هرچه بیشتر می‌گذرد، حسن روحانی در بیان دیدگاه‌های اقتصادی‌اش بیشتر دچار تناقض می‌شود. او یکجا راهکار کاهش قیمت را برخورد دستوری با بازار و فعال‌تر شدن گشت‌های تعزیراتی می‌داند و جای دیگر آن را منوط به مکانیسم عرضه و تقاضا می‌کند.

او در جلسه شورای اداری استان گلستان باز هم ماجرای ارز و کاهش قیمت کالاها را عنوان کرد و گفت زمانی که گندم در ژاپن کم شد نخست‌وزیر این کشور از مردم خواست تا برای کمک به مردم سه ماه گندم مصرف نکنند و بعد از آن مغازه‌هایی که نان و گندم عرضه می‌کردند بدون مشتری ماندند و در یکی از کشورهای همسایه زمانی که قیمت دلار در حال افزایش بود، از مردم خود خواستند تا دلار نخرند و دلارهای خود را به بازار عرضه کنند و همه با این خواسته همراهی کردند و حتی زمانی که شکر در انگلیس کم شد نخست‌وزیر این کشور از مردم خواست که یک ماه آن را مصرف نکنند، از این‌رو قیمت شکر پایین آمد.

او در بخش دیگری از این نشست به طور ضمنی به شکست پرداخت ارز دولتی به کالاهای اساسی اعتراف کرده و گفته پس از اعلام تک‌نرخی شدن ارز یک عده دلال وارد عرصه شده و برای واردات جنس دلار دریافت کردند، اما با ثبت سفارش و اقدامات صوری، نیمی از ارز دریافتی خود را در بازار آزاد عرضه کردند و این کار بسیار ناپسندی بود. اگرچه باید با آن برخورد شود، اما مگر می‌شود بالا سر هر فردی دو مامور گماشت؟ او گفته هنوز هم در این حوزه نیز شاهد تخلفاتی هستیم. به نحوی که شخصی برای واردات ماده اولیه دارویی که تاریخ مصرف آن سه‌ساله است، ارز دریافت می‌کند، اما موادی وارد می‌کند که بیش از سه ماه از تاریخ انقضای آن باقی نمانده است، از این‌رو خیانت‌هایی در این حوزه انجام می‌شود که اصلاً گفتنی نیست.

روحانی در این نشست همچنین پیام داده که خواستار توسعه روابط ایران است و گفته بدون تردید هرگونه پیشرفت و توسعه در کشور با انزوا همخوانی ندارد.