طهمورث جوانبخت، معاون فروش و بازاریابی شرکت فولاد مبارکه، با تأکید بر اینکه تولیدکنندگان فولاد به فروش محصولات خود کاملا پایبند بوده‌اند و به تعهدات خود عمل می‌کنند، بر این باور است که کنترل دستوری قیمت فولاد سبب اختلاف قیمت ورق در بازار شده است؛ بنابراین دولت باید مکانیسم‌هایی را به کار گیرد که توزیع ورق به‌صورت کاملا نظارت‌شده و بدون دخالت‌های دستوری دولت به شیوۀ عرضه و تقاضا پیش رود.

 

مدت زیادی است که قیمت ورقهای فولادی در بازار با چالش مواجه است. تولیدکنندگان میگویند هر آنچه تولید میکنند به بازار ارائه میدهند و مصرفکنندگان بر این باورند که دستشان به آنچه نیاز واحدهای تولیدیشان است نمیرسد. نمونۀ آن هم تولیدکنندگان لوازم خانگی هستند که تولیدکنندگان محصولات فولادی را مقصر میدانند. بههرحال شرکت فولاد مبارکه ازجمله شرکتهای معظم تولیدکنندۀ ورق فولادی و تأمینکنندۀ اصلی نیاز صنایع پاییندستی در این حوزه است. ریشۀ بروز اختلافات قیمت ورق در بازار چیست؟

بدون تردید دلیل اصلی اختلاف قیمت ورق در بازار، کنترل دستوری قیمت ورق فولادی به‌جای تعیین قیمت در فرایند شفاف عرضه و تقاضا در بورس کالاست. البته باید به این نکته هم توجه داشت که نوسانات قیمت ارز و انتظار افزایش قیمت ورق‌های فولادی در بین مشتریان نیز بی‌تأثیر نبوده و اوضاع به نحوی پیش رفته که موجب افزایش تقاضا و انباشت ورق در شرکت‌های خریدار به‌دلیل ترس از افزایش قیمت بیشتر و نیز سفته‌بازی و سودجویی دلالان به‌دلیل ناتوانی شرکت‌های تولیدکنندۀ واقعی از خرید شود. در این میان، اصرار بیش از حد بر کنترل قیمت در بورس کالا نیز دقیقا سبب ورود دلالان به چرخۀ خرید محصول شده است. با انجام عملیات سفته‌بازانه، اقلام لازم به دست تولیدکنندۀ واقعی که به‌نوعی مصرف‌کنندۀ واقعی محصولات فولادی است، نمی‌رسد؛ چراکه دلالان این فرصت را از صنایع پایین‌دستی به‌عنوان مصرف‌کنندۀ واقعی می‌گیرند. بنابراین باید تأکید کرد که لازم است همانند سال‌های گذشته، عرضۀ اختصاصی هرچه بیشتر برای شرکت‌هایی همچون فولاد مبارکه فعال گردد تا نیاز تولیدکنندگان واقعی بر اساس شناخت و تجربۀ 25 سالۀ این شرکت تأمین گردد و ضرورتی برای مراجعۀ مشتریان به بازار و ایستادن در صف انبوه دلالان نباشد و سفته‌بازی نیز کاهش یابد.

بههرحال دولت هم میخواهد نقش خود را بهعنوان سیاستگذار و مداخلهگر بهمنظور تنظیم بازار ایفا کند و بنابراین درست یا غلط، دست به اقداماتی میزند. آیا در حوزۀ محصولات فولادی تخت، واقعا کمبود تولید وجود دارد یا مکانیسمهای عرضه بهخوبی کار نمیکنند؟

واقعیت آن است که در سال 98 مصرف ظاهری اسلب در کشور حدود 8 میلیون تن بوده که تقریبا همین مقدار نیز به بازار داخل عرضه شده است. البته لازم است جهت تأمین هرچه بیشتر اسلب موردنیاز بازار داخلی، اهتمام بیشتری صورت گیرد و تولیدکنندگانی که توأمان اسلب، بلوم و بیلت تولید می‌کنند، تمرکز اصلی خود را بر تأمین حداکثری اسلب موردنیاز بازار داخلی قرار دهند. همچنین باید به این نکته توجه داشت که اسلب تحویل‌شده به نوردکاران کشور برای تولید محصولات خطوط پایین‌دستی فولادی، نظیر محصولات گرم، سرد و پوشش‌دار است و بر این اساس، اگر دیگر شرکت‌های نوردکار، محصولات تولیدی خود را مانند شرکت فولاد مبارکه به‌صورت منظم و مداوم در بورس عرضه کنند، تقاضای بازار فروکش می‌کند و بین عرضه و تقاضا تعادل ایجاد می‌شود. برای این مهم ضروری است چند اقدام اساسی صورت گیرد: اولا نوردکاران باید زمینۀ افزایش بهره‌وری خطوط تولیدی خود را فراهم سازند؛ ثانیا قرار تعهد تولید برای آن‌ها از سوی دولت و سیاست‌گذار صادر گردد. البته این دو اقدام به‌تنهایی کافی نیست؛ بلکه نکتۀ سومی که باید مورد توجه قرار گیرد آن است که قیمت پایه برای نوردکاران باید بر اساس میانگین کشف‌شدۀ قیمت‌های قبلی باشد.

شائبهای از سوی مصرفکنندگان ورقهای فولادی مطرح میشود و آن اینکه خود تولیدکنندگان شرایط را بهگونهای پیش میبرند که وضعیت بازار اینطور باشد. با توجه به این توضیحات، آیا باز هم شما معتقدید تولیدکنندگان از عرضۀ بهموقع و مکفی ورق سر باز میزنند یا این کار اصولا صرفهای برای تولیدکنندگان ورق ندارد؟

همان‌طور که مستحضرید از ابتدای راه‌اندازی بورس کالا در کشور، شرکت فولاد مبارکه همواره و به‌صورت پیوسته و منظم، تنها شرکت عرضه‌کنندۀ ورق‌های فولادی بوده است؛ درحالی‌که دیگر تولیدکنندگان ورق، تاکنون هیچ‌گونه عرضه‌ای در بورس کالا نداشته‌اند و پیگیری نهادهای نظارتی نیز منجر به عرضۀ آن‌ها نشده است. بر این اساس، مقتضی است تدابیر لازم و مؤثری در این خصوص اتخاذ گردد و نظارت دستگاه‌های نظارتی بر عملکرد این شرکت‌ها بیشتر شود. ما این نکته را قبول داریم که باید همۀ تولیدکنندگان دست به دست هم دهند و نیاز داخلی و صنایع پایین‌دستی را با قیمت مناسب و در شرایط خوب تأمین کنند، اما فولاد مبارکه در این مسیر از هیچ کوششی دریغ نکرده است.

بههرحال هجمۀ تولیدکنندگان صنایع پاییندستی به مجموعههایی مثل فولاد مبارکه هر چند وقت یک بار فضای بازار را در برمیگیرد و مقامات مسئول را درگیر میکند. سؤال اصلی اینجاست که چه دلایلی در ذهن صنایع پاییندستی هست که به شکلگیری این فضاها منجر میگردد؟

شرکت فولاد مبارکه دارای کامل‌ترین زنجیرۀ خطوط تولید محصولات فولادی تخت و تنها عرضه‌کنندۀ همیشه در صحنۀ بورس کالا بوده و هست و همواره از سیاست‌گذاری‌های کلان کشور از جمله عرضۀ محصولات در بورس کالا، فروش محصولات بر اساس سامانۀ بهین یاب و مواردی از این دست تبعیت کرده و اطلاعات شفاف و روشنی در اختیار تمام نهادهای نظارتی و عامۀ مردم گذاشته است؛ همین دلایل باعث شده از فولاد مبارکه انتظار برود که به‌عنوان تنها مرجع شفاف تأمین ورق فولادی تخت در کشور، کالای موردنیاز تمام صنایع را، خصوصا مشتریانی که به محصولات باکیفیت نیاز بیشتری دارند، تأمین کند.

بههرحال دغدغۀ تأمین پایدار مواد اولیۀ صنایع پاییندستی در حوزۀ فولاد همواره وجود داشته است. چگونه میتوان این دغدغه را  برطرف کرد؟

همان‌طور که می‌دانید تأمین مواد اولیه برای هر تولیدکننده‌ای چالش‌ها و دغدغه‌هایی ایجاد می‌کند که بر هیچ‌کس پوشیده نیست؛ ولی در حوزۀ محصولات فولادی جهت اطمینان خاطر تولیدکنندگان از تأمین پایدار مواد اولیه، نیاز است قراردادهای بلندمدتی منعقد شود و این مهم از طریق ترکیبی از عرضۀ عمومی و اختصاصی در بورس کالا قابلیت تحقق دارد.

شما چه برنامههایی برای تأمین ورق موردنیاز صنایعی مانند خودروسازی، قطعهسازان و لوازم خانگی دارید؟

تقاضای ماهانۀ کلاف و ورق سرد 88 هزار تن بوده که 65 هزار تن از آن مربوط به تقاضای صنایع استراتژیک خودروسازی، قطعه‌سازی و لوازم خانگی است و تأمین نیاز این صنایع فقط با عرضۀ عمومی بدون شک به مخاطره خواهد افتاد. بنابراین تنها راه‌حل این است که تأمین نیاز صنایع استراتژیک مذکور از طریق 90 تا 95 درصد عرضۀ اختصاصی در بورس کالا و مابقی از طریق عرضۀ عمومی انجام پذیرد. بدین ترتیب کل تقاضای صنایع مذکور که در کشور قابل‌تولید است تأمین خواهد شد. در همین راستا فقط بشـکه‌سازان بتوانند از محل حداکثر 10 درصد عرضۀ عمومی در بورس کالا نیازشان را تأمین کنند که چون مقدار تقاضا و عرضۀ عمومی متناسب می‌شود، قیمت کشف‌شده کاهش خواهد یافت.

راهحل مدیریت فضای کنونی چیست و دولت با چه روشهایی میتواند این فضا را کنترل کند؟

یکی از بهترین راه‌حل‌های کارشناسی که دولت به‌واسطۀ آن می‌تواند شرایط را بهبود بخشد، تسهیل عرضۀ اختصاصی فولاد مبارکه است که بر اساس شناخت فنی و کارشناسی 25 سالۀ این شرکت، نیاز مشتریان واقعی را تأمین می‌کند و تضمین می‌شود که تولیدکنندگان واقعی دغدغۀ تأمین مواد اولیه را نداشته باشند. از همین رو، تقاضا در بازار کاهش می‌یابد و حساسیت بر تعیین قیمت در بورس هم از بین می‌رود و در مدت حداکثر 3 ماه قیمت‌ها به شرایط عادی برمی‌گردد و عملا بازار کنترل خواهد شد.

آیا روشهایی مثل بورس کالا میتواند بازار را به آرامش برساند؟

کنترل دستوری قیمت و بر هم زدن نظام کشف قیمت از طریق عرضه و تقاضا در بورس در مرداد 1397 نیز تجربه شد که به افزایش تقاضا و تشدید اختلاف بین قیمت بورس و بازار منجر شد. از آذر همان سال که فشارها برداشته شد، قیمت‌ها کنترل شد و بازار آرامش یافت. به‌هرحال فولاد مبارکه ۱۰۰ درصد محصولات خود را در بورس عرضه می‌کند؛ ضمن اینکه ۴۰ درصد محصولات گرم در تالارهای اصلی و ۶۰ درصد باقی مانده بر اساس دستورالعمل‌های ستاد تنظیم بازار عرضه می‌شود. نکتۀ حائز اهمیت آن است که بر اساس دستورالعمل‌های ستاد تنظیم بازار، این شرکت در مورد ورق سرد نیز در تالارهای اصلی ۲۰ درصد و برای صنایع استراتژیک فولاد ۸۰ درصد عرضه دارد. بنابراین همان‌طور که گفتم، از سال ۸۵ محصولات فولاد مبارکه در بورس کالا عرضه شده و این شرکت به وظیفۀ حاکمیتی خود عمل کرده است. به این نکته نیز باید توجه داشت که عرضۀ فولاد مبارکه دقیقا بر اساس برنامه‌ریزی بورس کالاست. ما از همان ابتدا کف عرضه را رعایت می‌کنیم؛ لذا اول هر ماه عرضۀ عمومی انجام می‌شود. از سوی دیگر، مچینگ فولاد مبارکه کاملا مشخص است و عرضه به‌صورت اختصاصی به تولیدکنندگان واقعی صورت می‌گیرد. در عرضۀ اختصاصی نیز کار کارشناسی صورت گرفته و ظرفیت تولیدکنندگان پایین‌دست را ارزیابی می‌کنیم. به‌هرحال فولاد مبارکه بر اساس تجارب چندین‌ساله در عرضۀ محصولات به بازار، اطمینان دارد با تعیین قیمت طبق فرایند عرضه و تقاضا، فعال شدن فروش مچینگ و بازگشت به روال عادی عرضه در بورس کالا، التهاب قیمت در بازار روند نزولی خواهد گرفت و این امر در مجموع به نفع زنجیرۀ فولاد کشور و بازگشت ثبات به بازار محصولات فولادی تخت خواهد بود. برای اجرای این مهم لازم است تمامی بندهای تصمیمات هشتادمین جلسۀ کارگروه تنظیم بازار اجرا شود، از جمله عرضۀ محصولات سایر شرکت‌های خریدار ورق فولادی و نوردکاران در بورس کالا، فروش انواع لوله و پروفیل حداکثر ۱۲ درصد بیشتر از قیمت ورق گرم دریافتی در همان ماه، نظارت و کنترل بر موجودی انبارهای مستقر در استان‌ها، تسهیل در عرضۀ محصولات فولاد مبارکه به میزان ۴۰ درصد ورق گرم و ۲۰ درصد ورق سرد در تالار معاملات بورس کالا و فروش بقیه تولیدات در مچینگ و عدم ابطال معاملات. همچنین روش تعیین قیمت پایه در بورس کالا و سقف رقابت نیز باید اصلاح شود که بر این اساس، پیشنهاد می‌گردد قیمت پایه برابر با متوسط موزون قیمت کشف‌شدۀ قبلی برای هر نماد در نظر گرفته شود و امکان رقابت تا سقف قیمت‌های جهانی با نرخ تسعیر  ارز سنا  (اسکناس) در نظر گرفته شود. با این روش نوسانات قیمت در عرضه‌های متوالی به حداقل می‌رسد و مشتریان به‌دلیل اطمینان از ثبات نسبی قیمت و دریافت کالا برای خرید از بورس کالا هجوم نمی‌آورند. از سوی دیگر، به علت نیاز گروه فولاد مبارکه به ارز برای تأمین برخی تجهیزات و مواد اولیه از خارج کشــور، لازم اســت صادرات حدود ۲۵ درصد مجموع محصولات گروه فولاد مبارکه مجاز باشد و موانع انجام صادرات این گروه تا این سقف برداشته شود؛ ضمن اینکه جهت تداوم تولید در شرکت‌های فولادساز از جمله فولاد مبارکه تأمین به‌موقع و کافی مواد اولیۀ موردنیاز ازجمله سنگ‌آهن و کنسانتره لازم و ضروری است و باید معادن و کارخانجات تولیدی ملزم به تأمین به‌موقع و مداوم مواد اولیه برای شرکت‌های فولادی باشند. به هر روی، لازم است اجرای تصمیمات کمیتۀ تخصصی تنظیم بازار مورخ 1/5/99 به‌منظور بررسی کارشناسی دقیق‌تر به تأخیر افتد تا پس از اصلاح آن مجددا ابلاغ گردد. نباید فراموش کرد که شرکت فولاد مبارکه برای توسعه و تأمین صنایع داخل کشور گام‌های مؤثری برداشته است؛ در نتیجه میزان واردات محصولات فولادی تخت طی چند سال گذشته از 3 میلیون و 678 هزار تن به ۵۰۸ هزار تن در سال ۹۸ رسید و ۸۶ درصد تنزل یافت. بدین ترتیب از یک طرف وابستگی صنایع فلزی به فولادسازان خارجی و دیگر کشورها کاهش یافت و از طرف دیگر موجبات اشتغال‌زایی و رونق تولید بیشتر در داخل کشور فراهم شد که البته در کنار آن می‌توان به جلوگیری از خروج میلیاردها دلار از کشور نیز اشاره کرد. ضمن اینکه مشتریان فولاد مبارکه در ۱۲ زمینۀ مختلف فعالیت می‌کنند که یکی از آن‌ها مربوط به صنایع تکمیلی و نوردکاران است. فولاد مبارکه با رویکرد توسعۀ زنجیرۀ پایین‌دستی و در جهت حمایت از بازار داخل، کالای موردنیاز و خوراک خطوط تولیدی شرکت‌های فولادی را تأمین کرد تا از یک سو در شرکت‌های مذکور تولید و اشتغال تداوم یابد و از سوی دیگر محصولات فولادی تخت تولیدشده در آن شرکت‌ها به بازار عرضه گردد.