این گزارش، در ابتدا به میزان کاهش درآمد و افزایش فقر نسبی کارکنان بخش غیررسمی در جهان می‌پردازد. سپس، با استفاده از داده‌های مرکز آمار و اطلاعات منتشر شده توسط هیأت امنای سازمان تأمین اجتماعی و صندوق‌های تابعه به تخمین تعداد نیروی کار غیررسمی پرداخته و پراکندگی آنها در دهک‌های مختلف درآمدی را نشان می‌دهد. تخمین‌های این گزارش نشان می‌دهد که حدود 7 میلیون نفر از شاغلان ایرانی در بخش غیررسمی مشغول به کارند. نتایج تحقیقات همچنین نشان می‌دهد که زنان، روستاییان، کسانی که تحصیلات دانشگاهی ندارند و ساکنین مناطق محروم سهم بزرگ‌تری از اشتغال غیررسمی دارند.(نمودار 1)
 
بحران کرونا و اقتصاد غیررسمی
اشتغال ۱.۶ میلیارد از ۲ میلیارد نفر نیروی کار غیررسمی در جهان به‌طور جدی تحت‌تأثیر بحران کرونا قرار گرفته‌ است.
معاونت رفاه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در گزارش‌های قبلی خود اعلام کرده بود که بیش از 2 میلیارد نفر از جمعیت جهان در بخش غیررسمی اشتغال دارند؛ شیوع ویروس کووید-19 و اقدامات کنترلی ناشی از آن، اشتغال حدوداً 1.6 میلیارد نفر از این ۲ میلیارد نفر نیروی‌کار بخش غیررسمی را در معرض تأثیرات جدی قرار داده است. نیروی‌کار این بخش نه دسترسی مناسبی به خدمات بهداشتی دارند و نه در صورت بیماری یا قرنطینه قادر به یافتن منبع درآمد جایگزین هستند. به‌واقع، شرایط قرنطینه و لزوم ماندن در خانه برای آنان به معنای از دست‌دادن دستمزدهای‌شان و از دست دادن امنیت غذایی است.

کاهش 82 درصدی درآمد نیروی کار غیررسمی در برخی کشورها
در ماه اول همه‌گیری جهانی ویروس، میزان کاهش درآمد نیروی‌کار این بخش، به‌طور میانگین 60 درصد تخمین زده می‌شد. به‌لحاظ منطقه‌ای، نیروی‌کار بخش غیررسمی در آفریقا و امریکای لاتین، بالاترین میزان کاهش درآمد (81 درصد) را تجربه کرده‌اند. میزان کاهش درآمد این بخش در کشورهای کم‌درآمد و با درآمد متوسط روبه‌پایین 82 درصد، کشورهای با درآمد متوسط رو‌به‌بالا 28 درصد و در کشورهای پردرآمد 76 درصد بوده است. از طرفی انتظار می‌رود که نرخ فقر نسبی، که با درآمد ماهیانه کمتر از 50 درصدِ میانگین درآمد جمعیت تعریف می‌شود، در میان نیروی‌کار بخش غیررسمی تا 34 درصد افزایش یابد: 21 درصد در کشورهای با درآمد متوسط روبه‌بالا و 56 درصد در کشورهای با درآمد متوسط روبه‌پایین.


کاهش 76 درصدی درآمد در کشورهای پردرآمد در واقع بازتابی از این واقعیت است که این کشورها دارای نظام‌های اقتصادی بزرگ‌ مقیاسی هستند که اشتغال غیررسمی بخشی اساسی از آن را تشکیل می‌دهد؛ نظام‌هایی که سختگیرانه‌ترین سیاست‌ها را در جهت قرنطینه کامل اتخاذ کرده‌اند. این‌در حالی‌است که کشورهای با درآمد متوسط رو‌به‌ بالا شرایط قرنطینه سهل‌گیرانه‌تری داشته و از این‌رو میزان کمتری از کاهش درآمد را در بخش غیررسمی تجربه کرده‌اند. به‌هرروی کاهش درآمد شاغلان بخش غیررسمی به چنان وسعتی رسیده است که اگر هیچ‌ نوع منبع جایگزینی برای درآمد آنان در نظر گرفته نشود، با افزایشی شگرف در نرخ فقر نسبی مواجه خواهیم بود.
تا اواسط اردیبهشت امسال (اواخر آوریل 2020)، نزدیک‌ به 1.1 میلیارد نفر از نیروی‌کار این بخش در کشورهایی زندگی و کار می‌کردند که در آنها قرنطینۀ کامل اعمال شده بود، و 304 میلیون نفر در کشورهای تحت قرنطینۀ جزئی ساکن بودند. این تعداد روی‌هم‌رفته حدود 70 درصد از شاغلان بخش غیررسمی را تشکیل می‌دهد.
پیش‌تر اشاره شد که 76 درصد از نیروی‌کار بخش غیررسمی در سطح جهان به‌طور جدی تحت‌تأثیر پیامدهای شیوع ویروس کرونا قرار گرفته‌اند. حال بایستی اشاره کرد که تقریباً تمامی این افراد در واحدهای اقتصادی با کمتر از 10 نفر نیروی‌کار اشتغال دارند. همچنین، در میان نیروی‌کار غیررسمی آسیب‌دیده، زنان بیشترین سهم را از اشتغال در بخش‌های پرخطر دارند. میزان اشتغال زنان در بخش‌های اقتصادی پرخطر 42درصد است، درحالی‌که این میزان برای مردان 32درصد است. (نمودار 2 و 3 )

آسیب‌پذیرترین بخش‌های اقتصادی در ایام کرونا
سازمان‌بین‌المللی کار در این گزارش درباره تأثیر بحران کرونا بر نیروی‌کار اطلاعاتی را در مورد میزان آسیب‌پذیری نیروی‌کار بخش‌های اقتصادی مختلف در اثر بحران کرونا ارائه کرده است. نمودار شماره 4، برگرفته از گزارش ILO، نشان می‌دهد که در بخش‌های عمده‌فروشی و خرده‌فروشی؛ تعمیر وسایل نقلیۀ موتوری؛ تولید صنعتی؛ اسکان‌دهی و تغذیه؛ و بخش املاک و مستغلات و فعالیت‌های تجاری، نیروی‌کار بیش‌ترین تأثیر را از بحران کرونا و پیامدهای آن پذیرفته‌ است. در مقابل نیروی‌کارِ بخش‌های آموزش؛ مددکاری اجتماعی و فعالیت‌های بهداشتی؛ خدمات رفاهی؛ و امور دفاعی و ادارۀ امور عمومی و تأمین اجتماعی کمتر از نیروی‌کار سایر بخش‌ها آسیب دیده است. جدول زیر همچنان نشان از آن دارد که آسیب‌پذیرترین بخش‌های اقتصادی که در بالا به آنها اشاره کردیم، در مجموع 47 میلیون کارفرما، و حدود 390 میلیون نیروی‌کار خویش‌فرما را در برمی‌گیرند.
با مراجعه به گزارش شماره سه همچنین می‌توان دریافت که بازده اقتصادی بخش‌هایی که مزد کارکنان‌شان از متوسط پائین‌تر و سهم زنان در آنها بسیار زیاد است بیش از سایر بخش‌ها کاهش یافته‌است. در بخش اسکان و تغذیه، که ۹۹ میلیون نیروی کار خویش‌‌فرما دارد، نرخ جهانی مشارکت زنان حدود ۵۵درصد است. همچنین در جهان، در بخش‌های عمده‌فروشی و خرده‌فروشی و تعمیر وسایل نقلیه موتوری نیز حدود ۴۴٪ نیروی کار را زنان تشکیل می‌دهند.
در نهایت می‌توان گفت که درصورتی‌ که دولت ایران درصدد حمایت از بخش‌های اقتصادی آسیب‌دیده در دوران کرونا باشد، بایستی توجه ویژه‌ای نسبت‌به بخش‌هایی چون عمده‌فروشی و خرده‌فروشی؛ تعمیر وسایل نقلیۀ موتوری؛ تولید صنعتی؛ اسکان‌دهی و تغذیه؛ و بخش املاک و مستغلات و فعالیت‌های تجاری مبذول بدارد.(نمودار 4)

ذره بینی بر اشتغال غیررسمی در ایران
اقتصاد غیررسمی در ایران نیز مانند سایر کشورهای جهان بخش قابل‌توجهی از نیروی‌کار کشور را به خود اختصاص می‌دهد. افراد شاغل در بخش غیررسمی در ایران بدون داشتن قرارداد رسمی، با دستمزدی عمدتاً کمتر از حداقل مزد قانونی و بدون برخورداری از حمایت‌های اجتماعی (مانند بازنشستگی، از کارافتادگی و بیمه بیکاری) و چتر حمایتی قانون کار (مانند اخطار پیش از تعدیل و اخراج، مرخصی استحقاقی سالانه یا استعلاجی) مشغول به کارند. اگرچه آمارهای دقیقی از تعداد شاغلین این بخش در ایران وجود ندارد، برخی از تحقیقات انجام‌شده حول این موضوع کوشیده‌اند به گمانه‌زنی در این باره دست زنند. در یکی از این پژوهش‌ها محسن رنانی (1381) سهم اشتغال بخش غیررسمی را در اشتغال شهری کل کشور در سال 1375، 33.5 درصد برآورد می‌کند. رنانی در پژوهشی دیگر (1384) از سهم 28 درصدی اشتغال غیررسمی در اشتغال کل کشور در سال 1382 سخن می‌گوید. در بررسی دیگری که به کوشش صادق بختیاری (1390) صورت گرفته است، سهم اشتغال غیررسمی در اشتغال کل کشور، در بازه زمانی 1369-1385، 21 درصد برآورد شده است.
بر اساس نتایج پژوهش‌ها در ایران، زنان، روستاییان و کسانی که تحصیلات دانشگاهی ندارند سهم بزرگی از نیروی کار غیررسمی را به خود اختصاص داده‌اند. براساس برآوردهای محسن رنانی، در سال ۱۳۸۲، ۴۸درصد زنان شاغل، ۴۵درصد از روستاییان شاغل و ۳۵درصد از شاغلان با تحصیلات زیر دیپلم در بخش غیررسمی فعال بوده‌اند. همچنین یافته‌های این تحقیق نشان می‌دهد که سهم شاغلان غیررسمی از اشتغال در بخش‌های اقتصادی کشاورزی، صنعت، ساختمان و خدمات، به ترتیب ۶۹، ۱۲، ۸ و ۱۰درصد بوده است.
برخی از پژوهشگران نشان داده‌اند که توزیع نیروی کار غیررسمی در برخی از مناطق بسیار بیشتر از متوسط کشور است. برای مثال زهرا کریمی (1397) در پژوهشی دربارۀ ساختار اقتصاد غیررسمی در استان کردستان، میزان اشتغال غیررسمی در این استان را در سال‌های 1380، 1387 و 1393 بررسی و مقایسه می‌کند. یافته‌های این تحقیق نشان می‌دهند که سهم اشتغال غیررسمی از اشتغال کل در استان کردستان، از 67.1 درصد در سال 1380، به 73.83 درصد در سال 1393 رسیده است. کریمی در پژوهشی دیگر (1393) که اشتغال غیررسمی را بر حسب جنسیت شاغلان جوان (15 تا 20 ساله) این بخش در سال 1390 بررسی می‌کند، سهم اشتغال غیررسمی زنان جوان در شهرها را حدوداً 70 درصد و سهم اشتغال غیررسمی زنان جوان روستایی را 84 درصد برآورد می‌کند. همچنین طبق برآوردهای او این میزان برای مردان جوان شاغل شهری 60درصد و برای مردان جوان شاغل روستایی 71درصد است.

7میلیون شاغل غیر رسمی
در نهایت، در یک بررسی اخیر دربارۀ نیروی‌کار غیررسمی، که با ترکیب داده‌های مرکز آمار ایران (نتایج طرح آمارگیری نیروی‌ کار تابستان 98) و اطلاعات منتشر شده توسط هیأت امنای سازمان تأمین اجتماعی و صندوق‌های تابعه انجام شده‌، تعداد شاغلان این بخش حدود 7.64 میلیون نفر برآورد شده‌ است. در این تخمین، شاغلان بخش غیررسمی به آن دسته از شاغلانی اطلاق دارد که تحت پوشش هیچ نوع بیمه یا صندوق بازنشستگی نیستند، مطابق با نتایج آمارگیری سال 98، جمعیت 15 تا 64 سالۀ کشور برابر با 61.58 میلیون نفر است: 27.65 میلیون نفر از این جمعیت فعال اقتصادی (شاغل یا در جست‌وجوی کار) محسوب می‌شوند، 33.94 میلیون نفر غیرفعال و 24.75 میلیون‌ نفر از این افراد نیز شاغل هستند. از طرفی، بنا به اطلاعات موجود در بررسی هیأت امنای سازمان تأمین اجتماعی و صندوق‌های تابعه در سال 98، در مجموع 17.11 میلیون نفر از افراد 15 تا 64 سالۀ کشور، تحت پوشش تأمین اجتماعی یا‌ سایر صندوق‌های بازنشستگی هستند (گرجی‌پور و همکاران، هیأت امنای سازمان تأمین اجتماعی و صندوق‌های تابعه، سال ١٣٩٨). در صورتی که جمعیت 15 تا 64 سالۀ تحت پوشش تأمین اجتماعی یا‌ سایر صندوق‌های بازنشستگی از جمعیت 15 تا 64 سالۀ شاغل کشور کنار گذاشته شود، تعدادی معادل با حدوداً 7.64میلیون به دست می‌آید که در واقع این تعداد افراد 15 تا 64 ساله‌ای هستند که به‌لحاظ اقتصادی فعال‌اند اما تحت پوشش هیچ نوع بیمه یا صندوق بازنشستگی نیستند.
این بررسی اخیر در گام بعدی خود توزیع شاغلان بخش غیررسمی را در میان دهک‌های درآمدی مختلف مورد تحلیل قرار داده است. نمودار شماره 4 که بر اساس این داده‌ها ترسیم شده، حاکی از آن است که سه دهک درآمدی اول (پائین‌ترین دهک‌های درآمدی) روی‌هم‌رفته سه‌ میلیون نفر از شاغلان بخش غیررسمی یا به‌عبارتی حدوداً 40 درصد از این شاغلین را به خود اختصاص می‌دهند. از طرفی طبق نمودار می‌توان گفت که بیشترین تعداد از شاغلان در دهک‌های میانی (3، 4، 5 و 6) قرار دارند (در مجموع 4.30 میلیون نفر). بنا به یافته‌های این بررسی می‌توان گفت که اگر دولت ایران درصدد حمایت از همه شاغلین بخش غیررسمی باشد بایستی جمعیتی معادل با 7.64 میلیون نفر را تحت پوشش قرار دهد. اگر بخواهد از کم‌درآمدترین شاغلان بخش غیررسمی حمایت به عمل آورد، جمعیت هدف این حمایت‌ها 3 میلیون نفر خواهد بود. البته معاونت رفاه اعلام کرده تخمین‌های مطرح شده در این گزارش بیانگر نظرات آنها نیست.

نکته

میانگین درآمد ماهیانه بخش غیررسمی در قاره امریکا در ماه اول بحران کرونا حدود ۸۰ درصد (از ۱۲۹۴دلار به ۲۴۴ دلار) کاهش پیدا کرده‌است. این در حالیست که این کاهش در آسیا و اقیانوسیه فقط حدود ۲۰ درصد(از ۵۴۹ دلار به ۴۳۰دلار) بوده‌است.
بر اساس اطلاعات مرکز آمار و اطلاعات مربوط به جمعیت تحت پوشش تأمین اجتماعی و سایر صندوق‌های بازنشستگی، حدوداً 7.64 میلیون نفر (30 درصد) از شاغلین کشور در بخش غیررسمی اشتغال دارند.
 فقر نسبی در بخش غیررسمی کشورهای با درآمد متوسط رو به بالا (مانند آذربایجان، اردن، برزیل، ترکیه و لبنان) به‌طور متوسط از ۲۶درصد به ۴۷ درصد افزایش یافته‌است. در حالی که این افزایش در کشورهای پردرآمد بسیار بیشتر بوده و اکنون به‌طور متوسط ۸۰٪ نیروی کار غیررسمی در این کشورها در فقر نسبی به سر می‌‌برند.
با این فرض که 40 درصد از نیروی کار غیررسمی در سه دهک پایین درآمدی هستند، طبق تخمین‌ یکی از پژوهش‌ها، 3 میلیون نفر شاغل بخش غیررسمی بشدت به حمایت اجتماعی نیاز دارند.
پژوهش‌ها نشان می‌دهد که در ایران، زنان، کسانی که تحصیلات دانشگاهی ندارند، روستاییان و ساکنان برخی از مناطق محروم کشور سهم بسیار بیشتری از نیروی کار غیررسمی دارند.