گروه بازرگانی: دکتر محسن رنانی، عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان در نشست تاثیر تحولات بازار نفت و مذاکرات هسته ای بر اقتصاد ایران که در اتاق بازرگانی اصفهان برگزار شد، با اشاره به اینکه آخرین تحول در فضای اقتصادی و بین المللی جهان کاهش قیمت نفت بوده است، گفت: بخش بزرگی از معادلات سیاست داخلی و خارجی به خاطر این موضوع به هم ریخته است.

وی در ادامه به استراتژی سیاست خارجی اوباما در خلیج فارس اشاره کرد و اظهار داشت: عبور از نفت و ترک اعتیاد به نفت، استراتژی اول دولت اوباما بود. اوباما اعلام کرد که دنبال مداخله نظامی نیست اما به دنبال جلوگیری از واردات حتی یک قطره نفت تا سال 2020 بود.

وی به دلایل پایین آمدن اعتیاد غرب و آمریکا به نفت اشاره کرد و گفت: اصلی‌ترین هدف آمریکا برای حمله به عراق ناامنی منطقه بود تا با این حمله شوک قیمتی نفت آغاز شود. مناقشه هسته‌ای ایران نیز برنامه آمریکا برای سرعت بخشیدن به سیر صعودی قیمت نفت در بازارهای جهانی است. قیمت نفت به شدت به پارامترهای سیاسی و تحولات منطقه خلیج فارس وابسته است به طوری که بروز حتی یک تغییر کوچک در این منطقه می‌تواند در نوع شیب قیمت نفت در بازارهای جهانی تاثیر بگذارد.

آمریکا و روسیه بیشترین سود را از افزایش قیمت نفت کسب کردند

رنانی با بیان اینکه آمریکا و روسیه بیشترین سود ممکن از افزایش قیمت نفت را کسب کردند، گفت: روسیه به خاطر اینکه بزرگترین تولیدکننده نفت در جهان محسوب می‌شود و آمریکا نیز به خاطر اینکه به دنبال تغییر الگوی انرژی در جهان بود. آمریکا به خاطر جایگاه اقتصاد خود اگر اعلام کند که ظرف 10 سال آینده همه خودروهای این کشور باید از سوخت سبز استفاده کنند همه شرکت‌های خودرو ساز جهانی که قصد صادرات به آمریکا را دارند مجبور می شوند خود را با الگوی رفتاری اقتصاد آمریکا سازگار کنند.

وی با اشاره به اینکه شوک های نفتی قرن مثل شوک نفتی در سال 1973 در جنگ عراق و اسراییل و شوک نفتی به وجود آمده در جریان انقلاب ایران، تمام برنامه های صنایع غرب را به هم می ریخت، تصریح کرد: اگر زمین گرمایش پیدا کند تا سال 2050 یک متر آب اقیانوس ها بالا می آید و در واقع 100 کیلومتر سواحل غرب زیر آب خواهد رفت و سرمایه گذاری های غرب که نیمی از ثروت آنهاست در سواحل نابود خواهد شد.

قیمت جهانی نفت هرگز به 100 دلار نخواهد رسید

رنانی گفت: اکنون رشد تقاضای نفت متوقف شده است و صنایع به دنبال استفاده از انرژی های جایگزین هستند، پس باید بدانیم که قیمت جهانی نفت هرگز به 100 دلار نخواهد رسید. ما در آغاز دوره سقوط بزرگ قیمت نفت هستیم. در حال حاضر نیز سقوط بزرگی داشته ایم به خاطر کاهش 50 درصدی قیمت نفت از اینجا به بعد سقوط بزرگ تری خواهد بود چون به نقطه ای از قیمت خواهیم رسید که به بهای تمام شده نزدیک است. البته این یک تهدیدی است که باید به فرصت تبدیل شود. دولت باید از بخش خصوصی حمایت کند و بخش خصوصی آمادگی حمایت فکری از دولت برای خروج از رکود داشته باشد.

وی افزود: بخش خصوصی در ایران نه تنها آمادگی لازم برای حمایت از دولت ندارد، بلکه همواره در انتظار برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های دولت نیز هست. بخش خصوصی قدرت تصمیم گیری، قانون گذاری و تبلیغات دارد، اما از این قدرت خود استفاده ای نمی کند. بخش خصوصی در این دوران که دوران سقوط بزرگ نفت است، باید برای آینده فکر کند، باید به دولت بسته پیشنهادی برای نرخ ارز پس از تحریم ارائه دهد.

توافق هسته‌ای هیچ مشکلی از اقتصاد جامعه را حل نمی کند

این کارشناس اقتصادی با تاکید بر اینکه توافق هسته‌ای هیچ مشکلی از اقتصاد جامعه را حل نمی کند، گفت: تحولات اخیر خاورمیانه منجر به ایجاد مجموعه ای از دولت های ورشکستگی شده است. دولت هایی که در تامین امنیت خود ناتوان هستند و در صورت نبود کشورهای با ثباتی مانند ایران و عربستان در منطقه، خاورمیانه با فروپاشی رو به رو خواهد شد. آمریکا برای صادرات نفت از منطقه به ثبات خاورمیانه نیازمند است.

رنانی اظهار داشت: در شرایط کنونی هم غرب و هم ایران تمایل به مصالحه دارند. ایران به دلیل حجم مشکلات موجود که از یک سو ناشی از ساختارهای ناکارآمد اداری و اقتصادی و یا بی تدبیری های سال های اخیر است و از سوی دیگر غرب و به طور خاص آمریکا نیز به دلیل تحریم ها و نیز به علت نیازمندی به یک دستاورد سیاست خارجی تمایل به مصالحه دارد. کاهش قیمت نفت در ماه های پیش رو قدرت چانه زنی ایران در مذاکرات را از بین می برد و مذاکره کنندگان ایرانی را وادار می کند تا با شدت بیشتری طالب مذاکرات باشند با این وجود طولانی شدن زمان مذاکرات ممکن است به ضرر رییس جمهور آمریکا هم تمام شود. چرا که قدرت علنی جمهوری خواهان در کنگره و سنا از سال جاری میلادی ممکن است راه اوباما برای انجام مذاکرات با ایران را با مشکلاتی رو به رو کند.

رنانی تصریح کرد: دولت وزن زیادی برای مذاکرات ایجاد کرده و این موضوع به جامعه نیز منتقل شده است به طوری که مردم اکنون توافق هسته ای ایران را به معنای تمام شدن همه مشکلات می دانند. این مساله باعث سر پوش گذاشتن بر سایر مسائل نیز هست اکنون کشور با هزار و یک چالش دیگر رو به رو است که نیازمند بررسی و واکاوی هستند. فرض حصول نتیجه برای مذاکرات هسته ای ایران هیچ دستاوردی به جز کاهش 500 تومانی مقطعی قیمت ارز برای کشور به دنبال نخواهد داشت. به همین دلیل نیز لازم است بخش خصوصی مستقل از مذاکرات استراتژی خود را بچیند. اگر توافق هسته ای صورت بگیرد واردات بی رویه نیز انجام خواهد گرفت و قیمت ارز افزایش می یابد. اما اگر توافقی میان ایران و طرف غربی انجام نشود، شوک ناشی از عدم توافق، قیمت ارز را افزایش می دهد. با این تفاوت که در صورت انجام توافق، قیمت ارز با چند ماه تاخیر افزایش خواهد یافت.

وی با طرح این سوال که اگر توافق در مذاکرات هسته ای انجام شود چه تحریم هایی برداشته می شود؟ و با بیان اینکه 28 تحریم با محوریت آمریکا وجود دارد که بخشی از آن را کنگره و بخشی را نیز رییس جمهور وضع کرده، گفت: هفت مورد از 28 تحریم به سرعت با توافقنامه لغو می شود و باقی آن یک پروسه قانونی تاریخی دارد که زمان‌بر است. یک سری از تحریم ها مستقیم مربوط به بحث هسته ای است و باقی به حقوق بشر، تروریست، پولشویی، فساد و ... ربط دارند.

توافق هسته ای آثار روانی مثبتی دارد

وی در ادامه تصریح کرد: البته همین که توافق صورت بگیرد آثار روانی بر شرکای تجاری و اقتصاد ایران می گذارد و امید و نشاطی که ایجاد می کند، تحرک به وجود خواهد آورد. شرکای تجاری فعال می شوند اما باید بتوان صادرات انجام داد، باید استانداردهای صادرات وجود داشته باشد، باید نظام گمرکی فعال و کارآمد باشد تا بتوان فعالیت تجاری انجام داد. ظرفیت تولید کشور بیش از دو برابر مصرف داخلی است بنابراین در داخل برای تولیدات مشتری وجود ندارد و باید درها باز شود و صادرات انجام شود، برای این مهم، همکاری های منطقه ای باید وجود داشته باشد که متاسفانه وجود ندارد.

مسئله اصلی حل بدهی های معوقه است

وی با تاکید بر اینکه اگر رونق وجود داشته باشد، تورم مشکل ساز نخواهد بود، اظهار داشت: تورم زمانی نامناسب است که رکود باشد. مشکل، تورم نیست بلکه رکود است و در رکود مسئله اول حل بدهی های معوقه است. دولت بایستی هرچه زودتر تکلیف قیمت انرژی سال آینده را از الان روشن کند تا اگر قیمت انرژی در سال آینده بالا رفت، شوک ایجاد نکند و از همین الان همه در برنامه های آینده آن را پیش بینی کنند و همچنین نیاز است پلان با ثبات برای ارز ارایه شود و برای یک دوره پنج تا ده ساله قیمت نرخ ارز را تعیین تکلیف کنیم. نباید منتظر ماند تا تحریم برداشته شود و اتفاق خاصی رخ دهد. من نگران آن هستم که بعد از برداشتن تحریم ها وارد موج آشوب سیاست گذاری شویم. کشور ما، الگوی بلند مدت واردات ندارد. بی ثباتی های واردات مهم ترین آسیب سال های پردرآمدی نفت ماست و این نگرانی وقتی بیشتر می شود که پس از برداشتن تحریم ها با یک بی برنامگی در حوزه واردات روبرو گردیم

این استاد دانشگاه به پایین بودن بهره وری نظام اداری اشاره کرد و گفت: چقدر باید از یک سرمایه گذار  خواهش کنیم تا وارد استان شود و بعد از یک هفته از استان برود و دلیل رفتن خود را اهانت کارکنان ادارات بداند. مگر می شود با یک سرمایه گذار جهانی با بی احترامی برخورد کرد. نظام اداری عامل اصلی زمین گیری سرمایه گذار، پایین بودن کارآفرینی و فرار سرمایه هاست.

اگر در شرایط جنگ اقتصادی هستیم چرا همه گوش به فرمان فرمانده اقتصاد نیستند

وی به زمان جنگ تحمیلی اشاره کرد و اظهار داشت: در آن زمان همه وزرا خود را با فرمانده جنگ هماهنگ کرده بودند. الآن هم کشور جنگ اقتصادی دارد و در حوزه اشتغال نیاز به فرمانده داریم. آیا اگر وزیر اقتصاد فرمانی صادر کند همه گوش به فرمان او خواهند بود؟ اگر می خواهیم اقتصاد نجات پیدا کند باید همه گوش به فرمان وزیر اقتصاد باشیم. بحران اصلی کشور ما این است که برخی مقامات سیاسی کشور باور ندارند و نمی دانند که ما در بحران هستیم.

خیز توسعه ای کشور در گروی آشتی ملی است

رنانی گفت: بالاخره باید مناقشه سال 88 یک نقطه پایان داشته باشد، اصلا ما کاری به اینکه چه کسی مقصر مناقشه بوده است نداریم. مسئله این است که این موضوع بی ثباتی سیاسی می آورد و سرمایه گذار نمی داند چه خواهد شد. باید یک آشتی ملی ایجاد شود. نمی توان موتور توسعه را با نصف جامعه روشن کرد. مناقشه 88 بدتر از مناقشه اتمی، اقتصاد ایران را زمین گیر کرده است. یک ملت باید از تمام ظرفیت های خود برای خیز توسعه ای استفاده کند. توافق هسته ای نا اطمینانی های حوزه خارجی را حل می کند، اما نا اطمینانی های حوزه داخلی با توافق هسته ای حل نمی شود.

تنش اتمی، سردی روابط با کشورهای منطقه، بدهی های معوقه، بدهی های دولت به بخش خصوصی، بی ثباتی فضای کسب و کار، کسری بودجه دولت، مسئله یارانه ها از جمله مشکلات غیرساختاری دولت هستند که برخی از آن ها یک شبه و برخی از آن ها با یک برنامه ریزی یکی دوساله حل خواهد شد. اما برخی مسائل نیاز اجماع و وفاق ملی دارند. رفع تحریم ها بخشی از مشکلات غیرساختاری را حل خواهد کرد اما مشکلات ساختاری ما را حل نخواهد کرد.

وی به نگرانی های خود پس از توافق هسته ای اشاره و اظهار کرد: توافق هسته ای شرط لازم است اما شرط کافی نیست. بعد از لغو تحریم احتمال دارد، برخوردهای سیاسی کشور به ویژه چون به انتخابات مجلس نزدیک می شویم، شدت گیرد. مهم ترین آسیب پس از لغو تحریم این است که عده ای توافق کننده ها را متهم کنند و عده ای بخواهند متقابلا جواب آن ها را بدهند، از طرفی به زمان برگزاری انتخابات مجلس هم نزدیک می شویم و بحث مناقشات 88 نیز در آن زمان داغ می شود و در نهایت یک شکاف سیاسی در سطح ملی رخ بدهد. این موضوع بسیار خطرناک است. من برخی از شواهد را می بینم که بخشی از قدرت سیاسی به دنبال تضعیف دولت هستند.

وی با بیان اینکه انواع سرمایه گذاری های پراکنده ممکن است پس از لغو تحریم شروع شود، گفت: در کشور سرمایه گذاری های ناتمام بسیاری وجود دارد و این نگرانی وجود دارد که پس از لغو تحریم، بخواهند تمام این سرمایه گذاری‌ها را تکمیل کنند. بخش بزرگی از سرمایه گذاری ها باید پس از لغو تحریم ها ممنوع شود. وگرنه رها شدگی پس از تحریم باعث می شود در بسیاری از پروژه ها، پول اختصاص یابد، تورم ایجاد شود اما تولیدی از آن حاصل نشود. فقط باید در پروژه ای سرمایه گذاری انجام شود که در همان سال به تولید برسد وگرنه تورم ایجاد خواهد کرد. در سال اول پس از لغو تحریم فقط باید پروژه هایی را شروع کرد که در همان سال به تولید نزدیک شوند. یک سری از پروژه ها هم برای همیشه مختوم شوند چراکه بسته شدن آن ها بهتر از اختصاص بودجه های جدید است. بنابراین شروع سرمایه گذاری های پراکنده و موج تکمیل پروژه های ناتمام خطری است که ما را تهدید می کند.

بخش خصوصی پا به میدان بگذارد

رنانی گفت: بسیاری از نهادها و وزرات خانه ها آماده اند که پس از لغو تحریم قراردادهای خارجی منعقد کنند. تمام قراردادهای خارجی باید معطوف به بلند کردن بخش خصوصی از زمین باشد. بخش خصوصی و اتاق بازرگانی حتما باید تا قبل از عید بسته پساتحریم آماده کند و در اختیار دولت قرار دهد. اتاق بازرگانی به عنوان نماینده رسمی بخش خصوصی باید به تولید تئوری در شرایط پساتحریم بپردازد. بخش خصوصی الآن باید  به میدان بیاید، قدرت خود را نشان دهد، طرح ارائه دهد، انتقاد کند، انسجام پیدا کند و دولت را مجبور کند تا در حوزه توسعه، بخش خصوصی را به بازی بگیرد.