ اگر در همان ادعای اولیه می‌شد حضور تقریبی چهار هزار زن را از طریق خرید بلیت در ورزشگاه قطعی دانست، با این برنامه‌ریزی جدید، حضور از طریق خرید بلیت هم تقریبا منتفی می‌شود. دلیل این موضوع هم ساده است؛ فدراسیون فوتبال پیش‌تر به‌صورت گزینشی حدود ۸۰۰ نفر از زنان را به ورزشگاه آزادی برد تا دیدار فینال لیگ قهرمانان آسیا را از نزدیک ببینند. همان زمان هم اگرچه عنوان شده بود که می‌شود از طریق بلیت‌فروشی برای تماشای این بازی حاضر شد، اما سایت خرید بلیت برای زنان از دسترس خارج بود تا همه به‌صورت گزینشی وارد ورزشگاه شوند.

اکنون اگر قرار باشد به‌جای هشت هزار نفر، هزارو ۶۰۰ نفر گزینش شوند و به ورزشگاه بیایند، فدراسیون فوتبال نباید مشکلی در این زمینه داشته باشد! البته غلامحسین زمان‌آبادی در پاسخ به این پرسش که چرا فقط هزارو ۶۰۰ نفر را در نظر گرفته‌اند، از ۱۰ درصد جمعیت صحبت می‌کند؛ به این معنی که معتقد است فدراسیون عقیده دارد استقبال زیادی از بازی با کامبوج نمی‌شود و به‌همین‌دلیل آن‌ها حدس زده‌اند فقط هزارو ۶۰۰ زن برای تماشای این بازی کافی است!

ایرادی که این استدلال دارد این است که مسئولان فدراسیون بنا را بر این گذاشته‌اند که ۱۵ هزار مرد برای این بازی به ورزشگاه می‌آیند، پس ۱۰ درصد این تعداد، یعنی هزارو ۶۰۰ نفر (تقریبا) برای زنان کافی است! از قرار معلوم، متر و معیار مسئولان فدراسیون فوتبال برای ورود زنان به ورزشگاه و اینکه تعدادشان چقدر باشد، فقط بستگی به تعداد حضور مردان دارد! به این معنی که اگر برای یک بازی آن‌ها حدس بزنند ۳۰ هزار مرد به ورزشگاه می‌آیند، آن‌وقت اجازه می‌دهند سه هزار تماشاگر زن هم برود! استدلالی به‌غایت ابتدایی که دست‌کم برای این بازی نمی‌شود زیاد به آن دلخوش بود؛ اول اینکه فارغ از اینکه رقیب ایران در این بازی چه تیمی است، ازآنجاکه زنان اولین تجربه رسمی را می‌خواهند از سر بگذرانند، تمایل زیادی به حضور در ورزشگاه دارند؛ دست‌کم خیلی بیشتر از چیزی که فدراسیونی‌ها فکرش را می‌کنند. از سوی دیگر با توجه به اتفاقی که برای سحر خدایاری رخ داده، به نظر می‌رسد عده‌ای که مجددا تمایل به حضور در ورزشگاه داشته باشند، باز هم از این تعداد در نظر گرفته‌شده، بیشتر باشند. نکته سوم حساب‌و‌کتاب‌های شاهکار مسئولان است؛ شاید برای یک بازی اصلا تماشاگران مرد راغب به حضور در ورزشگاه نباشند، پس باید گفت: زنان هم نباید علاقه‌ای داشته باشند؟!

البته زمان‌آبادی می‌گوید اگر استقبال بیشتری از سوی زنان بشود، مسئولان فکری می‌کنند و جایگاه بیشتری در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد، اما آن‌هایی که به‌خوبی از کار‌های مسئولان فدراسیون فوتبال و برنامه‌ریزی‌شان آگاهی دارند، می‌دانند که این حرف وعده‌ای است که عملی‌کردنش تقریبا غیرممکن است.

این مسئولان که حالا ادعا می‌کنند می‌توانند بیشتر از هزارو ۶۰۰ زن را هم پذیرایی کنند، همان افرادی هستند که قرار شده بود در برنامه‌ای ویژه در کیش و روی یک کشتی بسیار مجلل، تیم ملی را برای حضور در بازی‌های جام ملت‌های آسیا بدرقه کنند؛ با ذکر این توضیح که هیچ تیم ملی‌ای در کار نبود و بازیکنان از ایران رفته بودند و قرار هم نبود به جزیره کیش برگردند!