1- انتخابات مجلس نمايندگان House of Representatives 
مردم هر ايالت امريكا در انتخابات ماه نوامبر، نمايندگان خود را براي مجلس نمايندگان نيز انتخاب مي‌كنند. مهم‌ترين وظايف مجلس نمايندگان عبارتند از: تصويب قوانين مربوط به درآمد دولت كه تنها مجلس نمايندگان صلاحيت رسيدگي به آن را دارد، استيضاح رياست‌جمهوري و مسوولان ديگر دولتي و همچنين يكي ديگر از مهم‌ترين وظايف مجلس نمايندگان انتخاب رييس‌جمهوري است در شرايطي كه هيچ كانديدايي راي اكثريت را نياورد. تعداد نمايندگان مجلس نمايندگان (بر خلاف آنچه برخي منابع فارسي آن را 538 نفر ذكر كرده‌اند) 441 نفر است. اما نكته جالب آن است كه تعداد شش تن از اين نمايندگان (كه از مناطقي هستند كه هنوز در تقسيمات كشوري به عنوان ايالت به رسميت شناخته نشده‌اند) فقط عضو ناظر هستند و حق راي ندارند. بنابراين تعداد نمايندگان داراي حق راي 435 نفر هستند. مبناي قانوني تعيين تعداد نفرات مجلس نمايندگان هم قانون اساسي است و هم قانون عادي.
در قانون اساسي امريكا بند سوم از بخش دوم اصل اول قانون اساسي اين كشور مقرر داشته است كه تعداد نمايندگان هر ايالت بر حسب جمعيت آن ايالت تعيين مي‌شود و سرشماري جمعيت هر ايالت براي تعيين تعداد نمايندگان هر ايالت را كنگره از طريق قانون تعيين مي‌كند. همچنين بخش دوم اصلاحيه چهاردهم قانون اساسي امريكا نيز اين وظيفه را بر عهده كنگره امريكا گذاشته است.
بر اساس وظيفه‌اي كه قانون اساسي امريكا مقرر كرده است، كنگره امريكا قوانين مربوط به اعمال نرخ جمعيت در تعيين تعداد نمايندگان را تصويب كرده است كه موسوم به Apportionment Act هستند. اولين قانون در سال 1792 تصويب شد و تعداد نمايندگان را 105 نفر تعيين كرد. دومين قانون نيز در سال 1911 تصويب شد كه تعداد نمايندگان را 433 نفر تعيين كرد به علاوه دو نفر نماينده ديگر براي ايالت‌هاي آريزونا و نيومكزيكو كه در سال 1912 به عنوان ايالت‌هاي جديد امريكا پذيرفته شدند كه جمعا تعداد نفرات مجلس نمايندگان امريكا به 435 نفر بالغ مي‌شود. بر اساس قانون مذكور مشخص مي‌شود كه سهم هر ايالت به نسبت جمعيتش در مجلس نمايندگان چقدر است. مثلا ايالت كاليفرنيا بيشترين سهم نماينده را دارد كه 53 نفر است در حالي كه 7 ايالت شامل Delaware, Alaska, Montana, North Dakota, South Dakota, Vermont, Wyoming، فقط يك نفر نماينده دارند. همان‌طوري كه ذكر كردم شش نفر نماينده هم بدون حق راي هستند كه جمع كل نمايندگان اين مجلس را به 441 نفر مي‌رسانند. دوره مدت نمايندگي هر نماينده دو سال است و در انتخابات نوامبر مردم هر ايالت نمايندگان ايالت خودشان را نيز انتخاب مي‌كنند. قانون ديگري هم پس از قانون فوق‌الذكر در سال 1929 تصويب شد تحت عنوان Reapportionment Act كه در واقع جانشين همان قانون 1911 بود و اين قانون به ايالت‌ها اجازه داد كه مناطق جمعيتي و جغرافيايي را در هر ايالت براي تعيين نمايندگان خودشان مشخص كنند و انتخاب نمايندگان هر ايالت در مناطق مختلف آن ايالت صورت مي‌گيرد. بنابراين و براي مثال ايالت كاليفرنيا كه داراي بيشترين نماينده در مجلس نمايندگان است داراي 53 منطقه مشخص است كه به آن District گفته مي‌شود و كانديداهاي مجلس نمايندگان در هر District خودشان را براي مجلس نمايندگان كانديدا مي‌كنند كه در نهايت يك نفر از هر District در هر ايالت به مجلس نمايندگان راه پيدا مي‌كند.
پس در روز سوم نوامبر مردم امريكا، براي مثال در ايالت كاليفرنيا علاوه بر راي به رييس‌جمهور، در هر District به كانديداي خود براي مجلس نمايندگان نيز راي خواهند داد. در حال حاضر هم اكثريت مجلس نمايندگان در اختيار حزب دموكرات است كه 232 كرسي و حزب جمهوري‌خواه 197 كرسي در اختيار دارند. اگر دموكرات‌ها كنترل مجلس نمايندگان را همچنان در اختيار داشته باشند، مي‌توانند حتي در صورت پيروزي آقاي ترامپ از طريق كنترل بودجه و امور مالي ترمزي براي مهار و كنترل او در دست داشته باشند. ضمن اينكه در يك فرض احتمالي اگر دو كانديداي رياست‌جمهوري آراي الكترال مساوي داشته باشند يعني هر يك از دو نامزد 269 راي الكترال به دست بياورد، بر اساس اصلاحيه دوازدهم قانون اساسي امريكا، مجلس نمايندگان وظيفه انتخاب رييس‌جمهوري را بر عهده دارد. اين نكته را هم اضافه كنم كه چنين امري فقط يك‌بار در تاريخ امريكا اتفاق افتاد كه رياست‌جمهوري توسط مجلس نمايندگان انتخاب شد و آن هم در سال 1824 بود كه مجلس نمايندگان امريكا جان كوئينسي آدامز John Quincy Adams   را به عنوان ششمين رييس‌جمهوري امريكا انتخاب كرد و اين اتفاق ديگر در تاريخ امريكا تكرار نشده است.
2- انتخابات مجلس سنا United States Senate 
مجلس سناي امريكا داراي اختيارات قانونگذاري خاص خود است و مهم‌ترين وظايف آن عبارتند از: تصويب طرح‌ها و لوايحي است كه از سوي مجلس نمايندگان به آن ارجاع مي‌شود، تصويب استيضاح مقامات دولتي از جمله رييس‌جمهور كه ابتدائا توسط مجلس نمايندگان اجرا مي‌شود و تعيين و تاييد صلاحيت قضات ديوان عالي كشور كه توسط رياست‌جمهوري به سنا معرفي شده‌اند.
 استقرار مجلس سنا در واقع حاصل مصالحه ابتدايي ايالت‌هاي امريكا براي تشكيل ايالات متحده امريكا بود، زيرا هنگامي كه نمايندگان ايالت‌ها كه در سال 1776 براي تعيين نمايندگان در شهر فيلادلفيا جمع شده بودند در خصوص تعيين نمايندگان هر ايالت دچار اختلاف‌نظر شديد شدند، زيرا ايالت‌هاي پرجمعيت و عمدتا شمالي خواستار تشكيل يك مجلس بر مبناي تعداد جمعيت هر ايالت بودند در حالي كه ايالت‌هاي كم جمعيت نگران آن بودند كه اين سياست منجر به اعمال نفوذ و سلطه ايالت‌هاي پرجمعيت در نهاد قانونگذاري بشود و در نهايت به اين مصالحه دست يافتند كه نهاد قانونگذاري از دو مجلس تشكيل شود به اين ترتيب كه مجلس نمايندگان امريكا بر اساس تعداد جمعيت و مجلس سنا بر اساس تعداد ايالت‌هاي امريكا تشكيل شود به اين معنا كه از هر ايالت ۲ نفر نيز به‌طور مساوي به مجلس سناي امريكا راه يابند و به اين ترتيب ايالت‌هاي كوچك‌تر و كم جمعيت‌تر مي‌توانستند به اندازه ايالت‌هاي بزرگ‌تر بر روند تصميم‌گيري تاثير بگذارند. در اين طرح، مجلس سنا به عنوان مجلس اعلي يا Upper Chamber در نظر گرفته شد كه تفوق و برتري نسبت به مجلس نمايندگان دارد. 
مبناي قانوني تشكيل مجلس سنا بخش سوم از اصل اول قانون و اصلاحيه هفدهم قانون اساسي امريكا است. بر اساس اين اصل دو سناتور از هر ايالت براي مدت شش سال‌ انتخاب مي‌شوند كه سناي ايالات متحده را تشكيل مي‌دهند و هر سناتور داراي ‌يك راي است. همچنين سناتورها بايد بلافاصله به سه دسته در حد امكان مساوي تقسيم‌ شوند. كرسي‌ سناتورهاي دسته نخست بايد در پايان سال دوم، كرسي‌هاي‌ دسته دوم در پايان سال چهارم و كرسي‌هاي دسته سوم در پايان سال ششم‌ خالي شود، به ‌طوري كه بتوان هر دو سال يك‌بار يك‌سوم نمايندگان را‌ دوباره انتخاب كرد. بر اساس اصل اول قانون اساسي انتخاب مجلس سنا بر عهده نمايندگان مجلس ايالتي بود، اما بر اساس اصلاحيه هفدهم قانون اساسي كه موخر است، انتخاب نمايندگان مجلس سنا بر اساس راي مستقيم مردم تعيين شد. بنابراين در انتخابات سوم نوامبر مردم هر ايالت مستقيما از ميان كانديداهاي شركت‌كننده در رقابت، به دو كانديدا راي خواهند داد و آن دو را به مجلس سنا مي‌فرستند. 
با توجه به اينكه تعداد سناتورهاي جمهوري‌خواه در حال حاضر 53 نفر و تعداد سناتورهاي دموكرات در حال حاضر 45 نفر هستند و دو سناتور مستقل هم هستند كه در مجلس سنا حضور دارند، در انتخابات جاري 35 كرسي مجلس سنا نوبت انتخاب مجددشان است، حزب دموكرات تلاش زيادي را براي كسب اكثريت آرا انجام مي‌دهد و اگر با به دست آوردن دو يا سه كرسي بيشتر اكثريت را در مجلس سنا به دست بگيرد حتي اگر آقاي ترامپ رييس‌جمهور بشود نه فقط مي‌تواند او را مهار كند بلكه حتي از طريق استيضاح ممكن است بتواند او را از قدرت رياست‌جمهوري به عقب براند و اگر آقاي بايدن به رياست‌جمهوري برسد به گمان من دموكرات‌ها در دو مورد مشخص دست به فعاليت خواهند زد.
مورد اول افزايش تعداد ايالت‌ها در ساختار سياسي و تقسيمات كشوري امريكاست. در امريكا شش منطقه حاكميتي هستند كه هنوز از حقوق كامل سياسي و حاكميتي برخوردار نيستند و شامل جزاير ساموا Samoa، منطقه كلمبيا Colombia، جزاير گوام Guam، جزاير ماريانا شمالي North Mariana Islands، جزيره پورتوريكوPuerto Rico و جزاير ويرجين Virgin Islands هستند. اين مناطق هم‌اكنون داراي نماينده در مجلس نمايندگان هستند كه به عنوان ناظر شركت مي‌كنند و داراي حق راي نيستند و البته در مجلس سنا حضوري ندارند. اگر اين مناطق به عنوان ايالت شناخته بشوند و حق راي خود را به دست بياورند در اين صورت مي‌توانند مانند ساير ايالت‌ها داراي نماينده خودشان باشند. از آنجايي كه مردم اغلب اين مناطق (جز ساموا) طرفدار سنتي دموكرات‌ها هستند، افزايش اين مناطق به عنوان ايالت و حضور با قدرت راي در ساختار سياسي و حقوقي امريكا وزن سياسي حزب دموكرات را افزايش خواهد داد. لذا اگر فرضا پورتوريكو به عنوان ايالت با تصويب مجلس سنا به ساختار سياسي و تقسيمات كشوري امريكا افزوده شود، بايد دو نماينده به مجلس سنا معرفي كند و از آنجايي كه مردم پورتوريكو اكثرا طرفدار حزب دموكرات هستند، كانديداهاي اين حزب احتمالا وارد مجلس سنا خواهند شد و چرخش قدرت در مجلس سنا به نفع دموكرات‌ها خواهد بود. 
مورد دوم تركيب ديوان عالي امريكاست كه در حال حاضر 9 نفر هستند و با تصويب اخير صلاحيت قاضي خانم امي بارت به عنوان قاضي ديوان عالي توسط مجلس سنا، تعداد قضات محافظه‌كار در مقابل قضات دموكرات در حال حاضر 6 به 3 است كه ضربه‌پذيري دموكرات‌ها و كلا جامعه مدني امريكا را به ‌شدت افزايش مي‌دهد. به گمان من، اگر دموكرات‌ها در مجلس سنا به اكثريت برسند طرح افزايش قضات ديوان عالي را از 9 نفر احتمالا به 12 يا 15 نفر مطرح خواهند كنند و به اين ترتيب تلاش خواهند كرد تا با اين كار خود را از فشار هميشگي اين نهاد قضايي در تصميمات مهم سياسي خلاص و رها كنند و تاثير‌پذيري تصميمات عالي‌ترين نهاد قضايي را از فشارهاي سياسي تا حد ممكن كاهش بدهند. 
بنابراين مي‌توانم بگويم كه اهميت انتخابات اين دوره امريكا در سطح فدرال را بايد در سه سطح رياست‌جمهوري، مجلس نمايندگان و مجلس سنا پيگيري كرد و به نظرم اهميت به ويژه انتخابات مجلس سنا از دو انتخابات ديگر بيشتر باشد.