در سال آینده، پس از آنکه سران نظام تصمیم می‌گیرند از برجام خارج شوند، یا بخشی از تعهدات خود را کنار بگذارند یا آنکه در توافق هسته‌ای مانده و امید به آینده داشته باشند. دست کم چهار احتمال پیش روی سیاست خارجی ایران قرار دارد. احتمال اینکه از توافق هسته‌ای خارج شود که بازگشت به سال 84 است. در برجام بماند و امید به تغییر و تحولات سیاسی در آینده داشته باشد. یا آنکه بخشی از تعهدات خود در برجام را به حالت تعلیق درآورد. هر چند در این بین برخی از احتمال مذاکره مستقیم با دولت ترامپ سخن می‌گویند که نه نشانه‌ای از آن در تهران یافت می‌شود نه در واشنگتن.

سناریوی اول؛ پایان برجام

در میان گزینه‌های روی میز، یک گزینه اگرچه تا به امروز فرصت زیادی برای بروز و ظهور نداشته، اما طرفدارانی دارد که اگر از انزوای امروز خود خارج شوند، به چشم بهم زدنی آن را اجرایی می‌کنند؛ چنانکه پیش از این در دهه هشتاد چنین کرده بودند: «خروج از توافق هسته ای». پس از آنکه ترامپ در اردیبهشت ماه از توافق هسته‌ای خارج شد، زمزمه‌هایی از سوی چهره‌های تندرو شنیده شد که تهران بی‌هیچ درنگی باید برجام را بوسیده و به کناری بگذارد. سناریویی که طرفدارانش همان مخالفان برجام از ابتدای مذاکرات هسته‌ای در سال 92 بودند؛ همان‌هایی که تا توانستند برای عدم توافق کوشیدند، روزی هم که برجام امضا شد و به مجلس آمد، برای تصویب آن در مجلس اصولگرا نمایش گونه گریستند. اما خروج از توافق هسته‌ای ایران را به کجا می‌کشاند؟ محتمل‌ترین سناریو، همسویی اروپا با امریکا و شکستن فضای یکسویه علیه ایالات متحده است که امروز شکل گرفته. اروپایی‌ها که اگرچه توان آنچنانی برای مقابله با تحریم‌های امریکا ندارند؛ اما مدعی هستند برای حفظ برجام هر آنچه از دستشان بر می‌اید خواهند کرد؛ البته اگر ایران به تعهداتش بر اساس توافق هسته‌ای عمل کند. گزاره « تلاش برای حفظ منافع اقتصادی ایران بر اساس برجام، تا زمانی که تهران در توافق بماند»، گزاره دیگری را پیش رو می‌گذارد که خروج ایران از توافق هسته‌ای، به معنای گسست در پیوند امروز ایران و اروپا است. گسستی که به نظر دولت ترامپ از آن استقبال می‌کند. چنانکه چندی پیش حسن روحانی که به نیویورک رفته بود در گفت‌وگو با یک رسانه امریکایی از امید ترامپ به خروج ایران از توافق هسته‌ای، پس از زیرپا گذاشتن توافق از سوی امریکا سخن گفته بود که با ماندن ایران در برجام این نقشه ترامپ نقش برآب شد. نقشه‌ای که احتمالا خاتمه‌اش تشکیل پرونده دیگری برای ایران در شورای امنیت سازمان ملل و ردیف شدن قطعنامه‌های این شورا علیه ایران است. همان‌طور که یک‌بار پیش از این در سال 84 و با رفع پلمپ از تاسیسات هسته‌ای، چنین شده بود. در این بین، اگرچه برخی از مقامات دولت روحانی از جمله خود او و ظریف و معاونین‌اش چند بار از احتمال خروج از برجام، در صورت عدم تحقق وعده‌های اروپا سخن گفته‌اند، اما به نظر نمی‌رسد، این احتمال، آن‌گونه که تندروهای اصولگرا از دولت انتظار دارند، تحقق یابد.

سناریوی دوم؛ تعلیق تعهدات

در این بین، برخی که موضعی میانه‌تر دارند، خواهان اقدام متقابل هستند. تعلیق بخشی از تعهدات ایران بر اساس توافق هسته‌ای پیشنهاد آنان است. پیشنهادی که به نظر نمی‌رسد راهکاری برای خروج از وضعیت فعلی باشد و احتمالا وضعیت را پیچیده‌تر کرده و طرفین را به میز مذاکره جدیدی می‌کشاند. مذاکره فرسایشی که نتیجه نهایی آن برای ایران همانی خواهد بود که امروز قرار است اروپا به ایران تضمین دهد. با این حال، پیشنهاد‌دهندگان این سناریو، این اقدام را برای دست یافتن به اهرم فشار برای گرفتن امتیاز می‌دانند که به اعتقاد آنان امروز ایران از آن برخوردار نیست. تصمیماتی همچون عدم اجرای پروتکل الحاقی و محدودیتهای برنامه غنی‌سازی اورانیوم - شامل نگه‌داشتن سطح غنی‌سازی زیر ۵ درصد پیشنهاد این دسته از افراد برای تقابل با تصمیم امریکا در خروج از توافق است. آنطور که علی اکبر صالحی رییس سازمان انرژی اتمی می‌گوید اگر ایران چنین تصمیمی بگیرد «تنها چهار روز زمان لازم است تا به غنی‌سازی ۲۰ درصدی بازگردیم». هر چند کسی نمی‌داند این تصمیم در آخر به اهرم فشاری برای ایران تبدیل خواهد شد یا آنکه دیپلمات‌ها را وارد مذاکرات طولانی و بی‌ثمر خواهد کرد؛ البته اگر بتوان سناریو خروج اروپا از توافق را نادیده گرفت.

سناریوی سوم؛ ماندن در توافق و امید به آینده

اما سناریو محتمل، یا دست کم سناریوی فعلی دولت روحانی ماندن در توافق هسته‌ای در ازای گرفتن امتیاز از اروپایی‌ها است. این را می‌توان از موضع مقامات ارشد دولت فهمید. آنها که سخنی از خروج از برجام نمی‌گویند و مردم را به تحمل مدتی اندک برای خروج از وضعیت فعلی دعوت می‌کنند. به نظر می‌رسد دولت در این سناریو دو راه پیش روی خود می‌بیند. یا با مقاومت در برابر تحریم‌ها و شکست دادن آن با کمک‌های حداقلی اروپا، دولت ترامپ را به میز مذاکره می‌کشاند یا آنکه پس از پایان دولت ترامپ و تضعیف حربه تحریم با مقاومت ایرانی‌ها، به توافقی جامع‌تر با دولت جدید واشنگتن دست می‌یابد. تحلیلی که بیشتر تابع تحولات در خارج از مرزهای ایران است.