از مهم‌ترین اهداف اقتصادی دولت‌ها رشد اقتصادی، گسترش اشتغال، تثبیت اقتصادی و کنترل تورم است. در این بین اگر برنامه‌های اجرایی دولت با تخصیص بهینه منابع و توزیع برابر درآمدها همراه نشود، افزایش فقر منجر به افزایش مخاطرات اجتماعی، اقتصادی و امنیتی خواهد شد. بر این اساس توزیع عادلانه درآمد، توزیع عادلانه فرصت‌های اشتغال و ایجاد دسترسی برابر با خدمات اجتماعی ازجمله مواردی است که همواره در مرکز توجه اقتـصاددانان قرار داشته است. اقتصاددانان برای سنجش وضعیت توزیع درآمد در جامعه از شاخص آماری ضریب جینی استفاده می‌کنند که عدد آن بین صفر (اشاره به برابری کامل در توزیع درآمدها) و یک (حـاکی از نـابرابری کامـل در توزیـع درآمدها یا مخارج) است. در این زمینه بررسی «فرهیختگان» نشان می‌دهد طی سال‌های اخیر فاصله طبقاتی در کشور افزایش چشمگیری داشته است، به‌طوری که مقدار ضریب جینی از حدود 0.37 در سال 90 به بیش از 0.40 در سال‌های 95 و 96 رسیده است. علاوه‌بر ضریب جینی، یکی دیگر از شاخص‌های سنجش نابرابری درآمدی، نسبت هزینه دهک دهم (ثروتمندترین) به دهک اول (فقیرترین) است. بررسی آماری از وضعیت این شاخص نیز نشان می‌دهد این نسبت از 14.6 در پایان دولت اصلاحات به 12.2 در سال 1390 (کمترین میزان نابرابری پس از انقلاب اسلامی) رسیده بود که در دولت روحانی از 12.9 در سال 92 به بیش از 14 در سال 96 رسیده است. «فرهیختگان» به‌طور مفصل نسبت اقلام هزینه‌ای دهک دهم (ثروتمندترین) کشور به دهک اول (فقیرترین) را نیز بررسی کرده که نتایج آن بسیار قابل تامل است، به‌طوری که در 6 سال اخیر متوسط هزینه تحصیل، هزینه رستوران و هتل، رفت‌وآمد، تفریح، پوشاک، اثاث منزل، سلامت، مسکن و هزینه خوراکی و آشامیدنی هر خانوار دهک دهم (ثروتمندترین) کشور نسبت به یک خانوار دهک اول (فقیرترین) در سال 1390 به ترتیب 44 برابر، 41 برابر، 43 برابر، 35 برابر، 23 برابر، 26 برابر، 15 برابر و مسکن و خوراکی‌ها هر دو هشت‌برابر بوده است که این میزان با افزایش چشمگیر در سال 96 به ترتیب به 57 برابر، 56 برابر، 52 برابر، 49 برابر، 48 برابر، 40 برابر، 23 برابر، 10 برابر و هشت برابر رسیده است.

فاصله طبقاتی، رکورد 10 سال اخیر را شکست

بررسی داده‌های آماری بانک مرکزی ایران حاکی از افزایش چشمگیر نابرابری یا فاصله طبقاتی در 6 سال اخیر است، به‌طوری که میزان ضریب جینی از 0.375 در سال 90 به 0.3952 در سال 92، به 0.3988 در سال 94 و به 0.4046 در سال 95 رسیده است. در این زمینه نتایج برخی پژوهش‌های موردی نشان می‌دهد اعطای یارانه نقدی، ساخت مسکن مهر، اعطای وام‌های خوداشتغالی و... باعث کاهش نابرابری و شکاف درآمد در سال‌های 89 و 90 شده بود که با بی‌توجهی دولت به اجرای فازهای بعدی هدفمندی یارانه‌ها، تعطیلی مسکن مهر بدون جایگزینی مدل جدید تامین مسکن برای افراد کم‌درآمد‌، افزایش شدید قیمت اقلام مصرفی خانوارها و تورم عمومی در سال‌های 91 و 96، حذف سهمیه‌بندی سوخت و اعطای یارانه سوخت به ثروتمندان و... بازهم شکاف طبقاتی یا فاصله درآمدی در سال‌های اخیر به‌طور چشمگیری افزایش یافته است. همچنین اگرچه ضریب جینی سال 96 هنوز اعلام نشده است، اما به‌نظر می‌رسد با التهابات ارزی و التهابات بازار سکه، طلا، مسکن و افزایش چشمگیر قیمت اقلام مصرفی خانوارها در نیمه دوم سال 96، ضریب جینی بازهم با رقم بی‌سابقه‌ای افزایش خواهد یافت؛ زیرا اولا یکی از دلایل التهابات اخیر ارزی و التهابات سایر بازارهای کالایی، نقدینگی 1600 هزار میلیارد تومانی بوده که عملا در اختیار دهک‌های بالای جامعه است و ثانیا دولت در چند سال اخیر از هرگونه اقدامات اصلاحی خودداری کرده است که این امر نیز نابرابری درآمدی را تشدید می‌کند.

ثروتمندان ایرانی 14 برابر فقرا خرج می‌کنند

علاوه‌بر ضریب جینی، یکی دیگر از شاخص سنجش توزیع درآمد، نسبت هزینه دهک دهم (ثروتمندترین) به دهک اول (فقیرترین) است. براین اساس هرچه میزان این نسبت بالا باشد نشان‌دهنده نابرابری بیشتر و هرچه مقدار آن کم باشد، نشان از نابرابری حداقلی است. بررسی داده‌های آماری بانک مرکزی نشان می‌دهد نسبت سهم ۱۰ درصد ثروتمندترین به ۱۰ درصد فقیرترین افراد از 14.6 در پایان دولت اصلاحات به 12.2 در سال 1390 (کمترین میزان نابرابری پس از انقلاب اسلامی) رسیده بود که در دولت روحانی این نسبت از 12.9 در سال 92 به 14.4 در سال 95 و 14.06 در سال 96 رسیده است. همچنین برآورد می‌شود این میزان با التهابات با کاهش شدید قدرت خرید خانوارهای کم‌درآمد و حتی خانوارهای متوسط بازهم روندی صعودی به خود گرفته و میزان نابرابری افزایش یابد.

در همین زمینه بررسی داده‌های آماری بانک مرکزی نشان می‌دهد متوسط هزینه ناخالص سالانه یک خانوار دهک دهم (ثروتمندترین) در سال 1390 بیش از 49 میلیون و 346 هزار تومان و متوسط هزینه ناخالص سالانه یک خانوار دهک اول (فقیرترین) حدود چهارمیلیون و 107 هزار تومان بوده که این میزان در سال 96 به ترتیب 130 میلیون و 666 هزار تومان برای ثروتمندترین و 9 میلیون و 292 هزار تومان برای فقیرترین خانوار شده است. بر این اساس در سال 91 هزینه ناخالص سالانه یک خانوار دهک دهم (ثروتمندترین) 12برابر و در سال 96 این میزان بیش از 14 برابر بیشتر از هزینه سالانه یک خانوار دهک اول (فقیرترین) است. در ادامه متوسط هزینه ناخالص سالانه خانوارها به تفکیک گروه‌های مختلف هزینه‌ای برای دهک دهم (ثروتمندترین) و دهک اول (فقیرترین) مقایسه شده است که همگی نشان از افزایش شدید نابرابری طی 6 سال اخیر دارد.

هزینه تحصیل ثروتمندان 57 برابر فقرا

بررسی داده‌های آماری بانک مرکزی نشان می‌دهد در سال 1390 یک خانوار دهک دهم (ثروتمندترین) برای تحصیل خود یک‌میلیون و 64 هزار تومان و یک خانوار دهک اول (فقیرترین) حدود 24 هزار تومان هزینه کرده که این میزان در سال 96 به ترتیب به دومیلیون و 784 هزار تومان و برای فقرا به 49 هزار تومان رسیده است. به‌عبارت دیگر، ثروتمندان برای تحصیل خود در سال 1390 حدود 44 برابر و در سال 96 حدود 57 برابر بیشتر از خانوارهای کم‌درآمد دهک اول هزینه کرده‌اند.

هزینه رستوران و هتل ثروتمندان 56 برابر فقرا

میزان هزینه رستوران و هتل نیز یکی دیگر از هزینه‌های خانوارهاست که نشان از تمکن یا توانایی مالی خانوار دارد. بررسی آماری نشان می‌دهد در سال 1390 هر خانوار دهک دهم (ثروتمندترین) برای رستوران و هتل یک‌میلیون و 402 هزار تومان و هر خانوار کم‌درآمد (در دهک اول) 34 هزار و 400 تومان هزینه کرده‌اند که این میزان در سال 96 به ترتیب سه‌میلیون و 427 هزار تومان برای ثروتمندترین و 60 هزار و 848 تومان برای فقیرترین است. به‌عبارت دیگر، در سال 90 ثروتمندترین خانوارهای ایرانی 41 برابر و در سال 96 حدود 56 برابر فقیرترین خانوارهای ایرانی (دهک اول) برای رستوران و هتل هزینه کرده‌اند.

هزینه حمل‌ونقل ثروتمندان 52 برابر فقرا

داده‌های آماری نشان می‌دهد در سال 1390 هر خانوار دهک دهم (ثروتمندترین) برای حمل‌ونقل حدود هشت‌میلیون و 102 هزار تومان و هر خانوار دهک اول (فقیرترین) 189 هزار تومان هزینه کرده‌اند که این میزان در سال 96 به ترتیب 19 میلیون و 769 هزار تومان برای ثروتمندترین و 382 هزار تومان برای فقیرترین است. به‌عبارت دیگر، هر خانوار دهک دهم (ثروتمندترین) برای حمل‌ونقل در سال 1390 حدود 43 برابر و در سال 96 حدود 52 برابر یک خانوار دهک اول (فقیرترین) هزینه کرده است.

هزینه تفریح ثروتمندان 49 برابر فقرا

براساس داده‌های آماری بانک مرکزی در سال 1390 هر خانوار دهک دهم (ثروتمندترین) برای تفریح خود 1.5 میلیون تومان و هر خانوار دهک اول (فقیرترین) حدود 42 هزار و 500 تومان هزینه کرده‌اند که این میزان در سال 96 به ترتیب برای ثروتمندترین به سه‌میلیون و 100 هزار تومان و برای فقیرترین خانوارها (خانوارهای دهک اول) به 62 هزار و 800 تومان رسیده است. بر این اساس، در سال 1390 هر خانوار دهک دهم (ثروتمندترین) حدود 35 برابر و در سال 96 حدود 49 برابر بیشتر از خانوارهای فقیر (خانوار دهک اول) برای تفریح خود هزینه کرده است.

هزینه پوشاک ثروتمندان 46 برابر فقرا

بررسی هزینه‌کرد سالانه خانوارهای ایرانی نشان می‌دهد در سال 1390 هر خانوار دهک دهم (ثروتمندترین) برای پوشاک حدود دومیلیون و 288 هزار تومان و هر خانوار دهک اول (فقیرترین) حدود 97 هزار و 500 تومان هزینه کرده‌اند که این میزان به ترتیب در سال 96 برای ثروتمندترین به 5/6 میلیون تومان و برای فقیرترین به 136 هزار تومان رسیده است. بر این اساس، در سال 1390 هر خانوار دهک دهم (ثروتمندترین) حدود 23 برابر و در سال 96 حدود 48 برابر بیشتر از خانوارهای فقیر (خانوار دهک اول) برای پوشاک هزینه کرده است.

هزینه اثاثیه منزل ثروتمندان 40 برابر فقرا

براساس داده‌های آماری بانک مرکزی در سال 1390 هر خانوار دهک دهم (ثروتمندترین) برای اثاثیه و لوازم منزل دومیلیون و 768 هزار تومان و هر خانوار دهک اول (فقیرترین) حدود 107 هزار و 800 تومان هزینه کرده‌اند که این میزان در سال 96 به ترتیب برای ثروتمندترین به 6 میلیون و 379 هزار تومان و برای فقیرترین به 159 هزار تومان رسیده است. به‌عبارت دیگر، در سال 90 ثروتمندترین خانوارهای ایرانی 26 برابر و در سال 96 حدود 40 برابر فقیرترین خانوارهای ایرانی (دهک اول) برای اثاثیه و لوازم منزل هزینه کرده‌اند.

هزینه سلامت ثروتمندان 23 برابر فقرا

بررسی هزینه‌کرد سالانه خانوارهای ایرانی نشان می‌دهد در سال 1390 هزینه‌کرد هر خانوار دهک دهم (ثروتمندترین) برای بهداشت و سلامت حدود دومیلیون و 941 هزار تومان و برای هر خانوار دهک اول (فقیرترین) حدود 201 هزار تومان بوده که این میزان در سال 96 به ترتیب به هشت‌میلیون 449 هزار تومان برای ثروتمندترین و 359 هزار تومان برای فقیرترین خانوار است. بر این اساس، مشاهده می‌شود هر خانوار دهک دهم (ثروتمندترین) در سال 1390 حدود 15 برابر و در سال 96 حدود 23 برابر بیشتر از یک خانوار دهک اول (فقیرترین) برای سلامت هزینه کرده‌ است.

هزینه مسکن ثروتمندان 10 برابر فقرا

بررسی هزینه‌کرد سالانه خانوارهای ایرانی نشان می‌دهد در سال 1390 هزینه‌کرد هر خانوار دهک دهم (ثروتمندترین) برای مسکن حدود 14 میلیون و 700 هزار تومان و برای هر خانوار دهک اول (فقیرترین) حدود یک‌میلیون و 836 هزار تومان بوده که این میزان در سال 96 به ترتیب به 46 میلیون و 641 هزار تومان برای ثروتمندترین و چهارمیلیون و 645 هزار تومان برای فقیرترین است. به‌عبارت دیگر، هر خانوار دهک دهم (ثروتمندترین) در سال 1390 حدود هشت برابر و در سال 96 حدود 10 برابر بیشتر از یک خانوار دهک اول (فقیرترین) هزینه کرده است.

هزینه خوراکی ثروتمندان 8 برابر فقرا

بررسی هزینه‌کرد سالانه خانوارهای ایرانی نشان می‌دهد در سال 1390 هزینه‌کرد هر خانوار دهک دهم (ثروتمندترین) برای خوراک و آشامیدنی حدود 9 میلیون و 526 هزار تومان و برای هر خانوار دهک اول (فقیرترین) حدود یک‌میلیون و 196 هزار تومان بوده که این میزان در سال 96 به ترتیب به 21میلیون و 851 هزار تومان برای ثروتمندترین و دومیلیون و 584 هزار تومان برای فقیرترین رسیده است. بر این اساس، میزان هزینه‌کرد ثروتمندان برای خوراک و آشامیدنی در هر دو سال 1390 و 1396 تقریبا هشت برابر هزینه‌کرد یک خانوار دهک اول (فقیرترین) است.

فقرا سیگاری‌تر از ثروتمندان!

یکی از نکات قابل تامل در آمار هزینه‌کرد خانوارهای ایرانی، افزایش سهم خانوارهای فقیر از مصرف سرانه دخانیات است. براین اساس، در سال 1390 هزینه‌کرد هر خانوار دهک دهم (ثروتمندترین) برای دخانیات حدود 81 هزار تومان و برای هر خانوار دهک اول (فقیرترین) حدود 29 هزار تومان بوده که این میزان در سال 96 به ترتیب برای ثروتمندترین به 194 هزار تومان و برای فقیرترین به 110 هزار تومان رسیده است. به‌عبارت دیگر، در سال 1390 هزینه‌کرد ثروتمندترین خانوارها حدود سه برابر و در سال 96 حدود دو برابر فقیرترین خانوارهای کشور است. از این منظر می‌توان گفت فقیرترین خانوارهای ایرانی در سال 96 نسبت به سال 90 سیگاری‌تر شده‌اند.

زنگ خطری برای دولت و مجلس

جان سخن اینکه اگرچه آمار مستندی از تاثیر افزایش شکاف درآمدی و نابرابری‌های اقتصادی- اجتماعی بر افزایش جرم و بزه‌های اجتماعی وجود ندارد، با این حال اندک تحقیقات مراکز پژوهشی کشور بر این امر صحه می‌گذارند که با افزایش نابرابری درآمدی و فاصله طبقاتی در کشور بزه‌های اجتماعی شدت گرفته است. حال براساس آنچه در این گزارش بحث شد و همچنین مدنظر قرار دادن این مطلب که در یک‌سال اخیر (از نیمه دوم سال 96) با وقوع التهابات ارزی، التهابات بازار سکه، طلا، مسکن و افزایش چشمگیر قیمت اقلام مصرفی، قدرت خرید خانوارهای کم‌درآمد به‌شدت کاهش یافته است و دولت و مجلس باید در جهت کاهش آسیب‌ها و مخاطرات ناشی از افزایش فاصله طبقاتی اقدام به تنظیم و اجرای سیاست‌های توزیعی مناسب کنند.