نفیو که تا پیش از این انتصاب به‌عنوان محقق ارشد در مرکز سیاست جهانی انرژی در دانشگاه کلمبیا مشغول بود، حالا در حالی به‌عنوان معاون رابرت مالی به وزارت خارجه پیوسته است که تیم بایدن تا پیش از انتخابات، از ایده رفع تحریم‌های ایالات متحده علیه ایران و بازگشت به توافق هسته‌ای حمایت می‌کردند. در واقع، برخی ناظران واشنگتن از انتصاب او به این عنوان استقبال کرده‌اند که نفیو به‌عنوان برجسته‌ترین متخصص تحریم ایران، در فرایند احتمالی رفع تحریم‌ها که در صورت احیای برجام بناست در واشنگتن دنبال شود، خواهد توانست نقش عمده‌ای ایفا کند و فرایند رفع تحریم‌ها را به شکلی بهینه و حتی به اعتقاد برخی با سرعت کافی اجرائی کند. در‌عین‌حال دولت بایدن برخلاف وعده‌های پیش از انتخاباتش و برخلاف مواضعی که اعضای تیم فعلی دیپلماسی او در دوران ترامپ داشتند، عجله و جدیتی در پیگیری احیای برجام نشان نداده و کارزار تحریم‌های «فشار حداکثری» دوران ترامپ را برقرار نگه داشته است. با توجه به تعلل و ابهامی که در رویکرد تیم بایدن نسبت به توافق هسته‌ای دیده می‌شود، این احتمال از سوی بسیاری جدی شده است که در نهایت، دولت جدید آمریکا به احیای برجام نخواهد رسید و با برهم‌خوردن توافق هسته‌ای، رویکرد تحریم آمریکا علیه ایران، این بار با همکاری بیشتر و جدی‌تر از سوی دیگر بازیگران توافق هسته‌ای ادامه خواهد داشت. حالا با اضافه‌شدن نفیو، در‌صورتی‌که این سناریو عملی شود، بنیان‌گذار نسل معاصر تحریم‌ها علیه ایران، در تیم دیپلماسی بایدن به‌عنوان بخشی از گروه متولی ادامه تحریم‌ها علیه ایران حاضر خواهد بود. نفیو البته همانند رابرت مالی و دیگر اعضای تیم دیپلماسی دولت جدید ایالات متحده، در دوران دونالد ترامپ از منتقدان سیاست فشار حداکثری بود و حتی در‌این‌باره در مناظره‌ای در مقابل مارک دوبوویتز، مدیر بنیاد دفاع از دموکراسی که حامی جدی سیاست‌های ضدایران در واشنگتن و از طرفداران رویکرد ترامپ بود، حضور پیدا کرد. او در مرکز سیاست جهانی از‌جمله نویسندگان مجموعه‌ای از تحلیل‌های انتقادی نسبت به رویکرد دولت ترامپ علیه ایران، از فشار حداکثری تا تلاش برای اجرائی‌کردن سازوکار ماشه علیه ایران بود. او در‌عین‌حال در بخش عمده‌ای از این موضع‌گیری‌های خود، از زاویه اثرگذاری از سازوکار تحریمی در دوره ترامپ انتقاد می‌کرد. به‌عنوان مثال، او زمانی که دولت ترامپ به دنبال فعال‌کردن دوباره سازوکار ماشه علیه ایران بود، در‌این‌باره نوشت با پیگیری این ایده «توانایی ایالات متحده در آینده برای مذاکره در شورای امنیت... به‌شدت تضعیف می‌شود، خصوصا وقتی در زمینه اقدامات قهرآمیز باشد. ممکن است برخی استدلال کنند که تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد در مقایسه با فشار یک‌جانبه ایالات متحده موضوعی بی‌مصرف است؛ اما به نظر من اشتباه می‌کنند. اقدامات تحریمی ایالات متحده می‌تواند بدون حمایت بین‌المللی تا حدی تأثیر داشته باشد؛ اما حتی دولت ترامپ با رویکرد «آمریکا‌محور» به‌وضوح قبول دارد که حمایت قانونی بین‌المللی برای رویکردش ضروری است. اگر مهم نبود، پس چرا چنین بکنند؟ اگر حمایت بین‌المللی داشته باشند؛ یعنی قانون ۱۹۰ کشور و چندین سازمان و نهاد بین‌المللی از آن پشتیبانی می‌کند. این به پرسنل دیپلماتیک، نظامی، اطلاعاتی و امنیتی آمریکا اعتبار بیشتری می‌دهد تا بتوانند از ارسال تسلیحات ممانعت کنند، جلوی مبادلات مالی را بگیرند یا با سفر دشمنان‌مان مقابله کنند. تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد بی‌نقص نیستند و پیروی بین‌المللی کامل از آنها نمی‌شود؛ اما مهر حمایت بین‌المللی‌ای که بر خود دارند، برای این مأموریت‌ها ضروری است و از همین جهت به سود امنیت ملی آمریکاست». این انتقاد، یعنی این موضع که تلاش آمریکا به این شکل برای استفاده از سازوکارهای توافق و شورای امنیت، باعث تضعیف قدرت آمریکا در استفاده از این ابزارها در آینده می‌شود، کم‌وبیش همان موضعی است که در آن زمان، علت مخالفت جان بولتون با این ایده بود. بولتون که در ماه‌های پایانی دولت ترامپ به دلیل اختلاف جدی با رئیس‌جمهور از دولت خارج شده و به یکی از منتقدان جدی رویکرد ترامپ تبدیل شده بود، در مقاله‌ای که در‌این‌باره در وال استریت ژورنال به چاپ رساند، با این استدلال به مخالفت جدی با این ایده که منسوب به مایک پمپئو، وزیر خارجه وقت، بود پرداخت: رویکرد جدید دستگاه دیپلماسی آمریکا «وتوی شورای امنیت را تضعیف می‌کند؛ وتویی که در خدمت منافع ایالات متحده در سازمان ملل است». بولتون نوشته بود رویکرد پمپئو درباره ماشه، به اساس کار این شورا و ابزار وتو در آن صدمه می‌زند و اثر واقعی آن در آینده و درباره استفاده‌های بعدی ایالات متحده از وتو مشخص خواهد شد، با صدمه‌ای که از نگاه او «ماندگار» می‌شد.