سهام عدالت را از

چنگ طبقات ضعیف در نیاورید! 

دکتر مصطفی نصراصفهانی، اقتصاددان حوزه اقتصادرفتاری طی یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت: در جدیدترین نظریات اقتصاد فقر، روی جنبه‌های شناختی فقرا تأکید می‌شود. به این معنا که اگر فقرا بتوانند تصمیم‌های درست اتخاذ کنند می‌توانند به راحتی از فقر خارج شوند. او اخیار فروش سهام عدالت را به نقد کشیده و اضافه می کند: تحریک به فروش دارایی طبقات ضعیف دقیقا بر عکس چیزی است که در ادبیات اقتصاد فقر مورد تجویز قرار می‌گیرد. فرآیند فقرزدائی از طریق دارایی- سازی اتفاق می‌افتد و باید تلاش کرد تا فقرا بیشتر پس‌انداز کنند و بیشتر دارایی‌سازی کنند. 

نصر اضافه می کند: فلسفه دستور مقام معظم رهبری مبنی بر آزادسازی سهام عدالت، این است که در این تورم و شرایط اقتصادی نامناسب طبقات ضعیف بتوانند کمی این درد و رنج را راحت‌تر تحمل کنند. بنابراین کلیت آزادسازی سهام عدالت بسیار ایده خوبی است، اما آنچه که در تحقق این فلسفه اهمیت زیاد دارد «جزئیات» مربوطه است. وی می نویسد: سهام عدالت می‌تواند به عنوان یک وثیقه بسیار مناسب برای فقرا در نظر گرفته شود. حال که فقرا و طبقات ضعیف این دارایی بشدت نقدشونده را دارند و با فشردن یک دکمه امکان مصادره آن وجود دارد بهتر است همین دارایی وثیقه وام فقرا قرار بگیرد. این روش بسیار مناسب‌تر از ایجاد امکان فروش مستقیم است.

بورس به کسری بودجه

کمک می‌کند؟

دکتر کمیل طیبی، استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان با اشاره به تاکید دولت بر بورس گفت: الان دولت از مکانیزیم بازار سرمایه و عرضه سهام خود استفاده می‌کند که می‌تواند منابعی برای تامین مالبی شرکت‌های تولیدی باشد و از سوی دیگر تامین‌کننده منابع مالی کسری بودجه باشد. چون بازار سرمایه در ایران پرریسک است اگر این اقدام درست هدایت و مدیریت شود و مقام سیاست‌گذار چه در داخل و چه در خارج از دولت بتواند اهداف کنترل تروم را زمان به زمان رصد کنند و جلو ببرند، می‌تواند کمک‌کننده باشد.

وی ادامه داد: مثلا سیاست‌گذار باید نرخ هدف تورم را ۲۰ درصد قرار دهد و سیاست انقباظی را در پیش بگیرد و همچنین چون رکود و سال جهش تولید است باید سیاست انبساطی را در مدنظر قرار دهد که یکی از این اقدامات معافیت‌های مالیاتی است. پول چاپ کردن از اخذ مالیات خیلی آسان‌تر است، ولی شرایط فعلی کار را سخت کرده است که نیاز هست هماهنگی لازم در بخش های مختلف و ضمانت اجرایی وجود داشته باشد.

این اقتصاددان معتقد است،بازار سرمایه از طریق این منابع و سپرده‌هایی که مردم جمع می‌شود می‌تواند کمک‌کننده باشد؛ بنابراین دولت نباید تنها به فکر پوشش کسری بودجه خود باشد. به اعتقاد وی تعامل با بازار سرمایه مستلزم ملزومات و زیرساخت‌هایی است.

چه‌گونه حداقل «چرند» نگوییم؟  

استادیار اقتصاد مالی، انستیتو فناوری استیونس در یادداشت با انتقاد از اضافه گویی برخی اقتصاددانان کشور نوشت: چرا اساسا ممکن است چرند بگوییم؟ یکی‌‌ دلیلش این که به خاطر فشار اجتماعی و علاقه شخصی‌مان سعی کنیم در مورد موضوعاتی که دقیقا در حوزه تخصص و اطلاعات ما نیست هم تحلیلی داشته باشیم. چند توصیه احتیاطی به ذهن می‌رسد که احتمال خطای فاحش را در این شرایط کم کند:

 حامد قدوسی ادامه داد: در هر مساله‌ای سعی کنیم خوب بفهمیم که «عرضه» و «تقاضا» دقیقا چه طور رفتار می‌کنند و «تعادل» چه طور شکل می‌گیرد. اگر متخصص حوزه‌ای نیستیم، حداقل چند مقاله مروری در آن زمینه بخوانیم. سپس یک سری آمار و ارقام اساسی را جمع کنیم و یک سری تخمین سرانگشتی بزنیم تا شهودی از ابعاد مساله و پارامترهای کلیدی پیدا کنیم و در ادامه اعداد را در ظرف مناسب خود بگذاریم. مثلا حدس و تخمین‌های خودمان یا اعداد ادعایی دیگران را با شاخص‌های مثل تولید ناخالص داخلی یا میانه درآمد خانوار یا بودجه دولت یا حجم صادرات نفت و امثال آن قیاس کنیم تا مطمئن باشیم خیلی پرت نیست.

او در انتها می نویسد: دقت کنیم که همه این‌ها فقط احتمال «چرند» گفتن را پایین می‌آورند و لزوما به این معنی نیست که اگر آن‌ها را رعایت کنیم «حرف نو و غیربدیهی» می‌زنیم. ولی باز حرف بدیهی زدن به‌تر از حرف غلط زدن است.

باید زیاده خواهی‌ بانک‌های خصوصی متوقف شود

 استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی اظهار داشت: به مسئولان محترم بانک مرکزی باید گوشزد کرد که نباید تحت عنوان هدفگذاری تورمی، نرخی را تعیین کرد که در درجه اول با استمرار سیاست‌های نادرست کنونی امکان پذیر نیست و حتی اگر محقق هم شود، ایران همچنان در زمره ده اقتصاد با بالاترین نرخ تورم در دنیا، باقی خواهد ماند. تا زمانی که بانک مرکزی قادر و مایل به کاهش ضریب فزاینده و مهار زیاده خواهی‌های بانک‌های خصوصی نباشد، اقتصاد ایران روی آرامش نخواهد دید.

 فرشاد مومنی اضافه کرد: اقتصاد ایران با چشم اندازهای نگران کننده روبه رو است از همین روی مسولیت فعالان حیطه اندیشه به این اعتبار افزایش می‌یابد تا کمک کنند نظام تصمیم‌گیری مسائل حیاتی و سرنوشت‌ساز کشور را درست تشخیص بدهند و در برابر فرصت‌طلبی‌ها مقاومت کند. در حال حاضر یکی از موضوعاتی که برای ترساندن مردم و یا مسئولان استفاده می‌شود، پدیده جهش یافته و خطرناکی به نام نقدینگی است و در کنار آن پیشنهادهایی برای امکان هدایت این نقدینگی مطرح می‌شود.