بازار سرمایه ایران چندین بار دچار حباب و تخلیه حباب شده است. بازار مسکن هم به همین‌سان. حباب‌ها حاصل حرکتی توده‌وار برای سرمایه‌گذاری در یک حوزه خاص سرمایه‌گذاری هستند و مشخصه آنها افزایش شدید قیمت‌ها در یک بازه زمانی کوتاه و سپس افت شدید و یکباره قیمت‌هاست. جز علل و زمینه‌های اقتصادی، برخی دلایل روانی نیز برای این امر وجود دارد. مقاله جذاب حاضر نشان می‌دهد چگونه و چرا جماعت برای چنین هجمه‌هایی تحریک می‌شوند.



دانشمندان علوم‌اجتماعی همواره مجذوب رفتار گروهی افراد بوده‌اند. بسیاری از افراد اغلب می‌توانند در پیش‌بینی تا حدی از کارشناسان پیشی بگیرند. اما آنها نیز ممکن است به ورطه تقلید ناآگاهانه بیفتند. این موارد از یک کار ساده همچون حدس زدن وزن یک گاو تا امر پیچیده‌ای مثل یافتن کارخانه سازنده قطعه معیوبی که موجب انفجار فضاپیمای «چلنجر» شد را دربرمی‌گیرد. خرد جمعی اغلب به‌صورت توجیه ایده بازارهای دارایی کارآمد بیان می‌شود. بسیاری از سرمایه‌گذاران که تصمیمات خرید و فروش خود را به این صورت می‌گیرند، باید بتوانند با کنار هم قرار دادن این تصمیمات پیش‌بینی بهینه از ارزش واقعی سهام یا اوراق بهادار داشته باشند. در نتیجه این روال پیش‌بینی ادامه دارد.
اما اتکا به تصمیمات گروهی می‌تواند دردسرساز نیز باشد. در شرایط خاص خرد جمعی ممکن است از بین برود و باعث دیوانگی شود. یک نمونه قدیمی از این شرایط زمانی است که کاربران وبگاه «ردیت» (Reddit) سعی در شناسایی عامل بمب‌گذاری دویِ ماراتن بوستون داشتند و در نهایت فردی را به اشتباه متهم کردند. بسیاری معتقدند حباب‌های بازار سرمایه (داد و ستد با حجم و نرخ بالاتر از ارزش واقعی) نمونه دیگری از اشتباهات جمعی است.
اما چرا گاهی تصمیمات گروهی، عاقلانه و گاهی غیرعاقلانه است؟ دانشمندان علوم‌اجتماعی پاسخی جدی برای این سوال یافته‌اند. از آنجایی که اشتباهات افراد تصادفی و غیرهمبسته است، خردجمعی به‌کار می‌آید. حدس و گمان هر فردی ترکیبی از نشانه‌هاست. ما نظراتی درباره وزن واقعی یک گاو یا ارزش واقعی سهام داریم، با این حال برخی نظرات، پیش‌بینی‌ها و ابهامات ما می‌تواند اشتباه باشد. اما از آنجایی که من و شما اشتباهات متفاوتی را مرتکب می‌شویم، زمانی که نظرات ما در کنار هم قرار می‌گیرد، دانش صحیح شکل می‌گیرد زیرا در این حالت خطاهای تصادفی تمایل به خنثی شدن دارند.
اما هنگامی که افراد ارتباط گروهی برقرار می‌کنند، اشتباهات آنها دیگر غیرمرتبط به هم نیست. زمانی که اشتباهات یک فرد بر طرز فکر دیگری تاثیر می‌گذارد خطاها می‌تواند به‌سرعت زیاد شوند و کل فرآیند پیش‌بینی را درهم بریزد. مطالعات زیادی این اصل کلی را تأیید می‌کند که وقتی افراد شروع به گفت‌وگو، بحث و متقاعد کردن هم می‌کنند، تبدیل به یک «رمه» می‌شوند و جادوی خرد جمعی از بین می‌رود.
اما چرا افراد بر هم تاثیر می‌گذارند؟ انواع دلایل منطقی و غیرمنطقی می‌تواند برای این پرسش وجود داشته باشد. افراد به‌طور غریزی تمایل به تکرار کارهای دیگران دارند یا حرف‌های آنها را همانند سخنان کتاب‌های مقدس می‌پذیرند، همان‌طور که یک ضرب‌المثل قدیمی می‌گوید: «اگر شما آن را بخوانید پس باید درست باشد.» اقتصاددانان مدل‌های دقیقی را طراحی کردند که در آن نشان می‌دهد چگونه رفتار منطقی جمعی (متاثیر از رفتار افراد حاضر در بازار بیشتر از رفتارهای بازار) می‌تواند باعث ایجاد حباب‌ها و ناکامی در بازار شود. از سوی دیگر کپی‌کردن رفتار دیگران در بسیاری از موارد منطقی است. مثلا اگر شما در یک کافه باشید و ناگهان همه به سرعت آنجا را ترک کنند، منطقی خواهد بود که شما هم به سرعت ممکن همین کار را انجام دهید.
اما به‌کارگیری این دیدگاه در دنیای واقعی مشکل است. در موقعیت‌های واقعی زندگی از جمله سرمایه‌گذاری قطعا بیشتر افراد، اطلاعاتی مانند نکاتی درباره سهام، مقالات خبری بلومبرگ، توصیه‌هایی برای سرمایه‌گذاری، برنامه‌های تلویزیونی و غیره را از دیگران به‌دست می‌آیند. سوالی که مطرح می‌شود این است که چقدر افراد نظرات دیگران را که در تضاد با اطلاعات واقعی است، مورد توجه قرار می‌دهند.
گروهی از محققان موسسه فناوری آزمایشگاهی نبض اقتصاد اسلوان (Institute of Technology’s Sloan Neuroeconomics Lab) راه جدیدی برای تشخیص رفتار جمعی پیش از شکل‌گیری آن یافتند. در این مقاله درازن پریلیس (Dražen Prelec)، اچ سیباستین سی یوانگ (H. Sebastian Seung) و جان مک‌کووی (John McCoy) از افراد پیش‌بینی‌کننده، یک سوال جدید و غیرمعمول می‌پرسند. همچنین برای ساده‌تر کردن پرسش از این افراد، از آنها درباره اینکه حدس دیگران چه خواهد بود نیز سوال شد. اگر رفتار جمعی وجود داشته باشد برخی افراد متوجه آن خواهند بود و در نتیجه نظر مخالف خواهند داد، بنابراین چیزی متفاوت از آنچه فکر می‌کنند دیگران خواهند گفت را حدس می‌زنند. پریلیس و همکاران به پیش‌بینی‌هایی دست یافتند که بیشترین مخالف را داشتند. حدس افراد وقتی فکر می‌کنند دیگران حدس متفاوتی خواهند داشت، از جمله این موارد است. آنها همچنین دریافتند که این پیش‌بینی‌ها که به‌عنوان گزینه‌های «متداول عجیب» شناخته می‌شوند، در برخی برنامه‌های کاربردی بهتر از متوسط جمعی استاندارد عمل می‌کنند و نرخ خطای پایین‌تر از 20 درصد را دارند.
رفتار جمعی تنها توجیه این روش نیست. اثر دانینگ-کروگر (Dunning-Kruger) نیز می‌تواند دلیل دیگری برای آن باشد. اثر دانینگ کروگر می‌گوید افراد ناآگاه تمایل دارند که نسبت به ناآگاهی خود بی‌اطلاع باشند، درحالی‌که افراد آگاه به‌خوبی نسبت به این موضوع مطلع هستند. این تعریف به نتایج کار پریلیس و همکاران نزدیک‌تر است. اما از آنجایی که این نوع رفتار بهترین نیروی شناخته‌شده‌ای است که خردجمعی را از بین می‌برد، به‌نظر می‌رسد که احتمالا هر روشی که سبب بهبود بیشتر پیش‌بینی سنتی مبتنی بر رفتار جمعی شود، این کار را تا حدی با تمرکز بر اثر رفتار جمعی انجام می‌دهد.
در هر صورت این روش مشخصا دارای برخی قابلیت‌های بسیار مهم مالی است.
صندوق‌های پوشش ریسک یا سرمایه‌گذاران می‌توانند دیگر سرمایه‌گذاران یا تحلیگران را با استفاده از روش پریلیس و همکارانش مورد نظرسنجی قرار دهند و به بازار ضربه وارد کنند. بانک مرکزی آمریکا می‌تواند از پیش‌بینی‌کنندگان برای تشخیص اینکه چه موقع حباب‌های دارایی اتفاق افتاده، کمک بگیرد و تلاش کنند که این حباب‌ها را از طریق افزایش نرخ بهره یا دیگر سیاستگذاری‌ها از بین ببرند. همچنین دولت باید محدودیت‌های مربوط به فروشندگان استقراضی را که می‌خواهند در بازار سهام با نظرات معمول مخالفت کنند بردارد. برای پیش‌بینی نهایی، خرد جمعی می‌تواند بسیار خوب عمل کند، اما الزاما بهترین راه حل نخواهد بود.

منبع: February, 2017-The Wisdom and Madness of Crowds by Noah Smith