مترجم: مریم رضایی/ منبع: IESE Insight

مانوئل دِ لا اسپرانزا با اعضای هیات مدیره شرکت ویو (Wave) که چند سال قبل آن را تاسیس کرده بود، جلسه داشت. او مطمئن بود هیات مدیره از پیشرفت شرکت رضایت دارد، اما باید به آنها توضیح می‌داد با اینکه دو ماه است از طریق سرمایه‌گذاران فرشته ۵۰۰ هزار یورو پول به بودجه شرکت تزریق شده، دور جدیدی از تامین مالی مورد نیاز است. او به این فکر می‌کرد که هیات مدیره چه واکنشی به این درخواست و همچنین نحوه تامین مالی مد‌نظر او نشان می‌دهد؟

روش‌های جدید تامین مالی برای استارت‌آپ‌ها
ویو یک اپلیکیشن موبایل است که امکان تماس با افراد دیگر را به‌صورت آنی و دیدن موقعیت مکانی آنها فراهم می‌کند. مانوئل به همراه یکی از دوستانش اولین بار این اپلیکیشن را در برزیل راه‌اندازی کرد. استقبال از این اپلیکیشن فراتر از انتظارات بود و هر هفته ۶۰ هزار کاربر به آن اضافه می‌شد و تعداد کل کاربران فعال آن در سال اول ماهانه به ۳۰۰ هزار نفر رسید. بیش از ۸۰ درصد کاربران، تکراری و عمدتا در بازارهای نوظهور بودند. شرکت ویو با مشاهده این پتانسیل رشد امیدبخش، انگیزه گرفت و این اپلیکیشن را در رویدادهای استارت‌آپی عمومی در سراسر دنیا به نمایش گذاشت.

موسسان ویو برای تامین مالی، ابتدا روی دوستان و خانواده خود حساب کردند و حدود ۳۷۵ هزار یورو قرض گرفتند تا بنگاهشان را راه‌اندازی کنند. وقتی آنها دیدند که ایده‌شان نتیجه‌بخش است، به دنبال سرمایه‌گذاران خارجی رفتند. آنها توانستند از طریق سرمایه‌گذاران فرشته و شتاب‌دهنده‌ها ۸۵۰ هزار یورو بودجه به دست آورند و یک سال بعد ۵۰۰ هزار یورو دیگر به آن اضافه شد.آنها امید داشتند که با این روش سرمایه شرکت را به تدریج بالا ببرند. اما برای تسریع رشد بلند‌مدت و حفظ آن، خیلی زود مشخص شد که سرمایه مورد نیاز از این رقم‌ها بالاتر است. مانوئل گزینه‌هایی را که در ذهنش وجود داشت مرور کرد.

سه گزینه روی میز
اولین گزینه این بود که او دوباره به سرمایه‌گذاران فرشته که با سایر سرمایه‌گذاران هم ارتباطاتی داشتند، روی بیاورد. اما به این فکر می‌کرد که تا کی می‌تواند از آنها درخواست پول کند.گزینه دوم این بود که سراغ صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر بزرگ‌تر برود. اما نگرانی او این بود که این صندوق‌ها او را تحت فشار بگذارند و بخواهند که ویو مطابق جدول زمانی و برنامه‌های آنها پیش برود. گزینه سوم زمانی نمایان شد که مانوئل تماسی از مدیر عامل یک پلت‌فرم تامین سرمایه‌ جمعی خرد (crowd equity) دریافت کرد. فرق تامین سرمایه جمعی خرد با تامین سرمایه جمعی (Crowdfunding) و وام‌دهی جمعی (Crowdlending) این است که در تامین سرمایه جمعی خرد، صدها یا هزاران نفر از مردم هر یک پول اندکی را می‌گذارند و این پول‌ها جمع می‌شوند تا یک پروژه کسب‌وکار مشترک بین آنها تامین مالی شود. اما در اینجا یک تفاوت کلیدی وجود دارد. در وام‌دهی جمعی، از یک جمعیت مشخص پول قرض گرفته می‌شود و این پول بعدا بازپرداخت می‌شود. در تامین سرمایه جمعی، افراد پول می‌دهند تا از یک عامل مشخص حمایت کنند و اغلب هم انتظار پس گرفتن پولشان را ندارند. اما در تامین سرمایه جمعی خرد، سرمایه‌گذاران در نهایت سهامی در یک شرکت به دست می‌آورند و در سود و زیان آن شریک می‌شوند. در این روش، به جای چند سرمایه‌گذار بزرگ، تعداد زیادی سرمایه‌گذار کوچک دور هم جمع می‌شوند. آیا این روش تامین مالی می‌تواند گزینه مطلوبی برای شرکت ویو باشد؟

پیروی از جمع
به‌طور کلی، مفهوم جمع به چند نوع خاص از کسب‌وکارهای گروهی محدود شده است: باشگاه‌های ورزشی، رستوران‌ها، کارگاه‌های هنری و فعالیت‌های اجتماعی. این کسب‌وکارها ویژگی‌های مشترک چندانی با نوع فعالیت رشد‌محور ویو ندارند. به علاوه، پیمودن این مسیر، هزینه‌ها و تلاش‌های اضافه‌ای برای راه‌اندازی یک کمپین تامین سرمایه جمعی خرد را در برمی‌گیرد. چنین کمپین‌هایی نیازمند علنی کردن داده‌های شرکتی حساسی هستند که قبل از آن محرمانه بودند. علاوه بر اینها، مبالغ میانگین به دست آمده از دیگر پلت‌فرم‌های تامین سرمایه جمعی خرد کمتر از میزان سرمایه‌ای است که ویو برای آینده خود به آن نیاز دارد. شاید گزینه تامین سرمایه جمعی خرد را بتوان با حمایت یک سرمایه‌گذار فرشته یا سرمایه‌گذاری خطرپذیر در آینده، ترکیب کرد.مانوئل در مسیر جلسه، هر سه گزینه را مرور کرد. او چطور می‌توانست نیاز به یک تامین مالی دیگر را تنها دو ماه بعد از تامین مالی قبلی به اعضا توضیح بدهد؟ آیا الان زمان مناسبی برای تامین سرمایه جمعی خرد است؟ آیا بهتر است گزینه‌های سنتی بیشتری را بررسی کند؟ اگر خودش را جای سرمایه‌گذاران بگذارد، تامین سرمایه جمعی خرد چه مزایا و چه معایبی برای آنها دارد و او چطور می‌تواند نگرانی‌های آنها را در مورد سرمایه‌گذاری از این طریق به حداقل برساند؟