امیر قاسمی | سقوط قیمت نفت آن‌هم در شرایط شیوع کرونا بیشترین ضربه را به اقتصاد کشورهای نفتی می‌زند که در این میان ایران و عربستان و به‌ویژه ایران بدترین وضع را در منطقه خواهند داشت و کشورهایی مانند ترکیه، قطر و امارات که اقتصاد آنها وابستگی کمتری به نفت دارد، قدرت اقتصادی بیشتری در خاورمیانه به دست می‌آورند. این تحلیل کارشناسان جهانی انرژی از سقوط قیمت نفت است. آنها در مقابل معتقدند که برگ برنده نفت به دست چینی‌ها می‌افتد که یکی از بزرگ‌ترین واردکنندگان نفت در جهان هستند.
شیوع ویروس کرونا در بیش از ٢٠٠ کشور جهان ضربه شدیدی به اقتصادهای کشورهای جهان وارد کرد. بسیاری از صنایع کاهش تولید و فروش را در سه‌ماهه ابتدایی ‌سال ٢٠٢٠ میلادی تجربه کردند. در این بین شاید دولت‌های نفتی بزرگ‌ترین بازنده شرایط فعلی اقتصاد هستند؛ چراکه آنها علاوه بر درگیری با کرونا شاهد سقوط کم‌سابقه قیمت نفت هستند.  شرایطی که بر اثر شیوع ویروس در اقتصاد جهان ایجاد شده، باعث شده است که نهادهای مالی بین‌المللی پیش‌بینی کنند که رشد اقتصاد جهانی در‌ سال‌جاری میلادی منفی خواهد بود. کاهش رشد اقتصاد جهانی به این معنی است که شدت تقاضای انرژی در‌ سال ٢٠٢٠ میلادی کاهش خواهد یافت.

انگیزه عربستان از جنگ نفت
درحال حاضر سه کشور عربستان‌سعودی، روسیه و آمریکا بازیگران اصلی جنگ نفتی و عامل سقوط قیمت نفت هستند. هرکدام از کشورهای درگیر این جنگ، انگیزه‌ها و رفتارهای متفاوتی برای حضور در این مقابله دارند. حاکمان عربستان‌سعودی که کشورشان از نظر سیاسی وضع ناپایداری دارد، به هیچ‌وجه تمایل ندارند که اقتصاد کشور به دلیل کاهش تقاضای نفت دچار شوک شود. بودجه عربستان به‌شدت به نفت وابسته است و سعودی‌ها تنها درصورتی که متوسط قیمت نفت در ‌سال‌جاری میلادی به ازای هر بشکه ٦٠دلار باشد، می‌توانند بودجه متوازنی داشته باشند و درصورتی که قیمت به کمتر از بشکه‌ای ٣٠دلار برسد بودجه این کشور دچار کسری ٢٠‌درصدی خواهد شد.
بنابراین مقامات این کشور در ابتدا تلاش کردند که دیگر کشورهای تولید‌کننده نفت را قانع کنند تا تولید نفت خود را کاهش دهند. پس از اینکه عربستان نتوانست موافقت روسیه را به‌عنوان رهبر کشورهای نفتی غیرعضو اوپک برای کاهش تولید جلب کند، مجبور شد تا تولید خود را به بیش از ١٥‌میلیون بشکه در روز افزایش دهد تا بتواند از طریق افزایش صادرات، درآمد نفتی این کشور را در سطح قبلی حفظ کند.

چرا روسیه کوتاه نمی‌آید؟
دلایل روسیه برای نقش‌آفرینی در این جدال نفتی با عربستان متفاوت است. گرچه ٦٠‌درصد از بودجه فدراسیون روسیه از طریق صادرات سوخت‌های فسیلی تأمین می‌شود، این کشور حاضر است ضرر چندماهه را برای حفظ منافع بلندمدت این کشور تحمل کند.
دلیل اینکه روسیه برای کاهش تولید با عربستان همکاری نمی‌کند، آن است که دولت روسیه در سال‌های گذشته تلاش داشته تا اجازه ندهد استخراج و تولید نفت شیل در آمریکا صرفه اقتصادی داشته باشد. در این میان شرکت‌های آمریکایی نیز تمام تلاش خود را بر کاهش هزینه‌های تولید نفت شیل معطوف کردند تا از این طریق بتوانند در بازار انرژی جهانی وارد شوند. در واقع می‌توان گفت؛ این رویکرد روسیه بیش از اینکه دلایل اقتصادی داشته باشد، دلایل سیاسی دارد. در سه‌دهه گذشته مسأله انرژی مهم‌ترین ابزار روسیه در ارتباط با کشورهای اروپایی بوده و روسیه همواره در مذاکرات سیاسی از تهدید قطع صادرات انرژی به کشورهای اتحادیه اروپا به‌عنوان اهرم فشار استفاده کرده است. درصورتی که آمریکا موفق شود که نفت شیل را استخراج کند، بازار اروپا از دسترس روسیه خارج خواهد شد و روسیه این ابزار را از دست خواهد داد.

آمریکا از بازار نفت چه می‌خواهد؟
از سوی دیگر آمریکا در سال‌های گذشته تلاش کرده تا با فشار سیاسی ایران و ونزوئلا را به‌عنوان دو تولیدکننده عمده نفت از بازار انرژی خارج کند تا بتواند قیمت نفت را افزایش دهد. با وجود این، قیمت نفت هنوز به سطح مطلوب شرکت‌های آمریکایی نرسیده است. از این جهت که شرکت‌های استخراج‌کننده نفت شیل نسبت به شرکت‌های نفتی فعال درخاورمیانه از قدرت اقتصادی بسیار کمتری برخوردار هستند، ادامه وضع فعلی می‌تواند باعث ورشکستگی این شرکت‌ها شود. به همین دلیل، آمریکا به متحدان خود فشار می‌آورد تا تولید نفت خود را کاهش دهند. در همین رابطه هفته گذشته دونالد ترامپ طی تماسی با مقامات سعودی از آنها درخواست کرد تا تولید نفت خود را کاهش دهند. مقامات عربستانی نیز برخلاف منافع اقتصادی این کشور به دلیل تعهدات سیاسی مجبور شدند که به خواسته آمریکا تن دهند و تولید نفت این کشور را ٤‌میلیون بشکه در روز کاهش دهند.

برگ بازنده نفت در دست ایران
سقوط قیمت نفت البته بازنده‌های بزرگی هم دارد. کاهش قیمت نفت می‌تواند اقتصادهایی مانند اقتصاد ایران را که وابستگی بالایی به درآمدهای نفتی دارند اختلال جدی مواجه کند. در بودجه‌ سال ٩٩ کشور پیش‌بینی شده بود ایران از طریق درآمدهای نفتی ٧٨‌هزار‌میلیارد تومان درآمد داشته باشد.  بر این اساس، درصورتی بودجه متوازن خواهد بود که میانگین قیمت نفت در‌ سال‌جاری به ازای هر بشکه ٥٠دلار باشد و ایران روزانه بیش از یک‌میلیون بشکه نفت صادر کند. این درحالی است که کشور به دلیل تحریم‌های آمریکا برای فروش نفت با مشکل مواجه است. با توجه به پیش‌بینی‌ها تحقق این ارقام تا حدودی دور از واقعیت به نظر می‌رسد. درصورتی که قیمت نفت اوپک در ‌سال‌جاری بین ٢٥ تا ٣٠دلار باشد، بودجه کشور حداقل ٢٠‌درصد کسری خواهد داشت.  البته کسری ٢٠‌درصدی بودجه درصورتی است که ایران بتواند روزانه بیش از یک‌میلیون نفت صادر کند. براساس اخبار غیررسمی ایران در ماه‌های پایانی‌ سال گذشته رقمی کمتر از یک‌میلیون بشکه به دیگر کشورها نفت صادر کرده است و براساس پیش‌بینی‌ها، این روند در ‌سال‌جاری همچنان ادامه خواهد داشت. درصورتی که میزان صادرات نفت کشور کمتر از ٥٠٠‌هزار بشکه در روز باشد، ممکن است رقم کسری بودجه به بیش از ٣٥‌درصد افزایش پیدا کند که این رقم در سال‌های اخیر بی‌سابقه است.