«استیضاح دولت، به نمایندگی از ملت.» این توصیف حسام‌الدین آشنا، مشاور رئیس جمهوری از جلسه روز گذشته روحانی با وزیر و مدیران ارشد وزارت راه و شهرسازی بود. استیضاح رئیس دولت از بخشی از دولتش، سیاسی نبود، سیاستی بود. از هیاهوهای معمول جلسات استیضاح هم خبری نبود. تنها همان طور که آشنا نوشت، «وزیر و معاونان با طوفانی آرام ولی قدرتمند با سؤالات سیاستگذارانه مواجه شده‌اند.»
سؤالات سیاستگذارانه برخلاف سؤالات سیاسی، اهداف جناحی ندارد و در آن از بند و بست‌ها و بده بستان‌های سیاسی خبری نیست. در این دست سؤالات، پرسشگر به دنبال بهبود رویکردها، فرآیندها و بهینه سازی کارکردهای دستگاه مدنظر است. پرسشی اگر طرح می‌شود یا مؤاخذه‌ای اگر صورت می‌گیرد، برای افزایش کارآیی، روشن شدن میزان توانایی، رفع ابهام از دلایل ناکامی، روشن کردن نقاط ضعف و پررنگ کردن نقاط قوت است؛ یا به طور خلاصه؛ چه باید کرد تا چرخ دولت بهتر بچرخد، کشور بهتر اداره شود و زندگی مردم، روان‌تر بگذرد.
به همین دلیل بود که به قول حسام‌الدین آشنا، وزیر راه و شهرسازی هم در جلسه دیروز با تسلط بر خود، احاطه بر مسائل پیش روی بخش مسکن و شهرسازی و سازمان وزارتخانه، در حضور رئیس جمهوری، از مدیران و معاونان خود گزارش خواست و به روحانی گزارش داد.
نکته اینجا است که جلسه گزارش‌دهی وزیر و گزارش خواهی رئیس‌جمهوری، در منظر و پیشگاه ملت برگزار شد. صبح دیروز، مردم از طریق شبکه خبر یا از طریق شبکه‌های اجتماعی دیدند که رئیس‌جمهوری به وزیر و مدیرانش چه گفت و چه شنید.

این میزان از شفافیت در کمتر نهاد حاکمیتی نمونه دارد. شاید برخی به رادیو مجلس استناد کنند که مذاکرات جلسات علنی را به صورت مستقیم پخش می‌کند. اما کسی به این واقعیت اشاره نمی‌کند که مذاکرات جلسات کمیسیون تلفیق، به عنوان نقطه عطف شکل گیری قالب و ساختار بودجه، عموماً بدون قابلیت انتشار برای عموم برگزار می‌شود و مردم تنها از تصمیمات نهایی باخبر می‌شوند، بدون آنکه بدانند این تصمیمات بر بستر کدام مذاکرات و استدلال‌های موافق و مخالف شکل گرفته‌اند.به همین دلیل رسانه‌ای شدن گفت‌وگوی صریح رئیس قوه مجریه با یکی از مهم‌ترین دستگاه‌های اجرایی را می‌توان آغازی بر پایان محرمانگی‌ها و تصمیم‌گیری‌ها پشت درهای بسته دانست. همچنان که آنچه دیروز در ساختمان وزارت راه و شهرسازی در خیابان آفریقا اتفاق افتاد را می‌توان گفت‌وگوی انتقادی درون دولتی دانست، گفت‌وگویی که به نوبه خود نشانه واضحی از پویایی نهاد دولت در جمهوری اسلامی ایران است.
توجه به این پویایی از این رو ضروری است که مدتی پس از بروز اعتراض‌های دی ماه، برخی در گوشه و کنار حاکمیت، ساز مخالفت با دولت را کوک کرده و خواستار جایگزینی دستگاه متبوع خود با نهاد دولت شده بودند. البته این سودا، با نهیب رهبری به جایی نرسید. رهبر معظم انقلاب، نه فقط در مردادماه گذشته تأکید کردند که «دولت باید سرکار بماند و با قدرت، وظایف خود را در حل مشکلات انجام دهد» بلکه در شهریورماه نیز در دیدار با اعضای مجلس خبرگان، گفتند «دعوا کردن راه اصلاح نیست، همچنان که ایجاد تشکیلات و کار موازی با دولت نیز به صلاح و موفق نخواهد بود و تجربه ثابت کرده است کار باید به وسیله مسئولان آن، در مجاری قانونی انجام بگیرد.»یک ماه پس از این، محمدرضا باهنر، فعال سیاسی اصولگرا، آدرس برخی از این سودائیان به دست گرفتن قوه مجریه را این طور داد: «کار موازی با دولت نباید انجام گیرد. البته بعضی‌ها کار موازی را به ستاد اجرایی فرمان امام (ره) تعبیر کردند و بعضی‌ها گفتند الان زمان عادی نیست و باید وضعیت فوق العاده اعلام کرد. بعضی‌ها روی این طبل می‌کوبیدند که شورای انقلاب و چیزهای دیگر می‌خواهیم. نه اصلاً این خبرها نیست و مشکلی در کشور وجود ندارد.»موازی‌کاری با دولت یا جایگزین شدن با دولت، نیازمند یک مقدمه است و این مقدمه، ناکارآمد جلوه دادن دولت است. به عبارت دیگر، برخی برای دستیابی به اهداف سیاسی خود، تلاش می‌کنند به فضای بی دولتی دامن بزنند تا بتوانند خود و سازمان متبوع خود را جایگزین آن کنند.جلسه دیروز وزارت راه و شهرسازی نشان داد که نه فقط از بی دولتی نشانه‌ای وجود ندارد، بلکه دولت همچنان پویا است و این پویایی، انتظار همیشگی رئیس دولت از بخش‌های مختلف قوه مجریه است. به عبارت دیگر، برخلاف انتظار و آمال برخی، روحانی نه تنها سوت پایان کار دولت را نزده است، بلکه او همچنان از همکارانش کار، کار و کار بیشتر را طلب می‌کند، کاری که البته از شعار فاصله دارد. آمارهایی که روحانی در جلسه روز گذشته از میزان ساخت راه آهن در 5 سال گذشته به آن اشاره کرد، گواهی از این امر است. حال در این میان، شاید برخی به خیال خود سوت پایان دولت را زده باشند که البته راه به جایی نبردند. آنچه بر پویایی مداوم نهاد دولت نوید می‌دهد، این واقعیت است که جلسه روز گذشته، نخستین نشست از این دست نبود. قریب به یک ماه پیش هم جلسه استیضاح وزارتخانه دیگری از دولت، در خیابان باب همایون برگزار شد. 14 آبان ماه هم روحانی در وزارت اقتصاد از فرهاد دژپسند و مدیران ارشد وزارت اقتصاد، به همین سیاق، صریح پرسید و شفاف، شنید.از جمله گفت که مسئولیت آقای دژپسند در وزارت اقتصاد، «اصلاح نظام بانکداری است و شما کاری کنید که اولاً بانک‌ها از بنگاهداری خارج شوند.» او در همین رابطه ادامه داد: «این همه ساختمان و شعبه برای چه؟ در کجای دنیا اینطوری است. اخیراً وقتی به کشورهای خارجی سفر می‌کنم یکی از چیزهایی که نگاه می‌کنم، شعبات بانک‌هاست. اصلاً در تهران، اول، وسط و آخر خیابان، نبش خیابان و جای حساس شهر را شما پیدا نمی‌کنید که بانک‌ها نگرفته باشند. چرا؟ یک رقابت ناسالم بین بانک‌ها پیدا شده است. رقابت سالم خوب است، اما امروز رقابت ناسالم ایجاد شده است.»اینکه روحانی در جلسه با وزیر اقتصاد گفت که «در دولت گفتم هر طرحی برای تصمیم در هر ساعتی از روز بیاید، من آماده هستم و مشکلی وجود ندارد؛ ساعت نمی‌شناسیم. هر کس طرحی را آماده کرد این طرح را بیاورد، حتی در روز تعطیل هم باشد جلسه می‌گذاریم و بحث می‌کنیم و به نتیجه می‌رسانیم» نشان می‌دهد که دولت دوازدهم، دست از تلاش نخواهد کشید و موتور این دولت خاموشی ندارد. هرچند شاید برخی بخواهند چوب لای چرخ آن بگذارند و با شعارهای خود هزینه‌های ملی را زیاد کنند، اما همان طور که روحانی در جلسه دیروز گفت، بهتر این است که هزینه فایده شعارها را برای مردم بیان کنند. زیرا رویه این دولت (آن طور که روحانی در سال‌های نخست دولت یازدهم گفت) درآوردن لباس نقد از تن تخریب گران و نمایاندن چهره واقعی آنان به مردم است.

تمرین شفافیت
​​​​​​​
مهدی ناجی
استاد اقتصاد دانشگاه تهران
جلسه رئیس جمهوری در وزارت راه و شهرسازی، اگر جدی قلمداد شود و واقعاً به صورت شفاف، مستقیم و بدون هیچ ملاحظه‌ای به مردم منتقل شود، می‌تواند تمرین شفافیت باشد. جلساتی از این دست می‌تواند گامی مهم برای شکل‌گیری تعامل با مردم و رسانه‌ها و تمرین دموکراسی و شفافیت باشد.
از سوی دیگر، این جلسات می‌تواند باعث افزایش شناخت مردم از سازوکارهای تصمیم‌گیری شود. در این صورت حاکمان می‌توانند بازخورد بهتری از مردم بگیرند تا نظرات آنان کارشناسی‌تر و دقیق‌تر شود. چرا که تصمیم گیری و حکمرانی مطلوب نیازمند یک تعامل دو طرفه است. از این رو برگزاری این جلسات بین رسانه‌ها و مردم می‌تواند به ارتقای آنان کمک کند. همچنان که در این صورت، هزینه حرف‌های کم سطح و غیرکارشناسی بیشتر می‌شود و کارشناسان ما در این تمرین‌ها یاد می‌گیرند که سطح بحث‌های خود را جدی‌تر کنند و مؤثرتر صحبت کنند. بنابراین، این قدم فی نفسه مثبت است.
اما باید در نظر گرفت که ما اغلب به طرح سخنان مبهم و کلی عادت کرده‌ایم، رویکردی که بیم آن وجود دارد تا این گونه جلسات را از محتوا تهی کند.
به این معنی که مدیران و مسئولان، اغلب آموخته‌اند خوب سخن بگویند و کمتر در سخنرانی‌های آنان عدد و رقم شنیده می‌شود. در مقابل، تنها از کلیات صحبت می‌شود و وقتی سخن، عاری از عدد و رقم باشد، به این معنی است که سخن گوینده هم قابل ارزیابی و سنجش نیست. همراه کلی گویی، سخن گفتن از آینده معضل دیگر جلسات رسمی و تصمیم‌گیری است. ما عموماً آموخته‌ایم که درباره آینده صحبت کنیم، حرف‌های ما از جنس وعده است. ما از باید‌ها حرف می‌زنیم، نه از هست‌ها. درحالی که اگر از هست‌ها بگوییم، نه فقط مشخص می‌شود که چه قدم‌هایی تاکنون برداشه شد، بلکه معلوم می‌شود از کجا به کجا رسیده‌ایم و روشن شدن این مسیر طی شده، کمک می‌کند مردم نیز مسیر آینده را تشخیص بدهند.
با وجود چنین بیم‌هایی، جلسه روز گذشته رئیس جمهوری در وزارت راه و شهرسازی را می‌توان قدم‌های آغازین شفافیت و صراحت دانست. چه بسا می‌توان انتظار داشت که دیگر جلسات کارشناسی مانند جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام یا حتی جلسات غیرمحرمانه شورای امنیت و جلسات کارشناسی داخل وزارتخانه‌ها نیز به صورت مستقیم به گوش و توجه مردم برسد. زیرا این امر می‌تواند نگاهی را که آنان نسبت به حاکمیت و دولت دارند اصلاح کند و از سوی دیگر، به مردم کمک می‌کند تا کسانی را که درباره زندگی‌شان تصمیم می‌گیرند بهتر بشناسند.
اما اینکه آیا سایر نهادها نیز به این مسیر خواهند پیوست یا خیر، مسأله این است که امروز در طبقه‌بندی موضوعات و اینکه چه چیز محرمانه است و چه چیز محرمانه نیست، دچار تشویش و آشفتگی عجیبی هستیم. تا جایی که بعضی وقت‌ها حتی چیزهایی که در رسانه‌ها منتشر می‌شود هم مهر محرمانه می‌خورد. بنابراین، این مسیر ساده نخواهد بود و نباید انتظارات مردم را بیش از حد بالا ببریم. صرف اینکه قدم اولیه برداشته شود و رئیس جمهوری در جلساتی که با وزرا دارند یا جلسات علنی مجلس به صورت مستقیم پخش شود، مهم است. نکته این است که این رویکرد آرام آرام به مطالبه عمومی تبدیل شود، بتدریج شفاف و شفاف‌تر شویم.