گزارش مرکز آمار از سهم اشتغال ناقص نشان می‌دهد که ۱۰ درصد جمعیت شاغل دارای اشتغال ناقص بوده‌اند، این شاخص در بین مردان بیشتر از زنان و در نقاط روستایی بیشتر از نقاط شهری بوده است. به گزارش مرکز آمار و بر اساس نتایج طرح آمارگیری نیروی کار در بهار 98، تعداد اشتغال ناقص در این فصل حدود دو میلیون و 436 هزار و 615 نفر است. بر اساس این گزارش، 10 درصد جمعیت شاغل دارای اشتغال ناقص بوده‌اند، این شاخص در بین مردان بیشتر از زنان و در نقاط روستایی بیشتر از نقاط شهری بوده است. سهم اشتغال ناقص در بهار 1398 نسبت به فصل مشابه سال قبل دو درصد کاهش یافته است. افراد دارای اشتغال ناقص شامل تمام شاغلانی است که در هفته مرجع حاضر در سرکار یا غایب موقت از محل کار بوده و به دلایل اقتصادی نظیر رکود کاری پیدا نکردن یا کمتر از 44 ساعت کار کرده‌اند، خواهان و آماده برای انجام کار اضافی در هفته مرجع بوده‌اند. بررسی اشتغال بخش‌های عمده فعالیت اقتصادی نشان می‌دهد که بخش خدمات با 6/49 درصد بیشترین سهم اشتغال را به خود اختصاص داده است. در مراتب بعدی بخش‌های صنعت با 5/31 درصد و کشاورزی با 9/18 درصد قرار دارند. سهم شاغلان بخش کشاورزی در بهار 1398 نسبت به فصل مشابه سال قبل دو درصد نسبت و به بخش صنعت سه درصد افزایش داشته، در حالی که از سهم شاغلان بخش خدمات پنج درصد کاسته شده است. بررسی نرخ بیکاری جمعیت 10ساله و بیشتر نشان می‌دهد که 8/10 درصد از جمعیت فعال بیکار بوده‌اند، همچنین بر اساس فاصله اطمینان 95 درصد نرخ بیکاری کل کشور بین 4/10 درصد تا در 3/11 درصد با نقطه مرکزی 8/10درصد به دست آمده است. بدین معنی که این فاصله با اطمینان 95 درصد مقدار واقعی نرخ بیکاری را در بر می‌گیرد. بر اساس این نتایج نرخ بیکاری در بین زنان نسبت به مردان و در نقاط شهری نسبت به نقاط روستایی بود بیشتر بوده است. بررسی روند تغییرات نرخ بیکاری کل کشور نشان می‌دهد که شاخص نسبت به فصل مشابه در سال 1397 حدود 3/1 درصد کاهش داشته است.

پیامدهای اقتصادی و اجتماعی اشتغال ناقص

بازگشت تحریم و رخنه رکود بر اقتصاد ایران باعث شده تا حیطه کارآفرینی و اشتغال‌‌زایی هم تاثیر بسزایی از این دو عامل بگیرد و نگرانی فراوانی را در خانواده‌ها به وجود آورد. زیرا امروز متناسب با رشد جمعیت بین سال‌های 1360 تا 1379 اشتغال پیش‌بینی نشده و بسیاری از جوانان پشت درهای کاریابی‌ها منتظر مانده‌اند. عده‌ای هم که از پیداشدن کار ناامید شده‌اند روی به خوداشتغالی آورده‌اند و با کارهایی نظیر مسافرکشی، بسته‌بندی محصولات و ... معیشت می‌گذرانند. عده زیادی هم که پس از فراغت از تحصیل و پایان خدمت وظیفه (برای مردان) وارد بازار کار شدند، در این هنگام کمبود شغل‌ متناسب با رشته تحصیلی و تخصصشان چنان به ذوقشان زده است که در بهترین حالت مغازه‌ای برای خود باز کرده‌اند. گروهی هم به شغل‌های پاره‌وقت رضایت داده‌اند تا شاید بدین شکل بتوانند هزینه‌های روزمره خود را تامین کنند. هزینه‌هایی که امروز سر به فلک می‌کشد و حتی برای افرادی که در شیفت کامل کاری فعالیت می‌کنند پس‌اندازی باقی نمی‌گذارد. از این رو شاید بهتر باشد که امروز افرادی را هم که در مشاغل ناقص مشغول به فعالیت هستند را در رده بیکاران قرار داد و متناسب با نیاز آنها ظرفیت اشتغال را افزایش داد. البته اکنون شرایط به گونه‌ای است که شاید نتوان به آمار رسمی هم اعتنای چندانی کرد؛ چراکه برخی از پژوهشگران اقتصادی از فعالیت بیش از شش میلیون نفر در شغل‌های ناقص سخن به میان می‌آورند. حال انتظار می‌رود دولت با ایجاد ظرفیت‌های تولیدی، صنعتی و علمی سرانجام ظرفیتی برای اشتغال به‌وجود آورد، زیرا به‌تبع نبود شغل افراد درآمدی نخواهند داشت و بی‌پولی ممکن است تبعات مختلف اقتصادی و اجتماعی نظیر سرقت، کلاهبرداری، اعتیاد، باج‌گیری و ... داشته باشد. در این بین در کنار کاریابی‌های غیرمجاز، شرکت‌هایی هم قصد دارند با سوءاستفاده از شرایط، نانی بر روغن بزنند. چنان‌که آنها با برگزاری‌ کلاس‌های آموزشی به شرط استخدام پول هنگفتی را از متقاضیان دریافت می‌کنند و پس از پایان دوره، دیگر خبری از استخدام نیست که «آرمان» در آینده گزارش کامل‌تری را در این زمینه منتشر می‌کند.